امام خامنه ای در دیدار اخیر خود با اعضای مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیان داشتند که همچنان در مرحله‌ی دولت اسلامی قرار داریم و «تا وقتی این مرحله به‌طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه‌ی اسلامی» نمی‌رسد.»(۱۳۹۵/۲/۶) اگرچه «از همان اوان ... کار، تلاش برای تشکیل دولت اسلامی شروع شد... منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایی موفق بودیم، در برهه‌یی موفق نبودیم. بعضی از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضی از ماها در اصل هدف مردد شدیم.»(۱۳۸۴/۶/۸)

رهبر انقلاب در ادامه‌ی رویه‌ی سالیان گذشته، در ماه‌های اخیر بخش قابل توجهی از بیانات خود را به برخی رفتارها و رویه‌ها در حوزه‌ی سبک زندگی و حتی رفتارهای فردی در جامعه اختصاص داده‌اند. اما مخاطب اصلی این هشدارها و مطالبات چه کسانی هستند؟ مردم یا مسئولان؟

امام خامنه ای در دیدار اخیر خود با اعضای مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف انقلاب اسلامی را «تحقق تمدن اسلامی»(۱۳۹۵/۲/۶) دانسته‌اند. گزاره‌ای کوتاه که اگر ابعاد آن به‌خوبی روشن نشود، تلاش‌ها برای رسیدن به هدف انقلاب اسلامی به سرانجام نخواهد رسید. ایشان در سخنرانی‌های گوناگونی که سابقه‌ی آن به دهه‌ی ۷۰ باز می‌گردد، به‌صورت مکرر بیان نموده‌اند که برای رسیدن به تمدن اسلامی، باید از پنج مرحله عبور کنیم: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور و جامعه اسلامی و نهایتاً امت واحده اسلامی و درباره‌ی دشواری مرحله‌ی انقلاب اسلامی فرموده‌اند: «این‌طور نبود که در هر زمانی، در هر شرایطی، در هر کشوری، چنین حادثه‌ای [انقلاب اسلامی] بتواند پیش بیاید؛ نه... آن‌قدر حوادثِ فراوان کنار هم قرار گرفت تا شرایط آماده شد برای این‌که انقلاب اسلامی به‌وجود آید و پیروز شود.»(۱۳۷۹/۰۹/۱۲) پس از آن، وارد مرحله‌ی نظام اسلامی شده‌ایم: «نظام اسلامی، یعنی طرح مهندسی و شکل کلّی اسلامی را در جایی پیاده کردن. مثل این‌که وقتی در کشور ما نظام سلطنتىِ استبدادىِ فردىِ موروثىِ اشرافىِ وابسته برداشته شد، به‌جای آن، نظام دینىِ تقوایىِ مردمىِ گزینشی جایگزین می‌شود.»(۱۳۷۹/۰۹/۱۲)

مرحله‌ی بعدی، دست یافتن به «دولت اسلامی» است. دولت اسلامی یعنی: «تشکیل منش و روش دولتمردان به‌گونه اسلامی... مسؤولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسؤول دولت اسلامی است، تطبیق کنند... دولت به معنای عام، نه به معنای هیأت وزرا؛ یعنی قوای سه‌گانه، مسؤولان کشور، رهبری و همه.»(۱۳۷۹/۰۹/۱۲) اما پس از گذشت سال‌ها از پیروزی «انقلاب اسلامی» و تشکیل «نظام اسلامی»، ایشان در دیدار اخیر خود با اعضای مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیان داشتند که همچنان در مرحله‌ی دولت اسلامی قرار داریم و «تا وقتی این مرحله به‌طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه‌ی اسلامی» نمی‌رسد.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۶) اگرچه «از همان اوان ... کار، تلاش برای تشکیل دولت اسلامی شروع شد... منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایی موفق بودیم، در برهه‌یی موفق نبودیم. بعضی از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضی از ماها در اصل هدف مردد شدیم.»(۱۳۸۴/۰۶/۰۸)


عکس پوستری | جایگاه «سبک زندگی» در تمدن‌سازی نوین اسلامی

اما چرا بدون رسیدن به دولت اسلامی، نمی‌توان به جامعه اسلامی دست یافت؟ آیا نمی‌شود مردم یک جامعه از حکمرانان خود عبور کنند و خود را به شرایط یک کشور اسلامی برسانند؟ چرایی این موضوع را می‌توان در بیانات رهبری مشاهده کرد: «اگر من و امثال من اسیر هوی و هوس و دنبال طمع و بنده و ذلیلِ ترس و طمع خود بودیم، نمی‌توانیم مردم را با فضایل بار بیاوریم.»(۱۳۸۴/۰۵/۲۸) چرا که فرآیند باید اینگونه باشد: «اول، ما اسلامی می‌شویم؛ وقتی اسلامی شدیم، «کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم»؛ آن وقت عملِ ما مردم را مسلمان واقعی خواهد کرد و کشور، اسلامی خواهد شد.»(۱۳۸۴/۰۶/۰۸) به‌همین علت است که رهبر انقلاب پیش از آنکه بر اصلاح سبک زندگی مردم جامعه تأکید کنند، از مسئولان حکومتی مطالبه می‌کنند: «اگر من و شما در معاشرتمان، در رفتارمان، در طلب مال‌مان، در مجاهدتمان، نتوانستیم خود را به حد نصاب برسانیم، از آن دانشجو، از آن جوان بازاری، از آن عنصر در رده‌های پایین دولتی، از آن کارگر، از آن روستایی، از آن شهری چه توقعی می‌توانیم داشته باشیم که اسلامی عمل کنند؟ چرا مردم را بیخود ملامت می‌کنیم؟ اگر کمبودی هست، خودمان را باید ملامت کنیم؛ لوموا انفسکم.»(۱۳۸۴/۰۶/۰۸)

از همین روست که ایشان در دیدارهای اخیرشان مصادیقی از سبک زندگی اشتباه در میان مردم را گوشزد می‌کنند تا مسئولان را راه خود را اصلاح کنند. برای نمونه در مورد آموزش زبان انگلیسی، ایشان فرموده‌اند: «این حرفی را که گاهی هم گفته‌ام به مسئولین آموزش‌وپرورش تکرار می‌کنم‌... این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست... حرف این است که بدانیم چه‌کار داریم می‌کنیم؛ بدانیم طرف می‌خواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش بیابد، و با چه خصوصیّاتی.»(۱۳۹۵/۰۲/۱۳) یعنی توجه بیش از حد به زبان انگلیسی به‌علت کم‌توجهی مسئولان است. یا در دیدار اخیر با کارگران به مسئله‌ی "برند" اشاره نموده‌اند: «متأسّفانه بعضی از این فروشگاه‌ها که فروشگاه‌های بزرگ هم هستند، مربوط به خود دستگاه‌های حکومتی‌اند!... جنس‌های دارای نشان خارجی را [می‌آورند]، یک عدّه پولدار هم دنبال نشان‌های خارجی‌اند؛ به‌قول خودشان برندهای خارجی.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸) در این مورد هم ضمن تقیبح این خصیصه در میان برخی اقشار جامعه، فراهم کردن زمینه‌ی بروز این خصلت را توسط دستگاه‌های حکومتی نکوهش کرده‌اند. و باز هم در دیدار اخیرشان با معلمان، پیامدهای عدم اصلاح الگوی مصرف را بیان داشته‌اند. آنجا که فرمودند: «این بچّه‌بازی‌های داخل خیابان‌ها -که بچّه‌پول‌دارهای نوکیسه، با آن خودروهای کذائی می‌آیند دائم راه می‌روند، دائماً رژه می‌روند، دائماً پُز می‌دهند- به‌خاطر همین چیزها است؛ اصلاح الگوی مصرف. این را باید از کودکی به این جوان و نوجوان یاد داد.»(۱۳۹۵/۰۲/۱۳) یعنی کم‌توجهی مسئولان در اصلاح الگوی مصرف و نیز عدم آموزش درست به کودکان و نوجوانان.

همه این موارد و نمونه‌ها نشان می‌دهد که اکنون پیش و بیش از آنکه زمانه اصلاح جامعه باشد، زمانه‌ی اصلاح حکمرانان است. در آن صورت می‌توان انتظار تحقق تمدن اسلامی که همان هدف انقلاب اسلامی است را داشت. «دولت اسلامی است که کشور اسلامی به‌وجود می‌آورد. وقتی کشور اسلامی پدید آمد، تمدن اسلامی به‌وجود خواهد آمد؛ آن وقت فرهنگ اسلامی فضای عمومی بشریت را فرا خواهد گرفت.»(۱۳۸۴/۰۵/۲۸)

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/aqrqX