مروری بر دیدگاه‌های امام خامنه ای پیرامون نهی از ایراد تهمت و افتراء«به ویژه نسبت به مسئولین»، که دقیقاً در فاصله زمانیِ حوادث مورد دستاویز گروه های تخریب‌چی و متهم کننده گفتمان و دولتمردان دولت های نهم و دهم به انحراف(لغو معاون اولی آقای مشایی و عزل وزیر اطلاعات دولت دهم) صورت پذیرفته، و فرمایشات معظم له در واکنش به دروغ و تخریب های انتسابی به ایشان، بخوبی مبین انحرافی بودن تفکر متهم کنندگان گفتمان احمدی نژاد به انحراف و تضاد فکری ایشان با امام جامعه می باشد.

پیوست- دانلود لینک مستقیم جدول گزیده ای از تأکیدات مقام معظم رهبری پیرامون نهی از ایراد تهمت ، افتراء و تخریب به ویژه نسبت به مسئولین و تصریح بر غیرشرعی و غیرقانونی بودن اینکار با هر دلیل و بهانه ای - با حجم 220 کیلوبایت

مروری بر دیدگاه‌های امام خامنه ای پیرامون نهی از ایراد تهمت و افتراء «به ویژه نسبت به مسئولین» و تصریح ایشان بر غیرشرعی و غیرقانونی بودن این‌کار با هر دلیل و بهانه ای(جدول پیوست)، که دقیقاً در فاصله زمانیِ حوادث مورد دستاویز گروه های تخریب‌چی و متهم کننده گفتمان و دولتمردان دولت های نهم و دهم به انحراف(لغو معاون اولی آقای مشایی و عزل وزیر اطلاعات دولت دهم) صورت پذیرفته، و فرمایشات معظم له در واکنش به دروغ و تخریب های انتسابی به ایشان(از جمله در دردیدار کارگزاران نظام 11/6/1385 ، در دیدار با هیأت دولت نهم در2/6/1387، در خطبه  نماز جمعه تهران-29/6/1387، در جمع مردم استان کردستان‌ 22/2/1388 ،  در خطبه  نماز جمعه تهران- 29/3/1388، در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‌ قرآن (پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 3/5/1388، در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر(پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 5/5/1388، در  دیدار با هیأت دولت دهم(پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 16/6/1388 ، در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)-3/2/1390 ، در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور (پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)-7/2/1390،  در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)- 8/3/1390، در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)- 13/ 4/ 1390،  در خطبه  نماز جمعه تهران-  14/11/1390،  در دیدار كارگزاران نظام- 3/5/1391، در دیدار با هیأت دولت دهم - 2/6/1391))، حکایت از انحرافی بودن تفکر متهم کنندگان گفتمان احمدی نژاد به انحراف و تضاد فکری ایشان با امام جامعه دارد.

گزیده ای از فرمایشات مقام معظم رهبری در واکنش به دروغ و تخریب های انتسابی به دولت و دولتمردان نهم و دهم را «به ویژه پس از لغو معاون اولی مهندس مشایی و اتهام کذائی یازده روز خانه نشینی رئیس جمهور» ذیلاً مشاهده می فرمایید:

«مواظب باشید دولت به خاطر اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف مذاق و اختلاف جناح مورد تضعیف قرار نگیرد. دولت را باید نگه داشت. همه باید رئیس‌جمهور را مورد تکریم قرار بدهند و این را همه یک اصل بدانند.اینکه افرادی بیایند و سعیشان این باشد که دولت را ناکارآمد جلوه بدهند، این خدمت به کشور نیست. تبلیغِ ناکارآمدی دولت را در بین مردم کردن، آن هم غیرمنصفانه، صحیح نیست. اگر واقعیت هم می‌داشت، نباید به شکل تبلیغاتی و داد زدنِ بر سر کوچه و بازار ظاهر میشد؛ چه برسد به آنجایی که واقعیت هم ندارد و غیرمنصفانه است. دولت با جدیت و تلاش خوب، کارِ پرحجم و متکی به محاسبه انجام میدهد، حالا گیرم که در فلان مسئله‌ی اقتصادی ممکن است نظری داشته باشد که با نظر فلان کارشناس یکسان نباشد؛ خوب نباشد؛ این، از اهمیت و ارزش کار دولت نمیکاهد. امروز همه دارند می‌بینند؛ ما هم داریم می‌بینیم و دیگران هم شاهدند که حجم کار متراکمی که دولت انجام میدهد، انصافاً درخورِ تحسین و ستایش است؛ کارِ خیلی خوبی است. انتقادهای غیرمنصفانه نشود. انتقاد کردنِ صحیح و عاقلانه، غیر از حرف زدن به شکلی است که یک دستگاه را ناکارآمد نشان بدهند و ناموفق جلوه بدهند؛ چه حق باشد، چه ناحق، غلط است.»

دردیدار کارگزاران نظام 11/6/1385

===================

«آدم متأسفانه می‌بیند چیزهایی که به نام انتقاد از دولت و نقادی دولت، امروز گفته می‌شود، شکل همین تخریب را دارد: یعنی انکار امتیازات، قبول نکردن برجستگیها و کارهای خوب، و درشت کردن و برجسته کردن ضعفها. خب بله، ضعف هست. هر دولتی بالاخره ضعف دارد؛ انسانها ضعف دارند دیگر؛ ضعفها را بگویند، قوّتها را بگویند. جمع‌بندیِ کار یک دولت، آن وقتی است که ضعفها و قوّتها را منصفانه پهلوی همدیگر قرار بدهند؛ آن وقت میشود جمع‌بندی کرد. نه اینکه بیایند یکسره بنا کنند به بدگویی کردن و انکار کردن همه‌ی خصوصیات. بنده سه‌تا نقطه‌ی اصلی را - حالا بیش از این نقاط وجود دارد - در اول عرایضم گفتم. خب این سه چیز را بگویند - آنچه که در زمینه‌ی روحیه‌ی دولت و گفتمان اساسیِ دولت هست، آنچه در زمینه‌ی نوع عملکرد دولت هست، آنی که در زمینه‌ی خلقیات دولتیِ مجموعه‌ی دست‌اندرکار هست - بعد بگویند بله، آنجا هم فلان کار ضعف دارد؛ این اشکالی ندارد. این را با گوش جان بایستی شنید و پذیرفت. اما اینها نباید با بی‌ملاحظه‌گی، ندیده گرفتن و بی‌اعتنایی کردن و حتّی بعضی از نقاط قوّت را به عنوان نقطه‌ی ضعف معرفی کردن، همراه باشد.

ما امروز در مقابله‌ی با استکبار، در سیاست خارجی زبانمان زبانِ طلبگاری، عزت، اقتدار معنوی و اقتدار ملی است؛ آن وقت بعضی بیایند همین را به عنوان نقطه‌ی ضعف وانمود کنند که نه آقا! شما کاری کرده‌اید که فلان دولتها از شما خوششان نیاید. خب، معلوم است که خوششان نمی‌آید.»

در دیدار با هیأت دولت نهم در2/6/1387

===================

«در میان مسائلی که این روزها در انتقاد از دولت بیان می شود برخی بی انصافی ها دیده می شود. این مسائل نباید با تخریب مسئولان و دولت همراه شود همچون روند موجود در برخی کشورهای غربی، به بهانه دمکراسی، موجب تضعیف و تخریب مسئولان شود. فضای باز و آزادیهای جاری، امکان اظهار نظر را درباره هر مسئله ای برای همه فراهم آورده است اما نباید دچار بی انصافی شد و با هدف تخریب دیگران به اظهار نظر پرداخت.»

در خطبه  نماز جمعه تهران-29/6/1387

===================

«گاهی انسان حرف‌های عجیب و نسبت‌های عجیبی میشنود. این حرفها مردم را نگران میکند؛ کسی را هم به گوینده‌ی این حرفها دلبسته و علاقه‌مند نمیکند! نامزدهای محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومی را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کننده‌ی اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همه‌ی این آقایان اوضاع کشور را بیشتر میدانم و بهتر خبر دارم، میدانم که بسیاری از این مطالبی که بعنوان انتقاد درباره‌ی وضع کشور و وضع اقتصاد و اینها میگویند، خلاف واقع است؛ اشتباه میکنند. ان‌شاءاللَّه اشتباه است.»

در جمع مردم استان کردستان‌ 22/2/1388

===================

«صریحترین اهانت‌ها به رئیس جمهورِ قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانی‌ها را برای من می‌آوردند و من میدیدم یا گاهی می‌شنیدم؛ تهمتهائی زدند، حرفهائی گفتند؛ به کی؟ به کسی که رئیس جمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است. نسبتهای خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغ‌گوئی متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامه‌های جعلی برای دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، می‌بینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشی کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبت‌های خجالت‌آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.»

