next page

fehrest page

نام كتاب : عصر ظهور
مؤ لف : على كورانى
سخن ناشر
مـسـئله ظـهور يك انسان كامل و الهى در همه اديان بطور اعم و در اسلام بطور اخص از چنان تـاءكـيـد و اهـمـيـتـى بـرخوردار است كه حتى مفتيان دربارى حجاز درباره منكر مهدويت حكم ارتـداد را جارى مى كنند. لذا تنها مشكلى كه وجود دارد معرفتى يك شخص خاص مى باشد كه شيعه با اتكا به ادله و اسناد بسيار اين مهم را انجام داده است .
امـا آنـچـه كـه بـعـد از اثـبـات وجـود، حـيـات و نـسـب آن حـضـرت حائز اهميت است ، اهداف و اعـمـال آن وجـود مـقـدس در دوران ظـهور است كه در اين رابطه احاديث و اشارات بسيارى از سـوى فرق مختلف اسلامى به عصر حاضر رسيده است و حاوى اطلاعات مختلفى از آراء و افـكـار مـردم عـصـر ظـهور و سرزمينهايى است كه مستقيما در معرض ‍ كشمكشهاى اين انقلاب قرار مى گيرند.
الگوى انقلاب اسلامى ايران يعنى يك حركت مذهبى در قرن موشك و اتم باعث گرديد كه تـصـويـر روشـنـتـرى از چـگـونـگـى و عـوامـل مـؤ ثـر در انقلاب حضرت مهدى بدست آيد، تـصـويـرى كـه قـبـل از انـقـلاب اسلامى ايران قابل تصور نبود. شاهدان حضورى و غير حـضـورى انـقلاب اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى (ره ) اكنون قادرند دورنماى بيش از حـالت امـام (عليه السلام ) كه شمشيرى در دست و تكيه بر ديوار كعبه دارد، در ذهن ايجاد نمايند.
كـتـاب حـاضـر ثـمـره كـوشـش ارزشـمـنـدى اسـت در گـردآورى و تـجـزيـه و تـحـليل احاديث و ملاحم كه نويسنده محترم كوشيده تا پاره اى از تحولات سياسى نظامى روز را در رابطه با اين متون بجا مانده از بزرگان اسلام تفسير نمايد. هر كوششى جهت نـشان دادن اين نكته كه انقلاب فرزند برومند (ص ) با توجه به شرايط زمان و مكان و بـهـره گـيـرى از امـكـانـات و اسـتعدادهاى عصر ظهور انجام مى پذيرد، كارى است در خور تـقـديـر، و اگـر آن حـضـرت صـرفـا از امـكـانـات فـوق طـبـيـعـى در تـمـام مـراحـل انـجـام مـاءموريت الهى خود استفاده مى كرد، نيازى به اصحاب و آماده شدن شرايط نداشت .
كـتاب داراى بشارتى خوشحال كننده براى قوم سلمان (ايرانيان ) است كه با نگاهى به تـاريـخ گـذشـتـه اسـلامـى نـشـان داده انـد كـه بـحق شايسته چنين بشاراتى مى باشند. بـشـارت بـه اينكه آنان رسالت مهمى در ايجاد شرايط براى ظهور و ادامه آن دارند و در بين 313 تن اصحاب خاص آن حضرت جايگاهى تعيين شده خواهند داشت .
نـكته ديگر، اگر چه جزئيات دقيقى از زمان و مكان هاى درگير در قيام آن حضرت در دست نـيـسـت امـا بـر چـند مكان چون مكه و شام و بصره و فلسطين بيش از همه اشاره شده كه در مـجـمـوع مـى تـوان مـحـدوده واقـع بـيـن ايـن نـقـاط در خـاورمـيـانـه را محل تپش قلب جهان عصر ظهور دانست .
كما اينكه در عصر حاضر نيز اينگونه است و كتاب حاضر در اين رابطه اشارات مستند و جـالب تـوجـهـى را ارائه داده اسـت . در مـورد زمـان ظـهـور نـيز اگر چه زمان خاصى اعلام نگشته و روايات بسيارى در طرد كسانى كه تعيين وقت نمايند بدست ما رسيده اما حوادثى پـيـشـگويى گرديده كه كوشش براى درك و انطباق آن حوادث بر واقعيات را نمى توان از جمله تعيين زمان دانست .
بهرحال آنچه كه مسلم و مشترك بين فرق و اديان است وجود و ظهور آن حضرت است و آنچه بـيـش از همه اهميت دارد علاقه به وجود و راه و هدف آن حضرت است . در حدى كه انتظار آن حضرت در زمره عبادت و معيت با آن شريف است .
امـيـد اسـت كـه كـتـاب بـراى شـيـفـتـگـان آن حـضـرت مورد استفاده و اميدبخش باشد. معاونت فـرهـنـگـى سازمان تبليغات اسلامى ، در راستاى انگيزه مقدس خود در نشر و احياء فرهنگ گـرانبار اسلام ناب محمدى (ص )، به انتشار اين گونه كتب و آثار پرداخته ، تا گامى در پويايى و تعالى جامعه اسلامى بر دارد به اين اميد كه شيفتگان حضرتش را دو چندان و تشنگان چشمه زلالش را جذبه اى ديگر بخشد.

معاونت فرهنگى

مقدمه مترجم
تاكنون كتاب هاى بسيارى پيرامون وجود حضرت مهدى (ع) به رشته تحرير در آمده است و در كـتب و متون تاريخى ، درباره وقايع و پيشامدهاى دوران آن حضرت اخبار بسيارى از پـيـامـبـر(ص ) و امـامـان (ع) نقل شده است . اما پراكندگى آن روايات و عدم دسترسى به بـرخـى از كـتـب اصـيـل تـاريـخـى در ايـن زمـيـنـه از يـك طـرف و عـدم بـررسـى عـمـيـق و تـحـليـل كـامـل اين حوادث و تطبيق آنها بر پيشامدهاى قرون گذشته و بر وقايع جارى و آيـنـده از طـرفـى ديـگـر، نـتـوانـسـته آنطور كه بايد ما را با تاريخ ارزشمند دوران آن بزرگوار آشنائى كامل ببخشد.
مـؤ لف گـرانـقـدر، با پژوهشى ژرف و تحقيقى تاريخى و انديشمندانه و دور از تعصب هاى افراطى و پيش داوريهاى ناروا، كوشيده است تا سيمائى روشن از حوادث و پيشامدهاى آن زمـان و ديـدگـاه هـاى گـونـاگـون دانـشـمـنـدان بـزرگ و نـويـسندگان مشهور شيعه و اهـل سـنـت را درباره ظهور حضرت مهدى (ع) بگونه اى كه از عمق جان برخاسته و قلب و روح و روان انـسـان مـسـلمـانـان را سـيـراب سـازد، تـرسـيـم كـرده و مـورد تـجـزيـه و تحليل قرار دهد.
مـوضـوعـات اين كتاب كه عمدتا از آيات قرآنى و اخبار فراوان موجود در منابع تاريخى شـيـعـه و سنى ، گزينش شده است دورنمائى از آن دوران را بطور واضح تبيين و شبهات آنان را در اين زمينه پاسخگوست ، براى آشنائى بيشتر با موضوعات ارزنده اين كتاب ، شما را به مطالعه و قضاوت وا مى گذاريم .
مؤ لف
نويسنده چيره دست ، علامه ، استاد على كورانى ، از علماى مبارز و نويسندگان اديب و خوش ذوق لبـنـان اسـت از منطقه ((جبل عامل )) كه علاوه بر سوابق مجاهدت و تلاش چشمگير در لبـنـان و عـراق و كـشـورهـاى عـربـى حـوزه خـليـج فـارس ، نـقـش فـعـال و پـر ثـمر امروز او در ارتباط با قضاياى انقلاب اسلامى ايران و عراق و... بر آگاهان پوشيده نيست .
وى از مـدتـى پـيـش بـه ايـران آمـد و در قـم سـاكـن گـشـت ، در ايـن چـنـد سال ، با قلم شيوا و دلنشين خود، آثارى متنوع ، مفيد، محققانه و ابتكارى تاءليف كرده از جـمله ، كتاب هائى چون : الممهدون للمهدى ، طريقه حزب الله ، ملائكه الغيب قادمون كه با قلم شيواى حجته الاسلام و المسلمين جواد محدثى ترجمه و از طريق معاونت فرهنگى سـازمـان تـبليغات اسلامى بنام (فرشته اى از غرب ) منتشر گرديد، و عصر الظهور كه اين كتاب باشد و... مى شناسيم .
بـه هـر حـال آشـنـائى بـا انـديـشه و روحيات نويسنده و ابعاد گوناگون آثارش را به مطالعه كتابهاى ارزشمندش و كتاب حاضر وا مى گذاريم .
انگيزه ترجمه
كتاب حاضر از كتب ارزنده در زمينه تحليل و بررسى عميق پيرامون وقايع و حوادث دوران ظـهـور فـرخـنده حضرت مهدى (ع) مى باشد كه با توجه به موضوعات متنوع و نو آن و اسـتـقـبـال كـم نـظـيـرى كـه از ايـن كـتـاب در لبـنـان و كـشـورهـاى عـربـى و مـحـافـل شـيـعـه و سـنـى پـديد آمده بود، من نيز علاقه داشتم كه در ترجمه اين كتاب به فارسى سهمى داشته باشم .
از طـرفـى چـون مدتى توفيق تلمذ در خدمت مؤ لف محترم را داشتم و عنايت خاصى كه به حـقير ابراز مى كردند، ترجمه اين كتاب به من پيشنهاد شد كه قبلا بخشى از آن ترجمه شـده بـود و نـيـاز بـه بـازنـگـرى مـجـدد داشـت ، گـر چـه مـن خـود را لايـق بـه سـرمـنـزل رسـانـدن ايـن مـهـم نـمـى ديـدم ، اما بهرحال طبق درخواست مؤ لف به ترجمه و بـازنـگرى قسمتى از آن مبادرت نمودم و در اين راستا، تشويق و ترغيب جمعى از دوستان و همكارى برادر محترم جناب آقاى امين جراح كه بخشى از آن را ترجمه كرده بودند و زحمات بـى قـفه برادر گرامى جناب آقاى جواد محدثى در ويرايش اين كتاب ... پيوست مدد كارم بوده است .
اميد است ترجمه اين كتاب گامى در جهت تقويت ايمان بندگان شايسته خدا و منتظران ظهور مـقـدس حـضـرت بـقـيـه الله ارواحنا فداه و ايجاد انگيزه براى استقامت و پايدارى امت ، تا قطع كامل دست ستم پيشگان شرق و غرب ، از كشورهاى اسلاميمان باشد.
...ثواب اين ترجمه ناقابل را به روح پاك برادر شهيدم على ... تقديم مى نمايم .

قم : عباس جلالى
خرداد 1368

مقدمه
بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران نشانه هاى اعتقاد به حضرت مهدى منتظر، (ع) در مـيـان مـلل جـهـان اسـلام و حتى غير اسلام ... يعنى پرسش از او مو سخن گفتن پيرامون او و مطالعه و تاءليف درباره او به اوج خود رسيد.
تـا جـائيـكه اين لطيفه شايع شده كه وزارت اطلاعات آمريكا پرونده اى از تمام اطلاعات لازم درباره امام مهدى (ع) تهيه و تنظيم نموده كه تنها نقص آن تصوير آن حضرت است .
و شـايـد بـزرگ تـريـن رويـداد سـيـاسـى مربوط به اعتقاد به آن حضرت در اين دوره ، انـقـلابـى بـاشد كه در آغاز سال 1400 هجرى به رهبرى ((محمد عبدالله قرشى )) در حـرم مـكـه مـكـرمه اتفاق افتاد. به گونه اى كه ياران او به حرم مسلط شدند و معاون وى ((جـهـيـمان )) از داخل حرم اعلاميه اى پخش نموده و مسلمانان را به بيعت با قرشى دعوت كرد، به اعتبار اينكه او همان مهدى منتظر است كه پيامبر (ص ) ظهورش را بشارت داده است .
اشـغـال حـرم تـوسـط آنـهـا و مـقـاومـت نـيـرومـنـدانـه آنـان چـنـديـن روز بـه طـول انـجـامـيـد كـه حـكومت سعودى به پيروزى بر آنان دست نيافت مگر بعد از درخواست گروه ويژه كماندويى از فرانسه !
و هـمـچـنـين بزرگترين فعاليت تبليغاتى كه مستقيما مربوط به اعتقاد به ظهور حضرت مهدى (ع) توسط دشمنان ما در اين فاصله انجام گرفته ، فيلم ((نوسترا داموس )) است كـه چـهـار سـال قـبـل بـمـدت سـه ماه متوالى در شبكه هاى تلويزيونى آمريكا به نمايش گذاشته شد.
ايـن فـيـلم سـرگـذشـت زنـدگـى سـتـاره شـنـاس و پـزشـك فـرانـسـوى بـنـام ((مـيـشـيـل نـوسـتـرا)) دامـوس damus nostra اسـت كـه نـزديـك بـه 500 سال قبل مى زيست .
وى پـيـشـگـويـى هـاى خـود را دربـاره آينده به رشته تحرير در آورده ، كه مهمترين آنها پـيـشـگـويـى او دربـاره ظـهـور نـواده پـيـامـبر (ص ) در مكه مكرمه ، و وحدت بخشيدن به مسلمانان ، و به زير پرچم خود آوردن آنها و پيروزى بر اروپائيان و ويران كردن شهر و يا شهرهاى بزرگ سرزمين جديد (آمريكا) است .
و بنظر مى رسد ((لوبى )) صهيونيست و اطلاعات آمريكا در ساختن اين فيلم دست داشته بـاشـنـد، و هدف آنان از تهيه اين فيلم بسيج نمودن ملتهاى آمريكا و اروپا عليه ايران و مـسـلمـانـان اسـت ، زيـرا آن را خـطـرى مـى پـندارند كه غرب و تمدن آن را تهديد مى كند؛ بـويـژه وقـتـى كـه آنـچه را بر پيشگوئى ((نوسترا داموس )) اضافه نموده اند مورد تـوجـه قـرار دهـيـم و آن ايـنـكـه آمـريـكا بعد از شكست اروپا به دست حضرت مهدى (ع) و نـابودى موشكهاى غول پيكر واشنگتن و ديگر شهرهاى آن ، جهت رويارويى با آن حضرت به بستن يك پيمان همكارى با روسيه اقدام نموده و سرانجام بر وى پيروز مى گردند!
علاوه بر اينكه در زمينه ارزش علمى كتاب و نويسنده آن جاى بحث و گفتگو است . آن كتاب مـجـمـوعه اى از پيش ‍ گوئيهايى است كه نويسنده به زبان قديم فرانسه (لاتين ) و با شـيـوه رمـزى و ابـهـام آمـيز نوشته است . كه قابل تفسير به صورتهاى گوناگون مى باشد...
بنظر نگارنده ، نويسنده آن كتاب بر پاره اى از منابع اسلامى در مورد حضرت مهدى (ع) آگـاهـى يـافـتـه و يا با بعضى از علماى ما ملاقات نموده است . بويژه وى مدتى از عمر خـويـش را در ايـتـاليا و جنوب فرانسه و چه بسا در اندلس ‍ گذرانده است ... اما كتاب او بـا سـرعـت پـس از پيروزى انقلاب منتشر و چاپهاى آن با شرح ها و تفسيرهاى متعدد، به صـدهـا تـلويـزيـونـى فرانسه در معرض ديد ميليونها تماشاگر آمريكائى و اروپائى قرار گرفت .
مـسـئله ايـن نـيـسـت كـه غربى ها اعتقاد به ظهور مسيح يا مهدى عليهماالسلام و يا اعتقاد به صـحـت پـيـشـگـوئى هـاى نوسترا داموس و يا ديگر ستاره شناسان دارند... بلكه بر اين بـاورنـد كـه خـطـر خـيزش اسلامى و تمدن الهى آن ، تمدن مادى آنان را تهديد نموده ، و سلطه ظالمانه آنها بر ملتهاى جهان را از ميان بر مى دارد.
و از ايـن رو مـى بـيـنيد كه آنها از عنصر اطلاعاتى استفاده مى كنند تا زنگهاى خطر را در گـوش مـلتها به صدا درآورند. و به حركت جديد انقلاب و روند آينده آن در مكه و مصر و سـرزمـيـنـهـاى اسـلامـى چـشـم دوخته اند... تا اينكه موافقت و پشتيبانى ملتهاى خود را جهت اجـراى تمام نقشه هاى استعمارى خود در حال و آينده ، جهت ضربه زدن به انقلاب اسلامى در اين كشور و يا در ساير كشورها جذب نمايند...
امـا اين مسئله از نظر يهوديان ، بالا بردن ترس و هراس غربيها از خطر جنبش اسلامى تا حد توانشان مى باشد، تا بدين وسيله اين خطر را از خود دور سازند.
و بـدين جهت به غربيها چنين وانمود مى سازند كه ، تمدن غرب مورد هدف انقلاب اسلامى بوده ، و اسرائيل اولين خط دفاعى بشمار مى رود.
بـنـابراين دشمنان ما به حساب باور و عقيده خود ناچارند در مورد امام مهدى (ع) تبليغات آنـچـنانى نموده و دست به تهيه فيلم بزنند و از آنجائى كه با موج آگاهى بخش اسلام كـه نـسبت به رهبر موعود افزايش خواهد يافت روبرو مى شوند، ناگزيرتر شده ، و در صورت صحت امر ظهور، و آشكار شدن آن بزرگوار... با او روياروئى نمايند.
(جـالب ايـنـكه ) آنان بدليل ترس و وحشتى كه در درون خود از آن حضرت دارند زمينه را بـراى او مـهـيـا مـى نمايند، بگونه اى كه شوق ما را به ديدار نواده پيامبر (ص ) كه در كنار كعبه ظهور مى كند، بر مى انگيزاند زمانى يك مسلمان امام مهدى (عليه السلام ) را در فـيـلم نـوسترا داموس مى بيند كه چگونه از اتاق عمليات به كمك ژنرالهاى بزرگ خود (بـه تـعـبـيـر فـيلم ) صحنه جنگ را اداره كرده و با سردمداران كفر مبارزه مى نمايد، و با پـرتـاب مـوشـكـهـاى غـول پيكر از قلب صحراى حجاز به پايگاههاى كفر و استعمار در آمريكا و اروپا كه آنها را درهم مى كوبد، چقدر سرشار از اميد و اشتياق مى گردد.
امـا ايـن بـازتـاب ها در مورد اعتقاد به حضرت مهدى منتظر (ارواحنا فداه ) جز پژواك صدا چيزى نيست ، و صدا و عمل بزرگتر مسئله او همين انقلاب دشمن ستيز اسلامى ايران است كه بـنـام آن بـزرگـوار و جهت آماده سازى منطقه و جهان براى ظهور خجسته وى ، بپا شده ، و شراره آن در تمام سرزمينهاى اسلامى شعله ور گرديده است .
در ايـران ، احـساس مى كنى كه حضور حضرت مهدى (ع) بيشتر و بزرگتر از همه سران انـقـلاب و عـلمـاى نـهـضـت اسـت زيـرا او رهـبـر حقيقى انقلاب و حكومت است و همانا امام خمينى رضـوان الله تـعـالى عـليه نماينده و نائب اوست كه نام آن حضرت را با احترام و قداست فراوان ياد كرده و مى گويد: ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، (جان ما فداى خاك پايش باد) و مـى گـويـد كـشـور مـا كـشـور امام زمان است و نهايت آرزو و اميد ما اين است كه امانت دار او بوده و اين امانت را به صاحب اصلى آن بسپاريم .
نـام و يـاد امـام مـهـدى (ع) بـا احـتـرام و قداست تمام در قلب مردم ايران و در شعارها و نام فـرزنـدان و مـؤ سـسـات و خـيـابـانـهـا و مـراكـز تـجـارى آنـان و در دل رزمـنـدگـان اسـلام كـه وجـودشـان هم چون شمع از شوق ديدار وى ذوب شده و او را در خواب و فرشته گانش را در بيدارى مى بينند جاى دارد و هم آنان هستند كه دوست دارند با جان خود، در راه قدس به ديدار حضرتش شرفياب شوند.
شـوق و محبت و قداستى را كه حضرت مهدى (ع) (ارواحنا فداه ) در قلبهاى شيعيان و عموم مسلمانان داراست ، تا كنون هيچ شخصيتى در روى زمين دارا نبوده است ... و اين علاقه مردمى و تـوجـه بـه مـسـائل ظـهـور آن حـضرت رو به افزايش بوده تا اين كه خداوند به وعده خويش جامه عمل پوشانده ، و آئين خود را بر تمام اديان پيروز گرداند.
چـنـد سـال قـبـل كـتـابـى بنام ((الممهدون للمهدى )) (زمينه سازان ظهور حضرت مهدى (ع)) به قلم اينجانب نگارش يافت ، كه بر محور احاديث رسيده از منابع شيعه و سنى و درباره حركت مـوعـود، در سـرزمـيـنـهـاى شـرقـى ، بـدسـت ايرانيان و وابستگان به سلمان فارسى ، و اهل خراسان و نقش آنان در زمينه سازى ظهور حضرت مهدى منتظر (ع) دور مى زد.
و با اينكه كتاب مورد قبول واقع شد، و در كشورهاى مختلف به چاپ رسيد اما كافى نبود و عـطـش مـسـلمـانـان مـشـتـاق حـضـرت مهدى (ع) را در امر شناخت وى و زمان ظهور و حركت آن بزرگوار برطرف نمى ساخت .
در حـالى كـه انـبـوه مـسـلمـانـان و شـيـفـتـگـان آن حـضـرت مـايـل انـد كـه ما تصويرى كلى از سرگذشت وى را بصورتى پيوسته و ساده و دور از خـلاصـه گـويـى مـضـر و خـالى از شـرح و تـفـصـيـل و بـحـث عـلمـى ملال انگيز ارائه دهيم ...
البـتـه انـجـام ايـن مـسـئوليـت بـر عـهده انديشمندان و فضلاى متعهد شيعه و سنى است تا تـصـورات گـوناگونى از پژوهشهاى دانشمندان اسلامى را درباره حضرت مهدى (ع) در اختيار مسلمانان قرار دهند تات بدينوسيله در اذهان و وجدان آنان تاءثير گذارند تا همگام با چگونگى و كيفيت حركت و بيدارى اسلام متبلور گردد.
در كنار اين گونه نگارش ها پيرامون حضرت مهدى (ع) به بررسيها و پژوهشهاى علمى و تحقيقى درباره روايات و موضوعات متعدد مربوط به آن حضرت نيازمنديم .
آغـاز ايـن كـار، گـرد آورى مجموعه اى كامل از روايات مربوط به اوست كه در ميان نزديك بـه پـنـجـاه مـنـبـع و ماءخذ درجه اول ، چه خطى و چه چاپى پراكنده است ، جداى از منابع درجه دوم از تاءليفات دانشمندان در قرنهاى ميانى و اخير... مى باشد. از جمله ويژگيهاى ايـن مـعـجم آسان نمودن مراجعه دانش پژوهان به متون اسلامى درباره حضرت مهدى (ع) و معرفى بحثها و موضوعات آنان به انديشمندان و توده مردم مى باشد.
ايـن كـار ارزنـده را ((بـنـيـاد مـعـارف اسـلامـى )) در قـم بـعهده گرفته و اينك استخراج روايـات از مـيـان بـيـش از يـك صـد مـنـبـع بـه پـايـان رسـيـده اسـت . ايـن مـعـجـم شـامـل روايـات مـربـوط بـه حضرت مهدى (ع) با ذكر منابع آن ، و سپس معجم موضوعات مـربوط به آن حضرت ، و فرهنگ الفاظ روايات ، و معجم نام ها و مكان ها خواهد بود... ان شاء الله .
هدف اين كتاب ارائه سيمائى از عصر و زمان امام مهدى (ع) و قيام مقدس آن حضرت است كه از آيات و روايات استفاده مى شود.
