بالاخره، ساعت دو و هشت دقیقه بامداد شنبه چهارم تیرماه 84، فارس پیروزی احمدی نژاد را قطعی اعلام کرد. صبح، هر کس در تلویزیون بطور زنده نمودار ستونی داخل ستاد انتخابات کشور را می توانست ببیند.

 

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ سوم تیر ماه 84، برخلاف انتظارات و حجم وسیع تبلیغات، نام محمود احمدی نژاد از صندوق در آمد. احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران و با سابقه ی استانداری اردبیل پا به صحنه انتخابات گذاشته بود. او توانسته بود در دور اول کروبی، معین و قالیباف را شکست دهد و در دور دوم، با رقیب قدر قدرتی به نام اکبر هاشمی رفسنجانی روبرو شود. به راستی چه شد که احمدی نژاد گمنام، پیروز انتخابات سوم تیر شد؟
محمود احمدی نژاد در اردیبهشت 82 با پیروزی ائتلاف آباد گران به رهبری عباس چمران، در شورای شهر دوم، بر مسند شهرداری تهران تکیه زد. کار های احمدی نژاد در شهرداری، او را قهرمان پا برهنگان و مستضعفین ساخته بود. او با همه ی مدیران دوره قبلش فرق می کرد و به تهران، رسیده بود. این موضوع حتی مورد اذعان آیت الله صافی نیز بود. وی درحالی به انتخابات پا گذاشت که جوانان اصولگرا روبروی شیخوخیت ایستاده بودند و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی، نتوانست اصولگرایان را به اجماع برساند. او حتی از جمعیت ایثارگران که عضو شورای مرکزی اش بود، حمایت نمی شد. او فقط از جانب آبادگران و جاد (جامعه اسلامی دانشجویان) حمایت می شد. بوق تبلیغاتی قوی در اختیار نداشت. او با شعار ما می توانیم و احیای شعار های انقلاب، ساده زیستی و عدالت خواهی و فساد ستیزی توانست 5 میلیون و 700 هزار رای را در مرحله اول جمع کند و در مرحله دوم، 18 میلیون. زرق و برق تبلیغات قالیباف را نداشت. بوق تبلیغاتی هاشمی را نداشت. وعده 50هزار تومان کروبی را نداشت. تبلیغات بسیار معین در مورد حقوق بشر و آزادی زنان را نداشت. اینجاست که باید سوال اول را تکرار کنیم؛ به راستی چه شد که احمدی نژاد گمنام،پیروز انتخابات سوم تیر شد؟

از دوم تا بیست و نهم
در فروردین ماه،کارزار انتخابات جدی شد. قالیباف اولین نفری بود که کاندیداتوری اش معلوم شد. وی در دوم عید با حضور دربرنامه صندلی داغ و ذکر خاطره شهادت برادرش، احساسات مردم را برانگیخت. کاهش تصادفات در عید، محبوبیت او را بالاتر برد و او با خیال راحت، در 14 فروردین از نیروی انتظامی بیرون زد. هشت روز بعد، او رسما اعلام کاندیداتوری کرد.

ساعتی بعد از کنفرانس قالیباف، رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در اولین گفتگوی خود در سال جدید، به همه کاندیداهای اصولگرا حمله کرد. او فقط ولایتی را بی بهره از حملات گذاشت. او قالیباف را مقصر حادثه بازی ایران ژاپن معرفی کرد. وی از لاریجانی به عنوان مسئول غوغاسالاری های پیشین، احمدی نژاد به عنوان مسئول گرانی میوه در تهران و احمد توکلی برای مقصر رانت خواری روزنامه فردا نام برد و حملات تندی متوجه اصولگرایان کرد.
فروردین ماه،سفر های تبلیغاتی آغاز شد. علی اردشیر لاریجانی در تبریز، ترک ها را عامل وحدت خواند و در فارس، شیراز را پایتخت فرهنگی. معین به همراه رضا خاتمی و همسرانشان با وعده حقوق بشر، آزادی بانوان و توجه به اهل تسنن به این سو و آن سو می رفت. اما اظهار نظر حجاریان، اصلاح طلبان رادیکال و سنتی را به خود آورد: مشکل اصلاح‌طلبان، پایگاه اجتماعی است نه شورای نگهبان.
دستگیری مدیرعامل شرکت دخانیات و ماآرامی های خوزستان، ماجراهایی بود که جناحین از آن می خواستند به نفع خود بهره برداری کنند. اصولگرایان اعتقاد داشتند این پول ها اختلاس شده برای تبلیغات اصلاح طلبان است و جناح مقابل، آنرا دستگیری سیاسی می دانستند. در مورد قضیه خوزستان، هر دو طرف تقصیر راگردن یکدیگر می انداختند. این اتفاقات،دو ماه پیش از انتخابات،فضا را تحت تاثیر قرار داد.
در همان بحبوحه،رییس جمهور سازندگی هم با پشتیبانی مدیران دولتی اصلاحات و سابق سازندگی و احزاب کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه و رسانه های قوی، به انتخابات جمهور نهم پا نهاد و سرانجام در دو روز مانده به آغاز اردیبهشت، مهدی کروبی در مصاحبه با بهروز افخمی وعده پنجاه هزار تومانی معروفش را داد و خود را برای حضور در انتخابات آماده کرد.

شلیک طپانچه ماراتن
این دوره،بیشترین تعداد ثبت نام را داشت:1014نفر. از افراد معروفی که کاندید شده بودند،صلاحیت مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده رد شد.طیف وسیعی از اصلاح طلبان مجلس با فشار به حداد عادل از او خواستند نامه ی به رهبر انقلاب بنویسد و بخواهد ایشان صلاحیت معین و مهر علیزاده را تایید کنند و از اختیارت فراقانونی خود استفاده کنند. نامه های رئیس جمهور وقت به رهبر انقلاب باعث شد تا بالاخره صلاحیت این دو تن تایید شود.اصلاح طلبان توانستند از موضوع بهره برداری بکنند ولی نه آنقدر که انتخابات را ببرند.
توکلی به نفع قالیباف کنار رفت.ولایتی نیز به نفع هاشمی کنار رفت.در یک هفته پیش از انتخابات،محسن رضایی که با شعار دولت عشق به صحنه آمده بود،از کارزار کنار رفت.وی علت کناره گیری خود را جلوگیری در پراکندگی آرا عنوان کرد.
قالیباف با صدایی ضبط شده از پیش به خانه ها زنگ می زد و رای می خواست.زمین از تبلیغات گلاسه مصطفی معین فرش بود.روزنامه هایی چون شرق،مدام تبلیغ هاشمی را می کردند. نگارنده این سه مورد را خیلی خوب از کودکی بخاطر دارد کروبی وعده 50000تومان برای هر ایرانی 18 سال می داد.مهر علی زاده تبلیغاتش را بر روی استان های آذری زبان متمرکز کرده بود.ولی احمدی نژاد تبلیغاتی اینگونه نداشت.بیشتر تبلیغاتش یک رنگ و ساده بود.شعارش ما می توانیم و گفتمانش گفتمان انقلاب بود.تبلیغاتش حتی روی برگه کاغذ ساندویچ با ماژیک نوشته می شد.زرق و برق خاصی نداشت. عدالت خواهی و فساد ستیزی را در گفتارش می دیدی.دولت را می خواست به مردم بازگرداند.اقتدار نظام را در کاخ نشینی و حیف و میل بیت المال نمی دید.خودش در این مورد در هشت بهشت تهران گفت: «این اتفاق آن قدر عزیز است، آن قدر ارزشمند است،آن قدر برکت دارد،که می ارزد هزاران احمدی نژاد نام و نوع، فدای تحقق این بشوند.» او این گونه توانست دل مردم علی الخصوص مستضعفین را ببرد و رای استان های مرکزی را بدست آورد.
«دولت اسلامی معتقد است که تنها راه نجات بشر،تمسک به اسلام و قوانین اسلام است.در نظر دولت اسلامی،بیت المال یکی از مهمترین امانت هایی است که مردم در اختیار او قرار داده اند.با بیت المال بازی نمی کنه.»این طور بود که او توانست طبقه کم در آمد شهری جامعه و مذهبیون خسته از دوران فرهنگی وقت را به طرف خودش جلب کند..در واریانس شهرهای کوچک،کروبی اول بود و احمدی نژاد چهارم.در واریانس شهر های متوسط نیز باز کروبی اول بوده است.ولی این بار احمدی نژاد سوم.در شهرستان های اکثریت روستایی هاشمی،معین،قالیباف بیشتر رای را آورده اند.کروبی نیز اکثریت روستایی اش کمی بهتر از شهری بوده.این در حالی است که احمدی نژاد در شهرستان های اکثریت شهری بیشترین رای را آورده است.تبلیغات ساده احمدی نژاد،در میان آن همه تبلیغات گلاسه و رنگی و ... خودنمایی می کرد.خیلی از طرفدارانش به علت نداشتن ریخت و پاش به او رای دادند.
اینگونه بود که کم کم،جمعه سرنوشت ساز 27 خرداد رسید.جمعه ای که....

ظهر روز شنبه
طبیعی بود که اصلاح طلبان،چه رادیکال هایی که از معین حمایت می کردند و چه مجمع روحانیون مبارز که حامی کروبی بود،انتظار شکست را نداشتند.اختلاف ها زیاد نبود.اختلاف احمدی نژاد با کروبی حدود600هزار رای بود.فضا به طوری بود که تا نامزد پنجم معین امکان حضور در مرحله دوم را داشتند.کشور حتی به مناطقی بین کاندیداها تقسیم شد:1-شمال غرب:مهرعلی زاده2-غرب و جنوب:کروبی3-استان های مرکزی به علاوه خراسان جنوبی:احمدی نژاد4-شرق:روی هم رفته هاشمی.استان های ناحیه خزر به علت مغشوش بودن آرا حتی بین شهرهای همجوار،در این تقسیم بندی حساب نمی شوند.مثلا:رشت کروبی اول،رودسر قالیباف اول کروبی چهارم.آستارا معین اول کروبی چهارم.انزلی هاشمی اول معین چهارم.
کروبی در استان هایی که رای اول را آورده غرب و جنوب نیمی از کل آرا را آورده.احمدی نژاد در 8استان مرکزی نیز همین طور.این در حالی است که رای هاشمی در سراسر کشور یک نواخت است.
معین و کروبی به نتیجه اعتراض کردند.آنها به حرف های جلایی پور و تاج زاده اطمینان کرده بودند و خود را پیروز می دیدند.اما اشکال آنان این بود که شعار های انقلاب را فراموش شده می دیدند.شکاف طبقاتی را را نمی دیدند.طیف وسیع مذهبیون را نمی دیدند.ساختار شکنی در ساختار نظام،محبوبیت آنان را تضعیف کرده بود. عقب نشینی دولت اصلاحات در برابر استکبار جهانی،غرور ملی مردمی که هشت سال جنگیده بودند را خدشه دار کرده بود.یک کلام،مطالبات مردم را اشتباهی می فهمیدند.
در پنج پیام،معین رای و سخن عوض کرد.در ابتدا او اعلام کرد در مرحله دوم شرکت نخواهد کرد؛به ناگهان حمایت جدی از هاشمی را خواستار شد.افرادی چون تاج زاده،مزروعی،کولایی،آرمین،سحابی،رهامی،شکوری راد و دیگر تجدید نظر طلبان در کل کشور جلسات حمایت از هاشمی برگزار کردند.کسانی که شعار«آزادی اندیشه،با هاشمی نمی شه» علم حمایت از سردار سازندگی را از دیگران ربودند و اتهاماتی دروغین به احمدی نژاد نسبت دادند.
چند روز پیش از سوم تیر،عباس عبدی در نامه ای به محمد عطریان فر می نویسد:تنها راه شکست احمدی نژاد و تضعیف محبوبیت او،تخریب اوست.توهین هایی عجیب در لطیفه هایی وقیح متوجه احمدی نژاد شد.می گفتند:اسم سمند را می گذارد ذوالجناح.خیابان ها را دیوار می کشد.ورزش بانوان را تعطیل می کند.موهای جوانان را از ته می تراشد .هیولایی که خود اصلاح طلبان ساخته و از آن می ترسیدند،با یک جمله،تمام اینان را نقش بر آب کرد.احمدی نژاد در گفتگوی ویژه خبری گفت:واقعا مشکل اساسی مردم ما،شکل موی بچه های ماست؟بچه ها دوست دارن موشو نو هرجور بزنن.به من و تو چه ربطی داره.؟من و تو باید به اقتصاد مملکت برسیم.به مسئله اساسی کشور برسیم.

پایین شهر در برابر بالای شهر
در یک سو تابلویی بود به نام احمدی نژاد.شعارهایی در آستین داشت همچون عدالت خواهی،پاکدستی،ساده زیستی و فساد ستیزی در برابر تابلویی به نام هاشمی رفسنجانی،فردی نماد اشرافی گری و کج روی پس از انقلاب،رانت خواری،باند بازی،انحصار طلبی و تجمل گرایی معرفی شده بود.آن هم از سوی همین حامیان دور دوم.علی الخصوص که در دوره اصلاحات و در پیش از انتخابات مجلس ششم هجمه ها از سوی مطبوعات حامی دولت که به روزنامه های زنجیری ملقب گشتند.و اوج این کار نوشته شدن کتاب عالیجناب سرخ پوش توسط اکبر گنجی،از رهبران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود.میوه این کار نیز نصیب آبادگران و تحول خواهان و شاگردان و همفکران علامه مصباح یزدی شد،نه جامعتین و سنتیون و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب.
سرمقاله آتشین روزنامه شرق در 29 خرداد،هاشمی را تنها راه زنده ماندن اصلاحات خواند و سران جبهه دوم خرداد را به خود آورد.همان هایی که هاشمی را دشمن دموکراسی می خواندند،به ناگه او را حافظ آزادی معرفی کردند.
در فاصله 30 خرداد تا یک تیر،حمایت های جدی و حامیانی عجیب از حاشمی حمایت کردند.از علمای حوزه های علمیه تا ملی گرایان،از وعاظ تا سینما گران.مدیران دولت اصلاحات در اول تیر ماه از هاشمی حمایت کردند.خاتمی که در دور اول می گفت:معین باید بیاید.در دور دوم از هاشمی حمایت کرد.:«به کسی رای می دهم که در پی آزادی و سازندگی باشد»
جز توکلی که همان ظهر شنبه از احمدی نژاد حمایت کرد.بقیه کاندیدا ها یا بی طرف ماندند یا به هاشمی رای دادند.لاریجانی و رضایی تصمیم را بر عهده مردم گذاشتند.قالیباف بیانیه ای دو پهلو داد که هم از آن طرفداری از احمدی نژاد استنباط می شد هم حمایت از هاشمی.کروبی قهر کرد و معین و مهر علیزاده برای هاشمی سخنرانی نیز کردند.بهزاد نبوی،رییس سازمان مجاهدین انقلاب در مصاحبه ای از مردم خواست که به هاشمی رای دهند.

هفته آخر
چهار فرصت تبلیغاتی به دو کاندیدا داده شد.پخش مجدد فیلم تبلیغاتی،گفتگوی ویژه خبری شبکه دو،2 مناظره نمایندگان دو ستاد و گفتگوی زنده با شبکه یک.
در اولین پیام ستاد هاشمی،وی احمدی نژاد را بیانگر تفکری خواند که روبروی امام در رژیم طاغوت ایستاده بود.بالعکس احمدی نژاد در پیام اول خواستار رفع کینه دوزی ها شد و در کنفرانس خبری اش،دست وحدت سوی دیگر کاندیداها دراز کرد.و اما مناظرات.
مناظرات در اول بدین نام نبود.نامش را میزگرد انتخاباتی گذاشته بودند.در اولین مناظره،از سوی ستاد هاشمی فردی قوی در قدرت بیان و مشهور فرستاده شده بود.حسین مرعشی که نماینده مردم کرمان در دوره مجلس بود و تجربه استانداری کرمان و ریاست دفتر هاشمی را در کارنامه داشت.اما از سوی ستاد احمدی نژاد،مهدی کلهر که نسبتا ناشناخته بود و در اوایل انقلاب،مسئولیتی در حوزه سینما داشت آمده بود.در معاون میراث فرهنگی خاتمی،سوابق آزاد اندیشی و رونق فرهنگ در زمان هاشمی را بیان کرد.نوبت به کلهر رسید تا در مورد برنامه های فرهنگی احمدی نژاد صحبت کند.ولی او ابتدا از محاسن جوانی رییس جمهور و معایب کهولت رییس جمهور صحبت کرد.طبیعتا مرعشی به او اعتراض کرد و تجربه هاشمی را وارد بحث کرد.سپس کلهر برنامه های فرهنگی احمدی نژاد را توضیح داد که با پوزخند متکبرانه مرعشی روبرو شد. مرعشی با این کارش،محبوبیت هاشمی را تضعیف کرد.کلهر نیز وظیفه خود را به خوبی انجام داد.
مناظره دوم که مناظره ای اقتصادی بود،بین محمد خوش چهره،استاد دانشگاه از طرف ستاد احمدی نژاد و محمد باقر نوبخت،دبیر کل حزب اعتدال و توسعه و سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از طرف ستاد هاشمی بود.در ابتدا نوبخت دستاورد های اقتصادی دوران هاشمی را را بخاطر آورد و وعده هایی داد که پیش از آن شنیده نشده بود.من جمله:پرداخت 120هزار تومان بیمه بیکاری،پرداخت شهریه کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد،پرداخت70هزارتومان به زنان سرپرست خانوار در هرماه و ....اما نوبخت در جمع و ضرب اشتباه کرد.او 1200میلیارد تومان را 300میلیارد تومان گفت و از خوش شانسی اش،خوش چهره حواسش نبود که این اشتباه را به رویش بیاورد.نوبخت به محمد خوش چهره رسید.او روند 16سال گذشته سیاست اقتصادی را نادرست و ناعادلانه توصیف کرد و تاکید کرد احمدی نژاد در سیاست های تجاری،پولی،بانکی و ارزی تحول ایجاد خواهد کرد. و موانع تولید داخلی را خواهد برداشت و با مفاسد اقتصادی مبارزه خواهد کرد.بعد نوبت حملات تند نوبخت بود.نوبخت حملاتی تند و صریح را متوجه احمدی نژاد کرد. خوش چهره از رفتار نوبخت به شدت ناراحت شده بود.او سریعا به اعصابش مسلط شد و گفت:علت حضورم مظلوم واقع شدن احمدی نژاد است.سپس به انتقادات نوبخت پاسخ داد.حمله معکوس نوبخت با توجه به ساکت ماندن خوش چهره در مورد سازندگی،چهره احمدی نژاد را مظلوم جلوه داد.احمدی نژاد در شعار و گفتار و هم در رفتار حامی مظلومان بود.او حس مظلوم دوستی ایرانیان را بخوبی می دانست.بعد ها عده ای علت شکست هاشمی را پوزخند های متکبرانه مرعشی و رفتار نوبخت دانستند.حتی سایت های نزدیک به هاشمی.
در گفتگوی ویژه خبری،احمدی نژاد سعی کرد دیدگاه هایش را در حوزه های مختلف بیان کند.بعد هم اجازه خواست تا به شایعات پاسخ دهد:
-«آیا کسانی که این شایعات را راه انداخته اند،مشکل و دغدغه جوان ما را موی بلند او می دانند؟...جوان ما از زندگی و تفریح خود احساس سرور نمی‌کند، چون از آینده و اشتغال و ازدواج و درآمدش مطمئن نیست ...کسانی که چنین شایعاتی را راه انداخته‌اند، شعور مردم را دست کم می‌گیرند و کسانی که من را سمبل همه‌ی بدی‌ها معرفی کرده‌اند، ضربه بزرگی به دموکراسی می‌زنند؛ چرا که نشان می‌دهند در این کشور یک استاد دانشگاه اجازه ندارد از طریق صحبت با مردم و با استفاده‌ی قانونی از ابزارهای دموکراتیک، وارد محدوده‌ی قدرت شود...»
آخرین گفتگوی هاشمی چهره مایوس او را نشان می داد.او ابتدا از حملات علیه خود سخن گفت.سپس چهره شاداب هاشمی دیده شد که آخرین برگ برنده خود را رو کند.وعده ها همان ئبود فقط 120هزار تومان به 150هزار تومان تغییر پیدا کرد..و در نهایت پرداخت 10 میلیون تومان سهام به هر یک از 14 میلیون خانواده ایرانی.چه شده بود که روزنامه های اصلاح طلب روی این سخنان مانور ندادند و این خبر در جامعه مانند خبر 50هزارتومان کروبی صدا نکرد،چیزی است که فقط خدا می داند و بس.

سوت پایان
4شنبه و پنج شنبه منتهی به سوم تیر،تصمیم ها گرفته شده بود.همه داشتند با حرارت از کاندید مورد نظر خود سخن می گفتند.برای اولین بار مردم در دو هفته به سر صندوق رای رفتند.حامیان احمدی نژاد نگران بودند.رییس مجلس،سه شنبه در نامه به خاتمی،بر صیانت از آرای مردم تاکید کرد.فارس نیوز از ابطال صندوق رای هایی که احمدی نژاد رای زیادی داشت سخن می گفت.این خبر تکذیب شد.سایت های حامی هاشمی از پیروزی کاندید خود می گفتند.ولی خبرنگاران بی بی سی و سی ان ان،از پیشتازی احمدی نژاد.رای گیری تا 11:30شب ادامه داشت.
در حوالی 11:25 شب،فارس اولین خبرگزاری داخلی بود که از پیشتازی احمدی نژاد خبر داد.پیش از آن فقط حامیان دو طرف اعلام پیروزی کرده بودند.از حدود 11 شب،الجزیر ه که خبرنگاری در تهران نداشت،زیرنویسی به عنوان خبر عاجل پخش کرد و از برد 55درصدی هاشمی خبر داد.این روند تا یک شب ادامه داشت.تا این که ماشاءالله شمس الواعظین روی خط آمد و از پیروزی احمدی نژاد به حالتی مایوس و نگران سخن گفت. زیرنویس حذف شد.
بالاخره،دو و هشت دقیقه بامداد شنبه چهارم تیرماه 84،فارس پیروزی احمدی نژاد را قطعی اعلام کرد.صبح،هر کس در تلویزیون بطور زنده نمودار ستونی داخل ستاد انتخابات کشور را می توانست ببیند.فارس از توزیع میوه و شیرینی و شربت توسط حامیان احمدی نژاد سخن گفت. سایت های اصلاح طلبان رادیکال و ملی گرایان، تا چند روز آپلود نشدند. و دورانی به نام مهرورزی آغاز شد.

دولت بهار - سجاد کمالی