 در خطبه  نماز جمعه تهران- 29/3/1388

در گفتارمان مراقب باشیم. رد دیگران، طرد دیگران، به طور مطلق در سر مسائل درجه‌ی دو، مصلحت نیست. من می‌بینم تو همین قضایای سه چهار روز اخیر باز بعضی‌ها هی میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ نه، نباید اختلاف به وجود بیاید؛ همه با هم برادرند، همه با هم همکاری باید بکنند؛ همه باید برای ساختن کشور به یکدیگر کمک بکنند. به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همه‌ی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛(7) اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بی‌انصافی کنید، بی‌عدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بی‌عدالتی‌ها را همه کنار بگذارند؛ بی‌انصافی‌ها را همه کنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامی و جمهوری اسلامی جمع بشوند؛ اصولی وجود دارد، به آن اصول همه پابندی خودشان را اعلام بکنند. در کنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد. چه اشکال دارد؟ همیشه اختلاف سلیقه بوده. در دورانهای مختلف هر جائی که این اختلاف سلیقه‌ها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هوی‌های نفسانی ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایره‌ی تکلیف آنطرف‌تر نباید گذاشت؛ زیاده‌روی نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست. همچنانی که تا امروز به فضل الهی، به حول و قوه‌ی الهی، لطف الهی با ملت ایران بوده است؛ بعد از این هم ان‌شاءاللَّه خواهد بود.‌

در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‌ قرآن (پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 3/5/1388

===================

«بنده بارها این جبهه‌های سیاسی و صحنه‌های سیاسی را مثال میزنم به جبهه‌ی جنگ. اگر شما تو جبهه‌ی جنگ نظامی، هندسه‌ی زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست. برای همین هم هست که شناسائی میروند. یکی از کارهای مهم در عمل نظامی، شناسائی است؛ شناسائی از نزدیک، که زمین را بروند ببینند: دشمن کجاست، چه جوری است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسی این شناسائی را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت می‌بینید که دارد خمپاره‌اش را، توپخانه‌اش را آتش میکند به طرفی، که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن. نمیداند دیگر. عرصه‌ی سیاسی عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت می‌بینید آتش توپخانه‌ی تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است.

یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقائق را بدون تعصب روشن کنند؛ بدون حاکمیت تعلقات جناحی و گروهی و بر دل آن گوینده. اینها مضر است. جناح و اینها را باید کنار گذاشت، باید حقیقت را فهمید. در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند. همینی که حالا امروز به آن جنگ روانی میگویند، این جزو اختراعات جدید نیست، شیوه‌هاش فرق کرده؛ این از اول بوده. خیلی هم ماهر بودند در این جنگ روانی؛ خیلی. آدم نگاه میکند کارهایشان را، می‌بیند که در جنگ روانی ماهر بودند.

 تخریب ذهن هم آسانتر از تعمیر ذهن است. وقتی به شما چیزی بگویند، سوءظنی یک جا پیدا کنید، وارد شدن سوء ظن به ذهن آسان است، پاک کردنش از ذهن سخت است. لذا آنها شبهه‌افکنی میکردند، سوء ظن را وارد میکردند؛ کار آسانی بود. این کسی که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانی بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود، که در قضایای جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودی میرفت و همین طور این گروه‌هائی را که - به تعبیرِ امروز، گردانها یا تیپهای جدا جدای از هم - بودند، به هر کدام میرسید، در مقابل آنها می‌ایستاد و مبالغی برای آنها صحبت میکرد؛ حقائقی را برای آنها روشن میکرد و تأثیر میگذاشت. یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عده‌ای دچار تردید شدند، بگو مگو توی آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گره‌ها را باز میکرد.

بنابراین، بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهی می‌بیند که متأسفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار بی‌بصیرتی‌اند؛ نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبهه‌ای که همتش نابودی بنای جمهوری اسلامی است به نحوی. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهای بدی هم نیستند، نیت بدی هم ندارند؛ اما این است دیگر. بی‌بصیرتی است دیگر. این بی‌بصیرتی را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهای مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوی تقلیدی - که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم - از بین ببرید. کسانی هستند که میتوانند با استدلال، آدم را قانع کنند؛ ذهن انسان را قانع کنند. و حتّی حضرت ابی‌عبداللَّه‌الحسین (علیه‌السّلام) هم از این ابزار در شروع نهضت و در ادامه‌ی نهضت استفاده کرد. حالا چون ایام مربوط به امام حسین (علیه‌السّلام) است، این جمله را عرض کرده باشیم: امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی‌ و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان - حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است - بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. در خود عرصه‌ی کربلا حضرت اهل تبیین بودند، میرفتند، صحبت میکردند. حالا میدان جنگ است، منتظرند خون هم را بریزند، اما از هر فرصتی این بزرگوار استفاده میکردند که بروند با آنها صحبت بکنند، بلکه بتوانند آنها را بیدار کنند. البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. آنهائی که خودشان را به خواب میزنند، بیدار کردن آنها مشکل است، گاهی اوقات غیر ممکن است.»

