جمهوری اسلامی ایران از توان بهره‌وری از بازدارندگی مثلثی (سهیم کردن متحدان منطقه‌ای آمریکا) برای بازداشتن آمریکا از حمله برخوردار است. منطقه‌ی غرب آسیا سوای از موقعیتی که برای منافع ملی آمریکا دارد که تهدید آن چیزی کمتر از تهدید یکی از ایالت‌های آمریکا نیست، دربردارنده‌ی برخی متحدان ایدئولوژیک و اقتصادی-استراتژیک این کشور نیز هست. در صورت هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، اسرائیل به‌عنوان جفت جدانشدنی آمریکا در منطقه، روی ثبات را به خود نخواهد دید.

«پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ در این یادداشت قصد داریم به برخی امکانات استراتژیک ایران که توان وارد کردن ضربه‌ی اول بدون دریافت پاسخ را از حریف می‌گیرد، مورد بررسی قرار دهیم.

1. 1. امکانات استراتژیک و ژئواستراتژیک ایران

در یک حمله‌ی نظامی، در دقایق اولیه‌ی درگیری، طرفین سعی می‌کنند توان بخش حیاتی سیستم نظامی طرف مقابل را منهدم کنند. طرف آمریکایی محاسبه‌ی دقیقی از اماکن حیاتی و امنیتی ایران ندارد. لذا عدم شناخت از مراکز نظامی ایران، وارد کردن ضربه‌ی اول توسط آمریکا را با تردید مواجه می‌کند. اما بسیار اظهار شده که آمریکا در ضربه‌ی اول به‌دنبال از بین بردن تأسیسات هسته‌ای ایران است. مسئله‌ای که وجود دارد این است که آیا چنین امکانی برای آمریکا وجود دارد؟ درحالی‌که تأسیسات هسته‌ای ایران در قسمت‌های مرکزی ایران هستند.

طبیعی است برای ترتیب دادن یک حمله علیه ایران، ابتدا حمله‌ی محدود هوایی صورت می‌گیرد. طبیعی است که برای مقابله با حمله‌ی هوایی علیه ایران، چند مرحله طی خواهد شد که چنین امکانی (حمله‌ی هوایی) نیز با تردید مواجه می‌شود. اولین مرحله، مرحله‌ی شناسایی است. مرحله‌ی دوم کنترل حسگرهاست. در مرحله‌ی آخر، درگیری در چند دقیقه انجام خواهد شد. قدرت راداری و پدافند هوایی ایران مقوله‌ی قابل اهمالی برای آمریکا نیست و آمریکایی‌ها تجربه‌ی آن را در رزمایش ولایت سال 89 وقتی دو فروند هواپیمای رادارگریزشان از مرز ایران گذشت و اخطارهای متوالی گرفت و زمانی که پهباد RQ170 آن‌ها در دام راداری ایران قرار گرفت، آزمون کرده‌اند. بنابراین درخصوص میزان موفقیت با وارد کردن ضربه‌ی اول قطعاً دچار اشتباه محاسباتی نخواهند شد. در ضمن چند ویژگی بارز و مهم در سیستم دفاعی نظامی ایران وجود دارد که برآورد این مهم را برای آمریکایی‌ها به‌راحتی ممکن نخواهد کرد
.
الف) توان نظامی مبهم ایران: سوای از این، به دلایل متعدد از جمله عدم ارتباط نظامی با غرب، تحریم و... توان تسلیحاتی ایران برای غرب ناشناخته باقی مانده است و این قسم از تحلیل‌ها براساس اطلاعاتی است که ایران از توان دفاعی خود منتشر کرده است و بخش زیادی از ظرفیت نظامی ایران از دید آمریکا و اندیشکده‌های آن پنهان است؛ چراکه درخصوص آن‌ها اطلاعاتی در دسترس نیست. برای مثال، سپاه پاسداران در رزمایش پیامبر اعظم در 8 اسفند 1393 از به‌کارگیری سلاحی راهبردی در عرصه‌ی دفاع دریایی رونمایی کرد و فرماندهان سپاه از ارائه‌ی اطلاعات آن به دلایل امنیتی امتناع کردند و بعد از آن نیز هیچ مؤسسه‌ی نظامی و اندیشکده‌ی استراتژیک به تحلیل ظرفیت و مساحت و برد آن نپرداخت.

