مدیرکل آمارهای بانک مرکزی می گوید تورم یک نرخ دارد و آن همانی است که اعلام عمومی میشود. چنانچه محرمانه باشد اصلاً اعلام نمیکنیم اما زمانی که اعلام کردیم یعنی همان یک نرخ تورم است و نرخ دیگری وجود ندارد.
تورم که در بین مردم مصادف با گرانی است امسال موضوع بسیار مهمی است. افزایش نقدینگی و موانع پیش روی تولید باعث شده که تورم در حال حاضر روند صعودی به خود بگیرد.
این موضوع آنقدر اهمیت دارد که رئیس کل بانک مرکزی آن را یکی از دغدغههای خود در سال 92 بیان کرده است. اما در این بین برخی مدعیاند که تورم اعلامی با واقعیات تفاوت دارد و نرخ اعلامی با احساس مردم متفاوت است. در همینباره با علیرضا مقتدایی مدیرکل آمارهای اقتصادی بانک مرکزی گفتوگو کردهایم.
برخی وقتی بانک مرکزی نرخ تورم را مثلاً 28 درصد اعلام میکند عدهای میگویند این رقم درست نیست و عدد تورم بالاتر است، نظر شما چیست؟
به یاد دارم این سؤال را حدود 5 ـ 4 سال پیش هم از من پرسیدید. اینکه چرا وقتی یک سازمان رسمی آماری را منتشر میکند عدهای ادعا میکنند این آمار درست نیست و حقیقت چیز دیگری است. از این ادعا و از سؤال شما میتوان نتیجه گرفت که این داستان متعلق به امروز و حال حاضر نیست؛ماجرا قدیمی است. سالهاست زمانی که توسط یک مجموعه تخصصی که با تکیه بر تخصص، تجربه و دانش آمار تولید میکنند فرقی ندارد کجا باشد بانک مرکزی، مرکز آمار یا هر سازمان دیگری آمار منتشر میشود، عدهای میگویند این آمار را قبول ندارند.
اما بنده معتقدم کسانی که چنین ادعاهایی دارند یا نحوه محاسبه نرخ تورم را نمیدانند یا اگر میدانند قصد دارند بیدلیل بر آمار و ارقام اعلام شده خدشه وارد کنند. به این نکته توجه کنید که با حدس و گمان نمیتوان شاخصهای آماری را محاسبه کرد. در این بحث بیشتر منظورم بر نحوه محاسبه تورم است. تورم یک مقوله محاسباتی است. روشهای استانداردی هم برای محاسبه آن تبیین و طراحی شده که در صورت عدول از آن ساختار محاسبه و اعتبار آن مخدوش میشود. لذا بنده فکر میکنم باید از خود کسانی که نسبت به نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی شک و تردید دارند پرسید دلیلتان برای این تردیدها چیست؟ چه روشی را برای محاسبه پیشنهاد میکنند؟ بنده بارها عرض کردم محاسبه شاخص تورم در بانک مرکزی همواره براساس استانداردهای بینالمللی صورت میگیرد و مختص ما هم نیست. محاسبه تورم دارای یک روش علمی و واحد است. کسانی که با روش علمی محاسبه تورم آشنا هستند استدلالهای ما برای آنها مقبول میباشد. نحوه محاسبه نرخ تورم در بانک مرکزی جمهوری اسلامی نیز بر اساس همان روش علمی و کارشناسی شاخص تورم است و هیچ تفاوتی با معیارهای بینالمللی ندارد و ما همیشه آمادهایم در این خصوص توضیحات کامل ارائه دهیم.
در همه جای دنیا تعداد کالاهایی که برای تورم محاسبه میشود همانند ایران است؟
اتفاقا میخواستم به این نکته اشاره کنم. تعداد اقلام مورد قیمتگیری در سبد شاخص تورم از اهمیت ثانی برخوردار است. اهمیت اول عوامل دیگری است. اهمیت اول، پوشش کامل هزینههای خانوارها از نظر جغرافیایی و متناسب بر اساس جمعیت شهر، پوشش زمانی و مکانی قیمتگیری، سازگاری نظام جمعآوری اطلاعات با اهداف و دقت و صحت در جمع آوری دادههاست. این عوامل در محاسبه تورم مهم است و گرنه در محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی همه اقلامی که خانوار بر اساس بودجهاش مصرف میکند در سبد شاخص تورم مورد ملاحظه قرار میگیرد. به عبارت دیگر ضرایب اهمیت بر مبنای کل کالاها و خدمات مصرفی خانوارها محاسبه میگردد و اقلام سبد، نماینده سایر کالاها میباشند و تغییرات قیمت سایر کالاهای همگن از تغییرات قیمت کالاهای مشابه برآورد میشود. در اینجا باید از همکاری صمیمانه منابع اطلاعاتی که با حوصله و سعه صدر به همکاران ما کمک میکنند تا یک محاسبه مؤثر شکل گیرد و اطلاعات اخذ شود تشکر و سپاسگزاری داشته باشم.
در همه جای دنیا از همین طبقه بندی استفاده میکنند که ما استفاده میکنیم؟
بله، تقریبا همه کشورهای دنیا از همین نوع طبقهبندی برای محاسبه تورم استفاده میکنند. هم روش محاسبه نرخ تورم و هم طبقهبندی یکسان است تا قابلیت مقایسه داشته باشد. تنها تفاوتی که میتواند داشته باشد در زمینه بومی کردن برخی اقلام است اما روشها دارای استاندارد مشخص است. بنابراین هر قلم کالا و خدمتی که یک خانوار مصرف میکند در یکی از این طبقات جا میگیرد. ممکن است یک خانوار ایرانی در یک ماه 800 قلم کالا و خدمت را مصرف کند، تمام اینها احصا شده و در طبقات دوازدهگانه محاسبه تورم قرار میگیرد. حالا ضرایب اهمیت هم برای هرکدام از گروههای دوازدهگانه مشخص شده و محاسبات شاخص تورم طبق روال انجام میشود.
چند نوع فرمول برای محاسبه تورم در حال حاضر وجود دارد؟
شاخصهای عمومی پاشه، فیشر و لاسپیرز هستند که در محاسبه تورم مورد استفاده قرار میگیرند.
بانک مرکزی معمولاً از چه شاخصی برای محاسبه تورم استفاده میکند؟
لاسپیرز با سال پایه ثابت.
در دنیا چه؟
در دنیا هم معمولاً از شاخص لاسپیرز استفاده میکنند.
مرکزآمار از چه شاخصی استفاده میکند؟
آنها هم لاسپیرز استفاده میکنند. در شاخص لاسپیرز به دلیل اینکه سال پایه را سالی قبل از زمان حال در نظر میگیرند اقبال عمومی در حوزه تصمیمگیری برای استفاده از آن بسیار زیاد است چراکه استفادهکننده مثلاً در مقطع زمانی نزدیک به ماه بهمن میخواهد بداند که تورم دی ماه چه عددی است؟ و برمبنای آن تصمیمگیری کند. اگر بخواهیم از شاخص پاشه به جای لاسپیرز برای محاسبه تورم استفاده کنیم باید امسال به پایان برسد و وزنهای امسال محاسبه بشود بعد برمبنای ضرایب اهمیت امسال شاخص را محاسبه کنیم که شاخصی دیرهنگام است و با تأخیر حداقل 18 ماه به دست خواهد آمد. البته ناگفته نماند برای فعالیتهای پژوهشی برخی اوقات از شاخص پاشه استفاده میکنند اما برای فعالیتهای تصمیمگیری از شاخص لاسپیرز استفاده میکنند.
آقای مقتدایی شاید این سؤال را کسان دیگری هم از شما پرسیده باشند، آیا بانک مرکزی ضرایب و وزن کالاها و خدمات را هر وقت که دوست داشته باشد میتواند تغییر دهد؟ من این سؤال را از آن جهت میپرسم که برخی میگویند بانک مرکزی هر وقت که تورم روند صعودی به خود میگیرد برای جلوگیری از افزایش این نرخ، ضرایب را کم و زیاد میکند؟
نه درست نیست. اینها حرفهای رسانهای است. از نظر فنی کاملاً غیر قابل انجام و از نظر حرفهای ناممکن است. تغییر ضرایب بر اساس استانداردهایی است که در زمان خودش باید انجام شود.
سؤالی که در این میان مطرح میشود تفاوت احساس مردم با آمارهاست. آمارها چیز دیگری اعلام میکند اما احساس مردم چیز دیگری میگوید. دلیل این دو نوع نگاه چیست؟
من خواهشم از رسانهها این است که در این مقوله خیلی دقت کنند.
وظیفه آنها در این وادی خیلی مهم است. رسانهها برای افکار عمومی روشن کنند پدیدههایی را که قابل اندازهگیری هستند را در حوزه احساس وارد نکنند. همین مقولهای که شما از آن به عنوان تفاوت نام بردید نمونهای از این ادعاست. برای مثال بنده از شما میپرسم طول این اتاق چقدر است؟ شما یک عددی را به صورت تقریبی حدس میزنید، مثلاً هفت متر. اما وقتی با متر و به صورت فنی اندازهگیری میکنید متوجه میشوید با عدد حدسی شما تفاوت دارد. شما کدام را قبول میکنید عدد حدسی یا عدد منتج از وسیله اندازهگیری؟ بنابراین معیار اندازهگیری ممکن است با احساس متفاوت باشد. به این نکته توجه کنید که اصولاً در ذهن ما از لحاظ روانی کالایی که گران شده نمود بیشتری پیدا میکند یا کالایی که ارزان شده است؟ به عنوان مثال در هنگام تهیه بلیت هواپیما هنگامی که مشاهده میشود قیمت بلیت از 100هزار تومان به 200هزار تومان رسیده، در این حالت میگویند ببینید تورم چقدر زیاد شده و.... اما وقتی فرد مورد نظر برای خرید کالای دیگری مثلاً میوه به مغازه میرود و قیمت میوه ثبات داشته است ذهنش از این ثبات قیمت عبور میکند و فقط افزایش قیمت را در ذهن خود مرور میکند. بنابراین با ملاحظات مذکور میتوان نتیجه گرفت تفاوت احساس با آمار رسمی یک مسئله کاملاً طبیعی است،چراکه انسانها برای رسیدن به حداکثر مطلوبیت، نیاز دارند که توانایی تامین اقلام مورد نیاز خود را داشته باشند و زمانی که با ناتوانی تامین نیازها مواجه میشوند به مرور به حذف کالاهای گران شده از الگوی مصرف خود میپردازند و حذف اولین کالای گران شده احساس تورم بیش از عدد اعلام شده را بهوجود میآورد. از طرف دیگر آشنایی با مفهوم میانگین موزون و محاسبات تورم دلیل مهم دیگری است که باعث این اختلاف میشود. فرض کنید قیمت کالایی در دی ماه سال 89 برابر 5 هزار ریال باشد، در دی ماه سال 90 10 هزار ریال برسد و همین کالا در دی ماه سال 91 به 15 هزار ریال افزایش پیدا کند. به نظرشما با یک حساب سر انگشتی قیمت این کالا چقدر افزایش داشته است؟
اگر بخواهیم سرانگشتی حساب کنیم حول و حوش 200درصد درست است؟
قیمت سه برابر شده و رشد قیمت طی دو سال 200 درصد. اما از لحاظ محاسبات نرخ تورم رشد قیمت کالا 66 درصد در سال میشود نه 200درصد، چراکه این قیمت به صورت بطئی تغییر نموده است و یک سیر قیمت از 5 هزار ریال تا 15 هزار ریال را طی دو سال پیموده است و باید با استفاده از مفهوم میانگین پاسخ را اصلاح نمود. در این مثال متوسط قیمت در سال اول 7500 ریال و متوسط قیمت در سال دوم 12500 است که از حاصل تقسیم 12500 به 7500 عدد 66 درصد رشد سالانه به دست میآید. منظورم این است محاسبه به این سادگی نیست. اینجا افتراق بین محاسبات سرانگشتی و محاسبات دقیق نمایان میشود.
ببینید اغلب مردم معتقدند الان که بیشتر کالاها در یکی دو سال اخیر با روند صعود قیمتی مواجه شده و گرانی به اوج رسیده چرا تورم 28 درصد است؟ گلایه مردم این است.
تورم 28 درصد به معنی این است که تغییرات سطح عمومی قیمتها در دوازده ماه گذشته نسبت به دوازده ماه قبل از آن 28 درصد است. البته برخی از کالاها ممکن است در چند ماه اخیر خیلی بیشتر از این مقدار افزایش قیمت داشته است ولی روی هم رفته در دوره مذکور اثر تغییرات قیمت و ضریب اهمیت اقلام و زمان رخ داد افزایش قیمت، 28 درصد بوده است. طبیعی است که قیمت برخی از اقلام ممکن است خیلی بیشتر از 28 درصد و تعدادی نیز کمتر از 28 درصد افزایش داشته است ولی برایند همه این تغییرات با احتساب وزن اقلام 28 درصد است. من فکر میکنم وقتی با ادبیات موضوع آشنا باشید و مفاهیم آن را بدانید ابهامات رفع میشود.
شما گفتید در اندازهگیری تورم، مردم بیشتر کالاهایی را در محاسبات مورد توجه قرار میدهند که گران شده است. آیا کالایی در این یکی دو سال اخیر وجود داشته روند کاهش قیمتی را دنبال کند؟
فکر میکنم قیمت میوهها از ثبات بیشتری برخوردار بودند.
آقای مقتدایی شما مسئول آمارگیری در بانک مرکزی هستید، همچنین مسئول مستقیم اعلام نرخ تورم درکشور. با مشکلی در این باره از سوی کسانی که شما را میشناسند مواجه نشدید؟ مثلاً همسر، فرزندان یا دوستان و آشنایان؟ تا حالا کسی از شما درباره غیرقابل لمس بودن تورمی که اعلام میکنید گله نکرده است؟
اگر راستش را بگویم چرا، خیلی وقتها با گلایههایی مواجه شدهام. اما سعی کردهام به آنها با دقت پاسخ دهم. تقریبا در خیلی از جاها که میروم از من درباره محاسبه تورم میپرسند. من هم از این موقعیت استفاده میکنم تا اطرافیان را نسبت به این موضوع قانع کنم. اگر روشهای علمی توضیح داده شود ذهن منطقی قبول میکند.
تورم محرمانه هم داریم؟
خیر، اگر منظور شما این است که در محاسبات تورم 2 نرخ داشته باشیم که یکی محرمانه و دیگری غیر محرمانه باشد اینطور نیست. تورم یک نرخ دارد و آن همانی است که اعلام عمومی میشود. چنانچه محرمانه باشد اصلاً اعلام نمیکنیم اما زمانی که اعلام کردیم یعنی همان یک نرخ تورم است و نرخ دیگری وجود ندارد.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو