«ملت‌های منطقه بیدار شده‌اند؛ بله، بیداری اسلامی را موقتاً سرکوب کردند، لکن بیداری، سرکوب‌شدنی نیست. بصیرت، سرکوب‌شدنی نیست. ملت ایران بیدار است، بسیاری از ملت‌های منطقه آگاه و بیدارندو امت اسلامی هم بحمدالله در حال بیداری است.»

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ گزاره‌ی فوق بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی به‌مناسبت سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص) بود. در این یادداشت برآنیم تا به این مسئله بپردازیم که آیا بیداری اسلامی سرکوب شده است و اگر نه، چرا بیداری اسلامی را نمی‌توان سرکوب کرد؟ با نظر به اوضاع کنونی جهان و اتفاقات سال‌های اخیر در حوزه‌ی کشورهای عربی، نوعی بازگشت به هویت اسلامی و احیای آن در میان مسلمانان مشهود و غیرقابل‌انکار به نظر می‌رسد. در این میان، تأثیرپذیری این تحولات از انقلاب اسلامی ایران در جهت احیای این هویت، امری است که چندین بار مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. باید گفت انقلاب اسلامی نقطه‌ی عطفی در بازیابی هویت اسلامی در میان کشورهای منطقه به شمار می‌رود. «این بیداری اسلامی که مشاهده می‌کنید... اثر گرفته از حرکت عظیم ملت ایران است. این انقلاب عظیم، این انقلاب بزرگ، این تحول بنیان‌برافکن سنت‌های طاغوتی و نظام طاغوتی و نظام سلطه، ملت ایران را به یک اسوه تبدیل کرد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 24 مرداد 90)
لذا این هویت‌یابی اسلامی، امری سرکوب‌شدنی نیست. اما در این بین، تلاش دشمنان برای جلوگیری از این حرکت، اگرچه در بعضی موارد موفقیت‌هایی به همراه داشته است، ولی از این منظر، فرآیند بیداری اسلامی قابل توقف نیست. همان‌طور که امام خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالي) معتقدند: «بیداری اسلامی به وجود آمده است، سعی شد از سوی دشمنان اسلام که این بیداری را سرکوب کنند (و یک جاهایی هم سرکوب کردند)، اما بیداری اسلامی سرکوب‌شدنی نیست. پرچم اعتزاز به اسلام بلند شده است، برافراشته شده است، احساس هویت اسلامی امروز در مسلمانان، در هر نقطه‌ی عالم، نیرومند شده است و نیرومند خواهد شد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 6 خرداد 93)
به این ترتیب، باید گفت زمانی که احساس وظیفه‌ی اسلامی و هویت دینی در ملت‌ها به وجود آید، دشمنان اسلام به‌سادگی نخواهند توانست این فرآیند را از بین برده و اساس آن را نابود سازند. نکته‌ای که رهبری انقلاب با اشاره به ادامه‌دار بودن این حرکت اذعان داشتند: «بیداری اسلامی تمام‌شده نیست. این‌جور نیست که ما خیال کنیم که حالا با حوادثی که در بعضی از کشورها اتفاق افتاد، بیداری اسلامی از بین رفت. بیداری اسلامی یک حادثه‌ی سیاسی محض نبود که مثل یک کودتایی، مثل یک جابه‌جایی‌ای، یکی بیاید و یکی برود، بعد دیگری بیاید او را از بین ببرد. بیداری اسلامی به معنای این بود که یک حالت تنبه و آگاهی و خودباوری با تکیه‌ی به اسلام در جوامع اسلامی پدید آمد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 14 شهریور 92)
از جهتی با توجه به اینکه جبهه‌ی استکبار از هیچ کوششی برای عقیم نمودن این جریان فروگذار نخواهد کرد، نکاتی در جهت تداوم و پویایی این فرآیند قابل تأمل است که عدم در نظر گرفتن آن، می‌تواند احساس هویت اسلامی و آمادگی‌های روحی پدیدآمده در دنیای اسلام را ضایع سازد. در ادامه نگاهی به پاره‌ای از این مسائل خواهیم داشت.
خردورزی و درک صحیح از مبانی
«وقتی قرآن را مهجور کردیم، به مفاهیم قرآن درست نگاه نکردیم، مجموعه‌ی مفاهیم قرآنی را که یک منظومه‌ی کامل برای زندگی انسان است، درست ندیدیم، آن‌وقت لغزش پیدا می‌کنیم و نیروی خِرَد ما هم نمی‌تواند فهم درستی از مفاهیم قرآنی پیدا کند.» (بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 6 خرداد 93) از این روی، بدون بهره از نیروی اندیشه و عقلانیت، درک درستی از مبانی دینی صورت نخواهد یافت و از این روی، به نام اسلام و با موج‌سواری بر ناآرامی‌های کشورهای مواجه با بیداری اسلامی، عده‌ای بدترین جنایات را علیه مسلمانان روا می‌دارند که این تفکرات افراطی و به دور از عقلانیت و اندیشه، آتش کینه و عداوت را در جهان اسلام برافروخته خواهد نمود که این امر نتیجه‌ای جز کامیابی سردمداران صهیونیستی و غربی آن‌ها نخواهد داشت

نخبگان سیاسی، علمی و دینی کشورهای مواجه با بیداری اسلامی، برای جلوگیری از توقف این فرآیند، نقش بسزایی اولاً در روشنگری اذهان ملت‌های مسلمان برای مبارزه با حکومت‌های دست‌نشانده و همچنین جلوگیری از انحراف بیداری اسلامی خواهند داشت و ثانیاً در جهت یکپارچه‌سازی و وحدت درونی مردم نیز می‌توانند به‌طور قطع ایفای نقش کنند.

اطمینان به وعده‌ی الهی و معنویت‌گرایی
با اتکال به خدا و ایمان به وعده‌ی الهی، که نمونه‌های قرآنی بسیاری مانند: «اِن تَنصُروا اللَهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِت اَقدامَکُم»، «و لینصرنّ اللَّه من ینصره» و... برای آن قابل ذکر است، این حرکت عظیم بیداری اسلامی ادامه خواهد یافت. البته در این مسیر، تحقق وعده‌ی الهی و یاری خدا در گرو مبارزه‌ی مستمر و مداوم با دشمنان خواهد بود که این مهم برای پیشروی و به ثمر رسیدن این حرکت، نباید مورد غفلت واقع گردد.
نقش نخبگان در یکپارچه‌سازی ملت‌ها
نخبگان سیاسی، علمی و دینی کشورهای مواجه با بیداری اسلامی، برای جلوگیری از توقف این فرآیند، نقش بسزایی اولاً در روشنگری اذهان ملت‌های مسلمان برای مبارزه با حکومت‌های دست‌نشانده و همچنین جلوگیری از انحراف بیداری اسلامی خواهند داشت و ثانیاً در جهت یکپارچه‌سازی و وحدت درونی مردم نیز می‌توانند به‌طور قطع ایفای نقش کنند. اتفاقاتی که به‌طور مثال در کشور مصر به‌خاطر دامن زدن به اختلافات مذهبی صورت گرفت، چنانچه در زمان مناسب واکنش مقتضی از سوی نخبگان و حتی دولتمردان نسبت به آن صورت می‌گرفت، دیگر شاهد این اتفاقات در مورد درگیری‌های فرقه‌ای نبودیم. اما دولتمردان و نخبگان مصری نه‌تنها نسبت به این وقایع واکنشی درخور نشان ندادند، بلکه با سکوت نسبت به آن، به‌نوعی این حرکت‌های افراطی را تأیید کردند.
پرهیز از تفرقه و افراطی گری
به نظر می‌رسد آنچه خطری اساسی برای عقیم ماندن حرکت بیداری اسلامی به شمار می‌رود ایجاد تفرقه در جهان اسلام و در بستر آن، دامن زدن به افراطی‌گری و تروریسم است. تأمل در اهداف دشمنان اسلام در ایجاد تفرقه در جهان اسلام و همچنین در میان ملت‌های مواجه با بیداری اسلامی، لزوم حفظ وحدت و پرهیز از بهانه‌تراشی‌ها و اختلاف‌افکنی‌ها را بیش از پیش نمایان می‌سازد. اهدافی که از جمله‌ی آن می‌توان به حفظ رژیم صهیونیستی، مشغول‌سازی مسلمانان به اختلافات، تضعیف اسلام و... اشاره کرد. «امروز در دنیای اسلام، برای اینکه دستگاه‌های استکباری به هدف‌های استکباری خودشان برسند، برای اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفی نگه دارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد می‌کنند، شیعه‌هراسی به وجود می‌آورند، ایران‌هراسی به وجود می‌آورند، برای اینکه رژیم غاصب صهیونیستی را محفوظ نگه دارند، برای اینکه تضادهایی که سیاست‌های استکباری را در این منطقه به شکست کشانده است، به‌نحوی حل کنند، راه آن را در این می‌بینند که بین مسلمان‌ها اختلاف بیندازند. خب، این را باید دید، این را باید فهمید؛ انتظار از زبدگان این است، انتظار از نخبگان این است.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 6 خرداد 1393)
عدم غفلت از نقش قدرت‌های استعماری
در واقع باید گفت اگرچه فرآیند بیداری اسلامی و سقوط برخی دیکتاتورهای منطقه ضربه‌ی مهلکی بر پیکره‌ی غرب به حساب می‌آمد، ولی به‌خوبی مشخص بود که غربی‌ها نیز به دنبال کسب حداکثر منافع خود در بستر این تحولات بودند. اعتمادسازی غربی‌ها در میان اسلام‌گرایان با کمک‌های مادی و حمایت‌های سیاسی که در مورد اخوان‌المسلمین شاهد آن بودیم، باعث بروز اشتباه محاسباتی در اسلام‌گرایان در مواجهه با غرب و به‌خصوص آمریکایی‌ها شد.
ارائه‌ی الگوی ترکیه به‌عنوان کشور مسلمان موفق برای کشورهای تازه انقلاب کرده و نزدیکی اخوان‌المسلمین به ترکیه نیز در همین پازل قابل تحلیل و تفسیر است. لذا نگاه توأم به بی‌اعتمادی به غربی‌ها و نفی سلطه و هژمونی منطقه‌ای آن‌ها، همواره لازمه‌ی موفقیت حرکت‌های انقلابی است؛ چراکه براساس آمارها، قدرت نرم ایالات متحده در منطقه به‌شدت رو به کاهش بوده و این امر نشان می‌دهد دولت‌های جدید که از بستر تحولات بیداری اسلامی به قدرت رسیدند، برای همراه کردن مردم خود و حمایت آن‌ها، ناگزیر به عدم اعتماد به غرب و داشتن روحیه‌ی استکبارستیزی خواهند بود. در این خصوص، به‌عنوان مثال، در نظرسنجی «نگرش اعراب، 2011»، افراد شرکت‌کننده باید از میان دو عبارت «فعالیت‌های ایران در راستای امنیت و ثبات در جهان عرب است» و «فعالیت‌های آمریکا در راستای امنیت و ثبات در جهان عرب است»، یکی را انتخاب می‌کردند که به غیر از مردم عربستان سعودی، همه‌ی ملت‌های عرب، گزینه‌ی یک، یعنی ایران، را انتخاب کردند.
در اکثر کشورها، تفاوت فاحشی میان محبوبیت ایران و آمریکا نزد ملت آن کشور وجود داشت؛ به‌گونه‌ای که مثلاً در لبنان 57 درصد مردم، ایران را کشوری با کارکرد خارجی مثبت می‌دانستند، در حالی که تنها 16 درصد از شرکت‌کنندگان لبنانی چنین نظری نسبت به آمریکا داشتند. در مصر، کفه‌ی ترازو با نسبت 32 به 10 به سود ایران سنگین بود. شبکه‌ی خبری پرس‌تی‌وی ایران نیز نتایج نظرسنجی «نگرش اعراب، 2011» را تحت پوشش خبری قرار داد و به نظرسنجی دیگری اشاره کرد که در ماه ژوئن سال جاری در آلمان انجام گرفته بود و در آن 45 درصد از شرکت‌کنندگان در مقابل 25 درصد بقیه، آمریکا را در مقایسه با ایران خطر بزرگ‌تری برای صلح جهانی دانسته بودند. نتیجه‌ی این نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد: «قدرت نرم و دیپلماسی عمومی آمریکا» موفق نبوده است. (خبرگزاری فارس، 1390، 9004270004)
لذا پرواضح است که همین عدم اعتماد به غرب می‌تواند به‌عنوان نقطه‌ی وحدت‌آمیز ملت‌ها در نظر گرفته شده و با تکیه بر آن، می‌توان امید داشت که روند بیداری اسلامی با موفقیت همراه شود.
استفاده از تجربه‌ی ملت ایران
جمهوری اسلامی ایران با ارائه‌ی الگویی در میان نظام‌های موجود در جهان، توانسته است کارآمدی این مدل را به اثبات رسانیده و کارنامه‌ی خوبی در حوزه‌های مختلف، از جمله مواجهه با بحران‌ها، نهادسازی، مقاومت بر سر اصول اساسی و ضدیت با سلطه‌گری غرب و... از خود به جای گذارد. از این روی، استفاده از این تجربیات، براساس آنچه شرایط فرهنگی و اجتماعی آن کشورها ایجاب می‌کند، کمک بسزایی به فرآیند بیداری اسلامی در مواجهه با بحران‌ها و اقدامات دشمن علیه بیداری اسلامی خواهد داشت. «ما به‌خاطر اینکه اولین نمونه بودیم، مشکلات بسیاری را گذراندیم. مسلمانان باید از این نمونه، تجربه بیندوزند. آن ملت‌هایی که امروز بخواهند در کشورهای خودشان حرکت اسلامی را تحقق ببخشند، می‌توانند کار جامع‌تری از ملت ایران نشان بدهند و به منصه‌ی ظهور بیاورند؛ اگر خدا کمک کند و اگر آن‌ها همت کنند.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 13 بهمن 1370)

جمهوری اسلامی ایران با ارائه‌ی الگویی در میان نظام‌های موجود در جهان، توانسته است کارآمدی این مدل را به اثبات رسانیده و کارنامه‌ی خوبی در حوزه‌های مختلف، از جمله مواجهه با بحران‌ها، نهادسازی، مقاومت بر سر اصول اساسی و ضدیت با سلطه‌گری غرب و... از خود به جای گذارد.

عزم و اراده‌ی متکی به بصیرت و تدبیر
به‌طور قطع، حرکت بیداری اسلامی با فرازونشیب و سختی‌هایی همراه بوده و در ادامه‌ی مسیر نیز به همین صورت خواهد بود. اما آنچه تحمل این دشواری‌ها را سهل و آسان می‌نماید عزم و اراده‌ی ملت‌ها در مبارزه با دشمنان اسلام و عدم اعتماد و اتکا به آنان است. نکته‌ای که حضرت امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت پذیرش قطعنامه‌ی 598 به آن اشاره داشته و فرمودند: «اولین گام در مبارزه، اراده است و پس از آن، تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصاً آمریکا را بر خود حرام کنید.»
اما به نظر می‌رسد آنچه به این عزم و اراده جهت می‌دهد و موجب جلوگیری از انحراف و یا شکست آن می‌شود، استمساک از عقلانیت و یا به عبارت بهتر، ایجاد بصیرت و تدبیر در آحاد مسلمانان جهان است که این امر در درجه‌ی اول به یک نوع انقلاب انسان‌شناختی در همه‌ی ساحت‌های فکری و فرهنگی مسلمانان، نیازمند خواهد بود. موضوعی که به نظر می‌رسد با توجه به عدم توفیق این تحولات در بعضی کشورها و شکست یا انحراف آن، به‌نوعی قدرت بسیج‌کنندگی مردم در مراحل مختلف انقلاب‌ها را نداشت و به‌گونه‌ای ناقص ظهور و بروز یافت.
«بی‌شک دوران کنونی، دوران بیداری و هویت‌یابی مسلمانان است. این حقیقت را از خلال چالش‌هایی که کشورهای مسلمان با آن روبه‌رو شده‌اند نیز به‌روشنی می‌توان دریافت. درست در همین شرایط است که عزم و اراده‌ی متکی به ایمان و توکل و بصیرت و تدبیر می‌تواند ملت‌های مسلمان را در این چالش‌ها به پیروزی و سرافرازی برساند و عزت و کرامت را در سرنوشت آنان رقم زند.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 22 مهر 1392)
فرجام سخن
در پایان باید گفت تحولات امروز منطقه نویدبخش تحقق تمدن نوین اسلامی است که در بستر احساس هویت ملت‌های مسلمان و بیداری اسلامی شکل خواهد گرفت. البته این امر در صورت ثبات قدم و جهاد مداوم امت اسلام در سایه‌ی خردورزی و عقلانیت دور از تصور نخواهد بود. «موضوع بیداری اسلامی... امروزه در صدر فهرست مسائل جهان اسلام و امت اسلامی است؛ پدیده‌ی شگرفی است که اگر باذن الله سالم بماند و ادامه یابد، قادر خواهد بود سر برآوردنِ تمدن اسلامی را در چشم‌اندازی نه‌چندان دوردست، برای امت اسلامی و آن‌گاه برای جهان بشریت رقم زند.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 9 اردیبهشت 1392(+)

عباس بنشاسته

"Our President, analytical news site"