رئیس دولت های نهم و دهم: "هر اندیشه و مکتبی برای اثر گذاری و ماندگاری باید چند نکته داشته باشد. اول اینکه باید از حقیقت بهره داشته باشد. کسی از حقیقت بهره ای ندارد ماندگار نیست. دوم اینکه قابلیت این را داشته باشد که بتواند در زندگی مردم اثر بگذارد و فایده داشته باشد. سوم اینکه این اندیشه و مکتب توسط یک ملت فرهیخته و فرهنگی انتخاب شود و پای آن سرمایه گذاری شود. چهارم اینکه بتواند در قالب زیبایی های هنر عرضه شود. هنر مایه ماندگاری یک اندیشه است. من معتقدم ملت بزرگ ایران، ملت تمدن ساز و فرهیخته ایران با آگاهی ارزش های انسانی و الهی را انتخاب و باور کرد."

اصحاب فرهنگ و هنر عصر یکشنبه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۵ با دکتر محمود احمدی نژاد دیدار کردند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ متن سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در این دیدار به شرح ذیل می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

اصحاب فرهنگ و هنر، هنرمندان، شعرا، نویسندگان و موسیقی دان ها خیلی خوش آمدید. خدا را شکر می کنم که توفیق این دیدار را عنایت فرمود. با رعایت نکاتی، چند ملاحظه را خدمت شما عرض می نمایم.

ملاحظه اول اینکه من وقتی به مسائل نگاه می کنم، همیشه خوبی ها را غلبه بر بدی ها می بینم. نکته دوم هم اینکه به دلایلی که هم شما می دانید هم من، نمی خواهم در مسائل روز کشور وارد شوم. حال با این دو ملاحظه چندین نکته را خدمتتان عرض می کنم. البته اگر من بخواهم از هنر، ادبیات و فرهنگ در حضور شما صحبت کنم همان زیره به کرمان بردن است. اما بالاخره می شود در محضر اساتید درس پس داد. البته این را هم بگویم برخی از هنرمندان صنایع دستی هم در جمع ما حضور دارند.

اول: بزرگترین و بالاترین نماد بیرونی ما زندگی اجتماعی است. یعنی ما پدیده اجتماعی هستیم. انسان بدون زندگی جمعی بدون معناست. تصور کنید یک انسان در جنگل های آمازون، چه تصویری از او به عنوان انسان داریم؟ تمام ویژگی های انسانی در تعاملات و روابط اجتماعی فرصت شکوفایی و بروز و ظهور دارد. هر چیزی که راجع به انسان می گویید در پرتو روابط جمعی شکوفا می شود. همه ما هم نیازمندیم که زندگی جمعی داشته باشیم. حتی کسانی که ضد بشرند مدعی هستند که می خواهند سعادت و کمال بیاورند. حتی آنهایی که می کشند. این کمال جویی برای دشمنان بشریت هم وجود دارد.

برای اینکه ما یک زندگی جمعی موفق داشته باشیم نیازمند سه هنریم. اولین هنر، هنر مدارا و تحمل است. اگر ما با یکدیگر کار نکنیم و هم را تحمل نکنیم امکان دارد جامعه شکل بگیرد؟ جامعه بر اساس تنازل شکل نمی گیرد بلکه بر اساس تعامل شکل می گیرد. حال می شود بر روی نقاط ضعف و اختلافات تکیه کرد؟ دیگر اجتماعی شکل نمی گیرد. آنجایی که تعامل شکل می گیرد، اجتماع صورت گرفته است. تکیه بر نقاط قوت همدیگر باعث پیروزی می شود. البته این مسئله نیازمند ایثار و فداکاری است. خیلی وقت ها باید از خود و دیگران گذشت.

هنر دوم، هنر مهرورزی و عشق ورزیدن است. اگر دوست داشتن را از انسان بگیریم چه می ماند؟ اصلا شاید تنها فرق انسان با سایر موجودات همین است. شاید حتی انسان بدتر از آنها هم بشود. یک گرگ ده پانزده گوسفند را پاره می کند اما آدم داریم ۲۵۰ نفر را یکجا می کشد باز سیر نمی شود. دوست داشتن انسان ها یک معیار است. اصلا اگر قرار است گل انسانی در وجود یک انسان شکوفا شود، رمز و رازش دوست داشتن انسان هاست. از خودمان می پرسیم ما چقدر انسان شدیم؟ باید گفت همان قدر که دیگران را دوست دارید.

هنر سوم، هنر آرمان خواهی و امید آفرینی است. حرکت و تلاش جز با امید اتفاق نمی افتد. امید به ساختن آینده زیبا و بهتر برای همه و برای جامعه. چرا سختی ها را به امید آینده بهتر تحمل می کنید؟ اما خود امید، زاییده آرمان خواهی انسان است. انسان بدون امید مرده است. انسانی که آرمان ندارد، سرگشته و حیران است. قدر هر کسی را می توان از آرمان و خواست او مطالبه و اندازه گیری کرد. می خواهید ببینید کیست، چه می خواهد و دنبال چیست؟ آرمان های عظیم عدالت طلبی، توحید، کمال بشری، سعادت، صلح، امنیت، رفاه، کرامت بشر، یک افق را پیش روی انسان باز می کند که انتها ندارد.

من می خواهم از شما سوال کنم، آیا انسان ها بدون داشتن این سه هنر فرصتی برای شکوفایی و بالنده شدن در اختیارشان هست؟ چیز دیگری نمی ماند. انسان کامل کسی است که همیشه فقط زیبایی می بیند و تحمل، تعامل و مدارا را در بالاترین سطح خود به نمایش می گذارد. بالاترین سطح هم برای انسان کامل است. هر چه انسان ها بزرگتر می شوند، تحمل و از خودگذشتی اش بیشتر می شود. انسان کامل همه وجودش عشق، محبت و مهرورزی به انسان هاست. عاشق ترین انسان ها به انسان ها، انسان کامل است. او قله آرمان خواهی و کمال جویی است. خود راه رسیدن و انگیزه آن است.

دوم: خداوند متعال همه عالم و به خصوص انسان را در اوج زیبایی و هنرمندی خلق کرده است. هر کجا را دست کاری کنیم یک قسمت دیگر به هم می خورد. اصلا این عالم مظهر هنرمندی، جلوه، جلال و جمال خداست. خدا خواسته است که انسان ها با هم بر اساس فطرت انسانی شان بر اساس زیبایی ها و به صورت هنرمندانه تعامل کنند.

سوم: هر اندیشه و مکتبی برای اثر گذاری و ماندگاری باید چند نکته داشته باشد. اول اینکه باید از حقیقت بهره داشته باشد. کسی از حقیقت بهره ای ندارد ماندگار نیست. دوم اینکه قابلیت این را داشته باشد که بتواند در زندگی مردم اثر بگذارد و فایده داشته باشد. سوم اینکه این اندیشه و مکتب توسط یک ملت فرهیخته و فرهنگی انتخاب شود و پای آن سرمایه گذاری شود. چهارم اینکه بتواند در قالب زیبایی های هنر عرضه شود. هنر مایه ماندگاری یک اندیشه است. من معتقدم ملت بزرگ ایران، ملت تمدن ساز و فرهیخته ایران با آگاهی ارزش های انسانی و الهی را انتخاب و باور کرد.

اینکه برخی می گویند ملت با شمشیر و زور یک باور را پذیرفت بزرگترین توهین به ملت ماست. اصلا امکان ندارد ملت ایران چیزی را با شمشیر بپذیرد. زمانی که مغول آمد ملت ایران امکانات نداشت که دفاع کند اما باورهای آنان را نپذیرفت و آنان را مثل خود کرد. یعنی بعد از مدتی مغولان ایرانی شدند! ملت ایران آگاهانه ارزش های الهی را انتخاب کرده است، پای آن ایستاده و هزاران سال پای آن سرمایه گذاری کرده است. تاریخ ایران را نگاه کنید. اصلا وجه قالب ملت ایران در طول تاریخ، وجه فرهنگی و هنری است. در هرکجای دنیا اسم برخی کشورها با استعمار، زورگویی و… ترکیب شده اما به محض اینکه اسم ایران می آید، فرهنگ، اندیشه و هنر به یاد انسان ها می آید. من دیدم کشورهایی را که خودشان گفتند یک ایرانی به اینجا آمده و فرهنگ ملت ما را به طور کامل متحول کرده است. در آمریکای لاتین کشورهایی که شاید اسمشان را ندانید، تا می گفتیم ایرانی، سریع از خاطرات فرهنگی و آثار هنری ایران سخن می گفتند.

ملت ایران انتخاب کرد. پای آن هنوز هم ایستاده است. نسل به نسل هم این را تحویل داده و الان هم به کل بشریت هدیه می کند. باید با افتخار عرض کنم که هنرمندان این مرز و بوم، همیشه در صف ابتدایی پیشگام بوده اند. بله ضعف ها هم هست اما خیلی کارهای بزرگی شده و دارد می شود. البته این خوب است که ما همیشه از کار خود و وضع موجود ناراضی باشیم. این رمز کمال است. انسان به وضع موجود رضایت دهد که عقب گرد است. نمی خواهم بگویم وضع خوب است اما خوب است در اوج هم که هستیم باز بگوییم که آخرش را می خواهیم. این ویژگی ملت ایران است. همیشه آخرش را خواسته اند. اما هنرمندان و اهالی ادب ما خیلی کارهای قشنگی کردند. چرا دست کم می گیرید؟ هر جای دنیا می رود استقبال می شود. برای اینکه مایه مهر و فداکاری و آرمان خواهی دارد. در آن عشق است. من تکنیک را بحث نمی کنم. ممکن است برخی در تکنیک از ما جلوتر باشند اما چیزی که ما را می گیرد تکنیک نیست! عشق است.

هنرمندان ما حقیقت انسانی را بازآفرینی می کنند و مقابل چشم انسان ها قرار می دهند. هنرمندان ما با بازآفرینی هنر جاری آفرینش، دائما انسان ها را به خودشان و هنر متعالی شان یادآوری می کنند که افق های روشن آرمان را ترسیم می کنند. آنها در واقع انسان ها را به فلسفه خلقت و فلسفه وجودی خودشان یادآوری می کنند. هنرمند با تکیه بر نقاط قوت و مشترک، ظرفیت و هنر تحمل و مدارا را در جامعه بالا می برد. با زدودن غبارهای عصبیت، خودخواهی ها و خود برتربینی ها از آینه فطرت انسان ها، حقیقت را به نمایش می گذارد. اما هر تلاش هنری به میزانی که یادآور محبت، عشق، آرمان و تعامل باشد ماندگار است. به میزانی که خالق اثر عاشق مردم است اثرگذار است. خدا را شکر می کنم که جامعه فرهنگی و هنری ما سرشار از محبت و آرمان انسانیت است. مقایسه می کنیم. البته مطلق مقایسه نمی کنیم. جاهای دیگر را می بینیم، اینجا را هم می بینیم. به امید روزی هستیم که همه این تعلقات که بین انسان ها فاصله انداخته اعم از رنگ، نژاد، قبیله، عناوین و جایگاه ها کنار رود و انسان ها با انسانیت خودشان با هم تعامل کنند. آن روز، روز خیلی زیبایی است. تازه اول عشق است.

برای همه آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم خدای متعال در این شب ها بهترین سرنوشت را برای همه رقم بزند. بگذارید برای همه بیماران از جمله آقای محب اهری عزیز دعا کنیم.

خدایا!
همه بیماران را شفا بده.
ملت ایران را در اوج قله عزت و افتخار بنشان.
همه ملت ها را به اوج افتخار و آزادی برسان.
همه ما را با هم با عشق و محبت پیوند بده.
هنرمندان و اهل ادب کشور ما را همچنان موفق و پیروز بدار.
عزیز و سربلند باشید.(+)

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/xaSyj