اگر محمود احمدی نژاد حتی اسفندیار رحیم مشایی را نیز از دولت اخراج کرده بود، او امروز یکی از قهرمانان بصیرت بود و عمارها به پایش گُل می ریختند، متقابلا اگر حتی شخص آیت الله مصباح نیز با تصحیح اشتباهات گذشته بار دیگر به حامیان یاران محمود احمدی نژاد بپیوندد، مسلما با بر چسب انحراف روبرو خواهد شد و ارگان جبهه پایداری احتمالا او را نیز همچون غلامحسین الهام در قدم اول، 'سیاسی کار' می نامد.

"بازگشت دکتر الهام به دولت". این یک گزاره نادرست است. سخنگوی کنونی دولت حتی در زمان اوج فعالیت هایش در جبهه پایداری عنوان مشاور حقوقی رئیس جمهور را یدک می کشید و هیچگاه از دولت جدا نبود. بر این اساس، پذیرش سمت سخنگوی دولت، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور و نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر صدا و سیما را باید به معنای پررنگ تر شدن نقش غلامحسین الهام در دولت دانست.

این پررنگ شدن اما به هیچ وجه به مذاق چهره های با نفوذ جبهه پایداری خوش نیامد. حذف نام اصلی ترین نماد انسانی سوم تیر از شورای مرکزی جبهه پایداری اولین واکنش به نزدیک شدن او به دولت بود. حجت الاسلام جلالی، رئیس دفتر آیت الله مصباح با لحنی تامل برانگیز - و شاید به خیال خود تحقیر آمیز - اظهار داشت: «آقای الهام به دلیل تمایلاتی که در همکاری با دولت داشتند؛ اینگونه تشخیص داده شد که از جبهه پایداری بروند.» چندی بعد حتی کامران باقری لنکرانی نیز که بر خلاف حسین جلالی با آداب سخن گفتن دیپلماتیک آشنایی دارد، نتوانست خشم خود را از پیوستن الهام به محمود احمدی نژاد پنهان کند.

از نظر اعضای جبهه پایداری پیوستن به دولتی که بر اساس "احتمال یک در یک میلیون و مبتنی بر مسموعات"؛ منحرف، بهایی و بزرگترین خطر از صدر اسلام تاکنون است، گناهی است نابخشودنی و مستوجب مجازات. حتی اگر وزنه مهم و بی نظیری چون غلامحسین الهام - چهره نوستالوژیک حماسه سوم تیر - مرتکب چنین خبطی شود، باز هم امکان چشم پوشی وجود ندارد.

جبهه پایداری هزینه حذف الهام را پرداخت و ابایی هم از گزاف بودن آن نداشت. علت آن بود که غلامحسین الهام با حضور شانه به شانه اش در کنار محمود احمدی نژاد، زیرآب زنی اساسی از بافته ها و گزاره های حیاتی جبهه پایداری انجام داده بود. بنیان اصلی و فلسفه وجودی جبهه پایداری بر ادعای انحراف محمود احمدی نژاد از آرمان های سوم تیر 84 استوار است. غلامحسین الهام اما با حضور خود در کنار رئیس جمهورِ منحرف، فشاری سنگین و البته مزمن به شریان حیاتی جبهه پایداری وارد آورد. اعضای جبهه پایداری آنگاه که با حمایت های گسترده و صریح رهبر انقلاب از دولت مواجه می شوند، به ناچار کلیت دولت را تایید می کنند و به انحراف محمود احمدی نژاد و چند مهره نفوذی اطرافش رضایت می دهند. اکنون غلامحسین الهام نزدیک ترین فرد به محمود احمدی نژاد و اصطلاحا ابوالمشاغل دولت است. محمود احمدی نژاد راه به راه برای هم پیمان قدیمی اش حکم صادر می کند و از مجلس گرفته تا سالن 12 هزار نفری ورزشگاه آزادی او را در کنار خود می نشاند. بدیهی است که در چشم جوانان انقلابی جایگاه چهره ای چون غلامحسین الهام با سوم تیری های خلق الساعه و ناگهانی چون حسین جلالی غیرقابل قیاس است؛ به نظر می رسد حتی خود حسین جلالی هم بر این حقیقت دردناک واقف باشد.

به هر صورت با خروج الهام، معدل وزنی مجموعه جبهه پایداری افتی شدید پیدا کرد و این جبهه به جای مرد خاطره انگیز سوم تیر، امثال قاسم روانبخش و علی خطیبی شریفیه را بر کرسی شورای مرکزی نشاند. خروج الهام از جبهه پایداری اگرچه خسرانی بزرگ برای این جبهه محسوب می شد اما به کام "حلقه موسسه" شیرین آمد و موجب بسط نفوذ آن شد؛ حلقه ای تنگ که گفته می شود حسین جلالی با عقایدی خاص هدایت آن را بر عهده دارد و در مقابل طیف تهرانی جبهه پایداری قرار می گیرد.

این روزها حمله رسانه ای به دکتر الهام مجددا قوت گرفته است. این بار اما نه از جانب یک خبرگزاری نظامی - امنیتی یا رسانه های نزدیک به علیرضا زاکانی که جانب ارگان غیررسمی جبهه پایداری. رجانیوز که روزگاری می کوشید خود را تریبون این چهره محبوب سوم تیر معرفی کند، حالا در پوشش نقد حقوقی، غلامحسین الهام را هدف قرار می دهد. ارگان غیر رسمی جبهه پایداری در اولین اقدام خود علیه سخنگوی دولت تاکید کرده است که او زمانی که هنوز در شورای نگهبان بود (و چون امروزی به دولت منحرف نپیوسته بود) سخن گفتنش بیشتر حقوقی بود تا سیاسی. رجانیوز در اولین انتقام گیری خود، غلامحسین الهام را به سیاسی کاری متهم کرده است و این احتمالا آغاز یک راه است. در شرایطی که سعید جلیلی دست رد بر سینه جبهه پایداری زده و تایید صلاحیت کامران باقری لنکرانی با تردید های جدی روبروست، کابوس کاندیداتوری دکتر الهام خود بر بغض این روزهای ارگان جبهه پایداری افزوده است.

طی سال های گذشته و به خصوص از اردیبهشت 90 به این سو، هر آن کس را که محمود احمدی نژاد از دولت اخراج کرده، در فضای سیاسی به عنوان قهرمان بصیرت و چهره ماندگار مبارزه با انحراف شناخته شده است. متقابلا هر کسی هم که به یاری محمود احمدی نژاد شتافت و مورد اعتماد او قرار گرفت، با برچسب انحراف و طمع به بیت المال مواجه شده است. برخورد ارگان جبهه پایداری با غلامحسین الهام بار دیگر ثابت کرد اعطای مدال بصیرت یا چسباندن برچسب انحراف به پیشانی افراد، می تواند با دلایل سیاسی صورت بگیرد. واقعیت آن است که اگر محمود احمدی نژاد حتی اسنفندیار رحیم مشایی را نیز از دولت اخراج کرده بود، او امروز یکی از قهرمانان بصیرت بود و عمارها به پایش گل می ریختند، متقابلا اگر حتی شخص آیت الله مصباح نیز با تصحیح اشتباهات گذشته بار دیگر به حامیان محمود احمدی نژاد بپیوندد، مسلما با بر چسب انحراف روبرو خواهد شد و ارگان جبهه پایداری احتمالا او را نیز همچون غلامحسین الهام در قدم اول سیاسی کار می نامد.

بدون شک بخشی از بغض ارگان جبهه پایداری و "حلقه موسسه" ناشی از اضطرابی کشنده و در عین حال قابل درک است؛ اضطرابی که ناشی از ترس از تکرار تجربه دکتر الهام و پیوستن چهره مهم دیگری به دولت است. اگر پیوستن الهام به دولت آبروی گفتمانی جبهه پایداری را برد، پیوستن چهره ای دیگر از این جبهه به دولت آن هم در بزنگاهی حساس، می تواند شیرازه جبهه پایداری را فروبپاشد، آنگونه که از جبهه پایداری چیزی جز "حلقه موسسه" باقی نماند.


محمد حسین حیدری