شورای روابط خارجی آمریکا یکی از نهادهای تاثیر گذار بر سیاست خارجی ایالات متحده است که همواره در سالهای اخیر طرف مشورت رئیس جمهور این کشور بوده است. این شورا در تحلیلی که بیشتر شکل تنفس مصنوعی به جریان فتنه در ایران می باشد مدعی شده است که بالاخره فتنه گران در ایران به هدف خود خواهند رسید!

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما» در این مقاله آمده است: جنبشها، توسط جریانهای اجتماعی مشابه هدایت می شوند و نهایتا به موفقیت می رسند. . در قرن گذشته ،سه دوره اغتشاشات سیاسی ایران را به لرزه در آورد 1: انقلاب مشروطه 1905، که مردم در مقابل قدرت سلطنتی ایستادند و قانون اساسی ایران را توسعه دادند 2: دوره محمد مصدق در سال 1951-، که منجر به برکناری موقت محمد رضا شاه شد 3: انقلاب اسلامی سال 1979، که جمهوری اسلامی جایگزین سلطنت شاهنشاهی شد .

در هر دوره سه عامل :1 ـ نارضایتی مردم از فساد اداری رژیم حاکم ،2ـ جدایی حاکمان از روحانیون 3ـ نارضایتی از روابط خارجی ایران ،مشاهده می شود .

در هر نمونه، دو گروه ناهمگون وجود دارد : در یک طرف یک رژیم سکولار و لیبرال و در سمت دیگر روحانیون سیاسی فعال ــ که مخالف یکدیگرند.

ادامه این مقاله آمده است: در واقع ، هر چند که امروز امام خمینی بعنوان رهبران نمادین یاد می شود ، اما نباید همت گسترده و طولانی مدت حامیان آنها را ، فراموش کرد .

نویسنده این مقاله در ادامه با قیاس حرکت عظیم مردم در انقلاب اسلامی با جریان فتنه به حامیان خارجی این جریان پیشنهاد داده که: جامعه بین المللی نباید از دستیابی جنبش سبز به موفقیت نا امید باشد چه بسا که این اتفاق در دراز مدت بیافتد. به عنوان مثال در اوایل دهه 1900 ، خشم و اعتراض طولانی مدت مردم از شاه و اعطای امتیازات تجاری به روسیه و بریتانیا ، روشنفکران به روحانیون ملحق شدند، البته علت اعتراضات آنها تنها بی حرمتی به اسلام نبود ، بلکه به این دلیل بود که منافع اقتصادی کشورشان به خطر افتاده بود ،اتحاد روحانیون و روشنفکران منجر به برکناری نخست وزیر شاه و و تاسیس مجلس شد . در دهه 1950 ، انقلابیون ناسیونالیست برای خلاص شدن از دخالتهای بریتانیا , و انگلیس با اشاره به شرکت نفت بعنوان نماد استثمار امپریالیستی ، مبارزات خود را آغاز کردند. .مصدق با تکیه بر آیت الله سید ابوالحسن قاسم کاشانی , و سایر روحانیون فعال این جنبش را راه اندازی کرد.

احتمالا کاشانی برای امام خمینی ، که در دهه 1960 و 1970 یک ائتلاف گسترده ای ، از سکولارها ، روحانیون ، جوانان، و دیگران را برای برانداختن نظام سلطنتی گرد هم آورده بود ،الهام بخش بوده.. هر سه جنبش مخالفان سال ها به طول انجامید تا نهایتا قدرت لازم را پیدا کردند و توانستند تغییرات اساسی در رژیم ایجاد کنند .انقلاب مشروطه، که در سال 1905 ،با تظاهراتی بر سر تعرفه ها آغاز شده بود ، در واقع تداوم وقایع سال 1891بود که ناشی از واگذاری امتیاز انحصاری توتون و تنباکو به بریتانیا، بود . به طور مشابه ، جبهه ملی مصدق در سال 1951 به قدرت رسید ، این موفقیت پس از نارضایتی مردم از سلطنتی بود که پس از جنگ جهانی دوم با مشکلاتی مواجه شده بود . یکی از دلایل شورش مصدق در برابر محمد رضا شاه این بود که وی زمانی توسط پدر محمد رضا زندانی شده بود.

ریشه انقلاب اسلامی سال 1979،وقتی شکل گرفت که در سال 1960، شورش علیه شاه کشور را فرا گرفت و امام خمینی و بسیاری از فعالان دیگر تبعید شدند.

هر دوره از آشفتگیها بنا به دلایل مشابه ای به جلو هدایت شده .این طنز پنهان، عجیب است که مبارزاتی که امروز در مقابل ورثه سیاسی خمینی در حال شکل گیری است ،شبیه همان اعتراضاتی است که آیت الله خمینی روزگاری بر علیه شاه داشت . در واقع همان عوامل قبلی دوباره امروز با هم همگرا شده اند .

نویسنده این مقاله در ادامه به تاسی از فتنه گران اداعای تقلب در انتخابات (ادعایی که هیچ گاه ثابت نشد) را بعنوان موتور محرکت فتنه گران مطرح کرده و می نویسد: با توجه به این موارد باید از جنبش سبز در ایران حمایت کرد چرا که تازه در ابتدای راه است!

این اظهارات و قیاسهای آمریکایی در حالی صورت می گیرد که نشان عمق تحلیل های غلط حامیان غربی جریان فتنه دارد بنابه سخنان رهبر معظم انقلاب حرکتهای فتنه گران کاریکاتوری از انقلاب اسلامی بود ، هرچند که جریان فتنه و رهبران آن سعی داشتند که آن را بسیار انقلابی جلوه دهند ولیکن این افراد و خط دهندگان آمریکائی شان فراموش کرده بودند که رژیم های گذشته هرگز حامیانی نداشتند که برایشان 9دی بیافرینند و خدم و حشم آمریکا و غرب را به زباله دان تاریخ بیاندازند. امروز فتنه گران مرده اند و حامیان آمریکایی و غربی که مدعی حمایت از جنبش!تارسیدن به هدف هستند باید بدانند که بر سر گوری گریه می کنند که مرده ای در آن نیست!