نتيجهي مشهود ديگري كه در بررسي ها و روان كاوي هاي بعدي از متن اين نامه برمي آيد، پرتكرارترين شيء به كار گرفته شده در نامه است كه همانا «آتش» است. كلمهي «آتش» در طول نوشتار 5 مرتبه استعمال شده است.
«روان كاوي متن» شيوه اي است كه به كمك آن، تفكرات نهاني و احساسات اصلي نويسندهي هر متن را به سادگي از درون نوشتار كشف و استخراج ميکنند. اين شيوه در ميان متدهاي رايج روانپژوهي و نوشتارشناسي يكي از برترين متدهاي آكادميك است.
به عقيدهي بسياري از دانشمندان علم روانشناسي متن و روانپژوهشانِ نوشتار «علميترين بررسي از سوي محققان و زبان شناسان، واژهپژوهي نگارشي يك متن است». شيوهاي متقن كه به كمك آن ميتوان با دقت بسيار بالا درصد تمايلات رواني نگارنده را براي هر يك از انواع احساسات دروني او تعيين کرد.
بنيان اين تكنيك كه يكي از برترين روشهاي شناخته شدهي علمي در زمينهي بررسي روانشناسانهي متون است، بر اساس شمارش اصليترين واژگاني است كه در طول متن توسط شخص نگارنده براي بيان انواع احساسات به كار گرفته شده است.
بايد دانست كه در اين شيوهي پژوهشي حتي نوع رنگها و يا اشيايي كه نويسنده در نگارش جملات استخدام مي كند، به خوبي بيانگر انواع و گونههاي احساساتي است كه در هنگام نگارش متن بر روان نگارندهي نوشتار حاكم بوده است.
براي نمونه، روحيه و احساسات نگارندهاي كه در متن خود، 4 بار رنگ سياه و خاكستري را به كار گرفته است، نسبت به نويسندهاي كه در هنگام نگارش در متن خود 4 بار رنگ آبي و سفيد را استفاده ميكند، كاملاً متفاوت و براي روانكاوان به سادگي قابل تمايز است.
مراحل و شيوهي اجراي متديك روان كاوي متن:
1-حذف و وجين كردن كلمات خنثي و يا اتباعي (كلماتي كه گرچه حول محور اصليترين واژهي هر جمله قرار گرفته و براي تكميل مفهوم به كار مي روند. اما بيانگر احساسات اصلي نويسنده نيستند)
به طور مثال، در مرحلهي وجين، از كل جملهي 28 واژه اي زير، تنها 2 واژه به عنوان مهم ترين محورهاي احساسات جمله باقي مانده و مابقي واژگان به عنوان كلمات خنثي و يا اتباعي حذف و وجين مي گردند:
مثال: جمله ي 28 واژه اي اوليه
«با وجود همه ي اين مطالبي كه تا كنون گفته شد و بسياري موضوعات ديگر، مي خواهم بگويم كه من بدبخت ترين زني هستم كه تا كنون ديده و يا شنيده ايد.»
جملهي وجين شدهي 2 واژه اي: (بيان احساسات اصلي و مقاصد رواني كلي)
«بدبختترين زن»
2-در مرحلهي دوم، واژگان باقي مانده را به تفكيك در يك جدول فهرست بندي كرده و با توجه به كليت موضوع و مقصود كلي نويسنده از نگارش متن، بايد مشخص شود كه هر يك از واژگان داراي چند مفهوم است و اين مفاهيم دقيقاً چه هستند.
سپس براي هر يك از احساساتي كه در ضمن نگارش واژگان در ذهن نگارنده جريان داشته است، يك ستون جديد مي گشاييم و به ازاي هر بار بيان شدن يك احساس مشخص، عدد وزني «1» را به آن احساس خاص اطلاق كرده و اختصاص مي دهيم.
به طور معمول، براي هر متن مشخص، تعداد احساسات و ستون هاي به وجود آمده زياد نخواهد بود چرا كه معمولاً يك نويسنده در هنگام نگارش متن خود داراي يك يا چند احساس كلي بوده و كليت احساسات او حول يك يا چند محور انگشت شمار بياني و ذهنيتي مي چرخد.
3-در مرحلهي پاياني با آماربرداري از حجم احساسات نويسنده-كه محمول همان واژگان است- و با مقايسهي نمودارهاي به دست آمده مي توان مشخص کرد كه روان نگارنده در هنگام نگارش متن به طور اعم و يا اخص درگير كدام يك از احساسات حداكثري و حداقلي بوده است.
نكتهي مهمي كه در اين باره باید مد نظر داشت، اين است كه در متنها معمولاً يك واژه تنها بيانگر يك احساس نيست، بلكه يك واژه به تنهايي مي تواند چندين بار معنايي و زوايهي احساسي را در خود مستتر داشته باشد. براي فهم بهتر اين قضيه به مثل عاميانه و معروف (بفرما، بشين، بتمرگ) توجه بفرماييد كه اگرچه هر كدام از اين ها واژگان از نظر شمارگان فقط يك واژه هستند و همهي آن ها نيز مخاطب را امر به نشستن مي كنند اما هر يك از اين كلمات به تنهايي داراي دو و يا چندين بار احساسي متفاوت هستند كه در جدول زير ديده مي شود:
اينك برآنيم تا با اين مقدمهي نه چندان كوتاه و در يك بررسي روان كاوانه، واژه پژوهي متن نامهي19 خرداد آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني به محضر مقام معظم رهبري را از اين منظر بررسي و نتايج آن را به حضور خوانندگان گرامي ارايه نماييم تا دانسته شود كه ريشهي بسياري از آشوب ها و تلاطم هاي امروز جامعهي ما در كدام خاك است و آبشخور از كدام سرچشمه دارد. اميد است كه خوانندهي هوشيار پس از مطالعهي اين مقالهي علمي بداند كه اين روزها مقدرات نگارندهي نامهي مذكور بر اساس كدامين احساسات او است كه رقم مي خورد.
چنان چه بخواهيم متن نامهي آقاي هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري را با روش «روان كاوي متن» بررسي نماييم در اين نامهي حدوداً هزار كلمه اي باید نخست واژگان احساسي غالب را كه اصليترين بار احساسي حاكم بر متن بر دوش آنها است و توجه پژوهنده را سريعاً به خود جلب مي كند، از درون متن وجين و سپس فهرست برداري كنيم و نهايتاً به جدول آماري بسپاريم كه نتايج حاصلهي عميقي را در اختيار خواهد گذاشت:
وجين واژگان خنثي و استخراج واژگان محوري از نامهي هاشمي:
متأسفانه- عاري از حقيقت- غيرمسئولانه- تلخ- منافقان- گروهكهاي ضدانقلاب- تهمتزدنها- لجنپراكنيهاي- آتش- پذيرفتني نيست- مفقودالاثر بودن يك ميليارد دلار- ارتكاب- هزار تخلّف- دروغپردازيها- خلافگوييها- خلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف- زير سئوال بردن- از اين بدتر نميشد- تهمتها غيرمستقيم... امام و جنابعالي را نشانه گرفته است- رسوايي فتنهگران- نجات كشور از خطر- دشمنان استكباري و ضد انقلاب- دولت موجود... مثل دولت بنيصدر- سرنوشتي شبيه آن دولت... براي اين دولت- گرفتار شدن كشور به سرنوشت آن روزگار- آلودهشدن فضا- تشنجات بيشتر- عكسالعمل فوري... مورد انتظار ملت است- خلافگوييهاي فراوان- ادعاي كذب- اتهامات ناروا- بدتر از همه- زيرسئوال بردن اقدامات امام- اتهامهاي نادرست- اقدامات قانوني افراد- ناجوانمردانه و مظلومانه- هدف تيرهاي ناسزاگويي- دفاع- اتهامات- تكرار اتهام- تكرار جواب- معالاسف- پذيرفته نشده- رهبر... صلاح... در سكوتشان ديدند- مورد تهاجم- افراد لاابالي و ضدانقلاب- صبورانه... پشت سر گذاشتهايم- تهمتها و اهانتها- دور جديد تهمتها و هجمهها- دندان روي جگر- اندوه... مكتوم- گلايه- مهم... است- تهمت- انحرافات- حقكشيهاي ناگفته انتخابات- خلافگویيها- ضرر افراد- انصافاً- تهمت- ستم- بيحرمتي غيرقابل توجيه- عوامل دولت- من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و كشور نميدانم- عوامل دولت- بزرگنمايي- بزرگنمایی- اينجانب صبورانه- مردم و احزاب و جريانها اين وضع را... بر نميتابند- آتشفشانهايي- سينههاي سوزان- اجتماعات انتخاباتي در ميدانها، خيابانها و دانشگاهها- اگر نظام نخواهد يا نتواند- پديدههاي زشت- گناهآلود- تهمت- دروغها- خلافگوييهاي- اگر مسئولان... نخواهند و يا نتوانند- تخلّفهاي صريح خلاف قانون- فاسد- تخلّف- بدون مراعات شأن- ارتكاب چنين گناهان كبيره و اخلاقشكن- عليرغم سوگند به مراعات قانون- شما ماندهايد و من- از جنابعالي... انتظار است (تحكم)- فتنههاي خطرناك- خاموش كردن آتش- دود... قابل مشاهده- شعلهورتر شدن- آتش- آتش در جريان انتخابات و پس از آن- لذا... ضروري به نظر ميرسد خواسته... تحقق يابد- نجات كشور- خطر- فتنهگران- باهوس خود تحريف كنند- ناديده گرفتن قانون- بنزين- آتشافروخته- بيل- چشمه... چو پر شد- نشايد گرفتن- پيل- دوست- همراه- هم سنگر – ديروز – امروز- فردا
نخستين موردي كه در روان كاوي اين متن نظر محقق را به خود جلب مي كند، درجهي غلظت احساساسات اين نامه است چرا كه معمولاً چنان چه درصد تعداد واژه هاي احساسي يك متن 6/6 % از كل واژگانِ نوشتار باشد، آن متن جزو متن هاي احساسي متعادل خواهد بود كه داراي يك وزن متوسط از احساسات رواني فرد مي باشد. در واقع اگر به ازاي هر 15 واژه، يك كلمهي احساسي در متن موجود داشته باشد، آن متن جزو متون احساسي متوسط به حساب مي آيد. اما در نامه ي حدوداً 1000 كلمه اي آقاي هاشمي، دست كم 111 واژه و يا تركيب احساسي به كار رفته است كه در نتيجه درصد آماري واژگان احساسي متن را به 9،01% مي رساند، يعني حدوداً به ازاي هر 9 واژه يك كلمه و يا تركيب احساسي به كار رفته و لذا طبق برآوردهاي روان كاوانه، اين نامه در زمرهي متوني است كه نگارنده در هنگام نوشتن آن به شدت تحت تأثير انواع احساسات خود بوده و عليرغم تلاش در پنهان كردن و پوشاندن اين 111 واژه در لفافهي 900 واژهي ديگر، محاسبات آماري به سادگي اثبات مي كند كه نگارنده در هنگام درگيري ذهني خود با جريانات شديد رواني و احساسات غليظ، اقدام به نگارش اين نامه كرده است.
بررسي هاي بعدي آماري و تشكيل جدول «تفكيكي- تشخيصي» احساسات اثبات مي كند كه روان آقاي هاشمي در هنگام نگارش اين متن، درگير 12 گونهي احساسي متفاوت بوده است كه درجاي جاي نوشتار خواسته يا ناخواسته، به طور صريح، تلويحي و يا نهفته در آمار، جلوه هايي مهم از اين احساسات را از دهانه ي قلم صادر و به مخاطبان هشيار متنقل كرده است.
بنا بر بررسي هايي كه در پي خواهد آمد، اين 12 گونهي احساسي (Emotinal Types) به ترتيب فراواني عبارتند از:
خشم- تحريك- تهديد–توهين- اتهام- مظلوم نمايي- نفرت- ارعاب- تحكم- تحقير- احساس ضعف- غم
و نمودار فراواني آن بر اساس تكرار بيان هر يك از احساسات در نوشتار، به صورت زير مي باشد:
خوانندگان محترم مي توانند براي بررسي تفكيكي وزن احساسي هر يك از واژگان و تيپ احساسات نهفته در هر واژه به شرح تفصيلي جدول پيوست همين مقاله مراجعه و هر يك از واژگان را (با در دست داشتن اصل نامه) مقايسه و پس از بررسي نسبت به صحت اين آمار اذعان فرمايند.
خاطرنشان مي گردد كه در روان كاوي و واژه پژوهي رواني متنها، فرد محقق باید از هدف اصلي نگارنده و يا شرايط باليني و پيش زمينه هاي رواني وي آگاهي كامل داشته باشد تا بتواند هر واژه را در ارتباط با غرض اصلي و مقصود غايي نگارنده تحليل و «تفكيك مفاهيم» نمايد. چرا كه وجود واژه اي مانند آتش در يك متن مي تواند براي انتقال مفاهيمي همچون «گرما و محبت» به كار رود اما در متن ديگري، همين كلمه مي تواند براي بيان «خشم و تهديد» استعمال شود. لذا معمولاً واژگان به تنهايي داراي بار احساسي منحصر به فردي نبوده و با توجه به كليت نيات و مقصود عمومي نويسندهي متن است كه واجد گونه اي از احساسات به خصوص مي شود.
همان گونه كه ديده مي شود، بنا بر آمار واژگاني و روان كاوي متن، قويترين احساس موجود در نامهي فوق، «خشم» است كه در طول متن، 81 بار از ذهن نويسنده به قلم راه يافته و خطاب به مخاطب خاصِ نامه (مقام معظم رهبري) و همچنين مخاطب عام نامه (جامعهي ايراني) بيان شده است.
پس از آن، تمايل احساسي ديگري كه مقام دوم را از جهت تناوب و تكرار بيان در طول نامه به خود اختصاص داده است، «تحريك كردن» مخاطبان اين نامه ي سرگشاده است نسبت به موضوعات و يا افرادخاص.
در ادامه نيز به عنوان نتيجهي منطقي برآمده از 2 احساس فوق، «تهديدِ» صريح و يا ضمني، سومين احساس و نيتي است كه ذهن احساس زدهي نگارنده 50 مرتبه، گاه صريح و گاه به طور ضمني، مخاطب و يا مخاطباني خاص را در معرض آن قرار داده و يا مستوجب آن دانسته است.
جابهجايي وزن احساسات بر اثر استمرار شرايط محيطي (روان سايش):
بر اساس اصول علمي روانشناسي باليني، چنانچه شرايط محيطي خارجي كه فرد را دچار احساسات ويژه اي كرده است، به طور دايمي تكرار شده و در طول زمان ادامهيابد، آن گاه احساسات موجود در جدولِ اولويت بنديِ احساسات، اندك اندك و به طور متقارن جاي خود را با يكديگر عوض خواهند كرد. به اين معنا كه احساسي كه از نظر درصد وجود و تكرار در متن، كمترين اندازه را دارد، جاي خود را با احساسي كه بيشترين تعداد را دارد، عوض خواهد كرد و احساسي كه مقام دوم را دارد، جاي خود را به احساسي خواهد داد كه در مقام ماقبل آخر جدول قرار دارد. بنابراين احساسي كه درست در وسط جدول جاي گرفته باشد، در جاي خود باقي خواهد ماند. براي توضيح بهتر اين قاعده ي رواني، جدولِ نتايجِ احساسيِ به دست آمده از نامهي هاشمي را تحليل مي كنيم تا به عنوان يك نمونهي بارز اين قاعدهي رواني را روشن تر بيان كند:
همان گونه كه ديديم، شرايط ذهني هاشمي در هنگام نگارش نامه داراي درصدهاي رواني موجود در جدول A بوده است، اما در طول زمان چنانچه شرايط محيطي پيش آمده، براي او باز هم ادامهيابد و وضعيتهاي جبري خارجي كه ذهنش را به خود واداشتهاند، به همين منوالي كه اين روزها حادث شده، ادامهيابد، آن گاه درصد احساسات رواني نويسندهي نامه به تدريج و به طور متقارن جاي خود را در جدول با يكديگر عوض خواهند كرد كه در صورت ادامهي وضع موجود و ادامهي شرايط محيط خارجي، روند اين جابهجايي ها تا جايي ادامه خواهد يافت كه احساسات آيندهي آقاي هاشمي نهايتاً به صورت جدول B درآيد.
اين قاعدهي رواني در اصطلاح «فرسايش احساسي» (Emotional Erosion) و يا «روانسايش احساسات» گفته ميشود:
پرتكرارترين پديدهي فيزيكي متن:
نتيجهي مشهود ديگري كه در بررسي ها و روان كاوي هاي بعدي از متن اين نامه برمي آيد، پرتكرارترين شيء به كار گرفته شده در نامه است كه همانا «آتش» است. كلمهي «آتش» در طول نوشتار 5 مرتبه استعمال شده است.
جالب تر آن كه در ارتباط مستقيم با اين 5 «آتش» و در جوار هر يك از اين كلماتِ آتش، واژگاني هم سنخ و يا هم جنس آن به كار گرفته شده كه بيانگر تأکید ذهني و اصرار فراوان نگارنده بر واژهي «آتش» است. اين 6 واژه كه تأکیدافزاي اين پنج آتش هستند و برجسته سازي ذهني نگارنده را نسبت به اين شيء محوري نشان مي دهند، به ترتيب اين قرارند: «آتش فشان، سوزان، دود، شعلهور، افروخته، بنزين.»
در پايان اين مقالهي علمي، سخن را كوتاه كرده و خوانندگان فهيم را به مقايسهي شباهت عميقي ارجاع ميدهم كه مابين نتايج تحقيقي اين نامه با شرايط موجود در سطح جامعه در روزهاي اخير وجود دارد.
بديهي است كه اذهان هشيار ايراني پيدايش پرتكرارترين شيء موجود در نامه ي هاشمي را در سطح خيابان هاي ديروز تهران كه همانا واژهي آتش است به خوبي رصد خواهند كرد و از اين نكته نيز غافل نخواهند ماند كه چه شباهت عميقي است ميان آن چه در خيابان هاي تهران به كار گرفته شد، با تراوشهاي قلم خشم آلود و تهديدگر هاشمي در متن نامه كه همانا واژگان هم نشين و تأکیدافزاي آتش هستند: «بنزين» و «دود».
انشاءالله اگر فرصتي باشد و نيازي، نامه ها و متون ديگر حضرات را نيز روان كاوي و در آيندهي نزديك تقديم خواهم کرد.
پينوشت:
متن اين تحقيق پس از وقايع و رخدادهاي خرداد ماه تهران نگاشته شده بود اما تاكنون از ارايهی آن به رسانه ها خودداري گرديد چرا كه پس از تكميل اين پژوهش نگارنده در انتظار جمعهي پاياني خرداد ماندم تا بر اساس نتايج و فحواي خطبه هاي نماز جمعه مقام معظم رهبري نسبت به نشر يا عدم نشر آن تصميم گيري نمايم. اما پس از آن كه رهبر گرانقدر انقلاب در خطبه هاي روز جمعه طرفين را به آرامش دعوت كرده و سوابق انقلابي آقاي هاشمي را نيز مورد اشارهي خويش قرار دادند، بر خود تكليف دانستم كه اين متن را منتشر نكنم تا همانگونه كه مقام عظماي ولايت صلاح دانسته اند، بر نيات آشكار و پنهان آقاي هاشمي بنزين پاشيده نشود. ليكن پس از خطبه هاي ديروز كه توسط آقاي اكبر هاشمي برگزار شد و مجدداً از حنجرهي بنزينگوي ايشان بر خاكستر آتشهاي خرداد دميده شد، بر خود فرض دانستم تا اين بار با ارايهي نتايج تحقيق در حد توان انجام وظيفه نموده و در پرده برداري از حلقوم هايي كه بر هيمه هاي تر و نيم سوز خيابان هاي تهران پف مي كنند، سهمي ناچيز ايفا كنم.
عباس پژوهش
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو