سید عبدالواحد موسوی لاری عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفت‌وگویی با روزنامه آرمان از احتمال دیدار رییس دولت اصلاحات و عضو ارشد این تشکل روحانی اصلاح‌طلب با رهبر معظم انقلاب خبر داده است.

این اظهارنظر موسوی لاری در حالی است که در زمان بستری بودن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیمارستان پس از انجام عمل جراحی موفقیت‌آمیز، خبرهایی مبنی بر احتمال عیادت خاتمی از ایشان منتشر شد و حتی برخی رسانه‌های نزدیک به جریان اصلاحات از فراهم شدن مقدمات این دیدار خبر دادند اما او بدون این‌که به عیادت رهبر معظم انقلاب برود، به نگاشتن یک نامه از سوی مجمع روحانیون بسنده کرد و از حضور در بیمارستان امتناع ورزید. این خبر از سوی شخص سید محمد خاتمی آن هم نه در تهران، بلکه از زادگاهش اردکان اعلام شد.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ پس از آن‌که اخبار ضد و نقیضی در خصوص علت عدم‌عیادت خاتمی از رهبر معظم انقلاب منتشر شد، برخی رسانه‌ها نقل‌قولی از سید محمدعلی ابطحی یکی از اعضای مجمع روحانیون و رییس دفتر خاتمی در زمان ریاست‌جمهوری‌اش منتشر کردند که حاکی از درخواست خاتمی برای حضور در بیمارستان و عیادت از رهبر معظم انقلاب و عدم‌اجازه به وی برای چنین حضوری حکایت می‌کرد.

سید مهدی دزفولی، روزنامه‌نگار در صفحه شخصی‌اش در گوگل‌پلاس این نقل‌قول ابطحی را این‌گونه روایت کرد: «امروز (یکشنبه) برای مصاحبه درباره دوران اصلاحات و مابعد آن رفته بودیم پیش آقای محمدعلی ابطحی. از هر دری بحث شد، از جمله عمل جراحی رهبری و نامه آقای خاتمی خطاب به حضرت آقا. یکی از دوستان سوال کرد که چرا آقای خاتمی نرفتن برای عیادت رهبری و اساساً چنین تمایل و درخواستی مطرح شده از طرف آقای خاتمی؟ آقای ابطحی هم پاسخ دادن که ظاهراً آقای خاتمی با بیت تماس گرفتن و درخواست وقت ملاقات کردند و اعضای بیت در پاسخ گفتن اگر رهبری اجازه دیدار را دادند، با شما تماس گرفته می‌شود. اما خبری از اجازه و تایید دیدار داده نشده است. من هم سوال کردم چرا با جناب آقای هاشمی و حاج سید حسن خمینی نرفتن که گفتن ممکن بوده رهبری اجازه ورود و ملاقات ندن و برای همین همراه آن دو بزرگوار نرفتن!»

در کنار این اتفاقات اما حضور سید علی‌اکبر محتشمی‌پور در بیمارستان محل بستری رهبر معظم انقلاب نیز توجه بسیاری از رسانه‌ها را به خود جلب کرد.

روزنامه آرمان اما با رد عدول خاتمی از نظام نوشته است: این گفته با چند تناقض رو‌به‌روست. اول آن‌که در صورت قبول این ادعا، دیدار حجت‌الاسلام محتشمی‌پور با مقام معظم رهبری نباید انجام می‌گرفت که صورت پذیرفت؛ بنابراین با این فرض نمی‌توان چنین ادعایی را پذیرفت که سیدمحمد خاتمی از دیدار با مقام معظم رهبری منع شده‌اند. به‌ویژه آن‌که با وجود تمام فضاسازی‌هایی که درباره خاتمی صورت گرفته هیچ مرجع قضایی ایشان را درباره حوادث و اتفاقات سال88 محاکمه نکرده است.

این روزنامه اصلاح‌طلب در بیان استدلال دیگر خود مبنی بر عدم‌عدول خاتمی ادامه می‌دهد: محمدعلی ابطحی تمامی مصاحبه‌هایی که از وی در سایت‌های منتسب به تندروها مبنی بر مخالفت رهبری با دیدار خاتمی منتشر شده را تکذیب کرده و در بیان ادله خود آورده است: «من به دلیل سفر تا امروز از کم و کیف دیدار یا عدم دیدار آقای خاتمی با مقام معظم رهبری اطلاع ندارم و مصاحبه‌ای در این مورد نداشته‌ام. انتساب آنچه در سایت‌ها به نقل از من آمده صحت ندارد.»

آرمان در ادامه نوشت: سومین دلیلی که درباره انجام نگرفتن این دیدار وجود دارد، حضور همزمان سیدمحمد خاتمی در یزد با حضور مقام معظم رهبری در بیمارستان است که در نهایت ایشان و سایر اعضای مجمع روحانیون مبارز را به نگاشتن بیانیه‌ای برای سلامتی مقام معظم رهبری راغب کرد.

این در حالی است که حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان روز گذشته در واکنش به انتشار نامه خاتمی به رهبر معظم انقلاب نوشت: باید از سران و عوامل فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 پرسید بعد از آن خیانت بزرگ به اسلام و انقلاب و مردم و نظام که تمامی اسناد و شواهد غیرقابل انکار آن موجود و در میدان دید مردم است، چگونه می‌توانید انتظار داشته باشید بدون توبه صریح، اعلام برائت از مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس که بی‌پرده در خدمت آن بوده‌اید و قبل از تحمل مجازات که بی‌تردید برای برخی از فتنه‌گران، بسیار سنگین خواهد بود و... نامه کذایی مورد اعتنای مردم باشد؟! آیا پذیرش سران و عوامل فتنه از سوی مردم به مفهوم و معنای آن نیست که ملت بعد از آنهمه خون دادن‌ها و خون دل خوردن‌ها و فداکاری‌ها و ایثارها در تقابل 35 ساله با آمریکا و متحدانش، امروزه با پادوهای نشان‌دار آمریکا و اسرائیل و انگلیس کنار آمده است؟! و ...

وی در ادامه یادداشت خود تصریح کرد: تعدادی از روزنامه‌های زنجیره‌ای عصبانیت خود از بی‌اعتنایی مردم به نامه یاد شده را با «تیتر»‌ها و «تحلیل‌»های مضحک بروز داده‌اند از جمله یکی از آنها به ملامت نوشته است؛ مگر رهبرمعظم انقلاب به جذب حداکثری و دفع حداقلی توصیه نفرموده‌اند؟ بنابراین چرا باید نظام از جذب آقای خاتمی و سایر اصحاب فتنه خودداری کند؟! این روزنامه زنجیره‌ای از خود نپرسیده است که مگر اکثریت قریب به اتفاق مردم، بارها در فرصت‌های مختلف و از جمله با حضور چند ده میلیونی 9دی و... تنفر و انزجار خود از سران و عوامل فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 را به صراحت اعلام نکرده‌اند، بنابراین کدام عقل سلیم می‌پذیرد که با جذب گروه‌ اندک و کم‌شمار اصحاب فتنه، اکثریت انبوه و چند ده میلیونی مردم دفع شوند؟! آیا مفهوم این پیشنهاد، دفع حداکثری و جذب حداقلی نیست؟! آن‌هم اکثریت مردم وفادار به انقلاب و اقلیتی که از آزمون وفاداری روسفید بیرون نیامده‌اند.

روزنامه آرمان اما در گفت‌وگویی کوتاه با موسوی لاری، این نامه را به مجمع روحانیون منتسب کرده و گفته است: آقای خاتمی به عنوان رئیس شورای مرکزی از طرف مجمع آن را امضا کرده‌ است. نام مجمع روحانیون مبارز با نظام و انقلاب گره خورده و نظام با آنها قهر نکرده‌ است. تازه به دوران رسیده‌هایی که می‌خواهند آبی را گل‌آلود کنند و از آن ماهی بگیرند، باید بروند به حال خودشان فکری کنند.

وی درباره طرح پیش شرط معذرت خواهی برای نگارش چنین نامه‌هایی هم تصریح کرده است: کسی از دامان نظام خارج نشده‌ که بخواهد بازگردد، بنابراین، نامه مجمع روحانیون مبارز یک نامه‌نگاری درون نظام بوده‌ است. مجموعه مجمع روحانیون مبارز و چهره‌هایی که در شکل‌گیری و تداوم انقلاب موثر بوده، در تمام مراحل انقلاب، در متن انقلاب حاضر بوده‌ و هیچ موضع‌گیری‌ای جز نظام و انقلاب نداشته‌اند؛ از چه کسی باید عذرخواهی کنند؟!

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون اظهار داشت: در روز‌های گذشته بعضی از دوستان عضو مجمع از جمله جناب آقای محتشمی‌پور نیز به عیادت رهبر انقلاب رفته‌اند؛ البته آقای خاتمی یزد بوده‌اند و تازه به تهران بازگشته‌اند. بنده البته چندان در جریان برنامه‌های آقای خاتمی نیستم و ممکن است آقای خاتمی هم عیادتی از رهبر انقلاب داشته‌ باشند.

حالا این سوال مطرح است که خاتمی براساس چه دیدگاهی به عیادت رهبر معظم انقلاب خواهد رفت؟ آیا او می‌تواند تناقض‌های رفتاری خود از سال 88 تاکنون را رفع کند؟ رییس دولت اصلاحات می‌تواند به رهبر معظم انقلاب توضیح دهد که براساس کدام منطق یا عرف سیاسی، از فتنه‌گران جنبش سبز حمایت کرده اما در عین حال تلاش کرده است که خود را در چارچوب نظام نشان دهد؟ پاسخ خاتمی به این سوالات می‌تواند بسیار راهگشا باشد؛ چه آن‌که از یک‌سو تکلیف او با نظام را روشن خواهد کرد و از سوی دیگر می‌تواند رفتارهای او برای جامعه را تبیین کند؛ به‌گونه‌ای‌که جامعه ایران متوجه خواهد شد که او براساس کدام استدلال چنین سیاستی را در پیش گرفته است