ماجرای ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر و فرآیند منتهی به عزل و نهایتا فرارش از کشور را می توان یکی از بحران های اولیه انقلاب نوپای اسلامی دانست، رخدادی که پیامدهای ویژه خود را در عرصه داخلی و منطقه ای در پی داشته و زمینه دگرگونی جریان های سیاسی را در داخل فراهم نموده است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ تاریخ سیاسی ملت ها و تمامی انقلاب ها پر است از فراز و فرودها و نقاط عطفی که انقلابیون در گذر زمان با آن ها روبرو شده و از تبعات و پیامدهای آن تاثیر می پذیرند. انقلاب اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و از بدو پیروزی تا کنون با تحولات و وقایع متعددی روبرو شده که هر یک به نسبت خویش در راستای استحکام نظام و یا اضمحلال آن حرکت نموده اند.

ماجرای ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر و فرآیند منتهی به عزل و نهایتا فرارش از کشور را می توان یکی از بحران های اولیه انقلاب نوپای اسلامی دانست، رخدادی که پیامدهای ویژه خود را در عرصه داخلی و منطقه ای در پی داشته و زمینه دگرگونی جریان های سیاسی را در داخل فراهم نموده است.

هفتم مرداد مصادف با سی و چهارمین سالروز (1360) فرار ابوالحسن بنی صدر به همراه مسعود رجوی از کشور است، لذا بر آن شدیم که در یک گزارش تصویری توام با توضیحات کامل به ارائه چهره ی سیاسی ابوالحسن بنی صدر از پیش از انقلاب اسلامی تا فرآیند منتهی به عزل او و جایگاه کنونی اش در میان اپوزیسیون نظام اسلامی بپردازیم.

سید ابوالحسن بنی صدر در دوم فروردین 1312 در روستای باغچه از توابع بخش شیرین سو همدان به دنیا آمد. تصویر فوق متعلق به دوران کودکی ابوالحسن بنی صدر می باشد. به ترتیب از راست به چپ: مهدی بنی صدر، صادق، فتح الله، بهجت و ابوالحسن بنی صدر.

از خانواده ابوالحسن بنی صدر به عنوان خانواده ای مذهبی نام برده می شود. پدر وی سید نصرالله بنی صدر از روحانیون برجسته همدان و از دوستان نزدیک حضرت امام خمینی (ره) محسوب شده که سابقه مبارزه بر علیه رژیم شاهنشاهی را در کارنامه خود دارد. با این حال بنی صدر در خاطرات گذشته خود از عدم تمایل و بدبینی اش نسبت به روحانیت خبر می دهد.

بنی صدر تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته های اقتصاد و حقوق در دانشگاه تهران ادامه می دهد و سپس به مدت چهار سال در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که پژوهشگاهی وابسته به دانشگاه تهران است مشغول به فعالیت می شود. تصویر فوق متعلق به دوران اتمام تحصیلات دانشگاهی بنی صدر در سال 1338 می باشد. بنابر آن چه بنی صدر در کتاب خاطراتش آورده است وی در دوران دانشجویی ابتدا به حزب «زحمتکشان» مظفر بقایی تمایل یافته، اما در جریان کودتای 28 مرداد، جذب جبهه ملی می شود.

ابوالحسن بنی صدر در سال های پایانی تحصیلش با عذرا حسینی دختر همسایه و همشهری اش ازدواج می نماید. افزایش فعالیت های سیاسی بنی صدر موجب دو بار بازداشت او از سوی نیروهای وابسته به رژیم پهلوی می شود.

بنی صدر جوان پس از تحولات سال 42 و سرکوب نیروهای مذهبی و انقلابی و انحلال جبهه ملی دوم عازم فرانسه شده و در آن جا جبهه ملی سوم را بنا می نماید امری که زمان زیادی دوام نیاورده و به انحلال مجدد جبهه ملی منجر می شود. بر خلاف برخی اظهار نظرها بنی صدر در طول اقامتش در فرانسه موفق به اخذ مدرک دکتری نمی شود، با این حال او به دو زبان فرانسوی و عربی تسلط داشته است.

در سال های اوليه دهه پنجاه بنی صدر كه سال ها از فعاليت های سياسی دور افتاده بود و در فرانسه زندگی می کرد و بعضا به اتفاق دكتر نقی زاده در انگليس گاهنامه «خبرنامه جبهه ملی» را منتشر می ساخت به اتحاديه انجمن‌های اسلامی دانشجويان در اروپا نزديک شد. با نزديک شدن به يک تشكل اسلامی دانشجويی دور تازه‌ای در حيات سياسی بنی صدر آغاز شد و همين امر موجب نزديكی وی به امام خمينی (ره) به ويژه در دوران اقامت ايشان در پاريس گشت.

تشدید فعالیت های انجمن های اسلامی در اروپا و آمریکا به ویژه در فرانسه موجب حضور پر رنگ تر ابوالحسن بنی صدر در صحنه مبارزاتی بر علیه رژیم شاهنشاهی شد.

بنی صدر در فرانسه با شماری از دانشجویان مبارز آشنا می شود، صادق قطب زاده از جمله دانشجویان فوق می باشد. صادق طب زاده و ابوالحسن بنی صدر با وجود اتهامات مکرری که بر علیه یکدیگر می زدند بر علیه رژیم شاه فعالیت می نمایند. اختلاف های هر دو تا زمان پیروزی انقلاب و پس از آن نیز ادامه می یابد. تصویر فوق قطب زاده را در کنار امام خمینی نشان می دهد. قطب زاده بعدها به جرم تلاش برای به قتل رساندن امام اعدام می شود.

به ترتیب از راست: حسن حبیبی، ناشناس، ابوالحسن بنی صدر، صادق قطب زاده و فیروزه بنی صدر (دختر بنی صدر)، پاریس 1346. بنی صدر پیش از رفتن به پاریس نسبت به حسن حبیبی شناخت داشته است.

مرحوم حسن حبیبی از معدود افراد عضو انجمن های اسلامی اروپا و آمریکا بود که با وجود گذشت قریب به چهار دهه از انقلاب هم چنان به جمهوری اسلامی وفادار ماند. شخصیت هایی مانند ابراهیم یزدی، قطب زاده، بنی صدر و... همگی پس از انقلاب رودرروی نظام اسلامی ایستادند. حبیبی در دولت های سازندگی و اصلاحات معاونت ریاست جمهوری را عهده دار بود.

بنی صدر در طول دهه هفتاد میلادی با ایراد سخنرانی های آتشین، خود را بسان یک ناسیونالیست اسلامی و اقتصاددان ضد شاه نشان می داد. وی مبادرت به چاپ و انتشار کتب و مقالاتی نیز در این راستا نمود.

هاشمی رفسنجانی نیز بر تنش میان بنی صدر و قطب زاده صحه گذارده و معتقد است بنی صدر با نزدیکی به جبهه ملی خود را تئورسین انقلاب دانسته این در حالی است که قطب زاده به نهضت آزادی متمایل بود. آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنار آیت الله موسوی اردبیلی.

اعلام خبر ورود امام خمینی به پاریس زمینه حضور تمامی مخالفین رژیم پهلوی را در پاریس و محل اقامت امام خمینی فراهم آورد. ابوالحسن بنی صدر که در فرانسه به سر میبرد به استقبال امام در فرودگاه رفته و در طول زمان حضور ایشان در نوفل لوشاتو در کنار ایشان می ماند. اگرچه برخی اسناد نشان می دهد که بنی صدر در ابتدای امر مخالف حضور امام در پاریس بوده و مدعی بوده است که حضور یک مرجع تقلید در کشوری غربی به صلاح امام نبوده و ایشان بهتر می بود به کشوری اسلامی نقل مکان می کرد.

ناکامی رژیم پهلوی در سرکوب مخالفین در داخل و تشدید فعالیت انقلابیون در خارج نهایتا به خروج شاه از کشور منجر شد. انتشار خبر فرار شاه از ایران، انقلابیون حاضر در نوفل لوشاتو را بیش از پیش جهت بازگشت به تهران ترغیب می نمود.

بالاخره و با وجود تمام کارشکنی های صورت پذیرفته از سوی دولت بختیار، امام در روز 12 بهمن 1357 وارد تهران می شود. بنی صدر نیز به همراه شماری اندک جزو هیات همراهی امام راحل بودند. افراد نشان داده شده در تصویر به ترتیب از راست به چپ در ردیف پشت ابوالحسن بنی‌صدر، صادق طباطبایی، حسن لاهوتی (پشت سر وی صادق قطب زاده)، شهید مرتضی مطهری. در جلو حضرت امام روح‌الله خمینی، حاج احمد خمینی.

