چنانکه در دهه هشتاد و اوج گیری درگیریهای ایران و غرب بر سر مسائلی چون سوریه و عراق، ایران تهدید به بستن تنگه هرمز نمود و چنین مسائلی در کنار اوج گیری اختلافات هسته ای و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل قیمت نفت را به ارقامی چون ۱۳۰ دلار در سال ۸۷ رساند.

گروه اقتصادی صراط - این روزها سوالی بر ذهن تحلیل گران اقتصادی و سیاسی نقش بسته است که چرا نفت با آمدن احمدی نژاد گران شد و با رفتن او دوباره به ارزانی گرایید. این سوال در ذهن عامه مردم به شکل علت بدشانسی نفتی خاتمی و روحانی درآمده است.
به گزارش گروه اقتصادی صراط، قیمت نفت همواره در دوران دولت اصلاحات بین ارقام ۱۸ تا ۲۷ دلار نوسان می کرد و در بهترین حالات و آخرین روزها رکورد های ۳۷ دلاری را ثبت می نمود که قدرت قانونا تحویل دولت عدالت شد. در این دوران قیمت نفت رشد صعودی خود را با شیب زیادی ادامه داد و تا ۱۲۰ دلار پیش رفت، اما مجددا با رفتن دولت عدالت و تحویل رسمی قدرت به دولت تدبیر و امید، این قیمت سیر نزولی به خود گرفت و از ارزش نفت کاسته شد.
روحانی نفت را در بودجه ۹۴ با پیش بینی ۷۰ دلاری بسته است در حالی که همین حالا نفت ۵۰ و چند دلار است و خبری هم از پایان این روند نزولی نیست!
حال باید پرسید آیا واقعا اصلاح طلبان بدشانس های نفتی عالم سیاست ایرانند؟ آیا این مساله می تواند اتفاقی باشد که همواره با روی کار آمدن دولتهای اصلاح طلب قیمت نفت پایین می آید؟مسلما باید در کنار عوامل تعیین کننده بین المللی به دنبال بخشی از ریشه های این مساله در عملکرد این دولتها بود.
بر اساس نظر تحلیلگران چند نکته اساسی در کاهش قیمت نفت طی ماههای پایانی سال ۲۰۱۴ تاثیرگذار است.
نخست : لج بازی مصرانه عربستان در نگاه داشتن سقف تولید ده میلیون بشکه در روز و اصرار بر دادن تخفیف به بهانه حفظ مشتریان و از دست ندادن بازار! که تحلیلگران از آن به توطئه آمریکایی-عربی برای کاهش قیمت نفت نیز یاد می کنند.
دوم: تغییر عمده و باور نکردنی در منابع نفتی آمریکا، براساس آمارها تمام میادین نفتی این کشور سالهای آخر نیمه دوم عمر خود را طی می کردند. بر اساس علم شیمی نفت میزان برداشت نفت از میادینی که در نیمه دوم عمر خود هستند هر روز کاهش می یابد تا به صفر برسد اما صفر شدن برداشت به معنی پایان نفت میدان نیست بلکه همیشه مقدار قابل توجهی از نفت و گاز در خلل و فرج بستر میدان نفتی باقی می ماند که باید از آن صرف‌نظر کرد.
آمریکایی ها چند سالی است روی پروژه اختراع تکنولوژی استفاده از باقی مانده نفت و گاز در خلل و فرج سنگ بستر میادین نفتی کار می کنند و امسال بالاخره اعلام کردند که این پروژه جواب داده و میادین نفتی تعطیل شده خود را می توانند دوباره به مسیر تولید بازگردانند. تولید نفت آمریکا در اواخر سال ۲۰۱۴ دقیقا دوبرابر شد و از حدود ۴٫۵ میلیون بشکه در روز به ۹ میلیون رسید و برای اولین بار پس از ۴۰ سال دولت آمریکا اجازه صادرات نفت را صادر کرد!
سوم: تنش زدایی از منطقه خاورمیانه و روابط ایران و غرب، اصولا تحلیلگران همه بر این باورند که آرامش در خاورمیانه و علی الخصوص میزان تنش در روابط ایران و غرب تاثیر بسیار جدی بر قیمت نفت دارد زیرا ایران در ۳۵ سال گذشته همواره عامل اصلی در تامین امنیت بزرگترین شاهراه نفتی جهان یعنی تنگه هرمز بوده است.
چنانکه در دهه هشتاد و اوج گیری درگیریهای ایران و غرب بر سر مسائلی چون سوریه و عراق، ایران تهدید به بستن تنگه هرمز نمود و چنین مسائلی در کنار اوج گیری اختلافات هسته ای و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل قیمت نفت را به ارقامی چون ۱۳۰ دلار در سال ۸۷ رساند.
اما امروز ایران مصرانه در مسیر اعتمادسازی(!؟) گام بر میدارد، آمریکایی که روزی در اثر فشار های ایران و جریانات ایران گرا مجبور به ترک کامل عراق شد و در سوریه پی در پی ناکامی به بار می آورد و در تمام این شرایط درخواست هایش برای گفتگو با ایران در مورد عراق و سوریه رد می شد؛ امروز یک پای جدی نشست های ۱+۵ است و ایران برای جلب رضایتش اقدامات عملی می کند!
این دقیقا اتفاقی است که در دستگاه دیپلماسی دولت اصلاحات نیز افتاد، کشوری که به با دست خود و برای جلب رضایت غربی ها دست آوردهای تکنولوژی هسته‌ای خود را تعلیق کرده و به بازرسان آژانس اجازه بازرسی از هر نقطه خاکش را می دهد، چه خطر و نگرانی می تواند برای تداوم سیطره امپریالیسم بر منابع نفتی منطقه محسوب گردد؟!
پس طبیعی است که در چنین شرایطی همه فشارهای روانی از بازار مصرف‌کنندگان نفت برداشته شده و اطمینان آنها از آینده قیمت نفت را به پایین‌ترین ارقام ممکن کاهش می‌دهد.