روزنامه آرمان نزدیک به هاشمی رفسنجانی در قالب یک گزارش با عنوان 'از یارانه تا اعتدال' که تیتر اول این رسانه را نیز به خود اختصاص داده بار دیگر با توهین به شعور مردم رای مردم در انتخاباتهای گذشته را نازل و به انگیزه نان خوانده و رای این دوره به حسن روحانی را مبتنی بر شناخت و خرد دانسته است.
گزارش نویس این نشریه که نگاه از بالا به مردم در جای جای مطلبش هویداست نوشته: "انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری منطبق بر بالاترین استانداردهای سازههای دموکراتیک به منصه ظهور رسید و گزاره بسیار بارز آن انتخاب آگاهانه مبتنی بر خرد و شناخت مردم در اقصی نقاط کشور بود.
اگر تا دیروز جامعهشناسان خودی نیز معتقد بودند طبقه متوسط شهری به مولفهها و سازوکارهای گفتمان توسعهای اعتنا میورزند و انتخابهای آنان مبتنی بر شناخت و برآمده از پارادایمهای مردمسالارانهمحور است و در نقطه مقابل طبقه فرودست چنین دغدغههایی ندارند و بیشتر بر اساس شاخصههای غیر راهبردی و مبتنی بر رویکردهای بومی و منطقهای و فارغ از جامعیت نگری توسعهمدارانه دست به گزینش میبرند این انتخابات نشان داد که آن پیش فرضها چندان اعتباری ندارد چرا که آرای فرد پیروز در این انتخابات که منادی گفتمان تغییر و حرکت بر مدار عقلانیت و اصلاح بود به نوعی در سراسر کشور با نسبتی همسان بسط یافته بود و آرای مناطق شهری و روستایی به یک همپوشانی در این خصوص رسید و نمیشود رای به روحانی را منحصر به طبقه متوسط دانست یا انتخاب وی را برآمده از آرای طبقه فرودست پنداشت. این تقسیم و توازن بهواقع در رفتارشناسی جامعه سیاسی ایران پدیده تازهای است که نیاز به واکاوی جامعهشناسانه دارد و در این مقال مختصر اشارهای به آن خواهد شد."
جالب است که این نوع نگاه های توهین آمیز به ملت در مقاطع مختلف تاریخ معاصر کشور به وفور خود را نشان داده است. این نگرش که از تفکر شبهه روشنفکرانه در ایران نشآت میگیرد و به مرور به صورت یک بیماری خود شیفتگی در این طبقه در آمده است همواره آنجایی که رای مردم با نگاه روشنفکران در یک سمت و سو قرار داشته باشد آنرا تا عرش بالا میبرد و اگر رای مردم مخالف نظر آرای آنها باشد یا به طور کلی آن را نفی میکند( تقلب شده) یا کیفیت آرای مردم را نازل می شمارد که نمونه آنرا در انتخابات سال 88 شاهد بودیم.
در بخش دیگری از گزارش این روزنامه آمده: "در تمامی ادوار گذشته انتخابات یا در بسیاری از کشورها وعده وعیدهای اغواکننده مالی جزو مولفههای جذب آرا بوده و بسیاری از نامزدها برای جلب طبقه فرودست از آن بهره میبردهاند. از پرداخت مقدار معینی پول به شکل ماهانه تا وعده کمکهای نقدی و غیرنقدی به قشرهای مختلف از جمله ابزارهای تبلیغاتی جذب آرای مردم بوده و بسیاری چنین میپنداشتند که جذب طبقه فرودست با این ابزارها میسر است اما انتخابات اخیر نشان داد که بلوغ و رشد و آگاهی سیاسی مردم با هر سطح از برخورداری بر نیازهای مالی و آنیشان رجحان و برتری دارد و به جای آن که مردم جلب اینگونه تبلیغات شوند و به نیازهای مقطعی اولویت دهند با نگاهی کلاننگرانهتر چشماندازی فراتر را مدنظر قرار میدهند.
حسن روحانی از معدود کاندیداهایی بود که در تبلیغات انتخابات هیچ گاه به سمت این مقولات نرفت و شعارهای وی کلینگرانهتر بود و بیشتر از آن که نمایههای معیشتی داشته باشد معطوف به مباحث کلیتر اقتصادی و سیاسی سخن گفت و با همه این اوصاف بیشترین سبد آرای وی در شهرهای کوچک و بهخصوص روستاها رقم خورد. اینجاست که باید گفت اولویتها و نوع نگاه طبقات فرودست جامعه دچار تغییر و تحول شده و دیگر نمیتوان با پیشفرضهای تنزل نگرانه به این قشر نگریست و چنین پنداشت که انتخاب آنان ملهم از شاخصههای خرد و فاقد ارزش افزوده است. نکته بسیار مهم آن است که در برهه اخیر مشکلات و معضلات اقتصادی دایره شمول گستردهتری نیز یافته و به رغم این وضعیت چنین رویکردی رقم خورد که این خود شایسته تامل بوده و جای تحسین دارد."
گفتنی است اکبر هاشمی رفسنجانی 2 انتخابات سالهای 84 و 88 را هیچ گاه به رسمیت نشناخت اما از انتخابات اخیر که کاملا همسو با رویکرد او بود به عنوان دموکراتیک ترین انتخابات جهان یاد کرد.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو