در فضای فتنه سال ۸۸ و پس از آن، اما برخی به سرعت – شاید تحت تاثیر القائات تکیه گاه اصلی جریان فتنه- در صدد مصداق یابی فرمایش رهبری برآمده و حتی در رسانه ها و مجامع عمومی خود، فتنه آینده را زیر سر مساله ای جعلی به نام «انحراف» اطرافیان احمدی‌نژاد معرفی و به صراحت اعلام می کردند که باید برای مهار احمدی نژاد دست به کار شد.

وقتی رهبری فرزانه انقلاب اسلامی در سال ۷۵ بحث عبرت‌های عاشورا و به ویژه مساله عوام و خواص حق و باطل را مطرح فرمودند، شاید بسیاری از همان جامعه هدف مد نظر نیز نمی توانستند به راحتی مصادیق امروزی سخنان رهبری را در جامعه پس از انقلاب اسلامی شناسایی کنند. برخی بدنبال آدرس هایی بودند تا دریابند که خواص و عوام فعلی همچون نقشی که در فاجعه عاشورا گذاشتند، چه تاثیرات و تاثراتی می توانستند بر افکار عمومی جامعه امروزی گذاشته، در چه مواردی موفق شده و در چه مواردی با کاهلی و تنبلی، گرفتاری در چرب و شیرین دنیا و مادیات و حتی با غلبه یافتن هوا و هوس ها و حب و بغض های شیطانی و حسادت ها و… راه حق را مسکوت گذارده و به دنبال مطامع دنیایی شتافتند.

سخنانی که دیر فهمیده شد

عمق آن بیانات پر مغز و عبرت انگیز اما سال ها همچنان مورد غفلت در حتی فهم برخی از خواص واقع شد. عمل به آن و گریز از ابتلای به آن که جای خود دارد. در ماجراهای منتهی به فتنه سال ۸۸ اما به خوبی حتی برای کند ذهن ترین افراد جامعه نیز مشخص شد که نقش و تاثیر گذاری خواص بر افکار عمومی و مضرات کوتاهی، تنبلی و بی عرضگی آنان در پیروی از حق و به پیش بردن اهداف عالی انقلاب اسلامی تا چه حد خطیر بوده است. خواص از آن جهت که می فهمند در حول وحوش شان چه می گذرد باید به روشنگری بپردازند و غافلین را از گمراهی فتنه ها نجات دهند. از این بابت است که امیر المومنین علی علیه السلام نیز در باب وظیفه روشنگری عالمان به «اخذ تعهد الهی از خواص برای عدم سکوت» اشاره و در بیانی بلند در خطبه معروف شقشقیه فرمود: « لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لا لقیت حبلها علی غاربها و…»:«…آگاه باشید سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، اگرنه این بود که جمعیت بسیاری گرداگردم را گرفته و به یاری ام قیام کرده اند و از این جهت حجت تمام شده است و اگر نبود عهد و مسئولیتی که خداوند از دانشمندان هر جامعه گرفته که در برابر شکمخواری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان سکوت نکنند، من مهار شتر خلافت را رها می ساختم و از آن صرف نظر می کردم …»

خواص ساکت فتنه ۸۸ و مساله ای به نام آب و هوا شناسی!

در ماجرای فتنه ۸۸ اما به خوبی مشخص شد برخی کسانیکه سابقا و البته لاحقا شهرت، مسئولیت ، اعتبار و همه دارایی شان مدیون انقلاب اسلامی و رهبری بود و به روشنی هم می دانستند که فتنه ۸۸، ادعای واهی تقلب و فضا سازی های دشمن پیرامون مساله انتخابات، مباحثی جعلی و بی پایه بوده و از اساسی برخوردار نیست به دلیل موهومات دنیایی و البته با استدلالات سست از روشنگری و آگاهی بخشیدن جامعه طفره رفته و سکوت اختیار کردند. این در حالی بود که علاوه بر وظیفه ذاتی و الهی بر دوش خواص، رهبری فرزانه انقلاب نیز بارها به صراحت به ایشان تکلیف نموده بودند که در برابر شبهه پراکنی های فتنه، موضع قاطع گرفته و به روشنگری بپردازند. اما برخی از خواص، براساس کینه ای که در دل از محمود احمدی نژاد یا رهبری فرزانه انقلاب اسلامی یا از اصل انقلاب نهفته داشتند، با هدف به دست آوردن دل فتنه گران بر نان آنان روغن ریخته و حداقل اگر با آنان همراهی نمی کردند، سکوتی ناخوشایند اختیار کرده بودند. برخی از ایشان حتی در صدا وسیمای جمهوری اسلامی هم همنوا با بیگانگان، علیه شورای نگهبان و سایر نهادهای قانونی و حتی علیه خود انتخابات و رای مردم سخن گفتند. گو آنکه بعدها، وقتی که آب ها از آسیاب افتاد و مشخص شد که پایه های انقلاب اسلامی مستحکم تر از آن است که با چنین بادهایی به لرزه افتد، مدعی شدند که درصدد مدیریت صحنه بوده و می خواستند که فتنه را مدیریت کنند! اینچنین بود که تازه در سال های ۸۹ یا ۹۰ که هنگام محاسبه عملکردشان در افکار عمومی رسیده بود، به فکر محکوم کردن اقدامات فتنه گران برآمدند و بعضا از آنان اعلام برائت می کردند.

اما به راستی اگر برخی خواص از ابتدا به جای «آب و هوا شناسی» و جهت یابی اینکه بالاخره انقلاب در این مصاف پیروز می شود یا فتنه گران، بر طبق وظیفه خود عمل کرده و افکار عمومی را به درستی از وقایع پیش آمده مطلع می ساختند، زمان مدیریت شدن فتنه، ۸ ماه به طول می انجامید؟

پس از جمع شدن ماجرای فتنه ۸۸ اما عده ای از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم به دیدار رهبری فرزانه انقلاب اسلامی رفتند. در این دیدار تعبیری از مقام معظم رهبری – آنچنان که برخی از حاضرین در این جمع پس از این دیدار بیان کردند- منتشر شد که ایشان- قریب به مضمون- فرموده بودند باید خود را برای فتنه های بزرگ تر از فتنه ۸۸ آماده کنید. در فضای فتنه سال ۸۸ و پس از آن، اما برخی به سرعت – شاید تحت تاثیر القائات تکیه گاه اصلی جریان فتنه- در صدد مصداق یابی فرمایش رهبری برآمده و حتی در رسانه ها و مجامع عمومی خود، فتنه آینده را زیر سر مساله ای جعلی به نام «انحراف» اطرافیان احمدی نژاد معرفی و به صراحت اعلام می کردند که باید برای مهار احمدی نژاد دست به کار شد.

اما با گذشت آن ایام و روی کار آمدن دولت یازدهم ، برای همگان آشکار شد که اولا آن مصداق یابی ها خود امری انحرافی بوده است. از سوی دیگر در حال حاضر برخی نشانه های برآمدن فتنه ای جدید نیز در حال عیان شدن است. فتنه ای که این بار ماهیت آن با فتنه های سابق بر این، تفاوت داشته و شاید در اتمسفری دیگر اتفاق افتد.

رشد و تکثیر فتنه در محیط غبار آلود و مبهم

برای ایضاح این تحلیل باید از یکسو به تشریح محیط پیدایش «فتنه» پرداخت. در بیان این مطلب باید گفت: آنچنان که مشخص است، فتنه در فضایی پر ابهام و پر مناقشه قابلیت رشد می یابد. اتفاقا از این روست که راه مقابله با آن هم روشنگری و آگاهی بخشی است. بنابراین اگر ابهامی در جریان نباشد ، اگر خواص همچنان که وظیفه دارند، ملاحظه سیاسی نکرده یا رودربایستی ها را کنار گذارند، اگر تحلیلی علاوه بر تحلیل رهبری از خود نتراشند و بالاخره اگر دنیاگرایی را کنار گذارند، ابهام ها برای افکار عمومی برطرف شده و محیط برای جولان فتنه مهیا نمی شود.

زمینه های امروزی بروز فتنه

با روی کار آمدن دولت یازدهم اما ابهامات مختلفی بر فضای سیاسی و افکار عمومی کشور حاکم شده است. در این فضا موضوع مقاومت همیشگی ملت ایران در برابر استکبار جهانی و به ویژه آمریکا به ظاهر مخدوش شده است. در این اتمسفر، موضوع پر ابهام هسته ای، تحلیل رابطه و نسبت دولت با فتنه گران و تکیه گاه فتنه، موضوع دهه «پیشرفت و عدالت» ونسبت اهداف عالی آن با بی تدبیری های دولت، مبحث مهم معطل مانده «اقتصاد مقاومتی» و دهها موضوع ریز و درشت دیگر ، مباحثی است که فی نفسه، ابهامات فراوانی را در اطراف خود به دنبال دارد. این در حالی است که از یکسو دولتی بر سر کار است که آنقدر تاب و تحملش نسبت به نقد، کم و کوتاه است که به راحتی، منتقدینش را به جهنم حواله کرده و آنان را بی سواد می خواند و از سوی دیگر مباحث عادی ، کوچک و بی اهمیت را امنیتی کرده و براساس مصوبات امنیتی با رسانه ها و افراد منتقد خود برخورد می کند.

ارتقای سطح بینش عمومی، هدف عالی مذاکرات

ما در این مجال تنها به موضوع هسته ای می پردازیم که در حال حاضر، خود قابلیت تبدیل شدن به فتنه ای عمیق درجامعه را دارد. فتنه ای که در صورت عدم ارتقای سطح بینش عمومی می تواند بخش هایی اط جامعه را رو درروی هم قرار دهد. همچنانکه رهبری فرزانه انقلاب اسلامی در سخنرانی خود قبل از توافق ژنو بیان کردند، گرچه مذاکرات با شیطان بزرگ به نتیجه ای منتج نخواهد شد اما حداقل می بایست تا این مذاکرات، سطح فهم عمومی و آگاهی ملی را افزایش داده و این تجربه شکست خورده منجر به اطلاع و بینش عمیق جامعه گردد.

