همراه با اعلام بیانیه راه‌حل‌های برنامه جامع اقدام مشترک، انتشار سه روایت و متون متفاوت از نتیجه مذاکرات اما و اگرهای زیادی در میان صاحب‌نظران و نخبگان به وجود آورد. در مدت سه ماه باقی مانده برای مکتوب کردن آنچه به اصطلاح بیانیه لوزان سوئیس می‌نامند علاوه بر حرف و حدیث‌ها، مجال مناسبی برای تحقیق، بررسی و مطالعه چگونگی دستاوردها است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ هر چند حضور و نیاز آمریکایی‌ها پای میز مذاکره با ایران به عنوان یک قدرت – به استناد ثبات و مقاومت در عین کسب پیروزی‌های پی‌در‌پی منطقه‌ای – قبل از آن که مسئله تحریم به وجود آید مطرح شده بود. اما باید توجه داشت که بدخواهان ایران اسلامی به‌ویژه آمریکا به هیچ وجه خواهان رفع تحریم‌هایی که با زحمت ایجاد شده، نخواهند بود.
در طول تاریخ آمریکا، مجموعه نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد به عنوان ابزار و لوازم استثمار و استعمار آمریکا در دیگر کشورها به کار بسته شده است. آمریکا از حربه سازمان ملل و قوانین آن برای پوشش عملکردهای غیرقانونی خویش بهره برده و اجماع جهانی همیشه دست‌آویزی برای ظاهرسازی و عملیات پوششی برای موجه نشان دادن زیاده‌خواهی‌های این کشور بوده است. در توافق هسته ای، آمریکایی‌ها با ترفندهای گوناگون قصد لغو یکباره تحریم‌ها – به‌ویژه تحریم‌های بانکی و نفتی – را ندارند. اوباما در مصاحبه با شبکه ملی رادیویی آمریکا، تنها چند روز پس‌از بیانیه لوزان سوئیس گفت: «ما در حال کسب مجوزهایی برای بازگشت فوری تحریم‌ها هستیم که بر اتفاق آرا در شورای امنیت سازمان ملل وابسته نخواهد بود.»
از این گذشته ما در برابر امتیازاتی که متعهد به انجام آنها شده‌ایم هیچ دستاورد مشخص و قابل ضمانتی به دست نیاورده‌ایم. غربی‌ها برای برداشتن تحریم‌ها از عباراتی چون «تخفیف تحریمی»، «تعلیق» یا «توقف موقت اجرا»، «خاتمه» آن و نه لغو دائمی، آن هم محدود به رفع تحریم‌های مالی و اقتصادی و مشروط به بازرسی‌های گسترده و بی‌سابقه که می‌تواند به‌واسطه برطرف شدن شبهه کذایی و ساختگی آمریکا و متحدانش مبنی بر نداشتن بمب هسته‌ای توسط ایران، حتی اجازه بازرسی از مراکز نظامی و نظارت بر نحوه صنعت دفاعی و موشک‌های ما را نیز به آنان دهد. تمام این موارد خود مجددا مشروط به راستی‌آزمایی‌هایی است که باید مورد تأیید آژانس انرژی اتمی یا به عبارتی همان آمریکا و اسرائیل برسد.
کشور ما تجربه‌های فراوانی از مذاکرات هسته‌ای دارد و بدعهدی‌ها و نقض توافق بسیاری از غرب دیده است. اینکه اوباما، خود سخن از ادامه اختلافات با ایران اسلامی حتی بعد از توافق احتمالی به میان می‌آورد و دلیل آن را حمایت ایران از حزب الله، سوریه و مخالفت با اسرائیل می‌داند، به خوبی ماهیت تنش‌زا و غیرقابل اعتماد آمریکا را نشان می‌دهد و این اصل را یادآور می‌شود که این شیطان بزرگ تا از تمام دین خود برنگردیم، از دشمنی خویش دست بر نمی‌دارد.
همان‌طور که اوباما در مصاحبه اخیر خود با شبکه ملی رادیویی آمریکا گفته است که؛ «خواست آرمانی ما موافقت ایران با موجودیت اسرائیل است، اما این را امکان ناپذیر می‌دانیم.» نشان می‌دهد که آمریکا با تمام توان از شریک راهبردی خویش حمایت می‌کند. مذاکره با آمریکا نه تنها هیچ راهی در افق پیش روی توافق نمی‌گشاید بلکه از هیچ چاهی برای به دام انداختن ایران و منفعت بردن طرف مقابل، مصونیت نمی‌دهد.
آقای دکتر ظریف نظارت و بازرسی‌های 20 – 15 ساله تأسیسات و فعالیت‌های هسته‌ای را همان پروتکل الحاقی می‌نامد که قاعده آن نظارت دائمی است، نظارتی که بعد از فلج کردن دائمی فعالیت‌های هسته‌ای به دنبال آزمون ایران و در نهایت در صورت تأیید غرب، آن هم به صورت مرحله‌ای و خرد خرد دارایی‌های ما را آزاد کند. (دارایی‌هایی که به نسبت اموال بلوکه شده داخلی مانند معوقات بانکی هیچ است.)
کاهش ذخایر هسته‌ای از 10 هزار کیلوگرم به 300 کیلوگرم که نتیجه سال‌ها فعالیت هسته‌ای است و بسنده کردن به چرخیدن تنها 5 هزار سانتریفیوژ به نسبت 190 هزار سانتریفیوژ در ازای برداشتن تحریم‌هایی که مبهم و نسیه در توافق از آن یاد شده، دستاورد قابل توجهی نیست چرا که در صورت نقض عهد آمریکا و در حالی که آنان راه برگشت «تحریم‌های برداشته نشده» را باز گذاشته‌اند و به «معماری تحریم ها» آسیبی نرسانده‌اند، ما هیچ راه برگشتی برای خود باقی نگذاشته‌ایم و باید امتیازات نقدی نیز نقد بدهیم و برای جبران آنها سال‌ها وقت بگذاریم.
این ادعا که آمریکا می‌گوید ما در حال تعامل با ایران همه ظرفیت‌ها و گزینه‌ها را نگه می‌داریم، علاوه بر اینکه نشان از بی‌خاصیت بودن تعامل و بی‌اثر بودن تحریم‌ها از زعم آمریکایی‌ها دارد، به دلیل اصرار آنان به مذاکره علامت بلوف تهدید نظامی نیز هست. هرچند توافق ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد به معنای قبول داشتن تقصیر و پذیرفتن اینکه برای جهان خطرآفرین هستیم، ما را از مصونیت و امنیتی که به دست آورده‌ایم دور می‌کند و در برابر افکار جهانی این سؤال را ایجاد می‌کند که مگر ایران اسلامی تهدیدی علیه بشریت و جامعه جهانی بوده است که تن به این توافق داده است؟ جالب آن است که از الآن مقامات آمریکایی صحبت از رسیدن زمانی می‌کنند که اوباما به عنوان رئیس کل نیروهای مسلح آمریکا باید ایران را بمباران کند.
تیم مذاکره‌کننده ایرانی در حالی به مذاکرات ادامه می‌دهد که تاکنون به تمام تعهدات خویش – حتی فراتر از آن – عمل کرده است و خارج از تصور آمریکایی‌ها حاضر به تعلیق بخش عمده‌ای از تأسیسات هسته ای در جهت اعتماد‌سازی و ادامه منطقی مذاکرات شده و عزم خویش را برای حل این مشکل در برابر دیدگان جهانی به اثبات رسانیده است.
همین چند روز پیش بود که جان کری در مورد مذاکرات هسته‌ای در مصاحبه با سه شبکه خبری آمریکایی گفت: «در کاری که انجام می‌دهیم، اعتماد جایی ندارد... توافق ژنو هم، براساس گفته‌های ما اجرا شد.» این یعنی دقیقا خلاف منطق، ادب و اخلاق سیاسی طرف ایرانی.
رهبر معظم انقلاب در بیانات اول سال در شهر مقدس مشهد به این نکته تأکید داشتند که؛ «رفع تحریم‌ها باید جزو موضوعات مذاکره باشد، نه نتیجه مذاکرات... و اگر آمریکایی‌ها رفع تحریم‌ها را منوط به عملکرد ایران دانستند، حتما این یک خدعه آمریکایی است.» اما در همین حال کاخ سفید با تریبون‌های متعدد خویش بر موضع قبلی خود اصرار دارد که؛ «اگر تحریم‌ها مرحله‌ای رفع نشود، توافقی وجود نخواهد داشت.»
بسیاری از کارشناسان بین‌المللی بر این عقیده هستند که حتی در صورت توافق، واشنگتن به دنبال تغییر نظام ایران است. جالب آن که طرف مرموز و دو روی غربی علی رغم دشمنی آشکار به همراه خباثت پشت پرده، دم از دلسوزی می‌زند. بعد از بیانات راهگشای مقام معظم رهبری که دست بسته غرب به‌ویژه آمریکا را نشان داد، رسانه‌های غربی این ثبات عقیده را شگفت‌انگیز نامیدند و ستودند و اعتراف کردند که رهبر عالی ایران به درستی نقشه غرب را خوانده و نقش بر آب کرده است.
دلایل متعددی را می‌توان – خارج از وسع محدود این وجیزه – لیست کرد که ادامه راه مذاکرات به بن بست می‌رسد، بن بستی که نشان از بی‌منطقی، ریاکاری و زورگویی طرف آمریکایی است. آمریکا مدت‌ها است که تمایل خود را به اطاله مذاکرات هسته ای و معلق وانمود کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران نشان داده است. مذاکرات اخیر نیز صحه بر این اصل قدیمی می‌گذارد که آمریکا صرفا مذاکره را برای مذاکره می‌خواهد و حاضر به حل شدن این معادله نخواهد شد.(+)
محمد میرزا طبیبی

"Our President, analytical news site"