نکته حائز اهمیت در رابطه با وقوع انقلاب اسلامی آن که نقش کلیدی در پیروزی را تنها به دو عنصر پشتیبانی عموم مردم و هدایت داهیانه امام خمینی می توان اختصاص داد. عموم مخالفین سیاسی شاه در آن مقطع یا در زندان ها به سر می بردند و یا در خارج از کشور. حضور امثال بنی صدر در کنار امام نیز به جهت نقش حیاتی وی نبوده چرا که بودند کسانی که با اهداف و اغراض مختلف که در آن ماه ها خود را به پاریس رسانده و در پی مقاصد خویش گام بر می داشتند، مقاصدی که پس از پیروزی انقلاب امام راحل بارها به آن اشاره کرده و از جدا بودن خط انقلابیون واقعی و صادق از این افراد تاکید می نمودند. بنی صدر در گفتگویی که در سال 2013 با عادل الطریفی داشته صراحتا هر گونه کمکش به وقوع انقلاب اسلامی را رد کرده و در پاسخ به این خبرنگار می گوید: «این هم صحت ندارد که من در به قدرت رسیدن (امام) خمینی به او کمک کردم، چرا که این مردم بودند که انقلاب کردند. شاید (علت)، آن گفتمان اسلامی اش بود.»

سلسله سخنرانی های ابوالحسن بنی صدر در دانشگاه شریف به تدریج به معروف شدن او در سطح جامعه کمک می نمود. از اين پس بسياری او را در لباس يک روشنفكر دينی كه سعی دارد با استفاده از مفاهيم و مضامين قرآنی و اسلامی پيوندی با دنيای متمدن غرب برقرار كند، می شناختند.

با تشکیل دولت موقت از سوی مهندس بازرگان پس از پیروزی انقلاب، بنی صدر ابتدا معاونت وزیر اقتصاد و سپس مسئولیت این وزارت خانه را بر عهده گرفت.

عضویت در شورای انقلاب از ابتدای تاسیس این شورا در بهار 1358 تا خاتمه این شورا در تیر 1359 از دیگر مسئولیت هایی بود که بنی صدر در ابتدای انقلاب عهده دار شده بود. بنی صدر در طول فعالیت نه ماهه دولت موقت بارها و بارها به انتقاد از این دولت پرداخته و به مرور خود را به عنوان شخصیتی سرشناس که برای حل معضلات راه کار ایدئولوژیک دارد شناساند.

روزنامه انقلاب اسلامی به عنوان ارگان مطبوعاتی بنی صدر نقش بسزایی در طرح او در جامعه ایفا می نمود.

تمجید مکرر از محمد مصدق و القای این مطلب که راه او می تواند آینده مسیر ایران را تامین نماید در کنار تاکید بر مفاهیم اسلامی مدام از سوی بنی صدر بیان می شد. چهره نسبتا محبوب مصدق در ابتدای انقلاب به جهت ساقط شدن دولتش توسط محمد رضا شاه زمینه بهره برداری همزمان بنی صدر از عناصر مذهبی و ملی را فراهم آورده بود.

تاکید بر حکومت اسلامی و ارائه راهکار از سوی اسلام از بنی صدر به عنوان شخصیتی کارآمد که می تواند بر مشکلات فائق آید ساخته بود. انتشار کتب و مقالات وی مانند اقتصاد توحید، کیش شخصیت، صد مقاله پیرامون جمهوری اسلامی و... به تبلیغ چهره ای عمل گرا از او کمک شایانی نمود. ناتوانی دولت موقت در دستیابی به اهداف انقلاب نیز عامل دیگری بود که بنی صدر با استفاده از آن بر افکار عمومی موج سواری می نمود.

استعفای دولت موقت در پی تصرف لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام شرایط را برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مهیا نمود. عدم تمایل امام به نامزد شدن روحانیون، فضایی بی بدیل برای بنی صدر مهیا ساخت تا در نبود رقیبی قدرتمند با اعلام نامزدی در انتخابات یکه تازی کند.

نمونه ای از پوسترهای تبلیغاتی ابوالحسن بنی صدر.

سخن از اقتصاد اسلامی، وابستگی به خانواده روحانیت، سیادت، پاسخ کوبنده به توده ای ها و کمونیست ها در طول مناظره های داغ ابتدای انقلاب، اعلام وفاداری به ولایت فقیه و امام امت در کنار ناکارآمدی های پیشین سبب شد تا ابوالحسن بنی صدر با کسب 76 درصد آرا (11 میلیون رای) به عنوان رئیس جمهور انقلاب نوپای ایران تعیین گردد. حسن آیت، حسن حبیبی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، تیمسار مدنی، صادق قطب زاده، کاظم سامی، محمد مکری و حسن غفوری فرد رقبای بنی صدر در این انتخابات بودند که مجموعا نتوانستند آرای قابل توجهی را کسب نمایند. گفتنی است شماری کثیری از روحانیون من جمله جامعه روحانیت مبارز نیز از نامزدی او برای انتخابات حمایت نموده بودند.

در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری، امام خمینی (ره) خطاب به رئیس جمهور منتخب تاکید کرد: «من از آقای بنی صدر می خواهم که مابین قبل و بعد از ریاست جمهوری در احوال روحی ایشان تفاوتی ایجاد نشود. تنفیذ و نصب اینجانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی .»

با این حال و با وجود خواست امام، کاستن از نفوذ روحانیون، مقابله با دادگاه های انقلاب و سپاه پاسداران، برچیدن کمیته های انقلاب و افزایش قدرت ریاست جمهوری از اولین اقداماتی بود که از سوی بنی صدر پیگیری شد، اموری که زمینه ایجاد تنش در جامعه را فراهم می نمود. دشمنی ویژه او با شهید بهشتی زبان زد خاص و عام شده و طرفدارانش مدام بر علیه این شهید مظلوم شعار می دادند.

اوریانا فالاچی خبرنگار مطرح ایتالیایی در کنار سید ابوالحسن بنی صدر.

با وجود کارشکنی های ابوالحسن بنی صدر در مسیر نهادها و سازمان های انقلابی، امام خمینی (ره) شرایط فوق العاده مساعدی را برای پیش برد امور برای رئیس جمهور فراهم نمود. تعیین بنی صدر به عنوان رئیس شورای انقلاب، اعطای فرماندهی کل قوا به او و خوردن سوگند پیش از تشکیل مجلس از جمله اقدامات امام خمینی برای تسهیل امور برای شخص بنی صدر محسوب می شود. با این حال بنی صدر مدام بر طبل ناسازگاری کوبیده و از سنگ اندازی در مسیر دولت سخن می گوید. تصویر فوق زمان اعطای سوگند ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر را نشان می دهد.

اوج تنش ابوالحسن بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی را می توان به نحوه مشارکت طرفداران هر دو گروه در انتخابات پارلمان و انتخاب نخست وزیر نسبت داد. ابوالحسن بنی صدر با تشکیل سازمانی تحت عنوان وفتر هماهنگی های رئیس جمهور در پی رای آوری عناصر وابسته به خویش اقدام می نمود. به هر حال، انتخابات برگزار و حزب جمهوری اسلامی در تهران و ديگر شهرستان‌ها موفق به كسب اكثريت آرا شده بود. اين مساله نارضايتی رئيس‌جمهور و سازمان مجاهدين خلق [منافقین] و ملی گراها را در پی داشت. همگان می دانستند كه چالش بعدی و مهم ميان مجلس و رئيس‌جمهور بر سر انتخاب نخست وزير خواهد بود. بنی صدر با رندی سعی در جلب نظر امام و بيت‌ ايشان برای بهره‌برداری های سياسی داشت و به همين خاطر مرحوم حاج احمد خمينی را به عنوان نخست‌وزير پيشنهاد كرد كه مورد قبول امام واقع نشد. بنی صدر در اقدام بعدی، مصطفی ميرسليم، سرپرست شهربانی كل كشور و از اعضای حزب جمهوری اسلامي را به عنوان نخست وزير به مجلس معرفی كرد كه به رغم حدس و گمان‌های اوليه مبنی بر موافقت اكثريت نمايندگان مجلس با ميرسليم، او هم موفق به كسب آرای لازم نشد. علی اكبر ولايتی ديگر نامزد پيشنهادی بنی صدر برای تصدی نخست‌وزيری بود كه او نيز موفق به جلب نظر مجلس نشد. در نهايت تصميم‌گرفته شد تا كميته منتخب نمايندگان و شورای انقلاب و رئيس‌جمهور برای تعيين نامزد نخست وزير اقدام كنند و اين كميته در مورد محمدعلی رجايی به توافق رسيد. از همان ابتدا بنی صدر با انتخاب وی به عنوان نامزد پيشنهادی برای نخست‌وزير موافق نبود و حتی به رجايی لقب خشك سر داد.

بالاگرفتن تنش ها میان بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی با سخنرانی تند وتیز بنی صدر در 14 اسفند (سالروز تولد مصدق) فزونی یافت. در این روز بنی‌صدر مدعی وجود شکنجه در زندان‌های ایران شد. این سخنرانی باعث ایجاد جنجال‌های زیادی در فضای سیاسی ایران شد. طرفداران و مخالفان بنی صدر در طول سخرانی به شدت با یکدیگر درگیر شده و شماری مجروح شدند. آیت الله خامنه ای یک روز پس از این واقعه چنین اظهار می دارد: « گروهک‌های ضداسلام از طرفی گروهک‌های ضد خط امام، سیاستمداران منزوی شده از چشم مردم افتاده. این عناصر پلید و خبیث با یکدیگر یک واحد و یک طیف را به وجود آوردند. دیروز حادثه همین بود که گفتم»

یکی از زوایای تاریک عمل کرد بنی صدر را می توان به اقدامات او در قبال آغاز جنگ تحمیلی دانست. بسیاری بر این باورند که اتخاذ رویه ای صحیح از سوی او می توانست از هزینه های جنگ کاسته و حتی مانع از آغاز آن گردد. شماری نیز فراتر از این رفته و با ارائه مدارکی او را به خیانت بر علیه کشور متهم می نمایند. تصویر فوق بنی صدر را در جبهه های نبرد نشان می دهد. عدم حمایت و باور به نبرد نیروهای مردمی در برابر رژیم صدام حسین از دیگر نقاط ضعف ابوالحسن بنی صدر فرمانده وقت کل قوا محسوب می شود.

ریاست جمهوری بنی‌صدر تنها ۱۷ ماه به طول انجامید. وی در این مدت به تدریج با تمامی نهادهای انقلابی وارد فاز مقابله شد و در کنار عدم توجه به مصوبات قانونی مجلس، با حمایت از گروه‌هایی چون مجاهدین خلق و میدان دادن به آن‌ها در عرصه سیاسی، اعتماد مسئولان نظام از جمله نمایندگان را به اینکه می‌تواند فردی مناسب برای اداره کشور باشد، سلب کرد. اینچنین بود که ابتدا در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد.

افزایش شدت تنش در جامعه توام با اقدامات مخربانه ابوالحسن بنی صدر نهایتا نمایندگان مجلس را مجاب ساخت که علیه او وارد عمل شده و طرح عدم کفایتش را بررسی نمایند. سرانجام 26 خرداد 1360 که روز مهمی در تاریخ معاصر ایران به شمار می رود، روزی که دو فوريت طرح نمایندگان مجلس برای بررسی كفايت رئيس جمهور در مجلس به تصويب رسيد، طرح در دستور کار قرارگرفت و پس از پنج روز با رای اکثریت نمایندگان عدم کفایت ابولحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری به تصویب رسید. مهم ترین دلیل بر عدم کفایت سیاسی بنی صدر از سوی نمایندگان مجلس «موضع گیری وی علیه نظام جمهوری اسلامی و اتحاد با نیروهای ضد انقلاب وابسته به شرق و غرب جهت نابودی نظام اسلامی و همچنین مخالفت مستمر وی با مجلس شورای اسلامی از بدو تأسیس و حتی پیش از افتتاح آن، دخالت صریح در قوه قضاییه و عدم درک صحیح از بدیهی ترین اصول قانون اساسی و نیز عدم اعتقاد به اصل تفکیک قوا» اعلام شد.

عزل بنی‌صدر آغاز زندگی مخفی وی به مدت ۵ هفته بود. در این دوره هیچ‌کس از محل اختفای وی مطلع نبود. رجوی بعدها گفت که مجاهدین خلق، بنی‌صدر را پس از برکناری از ریاست جمهوری در خانه‌ای واقع در مرکز تهران پنهان کرده بودند. هر روز سندی تازه برای اثبات عدم کفایت وی در مطبوعات منتشر می‌شد اما بنی‌صدر که تا پیش از آن کمتر اتهامی را بی پاسخ می‌گذاشت در آن شرایط ترجیح داده بود سکوت کند. وقایع ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ فضایی به وجود آورده بود که خشم مردم از بنی‌صدر و مجاهدین روز به روز افزوده می‌شد و برخی شعار اعدام بنی‌صدر را سر می‌دادند.


بنی صدر در یکی از سخنرانی هایش بدون اطلاع از جوانب واقعی جنگ چنین می گوید: « از نظر ما نیروهای دشمن (ارتش بعثی) نه توان پیشروی دارند و نه راه عقب نشینی (14 اسفند 1359). این سخن در حالی در ابتدای جنگ از سوی رئیس جمهور بیان می شود که دشمن بعثی هم چنان در میدان عملیات به پیش روی های خویش ادامه می دهد. تصویر فوق بنی صدر را در جبهه های نبرد نشان می دهد.

«آیت‌الله خامنه‌ای» نماینده‌ی وقت امام در شورای عالی دفاع، در نماز جمعه‌ی تهران به این واقعیت ( عملکرد بنی صدر در جنگ) اشاره نموده و گفتند: «نزدیک به 7 ماه قبل از جنگ، شما فرمانده‌ی کل قوا بودید، چرا نیروهای نظامی ما هنگام شروع جنگ نتوانست مقاومت کند؟[...] در این 7 ماه شما چه کردید؟ چرا ارتش را مرمت نکردید. چرا نظامیان را آموزش ندادید. آیا این‌ها را چه کسی می‌بایست انجام می‌داد؟ چرا شما وقتی جنگ شروع شد و خرابی کار شما در 7ماه گذشته آشکار شد، تقصیرها را به گردن این و آن می‌اندازید؟ وقتی از ایشان می‌پرسند چرا ارتش را سروسامان نداده‌اید، می‌گوید چون کسان دیگری در ارتش دخالت کرده‌اند. منظور ایشان دادگاه‌های انقلاب در ارتش است، چون متهم به کودتا را دستگیر کرده بودند. آقای بنی‌صدر توقع داشتند در ارتش علیه جمهوری اسلامی کودتا شود و کودتاچیان آزاد گردند و دستگیر نشوند.»

با گذشت چند ماه از پیروزی انقلاب و آشکار شدن سیاست متفاوت و گاها متعارض برخی اشخاص همراه با امام در نوفل لوشاتو نظیر ابوالحسن بنی صدر، به مرور زمان شرایط برای حذف آن ها از سوی توده های مردمی فراهم آمد.

شکست بنی صدر در برابر نیروهای انقلابی او را ناگزیر ساخت تا در فقدان پایگاه مردمی و حزبی قدرتمند به سوی مجاهدین خلق (منافقین) متمایل شود. رویارویی مسلحانه منافقین با نظام اسلامی عملا ابوالحسن بنی صدر را وارد گردونه درگیری های نظامی کرده و خط بطلانی بر آینده و حیات سیاسی عنصر ظاهرا انقلابی کشید. تصویر فوق مسعود رجوی سرکرده منافقین را نشان می دهد که به همراه بنی صدر به پاریس گریخته است. ائتلاف رجوی-بنی صدر محدود به مسائل سیاسی نمانده و بنی صدر دختر 18 ساله خود را به عقد مسعود در می آورد. روزنامه کیهان در فردای عزل بنی صدر در گزارشی با عنوان «هجوم مسلحانه مجاهدین خلق به مردم، با خشم انقلابی توده های مسلمان مواجه شد»، نوشت: «طی درگیری های وسیعی که روز گذشته در چندین نقطه تهران رخ داد، گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که به چاقو و اسلحه گرم مسلح بودند در خیابان ها به راه افتادند و طی درگیری هایی که به وجود آوردند، بر اساس آمار موجود در پزشکی قانونی ۱۴ مرد و دو زن را کشته و عده زیادی را مجروح کردند.

بنی صدر روز چهارشنبه هفتم مرداد 1360 با يک فروند هواپيمای بوئينگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ويژه شاه و با چهره مبدل به فرانسه گريخت . سرهنگ معزی فرد نفر وسط در تصویر فوق می باشد. بنی صدر با ورود به پاریس بلافاصله با ترتیب دادن مصاحبه ای اقدام به سخن پراکنی علیه جمهوری اسلامی نمود.

جلال الدین فارسی از شخصیت های اثر گذار ابتدای انقلاب در رابطه با بنی صدر معتقد است که «بنی صدر قدرت طلب، بد ذات و بی کفایت بود. بنی‌صدر در ظاهر محبت نشان می‌داد و برای همه چاپلوسی می‌کرد. او خیلی چرب‌زبان، متملّق و آدم بی‌کفایتی بود و بخاطر پستی ذاتش به خفّت و ذلت افتاد». تصویر فوق به ترتیب از راست: جلال الدین فارسی، آیت الله محمد یزدی و حسن روحانی را نشان می دهد.

امام خمینی در سخنانی با اهمیت از عدم اعتماد خود به بنی صدر سخن گفته و فرموده اند: ولله قسم من به بنی صدر رای نداده ام.

شماری از آگاهان بر این باورند که بنی صدر با پوشش زنانه از تهران گریخته و به فرانسه رفته است، با این حال بنی صدر نظر دیگری دارد او می گوید: «اصل داستان آنست که من با یونیفورم نظامی به یکی از پایگاه های نظامی رفتم چون شما نمی توانستید بدون یونیفورم به آن پایگاه وارد شوید. یکی از اعضای پایگاه کارت ورود خود را به من داد و ما با استفاده از آن با خودرو وارد پایگاه شدیم.» این در حالی است که نشریه ایران نیوز چاپ امریکا وابسته به ایرانیان سلطنت طلب مقیم ایالت کالیفرنیا همان ایام گزارشی از نحوه فرار بنی صدر نوشت در بخشی از این گزارش به تراشیدن سبیل و زیرابرو برداشتن و موهای رنگ شده بنی صدر اشاره شده‌است. تصویر فوق ابوالحسن بنی صدر را در روزهای اول فرار از ایران نشان می دهد که در حال بازی تنیس است این در شرایطی بود که در آن روزها موج ترورهای منافقین کل کشور را فرا گرفته بود و بسیاری از مردم و مسئولین نظام اسلامی مورد ترور منافقین قرار می گرفتند.

تصویری که از زمان فرار بنی صدر از کشور تا کنون از سوی رسانه ها مورد توجه قرار می گیرد.

فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر که هم اکنون در پاریس به کار طبابت مشغول است. وی مدتی همسر مسعود رجوی سرکرده تروریست های منافقین بوده است. در مورد این ازدواج که گفته می‌شود بنی‌صدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی (همسر بنی صدر) صورت گرفته، بنی‌صدر در کتاب خاطرات خود می‌گوید: یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما چرا با آن ها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام می‌گرفت. اگر آن ها به سراغ من نمی‌آمدند، من به سراغ آن ها می‌رفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمی‌توانم جلو بروم».

عذرا حسینی همسر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران. وی در روز 30 خرداد 1360 و هنگام متواری شدن بنی صدر بازداشت می شود، اما به دستور شهید بهشتی آزاد می گردد. آیت الله موسوی اردبیلی نقل می کند که شهید بهشتی در این باره فرمودند که ما با بنی‌صدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنی‌صدر را مجرم بداند هم هیچ‌کس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد.

ابوالحسن بنی صدر اکنون و در اوج استیصالش هم چنان خود را عنصر مهمی دانسته که می تواند رهبری ایران را در آینده بر عهده گیرد. وی با انتشار کتبی به اشتباهات گذشته خویش پرداخته است. ائتلاف با منافقین در آن سال های آشوب از جمله اشتباهاتی است که شخص بنی صدر بدان اعتراف دارد. حمایت از فتنه 88 آخرین اقدام سیاسی ابوالحسن بنی صدر بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ارزیابی می شود. تصویر فوق دیدار برخی فعالین زن ضد جمهوری اسلامی را با ابوالحسن بنی صدر نشان می دهد.
"Our President, analytical news site"