يكي از عوامل موثر در ايجاد اغتشاش در روزهاي اخير كه فرماندهي اغتشاشگران را از صداي آمريكا بر عهده گرفته است، محسن سازگارا است.

 

به گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي " خبرگزاري فارس، محمد مهدي اسلامي، نويسنده وبلاگ "تك نوشته هاي يك روزنامه نگار " در جديد‌ترين پست وبلاگ خود، مطلبي را با عنوان " نگاهي به نقش متهمان يك پرونده همچنان مفتوح در غائله اخير " منتشر كرده است.

بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:

 

يكي از عوامل موثر در ايجاد اغتشاش در روزهاي اخير كه فرماندهي اغتشاشگران را از صداي آمريكا بر عهده گرفته است، محسن سازگارا است. او پيش از انتخابات به شدت در پي القاي اين مفهوم بود كه احمدي نژاد 7 تا 11 ميليون راي بيشتر ندارد و اگر پيروز اعلام شود تقلب رخ داده است.

او پس از اعلام نتايج انتخابات با حضور منظم در صداي آمريكا، راديو فردا و ... به تحريك اغتشاشگران پرداخته است. از شايعاتي كه او در اين روزها پرداخته است، ادعاي حبس خانگي و دستگيري مهندس موسوي است. مرور سوابق اين فرد در دقت بيش از پيش ما در شناسايي عناصر نفوذي جديد، خالي از لطف نيست.

محمد محسن سازگارا، متولد 1334 است، او در سالهاي پيش از انقلاب، با پذيرش گرفتن از دانشگاه انستيتوي تكنولوژي ايلينوي به آمريكا رفت و با انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مسلمان همكاري مي‌كرد و در آنجا با ابراهيم يزدي آشنا شد. پس از مدتي نيز به عضويت مركزيت نهضت آزاديبخش خارج از كشور درآمد. با توصيه ابراهيم يزدي در روزهاي اوج انقلاب به نوفل لوشاتو پيوست.

در آن روزها يكي از كساني بود كه ترجمه سخنان امام را بر عهده داشت كه آغاز رخنه او به صفوف انقلابيون بود. امري كه اين روزها بارها توسط رسانه هاي آمريكايي مورد تذكر قرار مي گيرد.

او در روزهاي نخست انقلاب به همراه مرحوم لاهوتي، ابراهيم يزدي، صباغيان و... در پادگان حر (باغشاه سابق) اعلام تشكيل سپاه كردند. او در اين مقطع مسئول اطلاعات و تحقيقات سپاه بود. با توجه به تشكيل چند سپاه ديگر در نهايت اين سپاه ها در هم ادغام شد و اغلب عناصر ليبرال و همراه با اين گروه از سپاه كنار نهاده شدند، وي نيز بعداز گذشت چندين ماه خارج و به راديو پيوست.

ابتدا در بخش تفسيرهاي سياسي و سپس مديريت توليد راديو را عهده دار شد. به فاصله اندكي به عنوان معاون سياسي-اجتماعي و قائم مقام مشاور در امور اجرايي منصوب مي شود. همراهي وي با بهزاد نبوي در حالي بود كه وي به عضويت سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نيز درآمده بود و به عنوان معاون، بهزاد نبوي را در دوره وزارت صنايع سنگين نيز همراهي مي كرد. انتقال مسعود كشميري به نخست وزيري سيستان و بلوچستان و رشد پله به پله آن، توسط وي انجام گرفت و مدتي نيز كشميري در دفتر خود وي همكاري نمود.

او بجز ارتقاي سازماني كشميري پس از انفجار دفتر نخست وزيري، نقش عمده اي در انتشار خبر جعلي "شهادت كشميري " داشت. پس از جلسه محرمانه اي كه در نخست وزيري برقرار مي شود ، اطلاعيه اي تنظيم و توسط محسن سازگارا معاون سياسي اجتماعي بهزاد نبوي به صدا و سيما جهت اعلام ارسال مي گردد ، در اين اطلاعيه كه ساعت 8 صبح از راديو پخش مي شود، "شهادت كشميري " رسما اعلام مي گردد. در اين راستا ديگر متهمين بهزاد نبوي، سعيد حجاريان، خسرو تهراني و مصطفي قنادها بودند.

دومين اقدام براي شهيد جلوه دادن كشميري جسد سازي براي وي بوده است تا اصلي ترين ابهام در اين خصوص مرتفع گردد. در اين راستا او به همراه افرادي همچون علي اكبر تهراني و نادر قوچكانلو متهمين اصلي در جسد سازي بودند. او همچنين به بهشت زهرا رفته و براي هماهنگي دفن جسد كشميري تلاش مي كنند. در حالي كه تمام مراحل قانوني همچون شناسايي اجساد، معاينه ، اعلام نظر پزشكي قانوني و صدور مجوز دفن درباره شهيدان رجايي، باهنر و دفتريان به صورت كامل انجام گرفته است، هيچيك از اين مراحل درباره كشميري طي نمي گردد.

او به واسطه اين اتهامات دو بار در سال 63 و 65، بازداشت شد اما با فشارهاي سياسي، آزاد و پرونده او به همراه ديگر هم پرونده‌اي‌ها متوقف گرديد. با توجه به حساسيت بر روي او، به مرور از مسئوليت هاي كليدي خارج، اما حضور خود را در هيئت مديره سازمان گسترش صنايع سنگين تا اواخر جنگ ادامه داد.

بعد ازپايان جنگ تحميلي در دولت پنجم و ششم با مركزتحقيقات استراتژيك رياست جمهوري كه دوستانش همچون حجاريان در آن فعال بودند همكاري داشت و در كناراين، خود رابه عنوان يكي از موثرترين اعضاي حلقه كيان به عنوان ارگان اصلي استحاله ديني در كشور معرفي مي كند.

سازگارا پيش از انتشار روزنامه جامعه، مؤسسه اي مطبوعاتي را اداره مي كرد كه از جمله نشريات آن، هفته نامه آينه بود. بعد از پيروزي جبهه اصلاحات درانتخابات دوم خرداد، سازگارا چهره خودرا نه تنها به عنوان يك فعال سياسي و نظريه پردازاقتصادي دولت بلكه به عنوان مسئول اصلي روزنامه جامعه از شاخص ترين روزنامه هاي دوم خردادي مطرح مي كند.

روزنامه‌اي كه به عنوان "نخستين روزنامه جامعه مدني " مطرح مي‌شود. او در سلسله روزنامه هاي زنجيره اي بعدي نيز به همكاري پرداخت. درنهايت سازگارا در بعد از وقايع خرداد ماه سال1382 در كوي دانشگاه و هم چنين مطالب منتشر شده برخي از سايت ها به نقل از وي به اتهام اقدام عليه امنيت ملي بازداشت مي شود اما اين بار نيز با حمايت برخي از نمايندگان مجلس ششم از زندان آزاد مي شود.

وي بعد از آزادي اززندان براي معالجه از كشور خارج مي شود وبه انگليس وسپس به آمريكا مي رود و در آنجا ماندگار مي شود. محسن سازگارا در حال حاضر مدير مركز تحقيقات ايران معاصر در واشنگتن است كه به طور مستقيم تحت نظر CIA اداره مي شود.

وي به طور هفتگي به همراه عليرضا نوري‌زاده در برنامه تلويزيوني تفسير خبر كه از تلويزيون فارسي صداي آمريكا پخش مي‌شود، به‌عنوان كارشناس به توهين و ايراد اتهام بر عليه نظام جمهوري اسلامي مي پردازد. برنامه اي كه اين روزها با تواتر بيشتري پخش مي گردد.

در حال حاضر محسن سازگارا حقوق بگير دولت آمريكا در " آمريكن اينترپرايز "، "واشينگتن انستيتو " و VOA و پسرش شهاب سازگارا حقوق بگير راديو فردا است.

"واشينگتن انستيتو " موسسه اي است كه ديلي استار درباره علت منصوب شدن دنيس راس به عنوان مشاور مخصوص هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه ايالات متحده، در امور خليج [فارس] و كشور هاي آسياي جنوب غربي من جمله ايران، مي نويسد: "انتصاب راس به علت وابستگي و همچنين همكاري پيشين او با گروه هايي نظير "انستيتو واشينگتن براي سياست هاي شرق " كه از طرفداران اسرائيل است مي باشد. " مؤسسه "امريكن اينترپرايز " نيز از لابي هاي صهيونيستي است كه خواهان تغيير نظام سياسي در جمهوري اسلامي ايران هستند. صداي آمريكا يا V.O.A نيز فرستنده رسمي سازمان سيا است كه با كلان مصوب بودجه كنگره اين كشور عليه جمهوري اسلامي فعاليت مي كند.

رسوايي او تا به حدي بود كه حتي چندي پيش محسن سازگارا مورد انتقاد برخي اپوزسيون خارج از كشور قرار گرفت كه چرا به قيمت فروختن ارزان كشور براي خود كسب سرمايه مي كند و رفتارهاي او به حدي مشمئز كننده بود كه موجي عليه وي در ميان فراريان خارج نشين نيز فراگير شد.

فردي كه آن روز در صورت دقت رسيدگي به پرونده اش و عدم تسليم در برابر فشارها، اينك به سزاي خيانتش در ماجراي شهادت شهيدان رجايي و باهنر رسيده بود؛ اينك كه چهره نفاقش عيان شده و ديگر امكان تداوم فعاليت در داخل را ندارد، رسما به همكاري مي پردازد؛ با اين وصف آيا تداوم ارتباط با دوستان سابق دور از ذهن است؟

آيا جاي كوتاهي و سفارش پذيري در جريان رسيدگي به اتهامات هم پرونده اي هاي ديروز او كه همينك ديگر بار در جريان آشوب طلبي هاي اخير بازداشت شده اند، باقي است؟

 

*گفتني است؛ انتشار مطالب وبلاگ‌ها و سايت‌ها در "سرويس فضاي مجازي " خبرگزاري فارس به معناي تاييد محتواي آن‌ها نيست و صرفاً به منظور گسترش فرهنگ تعامل و نقد صورت مي‌گيرد.