بخشي از جريان اصلاح طلبان بر اين باورند كه براي بقاي سياسي حضور در سپهرسياست امري اجتناب ناپذير بوده و بايد به انحاي مختلف براي بازگشت به حاكميت سود جست.

اصلاح طلبان در سال 90 به چه مي انديشند؟.در سالي كه انتهايش به نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي ختم شده و بسياري از فعالان سياسي آن را زمينه ساز دستيابي به يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ارزيابي مي كنند،اين جريان چه راهبردي را دردستور كار خود قرار خواهد داد؟

اين جريان بي ترديد در ابتدا با پرسش هاي براي رسيدن به استراتژي نهايي خود براي سال 90 روبرو بوده است.پرسش هايي همچون:

- در شرايط كنوني بايد به «گفتمان» بينديشند يا«پاد گفتمان»

- بايد به جنگ «مواضع» باور داشته باشند يا جنگ «منافع»

- باورآنها بايد حول «هژموني» باشد يا «ضد هژموني»

- بايد به ساماندهي تشكيلات پيرامون يك نخبه،حزب و يك جبهه بينديشند يا پيرامون يك برنامه؟

- باور به «رقابت» داشته باشند يا «ضديت»

- به بازتوليد انديشه و شرايط دوم خرداد بينديشند يا عبور از آن

- هويت ديني را باور داشته باشند يا هويتي سكولار را

و...

بي ترديد باتوجه به اين پرسشها و رصد مجموعه رفتارها و كردارهاي اين جريان در طول 22 ماه گذشته، بنظر مي رسد تركيب تاکتیک در كنش هاي اين جريان در دستوركار قرار گرفته است.

اين استراتژي ها عبارتند از:

1- تاکتیک سیاست‌ورزی انتخاباتی:

بخشي از جريان اصلاح طلبان بر اين باورند كه براي بقاي سياسي حضور در سپهرسياست امري اجتناب ناپذير بوده و بايد به انحاي مختلف از هر فرصت و روزنه اي براي بازگشت به حاكميت و بسترسازي هاي جديد براي اهداف سود جست.بي ترديد پیش‌شرط‌های مورد نظر سید محمد خاتمی برای مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات بعدی یقیناً نمونۀ بارز همین استراتژی است.

2- تاکتیک فشار خیابانی

بخش ديگري از اصلاح طلبان به ادامه فشارهاي خياباني به نظام باور داشته و بر آن اصرار دارند.

به نگاهي عميق تر به علاقمندان اين استراتيژي مي تواتن گفت نیروهای گوناگونی به فشار خیابانی چشم امید دارند اما مقصودشان با یکدیگر متفاوت است. در یک سر طیف کسانی هستند که می‌خواهند فشار خیابانی را به نحوی به کار گیرند که نظام به تحقق استراتژی اول تن در دهد، یعنی مجبور شود كه شرایط لازم را برای مشارکت انتخاباتی اصلاح‌طلبان فراهم نمايد. در سر دیگراين طیف نیز نیروهای سیاسی دیگری هستند که فشار خیابانی را به دیدۀ موتور محرکۀ دگرگونی‌های به مراتب بنیادی‌تری می‌نگرند که در خصوص حد نهایی آن می‌توان به صور مختلف تخیل کرد. میر حسین موسوی و مهدی کروبی قطعاً مهم‌ترین نمایندگان چنین نیروهایی هستند که بر حسب موقعیت‌های زمانی گوناگون در جایی بین دو سر طیف پیش‌گفته در نوسان بوده‌اند.

3-اتاکتیکمظلوم نمایی

اصلاح طلبان در اين استراتژي به دنبال اين هستند كه ضمن ارتباط گيري با لايه هاي از عناصر نظام خود را به عنوان نيروهاي نخبه،علاقمند به نظام و...معرفي كرده و ضمن مظلوم نمايي به ساده سازي اتفاقاتي كه در فتنه 88 بوقوع پيوسته همت گمارند.

4- تاکتیکرسانه اي

بخشي از اصلاح طلبان كه به اين استراتژي باور دارند عمدتا در خارج از كشور حضور داشته و متناسب به اقتضائات اپوزيسوني به تلاش رسانه اي براي تعريف و تصوير دلخواه خود از شرايط ايران براي ايجاد فشار بين المللي بر نظام مي پردازند.

درمجموع با توجه به تركيب اين تاکتیک ها به نظر مي رسد اين جريان سعي در توزين موقعيتي و مناسبتي، نسبت بكارگيري اين تاکتیک ها اقدام نموده و فعال سازي و شدت دادن هر كدام از اين استراتژي ها را متناسب با شرايط جديد و كنش هاي سياسي دنبال مي نمايد.

 

وحید ماندگاری