علی‌اکبر ولایتی گفت: این قابل‌قبول نیست که هر روز قیمت‌ها افزایش می‌یابد و کنترلی بر روی آن صورت نمی‌گیرد. تقویت تولید و واگذاری تولید به مردم راه‌حل ماست.

کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در برنامه «با دوربین» شبکه یک سیما تأکید کرد: مشکل حال حاضر کشور، معیشت و اقتصاد است و موضوع اقتصاد داخلی و روابط خارجی به یکدیگر مربوط است.

علی‌اکبر ولایتی در سخنان خود در این برنامه با اشاره به اینکه شعار دولت وی اخلاق‌محوری و ثبات در مدیریت است، تأکید کرد: برای درمان اقتصاد و معیشت، فرصت 100 روزه می‌خواهم.

متن کامل سخنان ولایتی به این شرح است:

بنده، علی‌اکبر ولایتی، چهار تیرماه 1324 شمسی در قریحه رستم‌آباد از قرای شمیرانات به دنیا آمدم و در دبیرستان جم قلهک تحصیلاتم را ادامه دادم. اهل شمیرانات هستم و اجدادم نیز شمیرانی هستند. بعد از پایان تحصیلات متوسطه در کنکور سراسری شرکت کردم و رتبه 49 را به خود اختصاص دادم به همین دلیل در هر دانشکده‌ای در حوزه تجربی می‌توانستم تحصیلاتم را ادامه دهم و بنده نیز رشته پزشکی دانشگاه تهران را انتخاب کردم. بعد از گذشت هفت سال، یعنی در سال 1350، پزشک عمومی شدم و با توجه به علاقه‌ای که به طبابت اطفال داشتم و زمینه آن را نیز که روحیه عاطفی است در خود می‌دیدم، به طبابت اطفال علاقه‌مند شدم.

دلیل دیگر پزشک اطفال شدنم، شاگردی در محضر استاد دکتر محمد قریب بوده است. دکتر محمد غریب استاد طب اطفال و استاد اخلاق بود و امیدوارم گوشه‌ای از آن میراث اخلاقی ایشان را داشته باشم. به دلیل اینکه در حوزه تخصصی مراتبی را کسب کرده بودم، برای گذراندن دوره فوق‌تخصصی عفونی اطفال من را به آمریکا فرستادند که در آنجا نیز از محضر استاد مشهور و برجسته‌ای چون دیوید کارور بهره‌مند شدم و از آنجا که برگشتم، به‌عنوان کادر علمی دانشکده پزشکی مشغول خدمت شدم و از سال 53 تاکنون، سابقه 39 ساله تدریس در دانشگاه تهران را دارم و در حال حاضر استاد تمام و ممتاز پایه C دانشگاه شهید بهشتی هستم.

از دوره دبیرستان فعالیت سیاسی داشته‌ام و طبق پرونده‌هایی که در ساواک دارم، از 17 سالگی، یعنی از سال 1341، تا سال 1357 در ساواک پرونده داشته‌ام. همراه با آقایان لواسانی، لبافی‌نژاد و فیاض‌بخش، انجمن اسلامی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را بنیان‌گذاری کردیم. در گرماگرم انقلاب، یک شبکه مخفی بیمارستانی با مسئولیت بنده در شمیرانات تأسیس شد و کسانی که در جریان انقلاب مجروح می‌شدند، برای اینکه به دست ساواک نیافتند، در این بیمارستان مورد درمان قرار می‌گرفتند. در دوم آذر 58 به معاونت درمان وزارت بهداشت، انتخاب و در اولین دوره مجلس شورای اسلامی نیز ازسوی جامعه روحانیت به‌عنوان کاندیدای تهران معرفی شدم و رأی آوردم.

در 25 آذر 1360 به‌عنوان وزیر امور خارجه ازسوی مقام معظم رهبری معرفی شدم و مدت16 ساله‌ سکان‌دار سیاست خارجی کشورمان بودم و امروز نیز افتخار این را دارم که به‌عنوان مشاور رهبری در حوزه بین‌الملل منصوب شوم. در طول دوره 16 ساله، وزارت خارجه تقریباً از زیر صفر به جایی رسید که دیپلماسی جنگ و صلح را اداره کند.

امام (ره) نیز در وصیت‌نامه خود تأکید کرده بودند که از کارکرد وزارتخانه‌های امور خارجه راضی نبوده‌اند و با سفارتخانه‌ها نیز مشکل داشتند. ولی پس از آن و در زمان مدیریت من تأکید داشتند که من بمانم و هر بار که قرار بود مجلس رأی اعتماد بدهد ازسوی امام (ره) و پس از ایشان ازسوی مقام معظم رهبری تأکید می‌شد که بنده در پست وزیر امور خارجه باقی بمانم؛ برای اینکه پلی بزنم بین آنچه در آن زمان بود و آنچه امروز با آن مواجهیم و همچنین دولتی که قرار است روی کار بیاید. اگر شما مردم شریف ایران به من اعتماد کنید و رأی دهید، باید مثال‌هایی را مطرح کنم تا مشخص شود کاری که امروز در رابطه با مسئله هسته‌ای داریم سخت‌تر از کارهایی که در قضیه 598 داشتیم نیست.

من می‌دانم که چگونه باید با قضیه هسته‌ای و توسعه روابط خارجی کار کنم. چند سال از مذاکرات سیاسی مربوط به اجرای قطعنامه 598 را مسئولیت داشتم و در آن زمان صدام‌حسین 3 روز قبل از حمله به ایران جلوی خبرنگاران قرارداد 1975 را پاره کرد و گفت: آن زمان که عراق ضعیف بود و ایران قوی، این قرارداد به ما تحمیل شد ولی در زمانی که ما قوی هستیم و ایران ضعیف، من این قرارداد را پاره می‌کنم، صدام‌حسین این را گفت و جنگ را آغاز کرد و بنده مأمور پیگیری قرارداد 1975 شدم. امام (ره) مسئولیت مذاکرات در مورد قرارداد 1975 را برعهده من گذاشتند و به من اختیار تام دادند به طوریکه در مورد مسائلی نظیر پروتوکل 1913 استانبول که از ایشان سوال کردند از طریق مرحوم احمد خمینی گفتند که ولایتی اختیار کامل دارد و دعای امام راحل و حمایتش باعث شد من در مقابل ایشان، مقام معظم رهبری و ملت ایران سرافکنده نباشم.

جنگ 8 ساله جنگی بود که با توجه به تاریخ 200 ساله قطعه‌ای از ایران جدا نشد در حالیکه پیش از آن در جنگ با روسیه 17 شهر از کشور جدا شد و در جنگ‌های دیگر نیز قسمتی از هرات، خوارزم و بخشی از بلوچستان جدا شد و حتی در زمان رضاخان بدون جنگ بخشی از آرارات به آتاتورک هدیه شد ولی در جنگ 8 ساله هیچ قطعه‌ای از ایران جدا نشد. این پیروزی به دلیل دستورات امام (ره) و ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و حضور هاشمی رفسنجانی و همچنین مقاومت رزمندگان در حوزه نظامی رخ داد.

در حوزه مذاکرات مربوط به صلح در سازمان ملل طوری رفتار می‌کردند که انگار می‌خواستند آنچه در جنگ بدست نیاوردند را در صلح بدست آورند و اروند رود به عراق بپیوندد ولی ما مقاومت کردیم و با اینکه اسرا در بند بودند مردم با صبوری حمایت کردند و موفق شدیم که قطعنامه‌ 598 را اجرا کنیم، این قطعنامه اولین قراردادی بود که بعد از شروع جنگ و مسائلی که امام (ره) مدنظر داشتند در آن مشخص شده بود و به همین دلیل آن را پذیرفتیم. اجرای این قطعنامه دیپلماسی پیچیده‌ای داشت و مانند کوه یخ بود، در آن زمان دبیرکل سازمان ملل در شورای امنیت اعلام کرد که صدام حسین متجاوز است و همه آن را تائید کردند و عملاً ما پیروز شدیم و این مسئله به واسطه مقاومت مردم و راهکاری ظریفی بود که انجام شد و بخشی از آن گفتنی نیست.

من مسئله هسته‌ای را با حفظ حقوق هسته‌ای مردم حل می‌کنم و روابط خارجی را توسعه می‌دهم بدون اینکه از حقوق ایران ذره‌ای گذشت کنیم. من با سران معروف دنیا ملاقات‌هایی داشتم، به طور مثال با گاندی دیپلماسی فعالی داشتیم به طوریکه با وجود اینکه 51 کشور از 54 کشور موافق میزبانی بغداد در جلسه غیرمتعهدها بودند گاندی را قانع کردم که اگر این کار را نکند اعلام می‌کنم ایران از غیرمتعهدها خارج می‌شود که موجب بی‌حیثیتی غیرمتعهدها است بنابراین گاندی حاضر به میزبانی ایران شد و صدام میزبانی غیرمتعهدها را به گور برد.

مشکل حال حاضر کشور معیشت و اقتصاد است و موضوع اقتصاد داخلی و روابط خارجی به یکدیگر مربوط است. در حال حاضر ما میلیاردها دلار پول در کشورهای خارجی داریم و باید دیپلماسی فعالی برای برگرداندن آن داشته باشیم تا شاهد کاهش ارزش پول نباشیم. در توسعه روابط کشورها نباید مشکلی داشته باشیم زیرا یک زمان وزرای خارجه کشورهای دیگر برای ورود به ایران صف می‌بستند بنابراین ما باید این روابط را احیاء کنیم.

در اجلاس بیداری اسلامی 6 نوبت میزبان 80 کشور بودیم و بزرگان علمای جهان اسلام و اساتید دانشگاه به ایران آمدند و با اینکه کشورهای عربی قصد داشتند موج بیداری اسلامی را به نام بهار عربی بنامند ولی با درایت مقام معظم رهبری امروز موج بیداری اسلامی در منطقه حاکم است. امروز مردم از تورم و گرانی افسارگسیخته رنج می‌برند که علتش مشخص است و علاج دارد. بخشی از این مشکل مربوط به روابط خارجی است که باید روابط خارجی را بازسازی کنیم و بخشی از آن باید در داخل کشور حل شود.

این قابل قبول نیست که هر روز قیمت‌ها افزایش می‌یابد و کنترلی بر روی آن صورت نمی‌گیرد، چرا باید نقدینگی ما به این صورت باشد، از 90 هزار میلیارد تومان در سال 85، نقدینگی کشور به 500 هزار میلیارد تومان رسیده است که این وضعیت این معنی را می‌دهد که مقدار زیادی پول در جامعه است ولی به آن اندازه کالا تولید نمی‌شود. تقویت تولید و واگذاری تولید به مردم راه‌حل ماست همانطور که مقام معظم رهبری در تفسیر اصل 44 نیز بر این قضیه تاکید داشتند. هدفمندی قابل قبول است اما باید 30 درصد به صنایع 10 درصد به سلامت و همچنین به سایر امور هم داده می‌شد اما این کار صورت نگرفت. از این رو باید به صنایع کمک شود.

برای علاج مسائل حاد اقتصادی کشور فرصت 100 روزه می‌خواهم. به عنوان یک طبیب به عنوان بیماری به اقتصاد نگاه می‌کنم؛ باید گرانی و تورم روز‌افزون کنترل شود. با دیپلماسی فعال می‌توان ارزش پول ملی را کاهش نداد. اگر اعتماد بین دولت و مردم افزایش یابد و هر روز بانک مرکزی یک بخشنامه صادر نکند می‌توان این مشکلات را حل کرد، در واقع باید ثبات در کار اقتصادی صورت گیرد. شعار ما در دولت جدید این است که اخلاق‌محور و ثبات در مدیریت وجود داشته باشد، ممکن است کسی اصولگرا باشد اما سلیقه سیاسی‌اش با بنده یکی نباشد اما نظام قانون اساسی و ولی فقیه را قبول کند چرا باید این فرد را کنار بزنیم و بله قربان‌گوها به صحنه بیایند.

دولت من دولت متمم است. دولت متمم در واقع فرع ملت است و هرکدام از حروف این کلمه نشان دهنده سیاست آینده ماست. هرکس همکار ما می‌شود باید متدین باشد چرا که در این صورت به فساد کشیده نمی‌شود؛ تجربه دومین مسئله است و اینکه افراد باید تخصص داشته باشند. یکی از مشکلات ما افراط‌گرایی‌ است که مردم این را نمی‌پسندند و میم آخر نیز مشورت‌پذیری را شامل می‌شود که متخصصان در حوزه‌های مختلف مشورت کنند. بازسازی اقتصاد داخلی در تقاطع زمانی و همچنین بازسازی روابط خارجی که به حالت رکود درآمده از دیگر اقداماتی است که هدف ما به شمار می‌رود.

دولت جدید به مردم اعتماد دهد تصمیماتی که اتخاذ می‌کند حساب شده است و هر روز شاهد بخشنامه‌های جدید نیستیم. دولت باید قانون‌گرا باشد. برای اینکه نشان دهیم قانونگرا خواهیم بود حتماً همکاری نزدیک و تنگاتنگ با مجلس دارم و در حال حاضر نیز برخی از اعضای ستاد بنده در مجلس هستند. حتماً باید همکاری نزدیک و تنگاتنگ بین قوای ثلاثه باشد. این یکی از کارهای اساسی ماست که انجام خواهیم داد. ما یک جاده ابریشم جدید درست می‌کنیم و از ویژگی‌های ترانزیتی خود استفاده خواهیم کرد.

اگر ملت ایران به بنده رأی دهند با ظرفیت و توانی که در این ملت و انقلاب و امکانات خدادادی این سرزمین که بیشترین خدمت را به اسلام کرده و پرچم‌دار بیداری اسلامی است می‌بینم مشکلاتی که وجود دارد را خیلی زود حل خواهم کرد.