در واقع، اصرار روحانی بر بیان اظهاراتی متفاوت از آنچه که از سوی امام خامنه ای مطرح می شود، نشان می دهد که در پس این حدنشناسی، یک تفکر وجود دارد و با این حساب، دیگر نمی توان در برابر حاشیه سازی های خودخواسته او سکوت کرد. اگر برخی نمایندگان فعلی و آتی مجلس به واسطه مسایلی که فعلا از ذکر آن معذوریم اما همگان درباره آنها مطلع هستند، سیاست سکوت را در برابر جریان انحرافی آشکار دولت یازدهم اتخاذ کرده اند، اما نهادهای امنیتی و نظارتی و نیروهای انقلابی و امت حزب الله هیچ بده و بستانی با چنین فردی ندارند.

حسن روحانی، رییس صریح اللهجه و حاشیه ساز دولت یازدهم، که با گذشت 3 سال از عمر دولتش، علاوه بر از کار انداختن چرخ صنعت هسته ای، در توقف چرخ اقتصادی بخش های بزرگی از ملت ایران نیز نقش به سزایی داشته است، به جای پاسخگویی درباره آنچه که تاکنون مرتکب شده و خسارت محضی که به واسطه برجام بر مردم ایران وارد کرده است، به حاشیه سازی و حدنشناسی در چارچوب جایگاه و سخن خود ادامه داد.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» به نقل از خیبر آنلاین؛ روحانی که طی این 3 سال، بارها تلاش کرده است با استفاده از ادبیات متفاوت، در برابر نص صریح و آشکار بیانات ولی امر مسلمین، ابراز وجود مخالف نماید، این بار، تنها پس از 2 روز از اعلام علنی دیدگاه منطقی و مستدل معظم له که بر مبنای غیرت و منافع ملی ایراد شده بود، بار دیگر در مقام کلام، حدنشناسی کرد.
براساس این گزارش، روحانی که معمولا سخنرانی های صبح او با حاشیه توام بوده است، در صبحی جنجال دیگری، به بهانه پاسداشت مقام معلم و در بخشی از سخنان جنجالی اش، اظهار کرد: "روز گذشته در جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی صحبت‌هایی درباره بیانات اخیر مقام معظم رهبری ردوبدل شد و این سوال مطرح شد که چرا در اروپا دانش‌آموزان به جز زبان رایج آن کشور باید دو زبان دیگر را یاد بگیرند اما ما در این زمینه یک گام عقب‌تر هستیم. ما هرچه بتوانیم جوانان خود را به زبان‌های بیشتر دنیا آشنا کنیم دریچه‌ای جدید از علم و دانش و فهم جهانی و شناخت را بر روی آنها باز کرده‌ایم. اینکه امروز بخواهیم به علم جهانی دسترسی داشته باشیم و بخواهیم چند زبان بیاموزیم علاوه بر امکانات، به تعداد معلمان آشنا به زبان‌های خارجه و همچنین خواست مردم و دانش‌آموزان ارتباط دارد. چرا که مردم و دانش‌آموزان خود باید بخواهند و از میان چندین زبان یکی را انتخاب کنند. امروز شبه‌قاره هند با بیش از 2 میلیارد جمعیت به دلیل تسلط به زبان انگلیسی در زمینه آی‌تی بسیار موفق ظاهر شده است. باید زبانی را بیاموزیم که شغل بیشتری را برای نسل جوان آینده به وجود آورد و ارتباطات اقتصادی ما را تحکیم ببخشد. چنانچه بتوانیم در این زمینه تلاش کنیم راه علمی و اشتغال را در کشور فراهم کرده‌ایم."
بیان این قبیل سخنان از فردی که افتخار خود را کسب مدرک تحصیلی از دانشگاه های غربی و انگلیسی می داند، خالی از تعجب نیست؛ همچنین، سینه چاکی کسی که از گذشته تاکنون هماره کوشیده است تا با دولت انگلیس بهترین مراوده را داشته و بیشترین خدمات را به دولتمردان انگلیسی ارایه کند (از بازکردن سریع سفارت روباه پیر در تهران تا حضور آزادانه مسئولان ضدایرانی انگلیس در کشورمان)، برای تسلط زبان انگلیسی در کشور شگفتی ندارد؛ اما آنچه که مایه تاسف است، تکرار اظهار فضل از جانب او در مقابل منویات و دیدگاه های ولی امر مسلمین می باشد.
در واقع، اصرار روحانی بر بیان اظهاراتی متفاوت از آنچه که از سوی امام خامنه ای مطرح می شود، نشان می دهد که در پس این حدنشناسی، یک تفکر وجود دارد و با این حساب، دیگر نمی توان در برابر حاشیه سازی های خودخواسته او سکوت کرد.
اگر برخی نمایندگان فعلی و آتی مجلس به واسطه مسایلی که فعلا از ذکر آن معذوریم اما همگان درباره آنها مطلع هستند، سیاست سکوت را در برابر جریان انحرافی آشکار دولت یازدهم اتخاذ کرده اند، اما نهادهای امنیتی و نظارتی و نیروهای انقلابی و امت حزب الله هیچ بده و بستانی با چنین فردی ندارند.
روحانی باید بداند که تنها به واسطه امضای ولی امر مسلمین در پای حکمش، اجازه حضور در پاستور و جلوس برای صندلی ریاست جمهوری را دارد، و اگر روزی این امضا پس گرفته شود، امت با قدرت و در سریعترین زمان ممکن، کرسی متعلق به بیت المال را بازپس خواهند گرفت.
انقلابی و بی تعارف سخن خود را مطرح می کنیم و آن اینکه، اگر روحانی حد خود را نداند و رعایت نکند، حزب الله و نیروهای انقلابی نیز برای او کمترین حد و جایگاهی را قائل نخواهند بود. اگر بخواهد در ادامه این مسیر غلط و دشمن شادکن حرکت کند، قطعا با سد آهنین و نفوذناپذیر فداییان "اسلام انقلابی" مواجه خواهد شد.
در پایان و قبل از درج اظهارات منطقی و ناشی از غیرت، عزت و مصلحت ملی امام خامنه ای پیرامون چرایی عدم انحصار آموزش زبان انگلیسی در کشورمان(در مورخ ۱۳۹۵/۲/۱۳)، به روحانی یادآور می شود که به جای حاشیه پردازی و تلاش در انحراف افکار عمومی، خود را برای پاسخگویی به مردم بزرگ، صبور، با بصیرت و هوشمند ایران درباره هدردادن فرصت 3 ساله خدمت به مردم و خسارت محضی که به واسطه برجام به کشورمان وارد شد، آمده کند. زنگ انشاء تمام شده است، سال آخر عمر دولت روحانی زنگ حساب است.
"من همینجا این حرفى را که گاهى هم گفته‌ام به مسئولین آموزش‌وپرورش [تکرار میکنم‌]؛ شاید به مسئولین محترم فعلى نگفته باشم امّا قبلها مکرّر گفته‌ام؛ این اصرار بر ترویج زبان انگلیسى در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجى را باید بلد بود امّا زبان خارجى که فقط انگلیسى نیست، زبان علم که فقط انگلیسى نیست. چرا زبانهاى دیگر را در مدارس به‌عنوان درس زبان معیّن نمیکنند؟ چه اصرارى است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوى است. [مثلاً] زبان اسپانیولى؛ امروز کسانى که به زبان اسپانیولى حرف میزنند کمتر از کسانى نیستند که به زبان انگلیسى حرف میزنند؛ در کشورهاى مختلف، در آمریکاى لاتین یا در آفریقا کسان زیادى هستند. مثلاً میگویم؛ بنده حالا مروّج [زبان] اسپانیا نیستم که بخواهم براى آنها کار بکنم، امّا مثال دارم میزنم. چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانى تعلیم داده نمیشود؟ زبانهاى کشورهاى پیشرفته‌ى شرقى هم زبان بیگانه است، اینها هم زبان علم است. آقا جان! در کشورهاى دیگر به این مسئله توجّه میکنند و جلوى نفوذ و دخالت و توسعه‌ى زبان بیگانه را میگیرند؛ ما حالا از پاپ کاتولیک‌تر شده‌ایم! آمده‌ایم میدان را باز کرده‌ایم و علاوه بر اینکه این زبان را کرده‌ایم زبانِ خارجىِ انحصارىِ مدارسمان، مدام داریم مى‌آوریمش [در مقاطع] پایین؛ در دبستانها و در مهدِکودک‌ها! چرا؟ ما که میخواهیم زبان فارسى را ترویج کنیم، باید یک عالَم خرج کنیم و زحمت بکشیم. [وقتى‌] کرسى زبان را در یک‌جا تعطیل میکنند، باید تماسهاى دیپلماتیک بگیریم که چرا کرسى زبان را تعطیل کردید. نمیگذارند، اجازه‌ى دانشجو گرفتن نمیدهند، امتیاز نمیدهند، براى اینکه زبان فارسى را یک‌جا میخواهیم ترویج کنیم؛ آن‌وقت ما بیاییم زبان آنها را خودمان با پول خودمان، با خرج خودمان، با مشکلات خودمان ترویج کنیم. این عقلائى است؟ من نمیفهمم! این را داخل پرانتز گفتم، براى اینکه همه بدانند، توجّه کنند. [البتّه‌] نمیگویم که فردا برویم زبان انگلیسى را در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛ حرف این است که بدانیم چه‌کار داریم میکنیم؛ بدانیم طرف میخواهد چگونه نسلى در این کشور پرورش بیابد، و با چه خصوصیّاتى".