ب) تولید سلاح بومی، مزیت نسبی ایران: مزیت نسبی دیگر ایران تولید سلاح بومی است. به همان دلیلی که گفته شد، ایران صرفاً به توان تسلیحاتی متکی است که متشکل از ظرفیت داخلی کشور است. این موضوع سبب می‌شود ایران به صنعت نظامی به‌عنوان یک مزیت نسبی بنگرد و برخلاف بسیاری از همسایگان خود، از کارشکنی در تسلیح خود توسط کشورهای غربی بیمی نداشته باشد.

ج) ژئوپلیتیک و جغرافیای ایران: ایران، کشوری با وسعت سرزمینی و ناهمواری جغرافیایی است. بنابراین ادعای بمباران تأسیسات اتمی این کشور، ادعایی صرفاً برای ارتزاق رسانه‌ای است. ایران کشوری است عظیم با ناهمواری‌های جغرافیایی و غیرقابل دسترس؛ کشوری که کاملاً یکپارچه نیست و قسمت وسیعی از آن کویر و رشته کوه‌های ناهموار است. سوای از این، منطقه‌ای که ایران یکی از مهم‌ترین بازیگران آن محسوب می‌شود، منطقه‌ی آشوب است. منطقه‌ای درگیر مشکلات امنیتی، تهدید نظامی و امنیت هستی‌شناختی که در آن تعداد بازیگران معقولی شبیه ایران که رفتاری عقلانی داشته باشند، بسیار کم‌اند. ایران بزرگ‌ترین واحد دولت-ملت منسجم و سازمان‌یافته و عاقل‌ترین بازیگر منطقه است که وارد شدن به جنگ نظامی با آن چندان عقلانی به نظر نمی‌رسد.

2. 2. عمق استراتژیک ایران

سوای از صحنه‌ی میدانی جنگ و ناتوانی آمریکا در وارد کردن ضربه‌ی اول به‌واسطه‌ی وارد شدن ضربه‌ی سهمگین دوم، ایران این امکان را دارد تا از همه‌ی گزینه‌های استراتژیک روی میز خود علیه آمریکا بهره ببرد. در زیر به برخی گزینه‌های روی میز ایران اشاره خواهیم کرد.

الف) تحریم صادرات نفت: بسیاری از کشورها به نفت ایران وابسته‌اند و توان جایگزینی آن در کوتاه‌مدت وجود ندارد. با تحریم نفت ایران به این کشورها، همگام کردن این کشورها، که وزنه کمی در نظام بین‌الملل ندارند، توسط آمریکا امری ساده و ممکن نخواهد بود.

ب) تحدید تنگه هرمز: عرض دریایی این تنگه نزدیک به 21 مایل است. با توجه به وجود جزایر ایرانى در میانه‌ی تنگه و محاسبه خط کرانه‌هاى همه‌ی جزایر ایرانى و عمانى طبق قرارداد مرزى ایران و عمان، ایران مالکیت سیاسى و جغرافیایى بر قسمت وسیعی از این آبراهه دارد. 40 درصد نفت دنیا، 50 درصد نفت آمریکا و 90 درصد نفت خلیج فارس از این آبراه می‌گذرد و درصورتی‌که ایران با تهدید مواجه شود، از این گزینه نیز بهره خواهد برد.

در رابطه با انسداد آن قسمت از تنگه که داخل قلمرو صلاحیتی ایران است، باید گفت با توجه به نپیوستن ایران به کنوانسیون 1982 حقوق دریاها (جامائیکا)، حق عبور بی‌ضرر، در مواقع اضطراری یا تهدید نظامی برضد ایران، در آب‌های سرزمینی ایران قابل تعلیق است. بر این اساس، نظام «تعلیق عبور و مرور»، تنها گزینه‌ای است که ایران می‌تواند در این رابطه بر روی آن متمرکز گردیده و از آن به‌عنوان رهیافتی جهت بستن تنگه‌ی هرمز بهره گیرد. مطابق اصول و قواعد حاکم بر کنوانسیون 1958 ژنو، تعلیق عبور بی‌ضرر در تنگه‌هایی که دو بخش از دریای آزاد را به یکدیگر متصل می‌کنند، مانند تنگه‌ی «مالاکا»، موجب مخدوش شدن دریانوردی در آب‌های آزاد می‌گردد، اما در تنگه‌هایی مانند هرمز که آب‌های آن جزء آب‌های سرزمینی ایران و عمان است، تعلیق (در قسمت حاکمیتی) امکان‌پذیر است؛ آن‌هم با رعایت شرایط خاص خود و نه در خارج از این چارچوب. البته در زمان جنگ چنانچه یکی از دولت‌های همجوار تنگه درگیر جنگ با کشور ثالثی باشد، از حق کنترل عبور و مرور و بازدید کشتی‌های تجاری در کل تنگه برخوردار خواهد بود.[1]

با این وصف، آنچه در این زمینه تا حد زیادی می‌تواند راهگشا باشد و منافع حیاتی جمهوری اسلامی ایران را در این تنگه تأمین نماید، انسداد این تنگه از راه تاکتیک‌های نظامی و دفاعی است که در این مورد اهمیت جزایر سه‌گانه‌ (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) بسیار حائز اهمیت است. وجود انبوه جزایر استراتژیک ایرانی، افزون بر آنکه موجب افزایش وسعت آب‌های ساحلی و به‌دنبال آن گسترش حاکمیت ایران بر تنگه می‌گردد، قدرت مانور سیاسی و نظامی و همچنین توان راهبردی ایران را در جهت کنترل و به‌دست‌گیری ابتکار عمل در تنگه تا حد بسیار زیادی افزایش داده است. در همین ارتباط، مایکل کلارک، رئیس مؤسسه‌ی «رویال یونایتد سرویس» (RUSI)، می‌گوید: «در صورت ایجاد تنش در تنگه‌ی هرمز، ایران این تنگه را مسدود نخواهد کرد، ولی ناامن کردن این تنگه بسیار بدتر از بستن آن است، چون تانکرهای بزرگ نفتی دیگر امنیت لازم برای عبور از این آبراه را نخواهند داشت.» همچنین خبرگزاری «آسوشیتد پرس» نیز در گزارشی به سران آمریکا هشدار می‌دهد: «توانایی ایران در متوقف کردن 40 درصد از تجارت نفت جهان سلاحی است که احتمالاً از موشک‌ها و هرگونه سیستم تسلیحاتی که ایران در اختیار دارد، قدرتمندتر است.»[2]

ج) تحریم حریم هوایی کشور: طبق اعلام مدیرعامل شرکت فرودگاه‌های کشور، «حریم هوایی ایران روزانه ظرفیت پوشش 750 پرواز عبوری را دارد.» با توجه به بحران‌های اخیر در دو کشور عراق و اوکراین که به سقوط یک هواپیمای مالزیایی نیز منجر شد، درخواست‌ها برای عبور از حریم هوایی ایران رو به افزایش بوده و در روزهای گذشته 40 درصد بالا رفته است. امنیت و پایداری شرایط سیاسی، استاندارد شدن رادارها و تجهیزات هوایی کشور و البته موقعیت جغرافیایی سه عاملی است که در اقبال شرکت‌های هواپیمایی برای عبور از حریم هوایی یک کشور مؤثر است که با توجه به موقعیت مطلوب ایران در هر سه حوزه می‌توان امید بسیاری به گسترش این عبورومرورها داشت.[3]

کارشناسان صنعت هواپیمایی معتقدند با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، می‌توان از حریم هوایی این کشور به‌عنوان یکی از مسیرهای اصلی اتصال شرق به غرب بهره برد. مسیر اتصال استرالیا و آسیای شرقی به اروپای غربی، اصلی‌ترین مسیری است که قابلیت عبور از ایران را دارد و با توجه به بسته شدن مسیر عبور از شمال، اتصال از طریق ایران به ترکیه و سپس اروپا جایگزین مناسبی برای شرکت‌های هواپیمایی خواهد بود. اتفاقی که در ماه‌های گذشته رسماً آغاز شده و شرکت کانتاس استرالیا به‌عنوان یکی از نخستین شرکت‌ها رسماً درخواست عبور از ایران را به ایکائو مطرح کرده است.[4]

بعد از حوادث اوکراین و ناامن شدن حریم هوایی این کشور که معبری برای عبور حمل‌ونقل هوایی از اروپا به آسیا بود و بعد از اتفاقات عراق و ناآرامی غرب آسیا، سفرهای هوایی بر فراز ایران تشدید شد. درصورتی‌که ایران با تهدید نظامی مواجه شود، به‌راحتی می‌تواند از این گزینه بهره ببرد و چون جایگزینی برای حریم ایران در صورت تحریم وجود ندارد، غرب را دچار بحران خواهد کرد.

د) پتانسیل متحدان فرامنطقه‌ای ایران: روسیه و چین با ایران دارای روابط استراتژیک و منافع اقتصادی فراوان هستند که با تجاوز به این کشور، این منافع به خطر می‌افتد. لذا استفاده از تجاوز نظامی قطعاً با مخالفت این دو کشور مواجه خواهد شد.

همان‌طور که ذکر شد، چین و روسیه به‌عنوان شرکای سیاسی ایران طی دهه‌ی اخیر معرفی می‌شوند. این گزاره که این دو کشور از ایران به‌عنوان یک کارت بازی در نظام بین‌الملل استفاده می‌کنند و تا زمانی که منافعشان اقتضا کند، همراه ایران هستند و زمانی که مناسبات قدرت اقتضا کند، اصطلاحاً منافع را بر اتحاد سیاسی ترجیح می‌دهند، از بنیان، استدلال اشتباهی است. بدیهی است که دولت‌ها در نظام بین‌الملل، به‌دنبال منافع و قدرت خویش هستند و به‌خاطر معمای امنیت موجود در این نظام، تلاش برای افزایش قدرت، همیشه حکم‌فرماست، اما این در صورتی است که منافع عدم اتحاد، بیشتر از منافع اتحاد باشد.[5]

 روسیه و چین از ائتلاف با ایران منافع بیشتری کسب می‌کنند. وجود بازار هشتادمیلیونی، فرصت‌های سرمایه‌گذاری، موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوکالچر ایران (به‌خصوص برای روسیه) به‌عنوان رهبری جهان تشیع در منطقه و به‌عنوان کشوری با نخبگان و رهبرانی میانه‌رو در منطقه، به‌مراتب از عدم ائتلاف با آن، منافع بیشتری برای روسیه و چین دارد. خصوصاً اینکه این کشور در بلوک غربی قدرت (اگر فرض را بر مخالفت روسیه و غرب در نظام بین‌الملل بگذاریم) در نظام بین‌الملل قرار نمی‌گیرد و پیدا کردن متحدی که به‌صورت خودکار در کنار روسیه و چین و در برابر غرب قرار گرفته است، به‌راحتی ممکن نیست. در چنین فضایی، استفاده از گزینه‌ی احتمالی نظامی، به این سهولتی که آمریکایی‌ها از آن صحبت می‌کنند، ممکن نخواهد بود.[6]

هـ) پتانسیل متحدان منطقه‌ای ایران: آمریکا به‌خوبی از پتانسیل متحدان منطقه‌ای ایران باخبر است. حزب‌الله لبنان که با رژیم اشغالگر قدس هم‌مرز است، متحد استراتژیک و هویتی ایران محسوب می‌شود و هرگونه تهدید علیه ایران را تهدید علیه خود قلمداد می‌کند و به‌واسطه هم‌مرزی با متحد استراتژیک آمریکا، از پتانسیل وارد کردن آسیب‌های فراوان به این کشور برخوردار است.

