امام خامنه ای: عزت و حکمت و مصلحت، یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بینالمللی ماست/ عزت یعنی تحمیل هیچکس را قبول نکردن. ما بر اساس عزت اسلامی، عزت توحیدی و عزت ملت خودمان حرکت میکنیم/ ملت ما باید در روابط بینالمللی خواری نبیند و اهانت نشود. هیچکس حق ندارد اهانت به ملت ایران را در کمترین برخورد با دیگران قبول کند/ حکمت، یعنی حکیمانه و سنجیده کار کردن. هیچگونه نسنجیدگی را نباید در اظهارات دیپلماتیک و هرآنچه که مربوط به سیاست خارجی و ارتباطات جهانی است، راه داد/ مصلحت، یعنی مصلحت انقلاب، و این مصلحت همهجانبه است؛ اگر کاری به مصلحت کشور و به مصلحت انقلاب است، ولی به مصلحت شخص من نیست، گو مباش؛ چه اهمیتی دارد؟
سوم تیرماه سال یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار زمانیکه در حلقه مشاوران هاشمی کسی حضور دکتر احمدی نژاد را جدی نمی گرفت، عصر سیاست ورزی جسورانه ای در راستای بازگشت قطار انقلاب
انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دههی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمانهای باطلی در سر داشتند اما
بیانیهی «گام دوم انقلاب» که از سوی رهبر انقلاب اسلامی خطاب به ملت ایران صادر شد از سویی حاوی نگاهی جمعبندی شده به تجربهی چهل سالهی انقلاب اسلامی است و از سوی دیگر آرمانِ «ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه)» را بهعنوان مسئولیت مهم پیشرو در «گام دوم انقلاب» تبیین نموده است. مسئولیت مهمی که مخاطب اصلی آن جوانان هستند.
توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهای ترین
"رسالت ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران، حرکت عقلانی، مؤمنانه و متعهدانه در جهت ایجاد منشور گفتمان امام و انقلاب - 6 /بخش دوم : شرح پیام ۱۰خرداد ۱۳۶۹ امام خامنه ای/ فصل چهارم: وحدت کلمه امام خامنه ای: «"وحدت کلمه را حفظ کنید. مبادا کسانی یا زبانهایی، بدون قصد و غرض سویی، فقط به علت اشتباه و به خاطر اینکه مصلحت را نمیفهمند و نمیدانند که چه بگویند، چیزهایی... هفت مؤلفهی کنش انقلابی / تفاوت میان انقلاب اسلامی با سایر انقلابها براساس دیدگاهی که امام خامنهای در زمینهی مبانی انسانشناسی انقلاب میپرورانند، ازآنجاکه انقلاب درونی آغاز نقطهی انقلاب است، موتور محرکهی انقلاب نیز مردم هستند. مردم در اینجا وجه اجتماعی همان انسانِ انقلابیافته از درون یا انسان انقلابی است؛ هنگامی که انقلاب درونی فراگیر شود و انقلاب از وجودهای انقلابیافته به آحاد جامعه سرریز شود. قرار نیست آرمانهای انقلاب بهیکباره محقق شود و مسیری تدریجی و تاریخی در پیش است. مسئلهی دیگر جهتگیری کلی نظریههای انقلاب است. نظریههای انقلاب اغلب یا در موضع جلوگیری از وقوع انقلاب هستند یا آن را بهمثابهی عارضهی اجتنابناپذیر تعارض طبقاتی، تلقی و تجویز میکنند. انگارهای که رهبر معظمانقلاب در تشریح انقلاب اسلامی به آن میپردازند، براساس نگاه مثبت به انقلاب است. این انگاره انقلاب را تلاش برای تکامل میداند و در پی بازتولید آن است. منشور گفتمان امام و انقلاب - 4 /بخش دوم : شرح پیام ۱۰خرداد ۱۳۶۹ امام خامنه ای/ فصل دوم: تحقق اسلام ناب؛ بزرگترین وظیفه امام خامنه ای: «اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی.» منشور گفتمان امام و انقلاب - 5 /بخش دوم : شرح پیام ۱۰خرداد ۱۳۶۹ امام خامنه ای/ فصل سوم: عدالت اجتماعی و قسط اسلامی امام خامنه ای: «"وقتی یک انقلاب در یک کشور به وجود میآید، برای این است که اوضاع عمومی و نظام اجتماعی کشور را عوض کند؛ حکومت را دگرگون کند؛ روابط اجتماعی و اقتصادی را دگرگون کند. این، هدفِ یک انقلاب است. اما هدفِ عوض شدن و دگرگون شدن اوضاع اجتماعی چیست؟ چرا میخواهیم اوضاع اجتماعی عوض شود؟ برای اینکه اخلاق مردم عوض شود. برای اینکه در نظام فاسد و جائر و در نظام طاغوتی، انسانها بد تربیت میشوند. انقلاب برای این است که جامعه را عوض کند و عوض کردن جامعه برای این است که اخلاق انسانها عوض شود. برای این است که انسانها به خوبی تربیت شوند... اینگونه است که عدالت اجتماعی تأمین میشود. عدالت اجتماعی، یک اصل است. یک هدف اصلی و والاست. اما عدالت اجتماعی، در صورتی در جامعه تامین میشود که افراد در جامعه تربیت شده باشند؛ ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند. عدالت اجتماعی، به مقدار زیادی وابسته به اخلاق است. البته بخش عمده آن مربوط به مقرّرات و قوانین جامعه است. اما مقرّرات و قوانین، بدون اینکه افراد از اخلاق الهی و اسلامی برخوردار باشند، چندان کارساز... صفحه1 از5 12345پایان
امام خامنه ای: «"وحدت کلمه را حفظ کنید. مبادا کسانی یا زبانهایی، بدون قصد و غرض سویی، فقط به علت اشتباه و به خاطر اینکه مصلحت را نمیفهمند و نمیدانند که چه بگویند، چیزهایی
براساس دیدگاهی که امام خامنهای در زمینهی مبانی انسانشناسی انقلاب میپرورانند، ازآنجاکه انقلاب درونی آغاز نقطهی انقلاب است، موتور محرکهی انقلاب نیز مردم هستند. مردم در اینجا وجه اجتماعی همان انسانِ انقلابیافته از درون یا انسان انقلابی است؛ هنگامی که انقلاب درونی فراگیر شود و انقلاب از وجودهای انقلابیافته به آحاد جامعه سرریز شود. قرار نیست آرمانهای انقلاب بهیکباره محقق شود و مسیری تدریجی و تاریخی در پیش است. مسئلهی دیگر جهتگیری کلی نظریههای انقلاب است. نظریههای انقلاب اغلب یا در موضع جلوگیری از وقوع انقلاب هستند یا آن را بهمثابهی عارضهی اجتنابناپذیر تعارض طبقاتی، تلقی و تجویز میکنند. انگارهای که رهبر معظمانقلاب در تشریح انقلاب اسلامی به آن میپردازند، براساس نگاه مثبت به انقلاب است. این انگاره انقلاب را تلاش برای تکامل میداند و در پی بازتولید آن است.
امام خامنه ای: «اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی.»
امام خامنه ای: «"وقتی یک انقلاب در یک کشور به وجود میآید، برای این است که اوضاع عمومی و نظام اجتماعی کشور را عوض کند؛ حکومت را دگرگون کند؛ روابط اجتماعی و اقتصادی را دگرگون کند. این، هدفِ یک انقلاب است. اما هدفِ عوض شدن و دگرگون شدن اوضاع اجتماعی چیست؟ چرا میخواهیم اوضاع اجتماعی عوض شود؟ برای اینکه اخلاق مردم عوض شود. برای اینکه در نظام فاسد و جائر و در نظام طاغوتی، انسانها بد تربیت میشوند. انقلاب برای این است که جامعه را عوض کند و عوض کردن جامعه برای این است که اخلاق انسانها عوض شود. برای این است که انسانها به خوبی تربیت شوند... اینگونه است که عدالت اجتماعی تأمین میشود. عدالت اجتماعی، یک اصل است. یک هدف اصلی و والاست. اما عدالت اجتماعی، در صورتی در جامعه تامین میشود که افراد در جامعه تربیت شده باشند؛ ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند. عدالت اجتماعی، به مقدار زیادی وابسته به اخلاق است. البته بخش عمده آن مربوط به مقرّرات و قوانین جامعه است. اما مقرّرات و قوانین، بدون اینکه افراد از اخلاق الهی و اسلامی برخوردار باشند، چندان کارساز
صفحه1 از5
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو