سرانجام با برافتادن نقاب «فتنه» از چهره جرياني كه تا مدت ها مشغول زيست در غبار بود،ضد انقلاب داخلي خود را با هيبت و چهره اي دیگر،رونمايي كرد.

اين جريان ضد انقلاب گرچه تا مدت ها سعي مي كرد در قالب نفاق به تكاپو و حيات ادامه دهد اما به دليل بصيرت مردمي و روشن شدن ذات و باطنش،چاره اي نيافت تا از رداي عاريه اي كه تا مدت ها در لوايش به توطئه مشغول بود بيرون آمده و به معارضه مستقيم با نظام بپردازد.

ضد انقلاب داخلي بي شك پيش و بعد از آشوب اسرائيلي 25 بهمن دو زيست متفاوت داشت.تا پيش از 25 بهمن اين جريان مي كوشيد تا استراتژي« استتار در گفتمان انقلاب» را تعقيب و دنبال نمايد تا همچنان در فضاي غبار زيست كرده و مرددين را به خيمه گاه خود دعوت نمايد اما زماني كه اكسير بصيرت، نقاب آنان را سوزاند و چهره شان را عيان ساخت به همنشيني پيدا و عريان با كساني پرداختند كه كينه از انقلاب داشتند و جان كلامشان برانداختن ندايي بود كه منطقه را در هژموني پيام خود درنورديده است.و دقيقا اين گونه بود كه با پادوئي براي محور امريكا و رژيم صهيونيستي 25 بهمن را آفريدند و زيست در جغرافياي سياسي ضد انقلاب را آغاز كردند.

در اين ميان اما اينان دراين زيست جديد با موانع بزرگي روبرو مي باشند كه بي گمان همان موانع قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران در جهان كنوني مي باشد.

رصد تبليغات ،برنامه ها و تلاش هاي سازماندهي شده در حوزه رسانه ها بيانگر آن است كه ضد انقلاب داخلي براي رسيدن به اهداف خود ،مدلي قديمي گروهك هاي دوست و همپيمان خود را در دستور كار خود قرار داده اند.هنوز اذهان ياران انقلاب فراموش نكرده است كه چگونه گروهك نهضت آزادي در شرايطي كه نظام درگيرمقابله با منافقين بوده و مقابله با دشمن را در جبهه ها مديريت مي كرد،به عنوان ضد انقلاب و ستون پنجم دشمن فعاليت كرده و مثلث قدرت نرم كشور يعني «رهبري- ملت – سپاه و بسيج» را آماج دشمني ها خود قرار مي داد.

امروز هم اما جريان ضد انقلاب براي رسيدن به اهداف خود همان راه گروهك نهضت آزادي را سرلوحه خود قرار داده است.اين جريان از تمامي مفاهيم مورد ادعاي خود تهي شده و خود و حاميان اصلاح طلبانش را به عنوان ستون پنجم دشمن تعريف و تفسير كرده است.اين جريان حتي همچون خلفش گروهك نهضت آزادي،وقتي ديد كه مثلث «رهبري- ملت – سپاه و بسيج» فرزندان زمانه خويش اند،اهل تدبيرند و بيگانه با مماشات با دشمنان ،عزم خويش را جزم كرده اند تا اين مثلث را از صحنه حذف كرده و روياهاي براندازانه خود را عملي سازند.

ستون پنجم دشمن که نقش آن را جريان ضد انقلاب ایفا می کند در اين راستا به دنبال آن است كه

1- حملات مستقيمي را عليه رهبر معظم انقلاب سازماندهي كرده و با جبهه كردن چهره هاي وابسته به خود از تئوري «پرندگان گردن چرخان » بهره ببرد.براساس اين تئوري اين جريان تلاش دارد تا ضمن جبهه كردن برخي از چهره هاي سياسي آنان را از گردونه نظام دور كند،تئوري كه بي شك تاكنون به شكل معكوس عمل كرده و با به تن كردن رداي ضد انقلاب تنها حاميان هم خطشان در اين مسير باقي مانده اند.

2- با همكاري منافقين به اغتشاش دوباره در سطح خيابان ها روي آورده و ضمن پياده سازي استراتژي «تجمع هاي پراكنده اما با عمل مسلحانه» به شكسته سازي و ارعاب مردم بپردازد.

3- با حمله به سپاه و بسيج اين فرزندان ملت بيدار به تخريب آنان بپردازد.

در مجموع با توجه به نكات مطرح شده با توجه به بوسه فتنه گران به گونه هاي ضد انقلاب بايد گفت كه اين روياي آنها به دليل تعلق خاطر ملت به امام(ره)،آرمان هاي انقلاب و رهبر معظم انقلاب بارديگر ناكام مانده وتنها چيزي كه دگر بار براي آنان در تاريخ ثبت خواهد شد،تعريف نقش ستون پنجمي دشمن براي اين عناصر ضد انقلاب خواهد بود.