امروز می بینیم بشر، دورِ نماد خدای راع می چرخد و در تمام میادین اصلی شهرهای غربی ها اُبِلیسک به عنوان نماد اصلی وجود دارد. گاهی اوقات در شهرداری بسیاری از ساختمانها شبیه اُبِلیسک ساخته می شوند اما کسی نمی داند که اینها چیست?


به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ اُبلیسک، ستون بلندی است که در بالای آن یک هرم مخروطی چهار وجهی است و ستونهای سطح مقطع آن مربعی است که مستقیم بالا می آید و بالای آن مخروطی شکل است. این ستون را از مصر آورده اند و نماد خدای «راع » است که مربوط به شیطان پرستان می باشد.

امروزه در تمام میدانهای اصلی غرب بنای اُبلیسک وجود دارد. برای مثال یکی از این ستونها را در شهر رم رو به روی کلیسای اصلی واتیکان گذاشتند و از هر سمت که به پایتخت ایتالیا نگاه کنیم، در میدانهای مختلف آن این اُبِلیسک ها وجود دارد، در فرانسه ، نزدیک برج ایفل یکی از آن ستونهای اصلی را قرار داده اند، برج ساعت لندن، یک اُبلِیسک است، جلوی کاخ سفید بزرگ ترین اُبلِیسک جهان ساخته شده است و تمام مراکز و شهرهای اصلی در غرب، آمریکای لاتین، آرژانتین و حتی در آسیای میانه و کشورهایی مانند قزاقستان، ترکیه و … اُبلِیسک وجود دارد.

این اُبلِیسک ها را یکی وسط میدانها و یکی هم در قبرستان هایشان استفاده می کنند. نکته ای که اهمیّت دارد این است که اینها را با چه برنامه ای از مصر به اروپا منتقل کردند؟ اُبلِیسک لفظ یونانی اِبلیس است و تلویزیون آمریکا آن را به ابلیسی ترجمه می کرد؛ یعنی چیزی که صفت شیطان را داشته باشد.

در مکانی که قبلاً در مراسم حج برای رجم شیطان بود، ستون اُبِلیسک وجود داشت اما دولت وهّابی با هماهنگی صهیونیستها و به صورت حساب شده و ظریف ، بعد از آن صحنه ای که تعدادی از حجاج به خاطر ازدحام برای رجم شیطان کشته شدند، بی سر و صدا اُبِلیسک ها را برداشتند و به جای آن یک دیوار درست کردند. اکنون مردم در مراسم حج یک دیوار را سنگ می زنند. واقعیت این است که هیچ کس نمی داند اُبِلیسک نماد چه بوده است و چرا حذف شد.

غرض از اینکه بشر امروز در همه ی میادین اصلی شهرها اُبلیسک را می بیند و در میدانها وقتی دور می زند در واقع آن را طواف می کند، همان اتفاقی است که در خانه ی کعبه افتاده بود. قرنها پیش و بیش از دو هزار سال، آرام آرام به استراتژی ابراهیم علیه السلام حمله کردند و آن بت ها را به درون خانه ی کعبه آوردند و کعبه را به یک بت خانه تبدیل کردند.

بحث ما در خداشناسی این است که ابتدا خدا را بشناسیم و سپس بپرستیم اما در مورد شیطان این است که می گوید من را نشناسید و بپرستید؛ یعنی جبهه و جناح باطل همیشه اصرار دارد که در خفا بماند و شناخته نشود. به همین دلیل است که امروز می بینیم بشر، دورِ نماد خدای راع می چرخد و در تمام میادین اصلی شهرهای غربی ها اُبِلیسک به عنوان نماد اصلی وجود دارد. گاهی اوقات در شهرداری بسیاری از ساختمانها شبیه اُبِلیسک ساخته می شوند اما کسی نمی داند که اینها چیست. همین است که دشمن و شیطان اصرار دارد شناخته و معین نشود و در عین حال پرستیده شود.

غرض از طرح مسئله ی اُبِلیسک این است که بدانیم همان طور که بشرِ امروز اطراف میادینی که اُبِلیسک وسط آن هست دور می زند، طواف می کند و نمی داند در حال طواف شیطان و نماد شیطان است، بشری هم که رو به روی پیامبر جلیل القدر اسلام صلی الله علیه و آله ایستاده بود و می گفت چون اجداد و نیاکان ما این بتها را می پرستیدند ما هم می پرستیم، جهالتش در این نبود که نمی دانست. جهل، ندانستن نیست بلکه دانستنی است که یک تعصّبی بی ریشه در آن وجود دارد. انسان جاهل انسانی است که به یک فهم غلط اصرار دارد.

اینجا است که «لا اِلهَ اِلا الله » شعار اصلی اسلام می شود؛ یعنی پیامبر ما با «لا اِلهَ اِالا الله » شروع کرد. «لا اِلهَ » یعنی خانه ی کعبه را از مظاهر شرک و کفر پاک کنیم و سپس بگوئیم «اِلا الله » «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً » یعنی بین حق و باطل و کفر و ایمان جمع نمی شود، باید ابتدا مظاهر باطل و کفر را از خانه ی وجود انسان بیرون ریخت تا جا برای حق و خدا باز شود. به همین دلیل مسئله ی ادراک شیطان و دشمن، اهمیت دارد.

در قرآن تأکید می شود که شیطان دشمن آشکار شماست. غرب را نیز نوعی شیطان می دانیم؛ مخصوصاً شاخص آن ایالات متحده ی آمریکا است که امام خمینی رحمه الله فرمودند: «آمریکا شیطان بزرگ است. » غرب شناسی، شیطان شناسی و دشمن شناسی یک درهم تنیدگی دارند. وقتی می گوئیم «لا اِله الا الله » به کار بردن یکی بدون دیگری ناقص است. اگر در «لا اِلهَ » بمانیم، به «اِلا الله » نمی رسیم و همین طور اگر صرفاً دنبال «اِلا الله» باشیم و ادراکی از «لا اِلهَ » نداشته باشیم، کارمان به سرانجام نمی رسد. دلیل عمده ی انحراف یهود و تحریف جدی در مسیحیت هم این بود که «لا اِلهَ » نداشتند.