مدیر مسئول ماهنامه بررسی های اقتصادی: بر اساس اندیشه شیعی انسان فقط مالک محصول کار خود است و اگر سرمایه اش از طریق سفته بازی افزایش یابد یا سوار بر موج تورم به افزایش سرمایه دست پیدا کند، مطابق اندیشه اسلامی عمل نکرده است. آیت الله صدر در حقیقت خط وسطی بین نگاه سوسیالیستی و سرمایه داری ترسیم می کند

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛دکتر عبدالرضا داوری در جلسه روز یکشنبه در حلقه مطالعاتی توحید و عدالت که با موضوع بررسی کتاب «دگرگونی بزرگ» اثر کارل پولانی برگزار می شود، با ابراز تاسف از اینکه در جهان امروز پرچمداران اندیشه عدالت، حامل اندیشه ناب و خالص عدالت نیستند اظهار کرد: یکی از خسارت های بزرگ عصر ما از اینجا ناشی می شود که صرفا افراد معدودی مثل شهید آیت الله صدر و استاد محمد رضا حکیمی که درک صحیح و نابی از مفهوم عدالت داشته اند، به این مساله مهم پرداخته اند.

برخی ها هنوز می گویند زیر عمامه شهید صدر داس و چکش است!
وی با بیان اینکه هنوز هم در بخشی از حوزه های علمیه عده ای معتقدند که زیر عمامه شهید آیت الله صدر داس و چکش (نمادهای شوروی سابق) وجود دارد و این مجتهد بزرگوار را متهم به چپ زدگی می کنند، خاطرنشان کرد: متاسفانه در جهان امروز پرچمداران اندیشه عدالت عمدتا کسانی هستند که از منظر ماتریالیستی به مساله عدالت پرداخته اند نه از خاستگاه توحیدی. این خلاء بسیار مهمی است که جریان عدالتخواه در ایران و به خصوص حامیان محمود احمدی نژاد برای رفع آن باید به فکر چاره باشند.

مدیر مسئول ماهنامه بررسی های اقتصادی افزود: اندیشه ای که فاقد زیر بناهای مهمی چون معنویت و توحید باشد و نقطه اتکایی خارج از جهان مادی نداشته باشد هرگز نمی تواند عدالت حقیقی را محقق کند. ذات اندیشه عدالت اجرای حق است و عدالتخواهان حقیقی کسانی هستند که نقطه اتکایی خارج از عالم ماده برای خود پیدا کرده اند.

منشاء بسیاری از دعواها با ظاهر سیاسی و فرهنگی، رقابت بر سر مالکیت است
داوری با با بیان اینکه در مطالعه آثار کارل مارکس و کارل پولانی تحلیل ها و گزاره های صحیحی هم یافت می شود، اظهار کرد: با این وجود باید آثار این قبیل متفکران را بر اساس یک پایگاه توحیدی مورد مطالعه قرار داد.

وی اضافه کرد: نقد مهم کارل پولانی به نظام سرمایه داری این است که نیروی کار انسان را به کالا تبدیل کرده و در اتمسفری به نام بازار کار، به خرید و فروش آن می پردازد. اگر به آیات قرآن کریم و روایات شیعی مراجعه کنیم، در می یابیم که مبانی توحیدی ما نیز چنین نقدی را بر نظام سرمایه داری وارد می دانند.

این استاد دانشگاه، تصریح کرد: وقتی یک کتاب اقتصاد را در دست می گیریم، اولین پیش فرض مسله مالکیت است اما در جمهوری اسلامی هنوز به مفهوم و مدل درستی از مالکیت نرسیده ایم و اتفاقا بسیاری از دعوا ها از همین جا ناشی می شود. بسیاری از کشمکش های روز اگرچه ظاهر سیاسی و فرهنگی دارند اما در واقع تضاد اصلی بر سر ساز و کارهای مالکیت است. مثال بارز این مساله هم مساله هدفمندی یارانه هاست.

نقطه اشتراک کارل پولانی با شهید آیت الله صدر
وی درباره نگاه شهید آیت الله صدر به مفهوم مالکیت، خاطرنشان کرد: آیت الله صدر بر اساس روایات و آیات قرآن معتقد است که هر چه در جهان وجود دارد، متعلق به خداوند است و مالکیت انسان صرفا اعتباری است که آن هم فقط از مسیر کار محقق می شود. قرآن کریم می فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی» هیچ چیز برای انسان نیست مگر اینکه برای آن کار کرده باشد. انسان فقط مالک محصول کار و تلاش خود است. در این اندیشه سرمایه نمی تواند مبنای مالکیت باشد و اندیشه آیت الله صدر استعمار نیروی کار با استفاده از نیروی سرمایه را رد می کند. در اینجاست که نقد آیت الله صدر و کارل پولانی به نظام سرمایه داری به نقطه اشتراک می رسد و اندیشه انقلابی مالکیت دوگانه شکل می گیرد و خط میانه ای بین مالکیت خصوصی و عمومی ایجاد می شود.

داوری تاکید کرد: بر اساس اندیشه شیعی انسان فقط مالک محصول کار خود است و اگر سرمایه اش از طریق سفته بازی افزایش یابد یا سوار بر موج تورم به افزایش سرمایه دست پیدا کند، مطابق اندیشه اسلامی عمل نکرده است. آیت الله صدر در حقیقت خط وسطی بین نگاه سوسیالیستی و سرمایه داری ترسیم می کند.

مدیر مسئول سابق روزنامه شهروند، در تشریح  سوسیالیسم و لیبرالیسم اقتصادی گفت: اندیشه سوسیالیستی به تصریح مارکس تمام ابزار ها را به طور عام در اختیار نهاد دولت قرار می دهد و در مقابل، لیبرالیسم ِ جان لاک صرفا مالکیت فرد را مقدس و دارای اصالت می داند.

وی با بیان انکه هدف از بررسی اندیشه های کارل پولانی یافتن نقاط مشترک او با شهید صدر است، تصریح کرد: پولانی ماتریالیست نیست اما یک سوسیالیت تمام عیار است. با این وجود او صراحتا با اینکه نظام سرمایه داری یک اصل عمومی را در اقتصاد حاکم کند و صرفا با استفاده از سرمایه، نیروی کار را به کار بگیرد مخالفت می کند.

معیار امیرالمومنین (ع) برای حد انباشت ثروت
داوری در ادامه با اشاره به آیات قرآن درباره کنز (گنج) این سوال را مطرح کرد که معیار ثروت و انباشت سرمایه در قرآن کریم چیست؟ وی در پاسخ گفت: امیر المومنین (ع) اعتقاد داشتند که انباشت سرمایه بیشتر از هزینه یک سال زندگی خانواده در حکم کنز و گنج است و به این عمل اشکال وارد می دانستند.

این اقتصاددان با انتقاد از اینکه بعضا در فضای فقهی حوزه های شیعه مسائلی از این دست چندان مورد توجه نیست و به حاشیه رانده شده است، اظهارکرد: متاسفانه بعضا حتی مشاهده می شود که برخی از فقها به توجیه سرمایه سالاری و نظام سرمایه داری می پردازند و برای آن مشروعیت سازی می کنند
.

ترور شهید بهشتی سیاسی نبود /  دوجریان در شورای انقلاب
داوری افزود: بنده معتقد هستم که ترور شهید بهشتی یک ترور سیاسی نیست، شهید بهشتی در واقع یکی از اصلی ترین پایه های اندیشه عدالت در جمهوری اسلامی بود که از نفوذ و اثر گذاری بسیار بالایی برخوردار بود.

داوری با اشاره به کتاب «دغدغه های فردای ایران» نوشته مرحوم عزت الله سحابی اظهار کرد: مرحوم سحابی در این کتاب نقل می کند که در شورای انقلاب دو جریان عمده وجود داشت. یک جریان به رهبری شهید آیت الله بهشتی و حضرت آیت الله خامنه ای و جریان دیگری با محوریت آقای هاشمی رفسنجانی و در برخی موارد شهید آیت الله مطهری. مرحوم سحابی می گوید شهید بهشتی بارها و بارها در شورای انقلاب به صراحت گفته بود که تفاوت ثروت در جمهوری اسلامی نباید از نسبت 3 به 1 فراتر رود. مرحوم سحابی می گوید اندیشه عدالت شهید بهشتی به قدری رادیکال بود که بنده با وجود گرایش به جریان آیت الله بهشتی و آیت الله خامنه ای در شورای انقلاب، به شهید بهشتی یادآور می شدم که در چین کمونیست هم تفاوت ثروت 1 به 8 است، شما چطور با اندیشه اسلامی می خواهید این آرزو را محقق کنید؟!

چرایی حرکت بخش هایی از حوزه های علمیه به سوی توجیه سرمایه داری
وی با بیان اینکه چرایی حرکت بخشی هایی از حوزه های علمیه شیعه به سوی توجیه نظام سرمایه داری و انباشت سرمایه یک مساله مهم جامعه شناسی است، افزود: به اعتقاد من امروز گفتمان تعدیل ثروت و اندیشه های شهید آیت الله صدر، شهید آیت الله بهشتی و رهبر معظم انقلاب اسلامی در متن قرار ندارد.

سوال مبنایی احمدی نژاد از اقتصاددانان
داوری با ذکر خاطره ای از جلسه دکتر احمدی نژاد با جمعی از اقتصاددان ها گفت: دکتر احمدی نژاد در ان جلسه از اساتید اقتصاد و کارشناسان مشهور این علم سوالی پرسید که گویای نگاه مهدوی و درک صحیح او از اندیشه عدالت بود. احمدی نژاد از صاحبنظران اقتصاد پرسید: مگر نه این است که اگر هر کتاب اقتصادی را که در دست بگیریم در فصل اول آن با این تعریف از اقتصاد روبرو می شویم که "اقتصاد علم تامین خواسته های نامحدود انسان توسط منابع محدود است؟" این تعریف از علم اقتصاد دو پیش فرض دارد. یک: خواسته های انسان نا محدود است. دو: منابع بشر محدود است. در این صورت تکلیف انسان انقلابی که زهد دارد و عالی ترین نمونه آن امیر مومنان (ع) است، با این تعریف چیست؟ امیرالمومنین (ع) کسی است که وقتی در صحرای تشنه عربستان چاه می کند و یکی از مهمترین منابع ثروت آن روز را با کار طاقت فرسا و جان کاه تولید می کند، بلافاصله آن را وقف مردم می کند و می گوید هیچ حقی در این ثروت برای من و فرزندانم نیست. امیرالمومنین (ع) انسانی است که در نقطه حداکثر کار و تلاش و حداقل نیاز قرار دارد. مگر شما در روایات شیعه نخوانده اید که پس از ظهور حضرت ولی عصر (عج) گنج های زمین که پیش از این مخفی بودند خود را به امام عرضه می کنند. و مگر نه این است که در این صورت محدودیت منابع که پیش فرض دوم تعریف سرمایه داری از اقتصاد است، از بین می رود؟ یعنی بر اساس نگاه مهدوی ما روبرو هستیم با منابع نامحدود و انسانی که خواسته های محدود دارد. وقتی این تعریف از اقتصاد مبنای عمل قرار بگیرد در آن صورت همه مناسبات و سازوکار های اقتصادی تغییر خواهد کرد از جمله سازوکار عرضه و تقاضا و بازار.»

مدیرمسئول ماهنامه بررسی های اقتصادی با اشاره به جایگاه عدالت در اندیشه دکتر علی شریعتی، گفت: اخیرا مجالی برای بنده پیش آمد تا مروری دوباره بر اندیشه های مرحوم دکتر شریعتی داشته باشم. متوجه شدم که همگرایی بسیار جالبی بین اندیشه های عدالتخواهانه این روشنفکر متعهد در مساله عدالت با آنچه از دکتر احمدی نژاد شنیده ایم وجود دارد. البته ممکن است این همگرایی تصادفی باشد.

در گفتمان تبلیغات مذهبی ما توازن صحیحی وجود ندارد
وی با بیان اینکه آن دسته از آیات قرآن کریم که بر تعدیل ثروت دلالت دارند، در گفتمان تبلیغات مذهبی ما جایی ندارند، خاطرنشان کرد: متاسفانه در گفتمان تبلیغات مذهبی ما توازن صحیحی وجود ندارد، بخشی از دین برجسته و بخشی از آن به حاشیه رفته است، مخصوصا مواردی که شریعت اسلامی در نقد انباشت ثروت سخن گفته و آن را مضر اعلام کرده است.

اصلاح سبک زندگی بدون اصلاح ساختار حقیقی در حد شعار باقی می ماند
داوری با اشاره به برجسته شدن مساله اصلاح سبک زندگی در فضای کشور، خاطرنشان کرد: مساله اصلاح سبک زندگی، بسیار حائز اهمیت و حیاتی است. جامعه ای که ادعای پرچمداری تغییر مناسبات ظالمانه حاکم بر جهان را دارد باید سبک زندگی اش را متناسب با روحیه انقلابی تنظیم کند. اما به نظر من تغییر سبک زندگی نیازمند اصلاح ساختار های حقیقی در جامعه است. امروز در جامعه ما ساختار حقیقی به مردم می آموزد که انباشت ثروت و سرمایه سالاری ارزش است و این در حالی است که اوایل انقلاب برخورداری از ثروت مایه خجالت بود و اگر کسی بنز داشت جرئت نداشت آن را از حیاط منزلش خارج کند و با واکنش منفی قاطبه مردم مواجه می شد. اگر ساختار حقیقی را اصلاح نکنیم، تغییر سبک زندگی در حد شعار باقی خواهد ماند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر نقش ساختارهای حاکمیتی در شکل دهی به نظام ارزشی جامعه، اظهار کرد: علت اینکه در سال های ابتدایی دهه اول انقلاب سرمایه سالاری به امری مذموم در جامعه تبدیل شده بود ناشی از این بود که ساختار حقیقی، خود را در این چارچوب می دید. شهید کلانتری می گوید روزی به نماز جمعه رفتم. یکی از نمازگذاران به من گفت آن آقا را می بینی؟ آقای عباسپور وزیر نیرو است. عجب مملکت خوبی است! شهید کلانتری می گوید من به او گفتم بنده هم که وزیر راه هستم! خب وقتی عناصر حاکمیت این چنین به مردم نزدیک می شوند و زهد پیشه می کنند، طبیعی است که تعدیل ثروت به گفتمان غالب تبدیل شود.

زندگی مدیران در نقاط مرتفع، نقطه سقوط جامعه
وی با نقل عبارتی از امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه، اظهار کرد: حضرت امیر (ع) می فرمایند مشکلات جامعه از آنجایی آغاز می شود که حاکمان زندگی در ارتفاع را برمی گزینند. این یک جمله بسیار مهم جامعه‌شناسی است. از نظر مولای متقیان نقطه سقوط ارزش ها و شکست جامعه اسلامی از جایی آغاز می شود که مدیران جامعه، زندگی در ارتفاع و به تعبیر امروز ما شمال شهر را بر حضور در میان مردم ترجیح دهند. شما اگر به خاطرات فردوست مراجعه کنید، می بینید که می گوید شاه با بسیاری از وزرا و از جمله خود من به زبان فرانسوی صحبت می کرد. این خیلی مهم است. کسی که فرانسوی صحبت می کند به زودی فرانسوی فکر و عمل خواهد کرد و همزبانی اش با توده های مردم از بین می رود. نتیجه اش همین می شود که شاه وقتی روزعاشورا با هلی کوپتر بر فراز جمعیت خروشان مردم انقلابی و مسلمان حاضر می شود، می گوید علت دشمنی این ها با من چیست؟ اصلا مردم را درک نمی کند. اسدالله علم هم ابراز تعجب می کند از اینکه دانشجویان کشور همه علیه رژیم پهلوی به پاخاسته اند. می گوید ما دانشگاه ایجاد کردیم، در شیراز جشن هنر برگزار کردیم پس چرا دانشجویان همه دشمن شاه هستند؟ این عاقبت سعدآباد نشینی است!

باید به صورت مکرر به سال 64 مراجعه کنیم
داوری با بیان اینکه مهمترین انحرافات از زمانی شروع شد که طبقه جدیدی از حاکمان اشرافی در دهه 60 پدیدار شدند، گفت:حادثه مک فارلین در سال 64 از جمله نقاط چرخش استراتژیک تاریخ سیاسی معاصر است. پیوندهایی که در آن حادثه بین بخش هایی از حاکمیت و آمریکایی ها بوجود آمد به زودی منشاء تحولات بزرگی شد. بنده معتقدم در جریان نقد دولت یازدهم ما نیازمند مراجعه مکرر به سال 64 هستیم.

در اقتصاد نفتی، فعالیت مدنی اثرگذار نیست
دکتر داوری در ادامه نشست به سوالات حاضران پاسخ داد.

وی در پاسخ به این سوال که نقطه شروع اصلاح ساختار حقیقی برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی چیست، اظهارکرد: واقعیت این است که در ایران، در خارج از حاکمیت هیچ کاری نمی توان کرد. اقتصاد سیاسی ایران متکی به نفت و منابع معدنی است و ثروت زیادی از درون مناسبت اجتماعی تولید نمی شود. اگر جامعه بتواند مستقل از دولت ثروت را تولید کند، خواهد توانست با فعالیت های مدنی ساختارهای حقیقی را اصلاح کند. اما وقتی غاطبه ثروت از منابع نفتی و معدنی نشات می گیرد که همه در اختیار دولت است، فعالیت مدنی اگر نگوییم ممکن نیست، لااقل اثر بخش نخواهد بود. امروز حتی کار به جایی رسیده است که تجارت خارجی کشور هم در اختیار دولت است.

مخالفت احمدی نژاد با بازگشت به حاکمیت
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جریان عدالتخواه برای اصلاح امور حتما باید در درون حاکمیت حضور داشته باشد، اظهارکرد: این اعتقاد شخصی بنده است، چرا که از نظر من همه ابزار ها در درون حاکمیت وجود دارد. وقتی یک جریان در خارج از حاکمیتی قرار دارد که مبتنی بر اقتصاد است، حتی اگر تریبون و حق اظهار نظر هم در اختیارش باشد باز هم کاری فراتر از حرکات گفتمانی از او ساخته نیست. تاثیرات ملی و جهانی امام خمینی (ره) زمانی به صورت ناگهانی فزونی یافت که ابزار های لازم را در اختیار گرفتند. این نظر شخصی من است هر چند دکتر احمدی نژاد به خاطر تلخی های 8 سال گذشته دیدگاه دیگری دارد.

وی با اشاره به حذف اظهارنامه مالیاتی صارکنندگان توسط دولت یازدهم با فشار اتاق بازرگانی و محمد نهاوندیان و به حداقل رسیدن پیش پرداخت ال سی ها اظهار کرد: احمدی نژاد برای حمایت از صادرکنندگان مالیات بر درآمدهایشان را صفر کرد اما از آن ها خواست حتما اظهارنامه مالیاتی را پر کنند تا درآمدها شفاف باشد اما این مساله به صورت بی سر و صدا توسط دولت یازدهم حذف شده است. برای همین است که اتاق بازرگانی دیگر نیازی به شورای گفت و گوی بخش خصوص ندارد و جلسات آن تشکیل نمی شود.

داستان جالب برخورد احمدی نژاد با قانون بهبود فضای کسب و کار / سوالی که جوابش را نهاوندیان می داند!
وی با اشاره به تصویب قانون بهبود فضای کسب و کار توسط مجلس نهم که 4 وزیر دولت را مکلف به حضور در شورای گفت و گو می کرد، اظهار کرد: بر اساس مصوبه مجلس 4 وزیر اقتصادی مکلف به حضور در جلسات شورای گفت و گو می شدند و مصوبات این شورا نیز لازم الاجرا بود. با این مصوبه مجلس همه مطالبات اتاق بازرگانی بر دولت تحمیل می شد اما دکتر احمدی نژاد در برابر این مصوبه ایستاد و اجازه تشکیل آن را نداد. دکتر احمدی نژاد به هیچ یک از وزرایش اجازه نداد در این شورا حاضر شوند و در نتیجه پرونده قضایی برای این 4 وزیر تشکیل شد. اما سوال مهم اینجاست که چرا باوجود سپری شدن 9 ماه از روی کار آمدن دولت یازدهم، هنوز هم این شورا تشکیل نشده است؟ پاسخ این سوال را باید از آقای نهاوندیان بپرسیم. اساسا اتاق بازرگانی با حضور آقای نهاوندیان در دفتر رئیس جمهور دیگر نیازی به شورای گفت و گو ندارد. وقتی دولت به مثابه کمیته اجرایی اتاق بازرگانی عمل می کند چه نیازی است به شورای گفت و گو؟!

داوری با بیان اینکه چشم دوختن به فعالیت مدنی در اقتصاد نفتی را یک نگاه اتوپایی محض می دانم، اظهار کرد: حتی اگر جریانی بخواهد فعالیت مدنی کند، حداقلش این است که تریبون داشته باشد و بتواند حرفش را به گوش مردم برساند. آیا چنین چیزی وجود دارد؟ در چنین شرایطی عناصر انقلابی و عدالتخواه به مرور تبدیل به مشتی انسان غرغرو می شوند که خاصیتی جز نق زدن ندارند.

نگاه سرمایه داری در کشور ترک برداشته است
وی با یادآوری سخنان اخیر حسام الدین آشنا مبنی بر مین گذاری زیر پای روحانی توسط احمدی نژاد، اظهار کرد: ادبیات آقای آشنا قابل درک است اما جدای از آن، این سخن حاوی یک اعتراف مهم است. و آن اینکه دولت یازدهم تا حدود بسیار زیادی ناگزیر از حرکت در مسیری است که توسط دولت های نهم و دهم ریل گذاری شده است؛ ریل گذاری هایی که با فعالیت مدنی صرف قابلیت تحقق نداشت.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا در 8 سال گذشته اصلاح ساختارهای حقیقی محقق نشده است، گفت: ساختارسازی در انقلاب فرانسه حدود 70 سال به طول انجامید و این درحالی است که بسیاری از ساختارها و مناسبات کنونی جامعه ایرانی بعضا حتی 4،5 قرن عقبه دارند. کمترین کار جریان عدالتخواه در دوران حضورش در حاکمیت این بود که توانست بر ساختار سرمایه سالار و ارزش های نظام سرمایه داری در ایران ترک هایی ایجاد کند. آقای روحانی همان آقای هاشمی رفسنجانی است اما نمی تواند مثل او عمل کند. بسیاری از شما دوران سازندگی را ندیده اید و تفاوت عملکرد روحانی و هاشمی رفسنجانی را طبیعتا به طور کامل متوجه نمی شوید و این نتیجه ریل گذاری های احمدی نژاد است.