من معتقد هستم نظام بی برنامه نیست. در واقع وقتی بحث حماسه سیاسی از بالاترین مقام نظام مطرح می شود یعنی همه مقدمات آن را پیش بینی کرده است. امروز اگر جامعه را بررسی کنیم شاید احساس خلق حماسه سیاسی را نداشته باشیم اما این احتمال وجود دارد که ما شگفتی هایی ببینیم که تا به حال روی آن حساب نمی کردیم.

امیر محبیان، روزنامه نگار و استراتژیست مطرح در جریان اصولگرایی است. پس از اعلام کاندیداهای احراز صلاحیت شده توسط شورای نگهبان، برخی نگرانی ها درباره احتمال عدم بروز حماسه سیاسی، در بسیاری از کارشناسان شکل گرفته است. در این باره نظر امیر محبیان را جویا شده ایم.

به نظر می رسد هر چه به جلوتر می رویم بن بست در ائتلاف 2+1 بیشتر نمایان می شود به نظر شما آیا در مجموع این ائتلاف به کاندیدای واحد خواهد رسید؟
اولین مسئله ای که در ائتلاف 2+1 مطرح شد این بود که از بین آنها یک نفر در صحنه رقابت ها حضور داشته باشد. ساز و کار هم این بود از بین آنها کسی که در نظر سنجی ها مقبولیت بیشتری داشته باشد در صحنه رقابت باقی بماند.
اما همانطور که زمان به جلوتر می رفت، زمان کنار رفتن دو عضو دیگر به نفع عضو مقبول تر عقب افتاد تا بالاخره به زمان ثبت نام رسید. بر اساس توافقات قرار شد که هر سه نفر ثبت نام کنند و بعد از گذشت یک زمان مشخص با نفر مقبول تر در صحنه انتخابات حضور داشته باشند.
ولی به نظر می رسد با توجه به نوع فعالیتی که قالیباف دارد، تصور می کند اگر قرار است کسی به نفع دیگری کنار بکشد او نخواهد بود. از طرف دیگر آقای ولایتی هم شاهد رشد آرا خود در نظرسنجی است. از طرف دیگر بدنه نخبگانی و تشکل های اصول گرا به سمت ایشان متمایل شدند. به نظر می رسد جامعتین به زودی این مسئله را اعلام خواهند کرد. البته جامعه روحانیت آشکارتر به سمت آقای ولایتی خواهد رفت.
از سوی دیگر آقای دکتر حداد عادل با جدیت تمام تلاش می کند موقعیت خود را در رقابت ها حفظ کند حتی ایشان در پاسخ به درخواست برخی که از ایشان خواستند نامزد ریاست مجلس شورای اسلامی شوند پاسخ منفی دادند تا همچنان فعالیت جدی خود را در این عرصه دنبال نماید.
به نظر می رسد با حذف آقای هاشمی رفسنجانی از گردونه انتخابات ممکن است براساس کد هایی که دیده می شود آقای هاشمی و اصلاح طلب ها به سمت نامزد خاصی نروند. اگر این کدها درست باشد منتهی به عدم تقویت موقعیت آقای حسن روحانی و دکتر عارف خواهد بود و رای آنها دربین نامزدهای اصول گرا تقسیم خواهد شد. بنابراین بعید به نظر می رسد ائتلاف 3 گانه به یک نفر واحد بروند.
از نظر ایجاد نقطه موازنه در بین کاندیداهای تایید صلاحیت شده و ایجاد قطب های انتخاباتی به نظر شما کدام یک از کاندیداها شانس بیشتری دارند؟
نظرسنجی ها نشان می دهد آقای قالیباف موقعیت بهتری نسبت به سایر کاندیداها دارد. اما احتمال می رود برخی موج های تخریبی علیه آقای قالیباف به وجود بیاید. نمونه آن در انعکاس دو سخنرانی ایشان در برخورد با مسائل کوی داشگاه شاهد بودیم. در نتیجه پایگاه رای ایشان بسیار لرزان است.
از طرف دیگر آقای ولایتی داری شیب رشد مطوبی در آرا است. بعلاوه اینکه در بین نخبگان، سیاسیون و احزاب و گروه ها دارای جایگاه مطلوبی می باشد. من فکر می کنم رقابت بین آقای ولایتی و قالیباف خواهد بود.
از سوی دیگر در آرا آقای دکتر جلیلی رشد مشاهده می کنیم. امکان دارد آقای جلیلی پدیده این دوره از رقابت ها باشند. البته الزاما نه پدیده ای که پیروز رقابت باشد. به دلیل اینکه ایشان بارها ورود خود را به صحنه انتخابات تکذیب می کرد اما مشاهده کردیم در دقایق آخر ایشان وارد صحنه انتخابات شدند. از طرف دیگر برخی چهره های دولت و جبهه پایداری به سمت آقای دکتر جلیلی می روند.
با این توضحیات در مورد آقای جلیلی یک سری گمانه زنی ها توسط اصلاح طلبان و اصول گرایان مطرح شده است. گمانه ای که مطرح می کند این است که آقای جلیلی برگ پنهان دکتر احمدی نژاد است. سوال مطرح می شود که آیا بین این دو نفر ارتباطی است هیچ کدی علیه آقای احمدی نژاد از طرف دکتر جلیلی مشاهده نشده است. از طرف دیگر حضور برخی وزرای دولت در ستاد دکتر جلیلی و حمایت دکتر کوچک زاده و حمید رسایی از حامیان دولت که از جبهه پایداری به نفع دولت جدا شدند و در ستاد جلیلی حضور دارد، احتمال اینکه جلیلی 92 احمدی نژاد 84 است را افزایش می دهد.
البته من فکر می کنم بعضی از این گمان می گنم ریشه در واقعیت ندارد.
عامل ترغیب ایشان در ورود به صحنه انتخابات چیست؟
ایشان دانش آموخته دانشگاه امام صادق است. اما برداشت من این است با توجه به شناختی که از حضرت آیت الله مهدوی کنی دارم دکتر جلیلی کاندیدای مطلوب ایشان نخواهد بود. در هر صورت آقای باقری معاون آقای جلیلی خط ارتباطی ایشان با بعضی جاهاست. آقای باقری توانسته است ارتباطات را برقرار کند. ضمن اینکه بعضی طیف هایی که حامی آقای جلیلی هستند طیف های متفاوتی هستند ولی در عین حال جزو گرایش های حاشیه ای جامعه بودند. یعنی طیفی از بچه های مذهبی و حزب الهی ما که پاره ای تفکرات رادیکال بخصوص در حوزه اندیشه ای دارند.
رهبر معظم انقلاب امسال را سال حماسه سیاسی نام نهاده اند حماسه سیاسی هم با حضور حداکثری مردم در پای صندوق رای خلق خواهد شد. به نظر شما فضای انتخاباتی کشور به سمت خلق حماسه سیاسی پیش می رود؟
ابتدا باید حماسه سیاسی را تعریف کنیم. بی شک آنچه مدنظر مقام معظم رهبری بوده است مشارکت حداکثری جامعه است. در عرف کلاسیک، تحلیل مشارکت عوامل متعددی دارد که باعث افزایش مشارکت می شود. یکی از عوامل تنوع کاندیداهای موجود است. عامل دیگر احساس حساسیت نسبت به شرایط کشور و تهییج آفکار عمومی است.
اما اگر دقیق تر بخواهیم واکاوی کنیم، حماسه سیاسی در ذهن مردم شکل می گیرد. یعنی یک ذهنیتی در مردم بوجود می آید که احساس می کنند باید در این انتخابات شرکت کنند چرا که اگر شرکت نکنند اولا انتخاب یک نامزد خاص به نفعشان خواهد بود، دوما با عدم شرکت در انتخابات متضرر خواهند شد.
در این صورت نه تنها خودشان پای صندوق می آیند بلکه افراد دیگری را هم پای صندوق رای می آورند که به شکل حماسه سیاسی خلق می شود.
امروز ما باید ببینیم که آیا در ذهن مردم چنین ذهنیتی شکل گرفته است یا خیر. ممکن است اگر شرایط امروز را مورد بررسی قرار دهیم، بگوییم هنوز شکل نگرفته است اما تا زمان برگزاری انتخابات زمان باقی مانده است.
ما در انتخابات گذشته ریاست جمهوری مثل انتخابات سال 76 و 84 و 88 مشاهده می کردیم این ذهنیت در مردم ایجاد شد اما امروز به نظر می رسد این شور انتخاباتی هنوز در جامعه شکل نگرفته است؟
ممکن است یک سری شوک هایی که به فضای سیاسی داده شود، ناگهان فضا ذهنی جامعه را به حرکت در آورد. حضور آقای مشایی و آقای هاشمی یک شوک بود. فضا را برای افکار عمومی متحیر کرد که چه اتفاقی دارد رخ می دهد. بعد از عدم احراز صلاحیت این دو نفر برای بعضی ها شوک منفی بود چون احساس کردند انگیزه ای برای حضور ندارند.
من فکر می کنم تا زمان برگزاری انتخابات شوک های دیگری در راه است. ممکن است با آن شوک فضای ذهنی جامعه از خمودگی خارج شود.
شما احتمال می دهید در روزهای آتی برای خلق حماسه سیاسی برخی افراد تایید شوند؟
بله. احتمال اینکه برخی افراد تایید شوند را من نمی دانم. اما من معتقد هستم نظام بی برنامه نیست. در واقع وقتی بحث حماسه سیاسی از بالاترین مقام نظام مطرح می شود یعنی همه مقدمات آن را پیش بینی کرده است. در واقع رهبر معظم انقلاب با یک بصیرت خاص این مسائل را ارزیابی دقیق کرده است و می داند روند به چه شکلی است. امروز اگر جامعه را بررسی کنیم شاید احساس خلق حماسه سیاسی را نداشته باشیم اما این احتمال وجود دارد که ما شگفتی هایی ببینیم که تا به حال روی آن حساب نمی کردیم.
به نظر شما حضور نامزدهایی که یک سری شعارهای مشابه را تکرار می کند مانع جدی تحقق حماسه سیاسی است؟
ما یک مفهوم داریم که در ایران به شکل معیوب در حال شکل گیری است. این مفهوم بازاریابی سیاسی است. در اینجا کسی که رای می دهد هدف بازاریابی سیاسی است. شما نگاه می کنید مثلا در صنعت نوعی هارمونی است که سلیقه مشتری را در بر می گیرد وجود دارد.
تمام کمپانی ها نکاتی را در طراحی ماشین لحاظ می کنند. بر این اساس به نظر می رسد کاندیداها برای جلب رای می کوشند تا ببیند مردم چه می خواهند تا همانگونه اظهار نظر کند. اما چون پیشاپیش درباره این مسئله برنامه ریزی نکردند به صورت انفعالی با افکار عمومی برخورد می کنند. یعنی یک برداشت ذهنی واحد در همه شان حاکم هست که جامعه 5 یا 6 مورد خواسته دارد وقتی یک نفر یک پیشنهاد می دهد بقیه هم همان ایده را مطرح می کنند تا مصادره به مطلوب کنند.
لذا مردم با تولیدکنندگان ایده ای روبه رو هستند که هیچ چیز متفاوتی در آنها مشاهده نمی کنند.
 سخن را بر مزاج مستمع گوی                 اگر بینی که درارد بر تو میلی.
یعنی بر طبق رضایت جامعه سخن می گویند.
پس چرا مشاهده می کنیم جامعه از ایده های کاندیداها راضی نمی شوند؟
علتش این است که وقتی که چنین وضعیتی اتفاق می افتد مردم احساس می کنند ده تا کارخانه دارند یک جنس مشابه تولید می کنند.
کاندیداها کاملا به صورت انفعالی با جامعه برخورد می کنند. هیچ نامزد حرف متفاوتی برای مردم ندارند. وقتی به کاندیداها نگاه می کنیم سه نفر حرف های متفاوت داشتند. این 3 نفر آقای هاشمی و آقای مشایی و آقای جلیلی هستند.
من نمی خواهم بگویم آنهایی که حرف های متفاوت می زنند حرف های درستی می زنند. منتها مردم احساس می کردند اینها حرف های متفاوتی دارند در نتیجه مردم بیشتر گوش می دهند تا ببیند این سه نفر چه می گویند. الان دو نفر از سه نفر از صحنه خارج شدند و تنها آقای جلیلی باقی مانده است.
آقای جلیلی دارد کدهایی را ارائه می کند که با سایرین متفاوت است. نوعی بازگشت به قبل و سابقه انقلاب را نوید می دهد. اما مسئله این است که این کدهایی که ارائه می دهد برای ذهنیت جامعه بیدار کردن یک سری خاطرات است. این خاطرات همان خاطرات آقای احمدی نژاد در سال 84 است. لذا دو برداشت بوجود می آید.
در برخی از افراد این برداشت بوجود می آید که نکند دکتر جلیلی تکرار مکررات آقای احمدی نژاد باشد. برای عده ای دیگر این برداشت بوجود می آید که آقای جلیلی همان آقای احمدی نژاد با تمام نقاط مثبت منهای نقاط ضعف اوست.
این دو تصور در دو گروه بوجود می آید. به نظر من می رسد کدهایی که می دهد متفاوت است اما دو اثر دارد، اول اینکه جلب بعضی آرا طرفداران دکتر احمدی نژاد را بکند اما در عین حال به سرعت آرا منفی آقای جلیلی را بالا می برد.
به نظر می رسد برخی سیاسیون آقای جلیلی را نامزد نظام جلوه می دهند تا پایگاه نامزدهای خود را در بین جامعه تقویت کنند؟
بحثی که وجود دارد این است که آقای احمدی نژاد یک ظرفیت اجتماعی دارد که کسی منکر آن نیست. از آن طرف یک ظرفیت منفی در جامعه هم دارد. آقای لنکرانی و جبهه پایداری در نظر داشتند از ظرفیت مثبت آقای احمدی نژاد به نفع خودشان استفاده کنند و از ظرفیت منفی او دوری کنند.
اما بعد از رد صلاحیت آقای لنکرانی، آقای جلیلی در صدد است همین استراتژی را پیگیری کند.
در مقابل رقبای آقای جلیلی سعی دارند این ذهنیت را شکل می دهند. شما روزنامه های روز دو شنبه را مشاهده کنید همه این خط را دنبال کردند که اگر چنانچه آقای جلیلی می خواهد از ظرفیت مثبت آقای احمدی نژاد استفاده کنند بار منفی این مسئله را هم به دوشش بیاندازند.
اینکه آقای جلیلی بتواند رای مثبت آقای احمدی نژاد را جلب کند خیلی بعید است بخصوص در روستاها. علتش این است که این بخش جامعه بر حسب نوع رفتار و عمل دکتر احمدی نژاد و منافعی که برایشان مترتب بوده است احمدی نژاد برایشان ملاک بود.
آقای باقری رئیس ستاد آقای جلیلی پرداخت یارانه های نقدی را تنبل کردن مردم دانسته است؟
همین طور است بنابراین معلوم نیست آرا جامعه متوسط رو به پایین به سبد جلیلی ریخته شود اما به سرعت دارد آرا منفی انتقال پیدا می کند.
اینکه آیا آقای احمدی نژاد حمایت از آقای جلیلی خواهد کرد و یا آیا آقای جلیلی خواهد توانست همه تیم و تشکیلات دولت را به سمت خودش جلب نماید من بعید می دانم.
برداشت من این است که با ادامه این روند آقای جلیلی از گفتمانی استفاده می کند که بتواند از پایگاه آقای احمدی نژاد استفاده کند حتی خواهد توانست برخی نیروهای حزب الهی را به سمت خود جذب کند اما همزمان موج منفی این گفتمان بر روی او سوار خواهد شد. بر همین اساس برداشت من این است که یک منطق تبلیغی روی آقای جلیلی سوار خواهد شد. آن هم این است که بگوید او احمدی نژاد جدید است و تکرار مکررات و دوم اینکه حاصل عملیات فریب است.
به نظر می رسد این عملیات فریب از طریق ائتلاف 3 گانه بیشتر پیگیری می شود؟
من معتقد هستم هم از طریق اصلاح طلبان و هم برخی از اصول گرایان دنبال خواهد شد. احساس می کنم مدل تبلیغاتی که بر روی جلیلی سوار خواهد شد چند محور دارد و چند پیام را به جامعه انتقال خواهند داد. یکی این است که آقای جلیلی نماد 3 سال تحریم ایران است یعنی تحریم ها نتیجه عملکرد و نوع نگاه خشن و تعامل ناپذیر ایشان است.
دوم اینکه بگویند چه شد که آقای جلیلی ناگهان آمد و طرفداران دکتر احمدی نژاد به سمت او رفتند. نکند آقای جلیلی حاصل یک عملیات فریبکارانه دکتر احمدی نژاد است. بعبارت دیگر آقای احمدی نژاد مشایی را مطرح کرد تا از آن طرف آقای جلیلی را مطرح کند.
کدهایی هم می دهند که چه کسی آقای جلیلی را برای شورای امنیت مطرح کرد و آقای لاریجانی را از آن جایگاه خارج کرد.
تا به حال هم هیچ سخن منفی از دو طرف علیه یکدیگر مطرح نشده است.
از این کدها استفاده خواهند کرد که آقای جلیلی را حاصل توطئه جلوه دهند. از طرف دیگر اینگونه تلاش خواهند کرد که بگوید یک تفاوتی وجود دارد. یعنی بگویند آقای جلیلی نقاط منفی دکتر احمدی نژاد را دارد ولی نکات مثبت ایشان را ندارد. مثلا بگویند قدرت تحرک آقای احمدی نژاد را ندارد و فقط نگاه متصلب دارد که خود آقای احمدی نژاد از آن نوع نگاه ها دوری جسته است.
گفتمان احمدی نژاد یک گفتمان اومانیستی دینی شده است در حالیکه آقای جلیلی می خواهد کشور را به سی سال گذشته برگرداند و سی سال تحولات جامعه را نادیده بگیرد. اینها مدل های منطقی هستند که سوار بر آقای جلیلی خواهد شد و بر علیه ایشان استفاده خواهند شد.
به نظر می آید آقای جلیلی در مقابل این استراتژی سکوت پیشه کرده است؟
من معتقد هستم که آقای جلیلی به صورت ناخودآگاه دنبال استراتژی خوب بد زشت سال 84 هستند. در واقع این گونه ترسیم کنند که خوب طیفی از اصول گرایان هستند بد اصلاح طلبان هستند زشت هم آقای جلیلی است که می خواهد حرکات تند بکند.
یک زمانی است این اقدامات تصویر مظلوم نمایانه ای از فرد ایجاد می کرد. چنانچه در سال 84 برای دکتر احمدی نژاد اتفاق افتاد و ایشان رای آورد.
چنانچه آقای جلیلی بتواند تصویر مظلومانه ای از خودش بسازد قطعا رای خواهد آورد. اما اگر نتواند این تصویر را ایجاد کند بدجور شکست خواهد خورد. البته من نمی دانم مدل واکنشی آقای جلیلی چگونه خواهد بود. به نظر می رسد آقای جلیلی تلاش کرده است سخنان خودش را بگوید نمی تواند این را ادامه بدهد یعنی مجبور است برای استراتژی طرف مقابل استراتژی طراحی کند.