و من نسبت به مراجعه مستقيم روايات از منابع آنها اهتمام زيادى نمودم كه اتفاقا به كتابى بـرخـوردم كـه در لبـنـان چـاپ و منتشر شده و به علت كثرت روايات آن در دسترس مردم قـرار گـرفـتـه بـود و زمـانـى كه به دهها مورد از منابعى كه نويسنده در پاورقى ذكر كـرده بـود مـراجـعـه نـمـودم ، با كمال تعجب ديدم نه تنها نسبتى بين روايات و منبع آن ها وجـود نـدارد، بلكه نويسنده به خود اجازه داده كه روايات را بخش بخش و بعضى را به برخى ديگر ضميمه نموده و حتى پاره اى از واژه ها را تغيير دهد.
البـتـه من به ذكر يك يا دو منبع براى روايت اكتفاء نموده ام ، زيرا هدف كتاب تنها ارائه سـيـمـاى كـلى از زمـان ظـهور و قيام حضرت مهدى (ع) است ، نه بررسى منابع روايات و صحت آنها.
امـيـد اسـت ايـن كـتـاب (عـصـر ظـهـور) خـدمتى براى اسلام و مسلمانان كه تشنه شناخت رهبر مـوعـودشـان آنـچـنـان كـه پـيـامـبـر (ص ) فـرمـوده ، بـاشـد و خـداونـد مـتـعـال آن را در زمـره خـدمـات زمـيـنـه سـازى ظـهـور حـجـت و ولى خـود (ارواحـنـا فـداه ) قبول فرمايد.

على كورانى
24 شوال 1407
شهر مقدس قم

سيماى كلى دوران ظهور
بـا آنـكـه قرآن كريم معجزه جاويد پيامبر اسلام (ص ) است و در هر زمان و نسلى تازگى دارد....با اين وصف از جمله معجزه هاى هميشه تازه وى خبرهايى است كه توسط آن حضرت از آيـنـده زندگى انسانها و خط سير اسلام ، تا فرا رسيدن زمان بازگشت اسلام (موعود) بيان شده است عصرى كه خداوند دين خود را بر تمام اديان و مكاتب جهان برخلاف خواست مشركان و كافران پيروز مى گرداند.
و ايـن عصر ظهور اسلام كه موضوع اين كتاب است همان عصر ظهور حضرت مهدى (ع) است و هـيـچ تـفاوتى بين اين دو، در صدها روايت بشارت دهنده پيامبر (ص ) و رواياتى كه از طـريـق صـحابه و تابعين و نويسندگان صحاح و مجموعه هاى روايتى كه درباره اين دو عـصـر رسـيـده وجـود نـدارد، بـا آنـكـه اخـتـلاف روش داشـتـه انـد. و اگـر روايـات امـامـان اهل بيت (ع) را بر آنها بيفزائيم بيش از يكهزار روايت مى شود، اگر چه ائمه (ع) همواره احـاديـث خـود را بـه پـيامبر (ص ) نسبت نداده اند، لكن بارها تاءكيد فرموده اند كه آنچه بيان نموده اند از پدران پاك و از جد بزرگوارشان پيامبر اكرم (ص ) مى باشد.
سـيـمـائى را كـه ايـن روايـات از اوضـاع جـهان در زمان ظهور ترسيم مى كند به ويژه از مـنـطقه ظهور آن حضرت . مانند: يمن ، حجاز، ايران ، عراق ، شام ، فلسطين ، مصر و مغرب (مـراكـش ).... سـيمائى است كامل كه بسيارى از حوادث بزرگ و كوچك و نامهاى اشخاص و اماكن را در برمى گيرد.
كـوشـيـده ام ايـن روايـات را از مـيان احاديث فراوان ، استخراج نموده و برگزينم و تا حد ممكن به شكلى واضح و پيوسته و دقيق در دسترس عموم مسلمانان قرار دهم .
در اين بخش ، قبل از پرداختن به مشروح آن روايات ، خلاصه اى از آنها را عرضه مى دارم تا سيمائى كلى از عصر ظهور باشد.
روايـات شـريـفـه حـاكى از اين است كه انقلاب و حركت ظهور حضرت مهدى (ارواحنا فداه ) بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگيهاى منطقه اى و جهانى از مكه آغاز مى گردد...
و طبق بيان روايات ، در سطح جهانى نبردى سخت بين روميان (غربيها) و بين تركان و يا هـواداران آنـهـا كه ظاهرا روسها باشند بوجود مى آيد، تا جائيكه به جنگ جهانى منجر مى گردد.
امـا در سـطـح مـنـطـقـه دو حـكـومـت هـوادار حـضـرت مـهـدى عـليـه السـلام در ايـران و يـمـن تـشـكـيـل خـواهـد شـد...كـه يـاران ايـرانـى آن حـضـرت مـدتـى قـبـل از ظـهـور، حـكـومـت خـويـش را تـاءسـيـس نـموده و درگير جنگى طولانى مى شوند كه سرانجام در آن پيروز مى گردند.
و انـدك زمـانـى پـيـش از ظـهـور آن بزرگوار در بين ايرانيان دو شخصيت ، با عنوان سيد خـراسـانـى ، رهـبـر سـيـاسـى و شعيب بن صالح ، رهبر نظامى ظاهر شده و ايرانيان تحت رهبرى اين دو تن ، نقش مهمى را در حركت ظهور آن حضرت ايفاء خواهند نمود.
امـا يـاران يـمنى وى ، قيام و انقلاب آنان چند ماه پيش از ظهور حضرت بوده و ظاهرا ايشان در سـامـان بـخـشيدن به خلاء سياسى كه در حجاز بوجود مى آيد همكارى مى نمايند. علت بوجود آمدن اين خلاء سياسى حجاز اين است كه شاه نابخردى از خاندان فلان ! كه آخرين پادشاه حجاز مى باشد كشته شده و بر سر جانشينى او اختلاف بوجود مى آيد به گونه اى كه اين اختلاف تا ظهور مهدى (ع) ادامه خواهد يافت .
آنگاه كه مرگ عبد الله فرا رسد، مردم در جانشينى او نسبت به هيچكس به توافق نمى رسـنـد و ايـن جـريـان تـا ظهور حضرت صاحب الامر همچنان ادامه مى يابد، عمر سلطنت هاى چندين ساله بسر آمده ، نوبت پادشاهى چند ماهه و چندين روزه فرا مى رسد. ابوبصير مى گويد: پرسيدم : آيا اين وضع به طول مى انجامد؟ فرمود: هرگز.
و ايـن درگـيـرى بـعـد از كشته شدن اين پادشاه (عبدالله ) منجر به كشمكش بين قبيله هاى حجاز مى شود.
از جمله نشانه هاى ظهور، حادثه اى است كه بين دو حرم (مكه و مدينه ) رخ مى دهد.
عـرض كـردم : چـه حادثه اى اتفاق مى افتد؟ فرمود: تعصب قبيله اى ميان دو حرم به وجود آمده و شخصى از فرزندان فلان ! پانزده تن از سران و شخصيتهاى قبيله مخالف و يا از فرزندان مخالفان خود را مى كشد.

در اين هنگام نشانه هاى ظهور حضرت مهدى (ع) آشكار شده و شايد بزرگترين نشانه آن ، نداى آسمانى است ، كه به نام او در 23 ماه رمضان شنيده مى شود.
سـيـف بـن عـمـيـره گـفـت : نزد ابوجعفر منصور بودم وى بدون مقدمه گفت : اين سيف بن عـمـيـره بـدون ترديد ندا كننده اى از آسمان نام مردى از فرزندان ابوطالب را مى خواند. گـفـتم : فدايت شوم اى اميرمؤ منان ، اين سخن را روايت مى كنيد؟ گفت : آرى سوگند به آن كـس كه جانم در دست اوست آن را با گوش خود شنيدم . گفتم : اى امير مؤ منان ، من تاكنون چـنـين حديثى از كسى نشنيده ام ! گفت : اى سيف ، اين سخن حق است ، زمانيكه آن امر واقع مى شـود، نـخـسـتـيـن كـسـى كـه اجـابـت نـمـايـد مـا هستيم ، مگر نه اين است كه آن ندا، مردى از عـمـوزادگان ما را مى خواند؟ گفتم : آيا آن مرد از فرزندان فاطمه (س ) است ؟ گفت : آرى اين سيف ، چنانچه اين روايت را از ابوجعفر محمد بن على امام باقر نشنيده بودم ، اگر تمام مـردم روى زمـيـن برايم مى گفتند نمى پذيرفتم ، اما او محمد بن على (امام باقر (ع) است .
طـبـق روايـات پـس از ايـن نـداى آسـمانى ، حضرت مهدى (ع) به طور سرى با برخى از ياران و هواداران خود ارتباط برقرار مى نمايد. درباره آن بزرگوار، در سراسر گيتى سخن بسيار به ميان آمده ، و نام وى زبانزد همگان گشته ، و محبتش در دلها جاى مى گيرد.
دشـمـنـان وى از ظـهـور آن حضرت سخت بيمناك شده ، و از اين رو براى دست يافتن به او بـه تـلاش و كـوشـش ‍ مـى پردازند...در ميان مردم شايع مى شود كه آن حضرت در مدينه مـنـوره اقـامـت گـزيـده ، و حـكـومـت حـجـاز يـا نـيـروهـاى خـارجـى جـهـت كـنـتـرل اوضـاع داخـلى حـجـاز، و پـايـان دادن بـه كـشـمـكـش قبائل با حكومت وقت لشكريان سفيانى را از سوريه به يارى مى طلبند.
ايـن سـپـاه وارد مـديـنـه گـشـته و به هر مرد هاشمى كه دست يابند او را دستگير مى كنند. بسيارى از آنان و شيعيان آنها را كشته و بقيه را بزندان مى افكنند.
سـفـيـانـى ، دسـتـه اى از نـيـروهاى خود را روانه مدينه مى كند و آنها مردى را در آنجا بـقـتـل مـى رسـانـند و مهدى و منصور از آنجا مى گريزند، و از اولاد پيامبر (ص ) كوچك و بـزرگ آنـان دستگير شده به گونه اى كه هيچكس نمى ماند جز اينكه دستگير و زندانى مى گردد،
نـيـروهـاى سـفـيـانى در تعقيب آن دو مرد از شهر بيرون مى آيند و حضرت مهدى (ع) همانند حـضـرت مـوسـى عـليـه السـلام ، بـيـمـنـاك و نـگـران از آنـجا خارج شده و رهسپار مكه مى گردد.

سـپس آن حضرت در شهر مكه با بعضى از ياران خود تماس مى گيرد.... تا اينكه قيام و حـركـت مـقـدس خـويـش را در شـب دهـم محرم بعد از نماز عشاء از حرم شريف مكى آغاز مى كند آنـگـاه نخستين سخنرانى خود را براى مردم مكه ايراد مى فرمايد، كه دشمنان وى سعى در تـرور آن حـضرت دارند، اما ياران آن حضرت با در ميان گرفتن آن بزرگوار دشمنان را دور و متفرق ساخته ، و نخست بر مسجد الحرام و سپس بر مكه تسلط مى يابند.
و در صـبـح روز دهم محرم حضرت مهدى عليه السلام پيام خود را به زبانهاى مختلف به تـمـام جـهـان ابلاغ مى كند و ملل دنيا را به يارى خويش دعوت كرده ، اعلام مى دارد كه در مكه باقى خواهد ماند، تا معجزه اى كه جد گرامى اش ‍ حضرت مصطفى (ص ) وعده فرموده ، و آن فـرو رفـتـن لشـكريان سفيانى بزمين است كه براى درهم شكستن حركت آن حضرت راهى مكه مى شوند، به وقوع پيوندد.
امـا پـس از انـدك زمـانـى ، مـعجزه وعده دادن شده در مورد سپاه سفيانى كه در مسير مكه به حركت در آمده اتفاق مى افتد.
چون (سپاه سفيانى ) به بيابان مدينه مى رسد خداوند آنها را در زمين فرو مى برد، و ايـن مـصـداق فـرمـوده خـداى بـزرگ اسـت كـه فـرمـود: ((و اگـر تـو اى پـيامبر سختى حـال تـبـهـكـاران را مـشـاهـده كـنـى آنـگـاه كـه ترسان و هراسان گشته و هيچ از عذاب آنان فروگذار نشود و از مكانى نزديك گرفتار شوند.
((هـمـيـنـكه به بيابان مى رسند به زمين فرو مى روند و كسانى كه پيشاپيش رفته اند بـاز مـى گـردنـد تـا بـبـيـنـند آن قوم چه كردند كه خود نيز به سرنوشت آنان دچار مى شـونـد و عـقـب مـانـدگـان نـيـز از راه رسـيـده و بـه آنـهـا مـى پـيـونـدنـد كـه جـويـاى حال آنان شوند، به همين بلا گرفتار مى شوند.

آن حـضـرت پـس از ايـن مـعـجـزه فـرو رفـتـن دشـمـنـان در زمـيـن ، بـا سـپـاه خـود كـه مـتـشـكـل از ده و انـدى هـزار تـن اسـت كه از مكه رهسپار مدينه مى گردد، و پس از نبردى با نيروهاى دشمن مستقر در آنجا، مدينه را آزاد ساخته ، آنگاه با آزادسازى دو حرم مكه و مدينه فتح حجاز و تسلط بر منطقه خاتمه مى يابد.
بـرخـى از روايـات خـاطـر نشان مى سازد كه آن حضرت ، پس از پيروزى بر حجاز راهى جـنـوب ايـران مـى شـود و در آنـجـا بـا سـپـاه ايـران و توده هاى مردم آن سامان به رهبرى خراسانى و شعيب بن صالح برمى خورد آنان با وى بيعت كرده و با همرزمى يكديگر با قواى دشمن در بصره به پيكار مى پردازند كه سرانجام به پيروزى بزرگ و آشكارى دست مى يابند.
سـپس امام (ع) وارد عراق گرديده و اوضاع داخلى آنجا را پاكسازى مى كند و با درگيرى بـا بـقـايـاى نـيـروهـاى سـفـيـانـى و گـروهـكـهـاى متعدد شورشى آنها را شكست داده و به قتل مى رساند.
آنـگـاه عـراق را مـركـز حـكـومـت و كـوفه را پايتخت خود قرار مى دهد، و بدين سان ، يمن ، حـجـاز، ايران ، عراق ، و كشورهاى خليج فارس يكپارچه تحت فرمانروائى آن حضرت در مى آيد.
رويات يادآور اين معناست كه نخستين جنگى را كه حضرت مهدى (ع) پس از فتح عراق به آن اقدام خواهد نمود جنگ با تركان است :
اول لواء يعقده يبعثه الى الترك فيهزمهم
نـخـسـتـيـن سـپـاهـى كه حضرت مهدى (ع) تشكيل مى دهد لشكرى است كه به سوى تركها گسيل داشته و آنها را شكست مى دهد.
و ظـاهـرا مـقـصـود از تـركان ، روس ها است كه بعد از جنگ جهانى با روميان يعنى غربيها ضعيف و ناتوان مى شوند.
و امـام (ع) پـس از تـجـهـيـز، سـپـاه بـزرگ قـومش را راهى قدس مى گرداند، در اين هنگام سفيانى در برابر آن حضرت عقب نشينى مى كند تا اينكه لشكريان حضرت مهدى (ع) در ((مـج عـذراء)) نـزديـك دمـشـق فـرود مـى آيـند، و گفتگو و مذاكراتى ميان آن بزرگوار و سـفـيـانـى انـجـام مـى پـذيـرد، امـا مـوضـع سـفـيـانـى در مقابل آن حضرت ضعيف است بخصوص كه موج گسترده مردمى به آن حضرت گرايش پيدا مـى كـنـنـد. بـه گـونـه اى كـه روايـات نـشـان مى دهد، سفيانى مى خواهد قدرت را به او واگذارد، اما حاميان يهودى و رومى وى و دستيارانش او را سرزنش مى كنند.
آنـهـا بـا بـسـيـج نـيـروهـاى خـود با امام (ع) و سپاه وى درگير نبردى بزرگ مى شوند، نـبـردى كـه مـحورهاى ساحلى آن ، از عكا در فلسطين گرفته تا انطاكيه در تركيه و در داخل از طبريه (1) تا دمشق و قدس را فرا مى گيرد...
در ايـن هـنـگـام خـشـم الهـى بـر نـيـروهـاى سـفيانى و يهودى و رومى فرود آمده و به دست مـسـلمـانـان كشته مى شوند، به گونه اى كه اگر يكى از آنان در پشت صخره اى پنهان شود، آن صخره بانگ برآورد: اى مسلمان ، در اينجا فردى يهودى مخفى شده او را هلاك كن .
در اين لحظه ظفر و يارى خداوند بر امام مهدى (ع) و مسلمانان به ارمغان آمده پيروزمندانه وارد قدس ‍ مى گردند.
غـربـيان مسيحى به طور ناگهانى مواجه با شكست يهوديان و نيروهاى پشتيبان آنها به دست با كفايت آن حضرت مى شوند، از اين رو آتش خشم آنان برافروخته شده و عليه امام (ع) اعلان جنگ مى دهند.
ولى نـاگـاه حـضرت مسيح عليه السلام از آسمان به قدس فرود آمده و با سخنان خويش جهانيان و بويژه مسيحيان را مورد خطاب قرار مى دهد.
فرود آمدن حضرت مسيح (ع) براى جهانيان علامت و نشانه اى است كه موجب شادى مسلمانان و ملتهاى مسيحى خواهد گرديد.
بـه نظر مى رسد كه حضرت مسيح (ع) ميان حضرت مهدى (ع) و غربى ها وساطت نموده ، قرارداد صلحى به مدت هفت سال بين دو طرف بسته مى شود.
بين شما و روميان چهار پيمان صلح برقرار مى شود كه چهارمين آنها به دست مردى از (خـانـدان ) هـرقـل ، انـجـام مـى پـذيـرد و هـفـت سـال بـه طـول مـى انـجـامد. مردى از عبدالقيس به نام ((مستور بن غيلان )) پرسيد: اين پيامبر خدا پـيـشـواى مـردم در آن روز چـه كـسـى خـواهـد بـود؟ فـرمود: مهدى از فرزندانم ، كه مردى چـهـل سـاله بـنـظـر مـى رسـد، چهره اش چون ستاره تابان مى درخشد، بر گونه راست او خـالى وجـود دارد، و در حـالى كـه دو قـباى قطوانى (2) به تن دارد همچون مردان بنى اسـرائيـل جـلوه مى كند، وى گنجينه هاى زمين را استخراج نموده و شهرى شرك آلود را آزاد مى سازد.
آنـگـونـه كـه در بـعـضـى روايـات آمـده غـربـى هـا پـس از دو سـال پـيـمـان صلح را مى شكنند. شايد انگيزه اين پيمان شكنى ، ترس و وحشتى است كه حـضـرت مسيح (ع) در اثر ايجاد موج همبستگى مردمى در بين ملتهاى آنان بوجود مى آورد. بـسـيـارى از غـربيها به آئين اسلام گرويده و حضرت مهدى (ع) را مورد حمايت و تاءييد خويش قرار مى دهند.
لذا رومـيـان در يـك هـجـوم نـاگـهانى با نزديك به يك ميليون سرباز به سرزمين شام و فلسطين يورش ‍ مى آورند.
((آنـگـاه بـا شـمـا پـيـمـان شـكـنـى نـمـوده و بـا ارتـشـى مـتـشـكـل از هـشـتـاد لشـكـر و هـر لشـكـر دوازده هـزار سـربـاز بـه سـوى شـمـا گسيل مى شوند))
و نـيـروهـاى اسـلام رويـاروى آنـان قرار گرفته و حضرت مسيح موضع خود را هماهنگ با حضرت مهدى (ع) اعلام داشته و پشت سر وى در قدس نماز مى گزارد.
نبرد با روميان (غربيها) در همان محورهاى نبرد آزادى قدس ، از عكا تا انطاكيه ، و از دمشق تـا قـدس و مـرج دابـق (3) روى خـواهـد داد كـه شـكـسـتى سخت متوجه روميان و پيروزى بزرگ و آشكارى نصيب مسلمانان مى گردد.
پـس از اين كارزار دروازه هاى پيروزى جهت فتح نمودن اروپا و غرب مسيحيت ، به روى آن حـضـرت گشوده مى شود... و ظاهرا بسيارى از كشورها به وسيله انقلاب ملتهاى خودشان فـتـح مـى گـردد، چـرا كـه مـلتـهـا حـكـومـتـهـاى خـود را كـه مـخـالف حـضرت مهدى و مسيح عليهماالسلام است سرنگون ساخته و حكومتهاى طرفدار آن حضرت را برپا مى دارند.
بـعـد از فـتـح غـرب توسط امام (ع) و در آمدن آن تحت فرمانروائى آن حضرت ، و اسلام آوردن بيشتر مردم آن سامان ، حضرت مسيح عليه السلام رحلت نموده و حضرت مهدى (ع) و مسلمانان بر پيكر او نماز مى گزارند، و آنطور كه روايات مى گويد، امام عليه السلام مـراسـم دفن و نماز خواندن بر بدن وى را آشكارا در حضور مردم انجام مى دهد، تا همچون بار اول درباره او سخن ناروا نگويند، سپس پيكر پاك او را با پارچه اى كه دست بافت مـادرش مـريـم صـديقه عليهما سلام است كفن نموده و در جوار مزار شريف در قدس به خاك مى سپارد.
پـس از فـتـح جـهـان تـوسـط آن حضرت و يكپارچگى تمام دولتهاى جهان به صورت يك حكومت اسلامى ... امام (ع) جهت تحقق بخشيدن به اهداف الهى در ابعاد گوناگون و در ميان مـلتـهـاى جـهـان اقدام مى كند، و براى تعالى بخشيدن و شكوفائى زندگى مادى و تحقق تـوانـگـرى و رفـاه هـمـگان قيام نموده و جهت گسترش فرهنگ و دانش ، و بالا بردن سطح آگاهى دينى و دنيايى مردم مى كوشد...
طـبـق بـرخـى روايـات ، مـيزان افزايش دانشى را كه آن حضرت بر دانش مردم اضافه مى كـند، به نسبت 25 به 2 است ، يعنى اضافه بر 2 جزء از علم را كه قبلا" دارا بوده اند 25 جزء ديگر را بر آن افزوده و به طور كلى دانش بشر 27 جزء خواهد شد.
هـم چـنـانكه در زمان آن حضرت پاى ساكنان زمين به سوى ساكنان كرات گشوده مى شود بـلكـه مـرحـله گـشـوده شـدن درهاى عالم غيبت به روى اين جهان مادى ما آغاز مى گردد، كه انسانهائى از بهشت به زمين مى آيند كه براى مردم اعجاز آور و خارق العاده خواهد بود.
و در روزگـار آن حـضـرت و بـعد از آن شمارى از پيامبران و امامان عليهم السلام به زمين بـاز خواهند گشت و تا هر زمان كه اراده حق تعالى باشد فرمانروايى خواهند نمود. و اين امر از نشانه هاى رستاخيز و مقدمات آن مى باشد.
به نظر مى رسد كه جنبش دجال ملعون و فتنه و آشوب او يك حركت انحرافى بهره گيرى از پـيـشرفت علوم و حالت رفاهى باشد كه در زمان امام (ع) جامعه بشرى به آن دست مى يابد تا، دجال از روشهاى پيشرفته چشمبندى ، براى فريب جوانان پسر و دختر و زنان كه بيشتر پيروان او را تشكيل مى دهند، استفاده مى كند.
از ايـن رو در جـهـان موجى از فتنه و آشوب بوجود مى آورد كه فريبكارى هاى او را باور مـى كـنـنـد، امـا حـضـرت مـهـدى (ع) نـيـرنـگ هـاى وى را آشـكـار ساخته و به زندگى او و هوادارانش خاتمه مى بخشد.
ايـن بـود دورنمائى كلى از حركت و انقلاب جهانى حضرت مهدى موعود(ع)... اما روزگارى كـه ايـن حـوادث در آن رخ مـى دهـد، آشـكارترين نشانه ها و رويدادهاى آن از زبان روايات چنين است :
نـخـسـت فتنه اى است كه بر امت اسلامى پيش مى آيد و روايات ، آن را آخرين و سخت ترين فتنه ها توصيف مى كند كه بر آنان وارد شده ، و با ظهور امام (ع) برطرف مى گردد.

next page

fehrest page