از منظر تاریخی، جنگ‌های ایران و روس، جنگ هرات و جدایی افغانستان از ایران، ماجرای مشروطیت، روی کار آمدن رضاشاه و ملی شدن صنعت نفت را می‌توان از جمله نقاط عطف مداخله‌ی انگلستان در ایران دانست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اگرچه حضور انگلستان در ایران از میان رفت، اما رویکرد دولت انگلستان با نظام جمهوری اسلامی همیشه مبتنی بر تخاصم بوده است. مطالعه‌ی تاریخ روابط ایران و انگلیس تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، از این جهت دارای اهمیت است که می‌تواند پرده از نیات سیاست این کشور در قبال کشورهایی همچون ایران بردارد.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ انگلستان، در عصر قاجار، ایران را برای استعمار مستقیم کمتر مورد توجه قرار می‌داد. ایران برای آنان به‌مثابه‌ی سدی در مقابل روسیه‌ی تزاری بود تا از رسیدن روس‌ها به آب‌های گرم خلیج‌ فارس و دستیابی به مستعمره‌ی بزرگ انگلیس، یعنی هندوستان، جلوگیری کند؛ آنچه از آن تحت عنوان «بازی بزرگ» نام می‌برند. کشف نفت در ایران و تبدیل روسیه به یک کشور کمونیستی، باعث شد تا ایران در میان کشورهای جهان سرمایه‌داری و از جمله انگلستان، از اهمیتی دوچندان برخوردار شود.

آغاز روابط ایران و انگلیس به گذشته‌های دور بازمی‌گردد. اما آن هنگام این مناسبات جنبه‌ی استعماری به خود گرفت که ایرانیان از دایره‌ی تمدنی دنیا دور ماندند و درگیر جنگ‌های داخلی شدند. این‌گونه بود که در ابتدای دوره‌ی قاجار، روابط ایران و انگلیس تحت‌الشعاع جنگ‌های ایران و روسیه و روابط ایران و فرانسه قرار گرفت. از همان زمان، ایران بی‌خبر از رویکردهای جدید استعماری برخاسته از رقابت‌های درون نظام سرمایه‌داری، به گردابی افتاد که تا پیروزی انقلاب اسلامی (که یکی از مهم‌ترین دستاوردهایش «استقلال کشور» است) در آن فرومانده بود. از دوره‌ی فتحعلی‌شاه قاجار تا ملی شدن صنعت نفت، انگلستان حضوری پُررنگ در عرصه‌ی سیاسی ایران داشت و در مسائل مهم سیاسی، یک وزنه‌ی تصمیم‌گیری محسوب می‌شد. آنچه در این میان جای توجه دارد اینکه تا پیش از کشف نفت در ایران، بریتانیا ایران را برای استعمار مستقیم کمتر مورد توجه قرار می‌داد، بلکه برای انگلیسی‌ها ایران به‌مثابه‌ی سدی بود که در آن روبه‌روی روسیه تزاری بایستند و از آرزوی دیرینه‌ی آنان، یعنی رسیدن به آب‌های گرم خلیج فارس و البته دستیابی به مستعمره‌ی بزرگ انگلیس، یعنی هندوستان، جلوگیری کنند؛ آنچه طی آن سال‌ها «بازی بزرگ» نام گرفت. در راه رسیدن به این هدف، انگلیسی‌ها از هیچ حربه‌ای کوتاهی نکردند. آن‌چنان‌که هر زمان که لازم شد، روس‌ها را در بخش‌هایی از ایران آزاد گذاشتند. قرارداد 1907 و 1915 حاصل این‌چنین رویکردی بود. بازی بزرگ باعث شد تا ایرانی‌ها نتوانند با آسودگی خاطر با کشورهای دنیا، بدون اجازه‌ی روس و انگلیس، ارتباط برقرار کنند و به رفع عقب‌ماندگی این سرزمین بپردازند. بگذریم که در این میان، ناتوانی شاهان و رجال سیاسی وقت نیز بسیار مؤثر بوده است. کشف نفت در ایران و تغییر در عرصه‌ی سیاسی روسیه و تبدیل آن به یک کشور کمونیستی، باعث شد تا ایران از یک‌سو به‌عنوان محوری برای تأمین نفت خام و از سوی دیگر، به‌عنوان سدی در مقابله نفوذ کمونیست، از جایگاهی ویژه برخوردار شود. همان‌طور که هر دو بهانه‌ی ذکرشده باعث شد تا سرانجام در 28 مرداد 1328، انگلستان با همکاری آمریکا اقدام به کودتا در ایران نماید.

از منظر تاریخی، جنگ‌های ایران و روس، جنگ هرات و جدایی افغانستان از ایران، ماجرای مشروطیت، روی کار آمدن رضاشاه و ملی شدن صنعت نفت را می‌توان از جمله نقاط عطف مداخله‌ی انگلستان در ایران دانست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اگرچه حضور انگلستان در ایران از میان رفت، اما رویکرد دولت انگلستان با نظام جمهوری اسلامی همیشه مبتنی بر تخاصم بوده است. مطالعه‌ی تاریخ روابط ایران و انگلیس تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، از این جهت دارای اهمیت است که می‌تواند پرده از نیات سیاست این کشور در قبال کشورهایی همچون ایران بردارد.
در همین راستا و به مناسبت روز مبارزه با استعمار انگلیس، «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»اقدام به انتشار کتاب «ردپای استعمار» نمود که فایل الکترونیکی آن از لینک زیر قابل دسترسی است:

دانلود لینک مستقیم کتاب با حجم 4.15 مگابایت

"Our President, analytical news site"