نیویورک تایمز در مطلبی تحلیلی به قلم دنیس راس، مشاور موسسه واشنگتن –سیاست خاور نزدیک- نوشت: ”انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران حس تازه ای از امکان پیشرفت در موضوع هسته ای را به ارمغان آورده است که باید به آن پاسخ دهیم، اما با احیاط!". این تحلیلگر آمریکا در ادامه مقاله خود بیان می دارد: ”دکتر روحانی شاید بتواند یک پنجره کوچک باز کند اما ما نباید موضع خود را ترک کنیم و به آن پنجره امید ببندیم".

پیچیدگی ساختار سیاسی نظام اسلامی ایران، همواره مورد توجه سیاسیون بین المللی قرار داشته است به نحوی که عده کثیری از متفکرین و نظریه پردازان سیاسی معاصر با اذعان به این نکته، نتیجه آن را غیرقابل پیش بینی بودن اقدامات ملت و حکومت ایران در موضوعات مختلف سیاسی می دانند.

انتخابات ریاست جمهوری سالهای 84، 88 و 92 از جمله اقداماتی است که باعث در هم ریختن برنامه های و نقشه های از پیش کشیده شده ی غرب گشته اند. پیش تر سیاسیون غربی بارها اظهار داشته بودند که دوران اصلاحات بهترین فضا را برای پیشبرد اهداف آنان مهیا ساخته است. اما دقت و تامل در رفتار سالهای اخیر ملت در وقایعی از جمله حماسه نهم دی 1388، سد تردید و دودلی را بر سر راه نقشه های آنان قرار داده است.

توجه به پیروی ملت ایران از رهبری انقلاب، و همچنین پذیرش این نکته که هر دولتی با هر گرایش سیاسی ناچار تابع سیاست های کلان نظام است که از سوی رهبری تعیین می شود، باعث شده تا در طمع ورزی به سوء استفاده از انتخاب دکتر روحانی –دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی ایران- تردید کنند.

نیویورک تایمز در مطلبی تحلیلی به قلم دنیس راس*، مشاور موسسه واشنگتن –سیاست خاور نزدیک- نوشت: ”انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران حس تازه ای از امکان پیشرفت در موضوع هسته ای را به ارمغان آورده است که باید به آن پاسخ دهیم، اما با احیاط!"

 

این سایت صهیونیستی در ادامه درحالی که سعی دارد ظرفیت بالای نظام اسلامی در مواجهه با وقایع مختلف سیاسی را نادیده بگیرد، با اقرار به سردرگمی تحلیلگران غربی در توجیه رفتار سیاسی حکومت ایران تلاش می کند بذر بدبینی و سوء ظن را در میان مردم بپاشد و از این رو از انتخاب دکتر روحانی توسط مردم، با عنوان ”مجوز دادن به انتخاب وی توسط نظام" یاد می کند.

دنیس راس با جمع آوری تحلیل های مختلف از سوی متفکرین سیاسی امریکایی –بدون ذکر نام آنها- به توجیه اقدام نظام در پذیرش رای مردم می پردازد که در ادامه آنان را مرور می کنیم.

البته پیش از خواندن این تحلیل ها باید توجه داشت که هدف مطالبی از این دست در رسانه های غربی، ادامه روند القای تشکیک در صحت انتخابات سال 88 به وسیله القای تعجب در صحت انتخابات 92 است! بدین معنی که پس از خواندن مطلب، خواننده می پذیرد در سال 88 قطعا تقلب صورت پذریفته است و بدین ترتیب باید برای عدم تقلب در انتخابات 92 دلیل قانع کننده ای وجود داشته باشد! این در حالی است که هر فرد منصفی با هر گرایش سیاسی به امانت داری نظام اسلامی از آراء ملت معترف است. اما تحلیل هایی که سیاسیون غربی از پذیرش انتخاب مردم توسط نظام دارند:

• آیت الله خامنه ای بر این باور است که انتخاب آقای روحانی می تواند به نارضایتی های مردم پایان دهد.
• وی معتقد است آقای روحانی که فردی میانه رو شناخته می شود، ممکن است بتواند توافقی مناسب در خصوص برنامه هسته ای ایران فراهم آورد تا تنش ها و تحریم های ناشی از آن را کاهش دهد، و در عین حال ایران را برای تهیه سلاح های هسته ای در آینده آماده سازد!
• وی معتقد است دکتر روحانی می تواند مذاکرات را به نحوی آغاز کند تا با فریب غرب و تحت پوشش آن [مذاکرات] برنامه هسته ای ایران ادامه یابد.
• وی قصد دارد تا با این انتخاب، به موازنه قدرت در بین جناح های برجسته سیاسی ایران کمک کند. زیرا دکتر روحانی می تواند پلی بین روحانیون افراطی و نیروهای میانه رو باشد.

آقای راس در ادامه می نویسد: ”البته هیچ کدام از این تحلیل ها به معنی مفید فایده بودن انتخاب وی در مسئله هسته ای نیست زیرا قطعا وی سیاستی را پیاده خواهد کرد که مورد نظر آیت الله خامنه ای باشد. پس برای بحث از رفع تحریم ها هنوز زود است. باید به خاطر داشته باشیم که علت انتخاب وی از سوی ملت ایران، فشار تحریم ها بود پس احمقانه است که برای جلب همکاری وی، تحریم ها را از میان برداریم.

پرسش اساسی ما هم اکنون این است که با انتخاب رئیس جمهور جدید ایران که آرزوی خود را اتمام انزوای ایران و مرهم نهادن بر زخم موجود در روابط ایران و امریکا عنوان می کند آیا باید رویکرد خود در دیپلماسی با ایران را تغییر دهیم؟"

وی در ادامه با اقرار به پیشرفت های ایران به نتیجه بخش بودن مقاومت سالهای اخیر در برابر غرب اینگونه اعتراف می کند: ”تا کنون، با وجود رویکرد اعتمادسازی روز افزون در درون مذاکرات چندجانبه با ایران، آنها کماکان مسیر خود را پیموده اند و هیچ نتیجه ای از این مذاکرات عاید غرب نشده است. ایران در سال های پیش به طور چشمگیری به گسترش سانتریفیوژها برای غنی سازی اورانیوم پرداخته و در حال حاضر حدود 17000 سانتریفیوژ فعال در اختیار دارد و در ارتقاء نسل جدید آنان برای عملیات های کارامدتر موفق بوده است."

نویسنده در ادامه با ابراز ناراحتی از عدم پذیرش تعلیق دوباره ی فعالیت های هسته ای از سوی دکتر روحانی، تنها چاره حل مسئله هسته ای ایران را تن دادن ایران به محدودیت های امریکا برای حصول اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود دانست: ”دکتر روحانی شاید بتواند یک پنجره کوچک باز کند اما ما نباید موضع خود را ترک کنیم و به آن پنجره امید ببندیم (نقل به مضمون)."

*دنیس راس مذاکره کننده ارشد ایالات متحده در حل مناقشه اعراب و اسرائیل از سال 1993 تا 2001، و دستیار ویژه رئیس جمهر امریکا در مسائل خاورمیانه و جنوب آسیا از سال 2009 تا 2001 بوده است.