مقام معظم رهبری در همین زمینه فرمودند: « یک تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است – که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد – این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، که آن‌وقت تعلیق غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنی سازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را – که البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند – آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذرّه شما عقب‌نشینی میکردید، همه‌ی مشکلات حل میشد، پرونده‌ی هسته‌ای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنی سازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی سازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنیسازی را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه‌ی دیپلماسی فعّالیّت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغات چی های مواجب‌بگیر دشمن و بعضی از تبلیغات چی های بی مزد و مواجب – از روی ساده‌لوحی – نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند.» (بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان ۱۲ آبان ۹۲)

خواصی که فتنه هسته ای را نمی بینند

همچنانکه از این بیانات روشن می شود، هدف رهبری از مذاکرات بی فایده هسته ای ، ارتقای سطح بینش عمومی است. چنانچه از جمله بدیهی ترین ملزومات این ارتقای سطح بینش، اطلاع و آگاهی عمومی از روند مذاکرات هسته ای است. حال این پرسش پدیدار می شود که وقتی ما از یکسو با مخفی کاری دولت و تیم هسته ای در رابطه با محتوای مذاکرات ، میزان عقب نشینی تیم هسته ای، نیز سطح زیاده خواهی ها و بی ادبی های آمریکا و سایر مستکبرین در این جلسات مواجهیم و از سوی دیگر اتفاقا برخی از خواصی هم که علی القاعده می بایست نسبت به روند امتیاز دهی های مذاکرات هسته ای به روشنگری بپردازند، براساس برخی ملاحظات سیاسی و جناحی، مشغول ماله کشی عقب نشینی های هسته ای اند، آیا هدف ارتقای سطح بینش عمومی محقق خواهد شد؟

وقتی برخی از سیاسیون و خواص، با این تحلیل کاملا دنیاگرایانه و لجوجانه که اگر روحانی در ماجرای مذاکرات متحمل شکست گردد، راه برای بازگشت دولت قبل به صحنه مهیا خواهد شد و از این رو نباید واقعیت خطاها و عقب نشینی ها را به مردم اعلام نمائیم؛ وقتی برخی دیگر از خواص، با این تحلیل غلط که با روشنگری ما ، هزینه شکست هسته ای روحانی در مذاکرات بر عهده ما قرار خواهد گرفت و از این بابت باید در این مساله سکوت اختیار کرد نسبت به وظیفه اطلاع رسانی مردم از موضوعات هسته ای کم کاری می کنند؛ وقتی برخی از خواص به گمان آنکه اگر در مقطع فعلی به میدان آمده و حقیقت هولوکاست هسته ای را برای مردم عیان سازند، به جهت آنکه ممکن است موضوع هسته ای – به زعم ایشان- به سرانجامی منتهی شده و باصطلاح کار و بار روحانی سکه شده و از آن پس دیگر چنین افرادی در ساحت آتی سیاسی موقعیتی نخواهند داشت از روشنگری حقیقت هسته ای سرباز می زنند به یقین هدف نهایی ارتقای سطح فهم عمومی نسبت به ماهیت و شگردهای استکباری آمریکا، محقق نخواهد شد. وقتی به صحنه امروز می نگریم ،رفوزه شدگان و ساکتین فتنه ۸۸ نیز در فتنه هسته ای امروز سهیم اند. کسانی که در عقب نشینی هسته ای سال ۸۲، تعویض «در غلتان با آب نبات» را به درستی فهمیدند، اما امروز دم از عقلانی بودن مسیر عقب نشینی هسته ای می زنند. مع الاسف همچنین برخی که دیروز و در فتنه ۸۸ خوش درخشیدند نیز در کلاس بالاتر فتنه هسته ای امروز همان می کنند که ساکتین دیروز فتنه ۸۸ می کردند.

عده ای از همین خواص ساکت امروزی، در ماجرای فتنه ۸۸ خوش درخشیدند، چنانچه عده ای دیگر از همین خواص ساکت، به گمان آنکه فتنه بعدی، از ناحیه اطرافیان احمدی نژاد نشات خواهد گرفت، آنچنان در این میدان یکه تازی می کردند که به گمان خود ریشه فتنه -موهوم- احمدی نژاد را منهدم می ساختند. و این در حالی است که امروز برخی از خوش سابقه های مبارزه با فتنه ۸۸، ساکت فتنه امروزی شده اند.

در این بین عقلا و خواص بصیر باید هدف تعالی جامعه نسبت به تجربه تلخ عقب نشینی های هسته ای امروز را دنبال کنند. این هدف ، هدف عالی و استراتژیک نظام است. وگرنه بجز خسران هسته ای و از کار افتادن همزمان چرخ سانتریفیویها و چرخ زندگی مردم، خسران از دست دادن افکار عمومی نیز که به مراتب از خسران هسته ای خطرناک تر است شامل حال انقلاب و مردم خواهد شد

محمد سعید ذاکری

منبع

"Our President, analytical news site"