مسئله بر سر کاربردهای محدودی است که این ماده ی تقریبا آزمایشگاهی را به یک چاقوی دو لبه تبدیل کرده است. چاقویی که هم می توان از آن استفاده ی صحیح و انسانی داشت و هم استفاده ی ناصحیح و جنایتکارانه. امریکا جزو کشورهایی بوده است که هم استفاده ی صحیح از پلوتونیوم داشته است (تولید برق مخصوصا در سفینه های فضایی) و هم استفاده ی ناصحیح (ساخت بمبی که هزاران نفر را در هیروشیما قتل عام کرد)

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ پلوتونیوم را نمی توان به عنوان یک ماده ی طبیعی معدنی به راحتی در طبیعت پیدا کرد. شاید مقدار بسیار کمی پلوتونیوم در معادن اورانیوم یافت شود که آن هم ناشی از واکنشهای هسته ای است که بطور طبیعی صورت گرفته است. بنابراین می توان پلوتونیوم را عنصر ساخت بشر دانست. ایران در زمان تحریم‌های همه جانبه ی غرب که تحریم علمی نیز جزئی از آن به حساب می آمد توانست با اتکاء به توانایی های خود، به دانش تولید پلوتونیوم دست یابد.

این مسئله حساسیت های زیادی را به دنبال داشته و جزو بهانه ها و دستاویزهای امریکا و آژانس بین المللی انرژی هسته ای برای ابراز نگرانی ها نسبت به استفاده ی ایران از انرژی اتمی بوده است. نگرانی هایی که هیچگاه دلیل قابل قبولی برای آنها ارائه نشد!

اما چرا تولید پلوتونیوم در ایران تا بدین حد حساسیت زا بوده است؟

مسئله بر سر کاربردهای محدودی است که این ماده ی تقریبا آزمایشگاهی را به یک چاقوی دو لبه تبدیل کرده است. چاقویی که هم می توان از آن استفاده ی صحیح و انسانی داشت و هم استفاده ی ناصحیح و جنایتکارانه در نیروگاههای اتمی در اثر جذب نوترون توسط اورانیوم 238، پلوتونیوم تولید میشود که دارای 15 ایزوتوپ است.

ایزوتوپ 238 در اثر شکافت، گرمای زیادی تولید میکند. این گرما در ژنراتورهای گرمایی رادیوایزوتوپ میتواند تولید الکتریسیته کند. امریکا خود جزو استفاده کنندگان از این ماده است به طوریکه در 24 سفینه فضایی آمریکا نظیر ویجر و کاسینی از این ژنراتورها که ممکن است 40 سال قابلیت تولید الکتریسیته داشته باشند استفاده شده است.
ایزوتوپ 239 بیشترین درصد پلوتونیوم تولید شده در نیروگاهها را بخود اختصاص داده است. پلوتونیومی که حاوی حداقل 93 درصد ایزوتوپ 239 باشد پلوتونیوم رده نظامی نامیده میشود و در ساخت بمب اتم کاربرد دارد. این دقیقا همان لبه ی دوم چاقو است که امریکا با اصرار فراوان مدعی است ایران قصد استفاده از آن را دارد! زیرا حتی با برخورداری از سطح فناوری پایین در ساخت بمب اتمی میتوان با 3 تا 6 کیلوگرم پلوتونیوم رده نظامی، بمب اتمی با قدرت 1 تا 20 کیلوتون تولید کرد. با سطح بالایی از فناوری میتوان با 1 تا 3 کیلو گرم نیز، بمبی با قدرت مشابه تولید کرد.
امریکا کشوری است که به خوبی از خطر بمب اتمی با کلاهک پلوتونیوم آگاه است زیرا فاجعه ای که در هیروشیما به بار آورد با استفاده از این ماده بود. اما آیا سابقه ی شرارت بار یک کشور که پای ثابت اکثر کشتارها و جنایت های دهشتناک سالهای پیش بوده است لزوما ارتباطی با کشوری دارد که قرن هاست آغاز کننده ی هیچ جنگی نبوده است؟
ایران در سال 92 و در چارچوب توافق ژنو متعهد شد تاسیسات قادر به بازفرآوری احداث نکند. ایران بدون بازفرآوری قادر به استخراج پلوتونیوم از سوخت مصرف‌شده نخواهد بود. منبع
حدود یک ماه پیش جان کری، وزیر امور خارجه ی امریکا، در گفتگو با برنامه ی تلویزیونی meet the press و در پاسخ به این سوال که چگونه می توان به ایران اعتماد کرد گفت: ”اعتماد به ایران بی معناست و ما بنا نداریم به این کشور اعتماد کنیم." وی با بیان اینکه توافق باید بر اساس شفافیت باشد افزود: ”مسئله کلیدی این است که آنچه انجام داده‌ایم، این بوده که چهار مسیر رسیدن ایران به بمب را مسدود کرده‌ایم. در تأسیسات نطنز، در تأسیسات پلوتونیوم اراک، در تأسیسات زیرزمینی فردو و همین‌طور برنامه مخفی را. این چیزی نیست که ما فکر کنیم، بلکه دانش به ما می‌گوید که ما می‌توانیم بفهمیم که ایران چه می‌کند و آن مسیرها را ببندیم. این چیزی است که جهان را امن‌تر می‌کند."
اینکه امریکا با قاطعیت عنوان می کند حذف تولید پلوتونیوم از برنامه ی ایران مسیر رسیدن به بمب اتمی را مسدود کرده و جهان را امن تر می کند حکایت از نگاه کاریکاتوری امریکا به قضیه است: بولد کردن استفاده ی نامناسب از پلوتونیوم و بی اهمیت نشان دادن استفاده ی حقیقی و مناسب از این ماده!
اما برخورد ایران با این مسئله چگونه بود؟
مسئولین دولت یازدهم دو راه در پیش رو داشتند: 1- با قاطعیت از حسن نیت خود در بازفراوری اورانیوم و تولید پلوتونیوم سخن بگویند و مستندات امریکا برای ادعای تمایل ایران به ساخت بمب اتم را مطالبه کنند، 2- صورت مسئله را پاک کنند و با حذف تولید پلوتونیوم حداقل برای 15 سال، اعتماد امریکایی که قصد اعتماد کردن را ندارد جلب کنند. دولت راه دوم را انتخاب کرد.
آقای ظریف در نیمه ی فروردین سال جاری و در گفتگو با برنامه ی نگاه یک اعلام کرد: ”... پروتکل الحاقی دائمی است، محدودیت غنی سازی ما 10 ساله است [حتی] بعضی اقدامات را ما برای 15 سال قبول کردیم بدین جهت که اعتمادسازی کنیم زیرا برای ما ضرری ایجاد نمی کند. ما که می دانیم نمی خواهیم بمب بسازیم و رهبری فرمودند که نباید دنبال بمب برویم... . ما از تمام حقوق هسته ای همین امروز نیز برخورداریم محدودیت هایی را برای مدتی پذیرفته ایم مثلا ما احتمالا قصد نداریم که در حوزه بازفرآوری پلوتونیم هیچ وقت وارد شویم زیرا پلوتونیم مصرفی ندارد که برای ما مفید باشد."
متاسفانه تفسیر این اظهارات در اذهان عمومی به هیچ عنوان نتیجه ی جالبی برای ایران نداشت زیرا این پرسش را در افکار عمومی مطرح می کرد که اگر ایران خود به عدم حرکت به سمت ساخت بمب اتم معتقد است و به خود اطمینان دارد، پس چرا از دانشی دست برداشت که جنبه ی صلح آمیز نیز داشت؟!(+)

"Our President, analytical news site"