دولت احمدی نژاد در هشت سال اخیر ۳ راهبرد اساسی برای رهایی نظم مدیریت اقتصادی ایران از رویکردهای بیمارگونه اقتصادی یا بیماری های ایرانی اقتصاد داشته که با دستاوردهای خوبی همراه بوده است و البته اقتصاد ایران همچنان تشنه استمرار این راهبردهای سه گانه خواهد بود

اقتصاد ایران چند سالی است که با تحریم گسترده غربی ها روبرو شده و پیش از آن نیز روند انحصاری شدن مدیریت ها و سیاست های اقتصادی، مشکلات متعددی را در پی داشته است.

مدیریتی که در گذشته با تکیه بر بدهی های خارجی و امتیاز فروشی ها در قالب بیع متقابل، بیشتر بر مدیریت هزینه ها تکیه داشته است تا مدیریت دستاوردها، خسارت هایی درپی داشته است که تا مدتها جبران آن سخت خواهد بود؛البته این روند با استقرار دولت خدمتگزار محدودتر شد اما خسارت های آن همچنان در اقتصاد ایران دیده می شود.
واقعیت آن است که برخی مسایل و مشکلات اقتصادی در کشور ریشه های تاریخی به ویژه در سه دهه اخیر دارد که اگر از این مشکلات تاریخی غفلت شود یافتن راه حل برای معضلات کنونی امکان پذیر نخواهد بود
خوشبختانه دولت احمدی نژاد در هشت سال اخیر 3 راهبرد اساسی برای رهایی نظم مدیریت اقتصادی ایران از رویکردهای بیمارگونه اقتصادی یا بیماری های ایرانی اقتصاد داشته که با دستاوردهای خوبی همراه بوده است و البته اقتصاد ایران همچنان تشنه استمرار این راهبردهای سه گانه خواهد بود :
1) اصلاح ساختار برنامه های توسعه و بهره گیری از حداکثر توان و ظرفیت ملی
2) اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و دیگر برنامه های اصلاح ساختاری به رغم همه سختی ها و کارشکنی ها
3) وارد کردن مردم به عرصه های اقتصادی و تصمیم گیری.
همسنجی برنامه های توسعه اول تا چهارم با ویژگی های بومی و ایرانی توسعه نشان می دهد که این برنامه ها با ویژگی های بومی کشور همخوانی نداشته است و به همین خاطر هم نرخ های دو رقمی ( بیکاری ، تورم ، فاصله طبقاتی ، فقرزایی و شکاف سرزمینی ) در همان چند برنامه اول ایجاد و تثبیت شد به طوری که در سال 1383 ارتش بیکاران به هویت پایدار بازار کار کشور تبدیل شد.
در این چهار برنامه، هزینه های یارانه های غیرهدفمند به شدت افزایش یافته و همزمان وابستگی اقتصادی کشور به اقتصاد جهانی بیشتر گشت.
همین کار باعث شد که اقتصاد ایران در مقابل تحریم ها مشکلاتی داشته باشد که البته به دلیل رفتارهای دولت خدمتگزار این مشکلات کمتر شده است اما باید اقتصاد ایران ، کاملا تحریم ناپذیر باشد یا هزینه تحریم ان برای دشمنان نظام خیلی بیشتر از اقتصاد ما باشد.
کسانی که امروزه به شدت از دولت انتقاد می کنند در آن دوران سندی به نام استراتژی صنعتی نوشتند و آشکارا اعتراف کردند که توسعه صنعتی ایران از مسیر توسعه صنعتی جهانی می گذرد و هیچ مزیتی غیر از این موارد وجود ندارد.
آنها نوشتند که ایران باید یک حلقه از زنجیره اقتصاد جهانی باشد.
افزایش شدید بدهی های خارجی و در ادامه امتیاز فروشی در قالب بیع متقابل میادین نفتی و غیره از عملکردهایی بود که به دنبال این تفکرات شکل گرفت و اقتصاد ایران را بیش از پیش آسیب پذیر ساخت.
متاسفانه نتیجه عملی الگوی توسعه اقتصادی مبتنی بر برنامه های تجویز شده از سوی بانک جهانی، حداکثرسازی وابستگی بوده است و امروزه که دشمنان به جنگ اقتصادی آشکار با ملت ایران به میدان آمده اند و متاسفانه از حمایت آگاهانه و ناآگاهانه اصحاب رسانه ای نشان دار و بی نشان خود هم بهره می برند؛ اقتصاد ایران با هزینه ها و خسارت های برنامه هایی مواجه شده است که در گذشته به اسم برنامه های توسعه اجرایی شد و با حداکثر منت بر ملت ایران و هزاران تابلو و لوح تقدیر.
مثلث بدهی های کلان خارجی ، افزایش هزینه ای یارانه های غیر هدفمند و وابسته بودن برنامه های توسعه اقتصادی در کشور باعث شده است که امروز دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران و عوامل داخلی انها برای اقتصاد ملی مشکل آفرینی کنند.
اگر از همان ابتدای برنامه اول توسعه، اقتصاد کشور مبتنی بر الگوی توسعه بومی اسلامی ایرانی طراحی می شد امروزه اقتصاد کشور از مسئله تحریم ها، بدون چالش عبور می کرد.
در گذشته برنامه های توسعه اقتصاد باعث تثبیت اقتصاد مونتاژی شد که البته با اصلاح برنامه چهارم تا حدودی این خطر کاهش یافت اما هنوز باید تلاش کرد.
در هر چهار برنامه، هدفمند شدن یارانه ها یک تکلیف قانونی بوده اما هرگز به آن توجهی نشد و امروزه هم که دولت خدمتگزار با موفقیت فاز اول آن را اجرایی کرده، با کارشکنی گسترده و موانع نشان دار و بی نشان روبرو شده است.
امروزه همان عوامل به شدت تلاش می کنند 1) قانون هدفمندی یارانه ها را که در جهان بی نظیر اجرایی شده است ، متوقف کنند و فعلا هم متوقف شده است 2) هدفمند شدن یارانه ها را به ناهنجاری تبدیل کنند و 3) بازهم بر طبل حضور منفعل در اقتصاد بین المللی تاکید می ورزند.
اقتصاد ایران تشنه اصلاح ساختاری است و ارزش افزوده بیش از 3.5 برنامه ای که قبل از دولت احمدی نژاد اجرا شده، این بوده است: بدهکار کردن اقتصاد ایران ، گسترش فساد اقتصادی و ثروت های موسوم به باد آورده.
احمدی نژاد در فرصت هشت ساله خدمتگزاری شبانه روزی به مردم بسیاری از روندهای ناصواب در عرصه مدیریت و اقتصاد را اصلاح کرد که ثمرات آن تا سالها باقی خواهد ماند. تا سالها باید قدردان برنامه هایی بود که دولت احمدی نژاد جرات آغاز آن را پیدا کرد اما به دلیل کارشکنی های گسترده نتوانست به سرانجام دلخواه برساند.
اصلاح ساختار برنامه های توسعه با رویکرد حداکثر بهره برداری از ظرفیت های داخلی، برداشتن بارسنگین و کمر شکن یارانه های غیر هدفمند از دوش اقتصاد ایران و وارد ساختن آحاد مردم به عرصه های اقتصادی و بهره مندی بی سابقه مردم از ثمرات اقتصادی نظام اسلامی سه رویکرد بی نظیری بود که از دولت احمدی نژاد به یادگار مانده و قطعا با فرو نشستن غبارها و آغاز فصل قضاوت ها مردم قضاوت درستی از عملکرد مردی خواهند داشت که اعتلای میهن و مردم دغدغه هر لحظه عمر هشت ساله خدمتگزاری اش بود.