و) ایران و تقابل مثلثی با آمریکا: همان‌طور که ذکر شد، ایران به‌لحاظ توان نظامی، اعتبار تهدیداتش علیه آمریکا، قلمرو تهدیداتش توان ضربه زدن به آمریکا را دارد. اما ایران از یک پتانسیل استراتژیک دیگر نیز برخوردار است و آن تقابل مثلثی با آمریکا و دخیل کردن متحدان منطقه‌ای این کشور است. ایران مهم‌ترین بازیگران منطقه‌ی غرب آسیا محسوب می‌شود و حلقه‌ی پیوند بین زیرسیستم‌های چندگانه‌ی شامات، خلیج فارس، آسیای مرکزی، قفقاز، جنوب آسیا و... است. ناآرامی این حلقه‌ی ارتباطی به‌آسانی ممکن نخواهد بود؛ چراکه منظومه‌ی شکل‌دهنده به سیستم منطقه‌ای را تغییر خواهد داد،‌چون در هرکدام از این زیرسیستم‌ها آمریکایی‌ها متحدان منطقه‌ای استراتژیکی دارند.

بازدارندگی یکی از مکانیسم‌های ایجاد ثبات در محیط منطقه‌ای و بین‌الملل است. این مکانیسم به‌همراه موازنه‌ی قدرت عمل می‌کند. در بازدارندگی یک طرف با تهدید نظامی، طرف مقابل را از اقدام احتمالی آینده منصرف می‌کند. بازدارندگی مؤلفه‌هایی دارد از جمله عزم و اراده برای دفاع، اعتبار کشور تهدیدکننده، توان نظامی تهدید، پذیرش توان کشور بازدارنده و قاطعیت در واکنش نظامی. جمهوری اسلامی ایران به‌لحاظ توان تسلیحاتی، هم اعتبار بین‌المللی شناخته‌شده‌ای دارد و هم توان نظامی‌اش توسط آمریکایی‌ها به رسمیت شناخته شده است. تمام این عوامل سبب می‌شود ایران توان استفاده از مکانیسم بازدارندگی و اقدام متقابل را داشته باشد.[7]

اما منظور ما در اینجا، این مورد نیست. جمهوری اسلامی از توان بهره‌وری از بازدارندگی مثلثی (سهیم کردن متحدان منطقه‌ای آمریکا) برای بازداشتن آمریکا از حمله نیز برخوردار است. منطقه‌ی غرب آسیا سوای از موقعیتی که برای منافع ملی آمریکا دارد که تهدید آن چیزی کمتر از تهدید یکی از ایالت‌های آمریکا نیست، دربردارنده‌ی برخی متحدان ایدئولوژیک و اقتصادی-استراتژیک این کشور نیز هست. در صورت هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، اسرائیل به‌عنوان جفت جدانشدنی آمریکا در منطقه، روی ثبات را به خود نخواهد دید.[8]

 این همان موضوعی است که رهبر انقلاب نیز پیش‌تر آن را مطرح کرده بودند: «رژیم غاصب صهیونیستی در حدواندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به حساب بیاید. اگر غلطی از آن‌ها سر بزند، جمهوری اسلامی ایران، تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد. ایران، تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.»[9](+)

رضا لیلانی

پی نوشت ها:
[1]. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8450
[2]. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8450
[3]. http://www.betaja.org/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-50-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D9%88/
[4]. http://www.betaja.org/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-50-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D9%88/
[5]. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8663
[6]. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8663
[7]. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8663
[8]. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8663
[9]. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=22229
 

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/0h0cK