خیابانهای آرام ,آخرین ساخته کمال تبریزی با موضوع هجو جمهوری اسلامی درجشنواره ایی که هر ساله در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و با نام فجر برپا می شود به نمایش درآمد.

داستان فیلم در یک کشور خارجی فرضی و نامشخص اتفاق می افتد و نقش آفرین اصلی درآن پلیس این کشور فرضی است اما نشانه های بکار گرفته شده در فیلم از سوی کارگردان مانند اسامی فارسی ، خودروهای سمند استفاده شده به عنوان خودرو پلیس ، دیالوگی درباره تولید انرژی هسته ایی توسط یک نوجوان در منزل ، دزدیده شدن مجسمه های شهر فرضی قصه و نشانه هایی از این دست ، همگی حاکی از آنست که نگاه کارگردان، متوجه نظام جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی کشور و خصوصا حوادث بعد از انتخابات سال گذشته می باشد.

قصه ساده فیلم اینست که بخشی ازنیروی پلیس با همدستی وهماهنگی عناصری در ارکان حکومت ، شهر را به هم می ریزند، حادثه افرینی می کنند ، آدم می کشند، مجسمه های شهر را می دزدند و خود پشت پرده با عناصر حادثه آفرین در ارتباط اند و بخش دیگر پلیس با هدایت و صحنه گردانی همان بخش اول، برای پیگیری این حوادث با رفتارهای زشت و زننده با مردم بیگناه و بی خبر ازهمه جا و از هر قشر و طبقه ایی از دانشجو واستاد دانشگاه گرفته تا اقلیتهای قومی و حتی توریستهای خارجی برخوردهای ناروا انجام می دهند و افراد زیادی را بی دلیل دستگیر می کنند و بدنبال ایجاد آرامش پلیسی در این کشور هستند و با سانسور رسانه ها آنها را وادار به پخش گزارشهای سفارشی و مطابق میل خود می کنند.
در این فیلم عناصر پلیس افرادی بی مغز، بی منطق ، باج گیر و فرصت طلب نشان داده می شوند که مردم بیگناه را صرفا بخاطر نوع نگاه و پوشش آنها دستگیر می کنند و از دستگیر کردن افراد بدنبال کسب و کار و در آمد زایی برای خود هستند. ساخت این فیلم از سوی تبریزی با توجه به پیشینه وی در ساخت فیلم مارمولک و فیلم تبلیغاتی اکبرهاشمی بهرمانی در سال 84 چندان عجیب نیست و انتظار می رود ازسوی جشنواره های خارجی و معاند با نظام اسلامی از این فیلم استقبال شایانی بعمل آید و به نحو شایسته ایی از آن تقدیر گردد. اما گذشته از چرایی و چگونگی ساخت چنین فیلمهایی و محل تامین منابع آن و وابستگی قطعی آنها به صحنه گردانهای فتنه 88 که در جای خود نکته ایی قابل بررسی می باشد، نکته عجیبی که ذهن مخاطب با آن در گیر می شود و پاسخی مناسب برای آن پیدا نمی کند اینست که چرا باید در جشنواره ایی که مزین به نام فجر است و مناسبت بر پایی آن پیروزی انقلاب اسلامی است و مقارن با سالگرد این انقلاب در پایتخت کشور برگزار می شود، فیلمی به نمایش درآید که سراسر آن هجو انقلاب اسلامی و به تمسخر گرفتن آن است ؟!

گفتنی است عناصر فتنه گر برای بروز و ظهور خود می توانند از تریبونهای دیگری مثل جشن خانه سینما نیز استفاده کنند. بی شک باید این فیلم را متعلق به ژانر "فتنه سبز" دانست ، ژانری که افرادی مانند جعفر پناهی از عناصر شاخص آن به شمار می روند و با عمل کردن به عنوان لبه دوم قیچی ضد انقلاب و نظام سلطه در کنار رسانه های وابسته به آن ،نقش خود را در وارد کردن فشار به جمهوری اسلامی ایفا می کنند.

گفتنی است وزارت ارشاد هم اکنون به پایگاهی امن برای باند مهاجرانی در حوزه هنر تبدیل شده است به نحوی که جشنواره امسال به محلی برای خیانت معاونت سینمایی و وزیر ارشاد به آرمانهای انقلاب اسلامی نبدیل شده بود.