در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر(پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 5/5/1388

===================

«این انتقادهائی که میشود، همه یک جور نیست. بعضی‌‌‌‌‌‌ها به قصد اصلاح نیست، بلکه به قصد تخریب است؛ داریم می‌‌‌‌‌‌بینیم دیگر؛ هم از مجموعه مطبوعات خودمان، هم پشتوانه‌‌‌‌‌‌ی آنها. ده‌‌‌‌‌‌ها رادیو و تلویزیون بیگانه و رسانه‌‌‌‌‌‌ی عمومی و بین‌‌‌‌‌‌المللی در اختیار حرفها و افکاری هست که بنایش بر تخریب است؛ یعنی هیچ بنای اصلاح ندارند. آنچه که نقل میکنند و ذکر میکنند، برای تخریب است. لذاست که واقعیت و غیر واقعیت و خلاف واقع و ضد واقع، همه چیز تویش است. گاهی یک چیز کوچک را بزرگ میکنند، گاهی یک چیزی که نبوده، به عنوان یک حقیقت مسلّم جلوه میدهند. اینها البته هست. این، تخریب است؛ این چند سال، خیلی اهانتها به شما شد، کینه‌‌‌‌‌‌توزی شد، اهانت شد. اینها را تحمل کردید. این تحملها هم پیش خدای متعال اجر دارد.»

در  دیدار با هیأت دولت دهم(پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در ۱6/6/1388

===================

شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیه‌ای که آنچنان هم از اهمیت بالائی برخوردار نبود - سر مسئله‌ی اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالی در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبری را گوش نکرده است! دستگاه‌های تبلیغاتیِ خودشان را از این حرفهای سست و بی‌پایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانه‌اند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشسته‌اند که یک بهانه‌ای پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است.

 ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیری را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من می‌بینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است.

عرض من به عناصر داخلی، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانی که در داخل با مسائل تبلیغاتی سر و کار دارند، این است که سعی کنند به این آشفتگی کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکی از آن طرف، یکی از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، برای هیچ و پوچ، چه لزومی دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدری است، مسئولین مشغول کارشان هستند، رهبری هم که بنده‌ی حقیر هستم با همه‌ی حقارت، خدای متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیحِ خودمان محکم ایستاده‌ایم.

در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)-3/2/1390

===================

«مسئولین ما، ملت ما، دولت ما زحمت میکشند، تلاش میکنند. در این کشور، در جهت اهداف الهی دارد کار میشود؛ لذا خدای متعال کمک میکند. نقطه‌ی مقابل آن، کسانی هستند که علیه بندگان خدا، علیه راه خدا، علیه اهداف الهی کار میکنند. سرنوشت آنها، سرنوشت بدی است. حالا یک چند صباحی هم جولانی میکنند. «للباطل جوله»؛ باطل یک جولانی میکند، اما این جولان سرانجامی ندارد.»

در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور (پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)-7/2/1390

===================

باید هم‌افزائی کرد. نبایستی کار را جوری تنظیم کرد، جوری پیش برد که معنایش دعوا و اختلاف باشد؛ این در بیرون، روی مردم، خیلی تأثیراتش بد است. گاهی دیده میشود که مثلاً در مجلس، در یک نطقی، در یک اظهار نظری، یک حرفی زده میشود. خب، حرف که زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خدای نکرده حرفی باشد که کسی را یا جمعی را متهم کند، جبرانش به‌آسانی ممکن نیست؛ مردم را ناامید میکند.

امروز مسئولین دارند تلاش میکنند، کار میکنند. نگوئید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شاید بنده بعضی از ضعفها را هم بدانم که خیلی‌های دیگر ندانند. با وجود این ضعفها، آن چیزی که امروز در قوه‌ی مجریه وجود دارد، یک شاکله‌ی خوب و مطلوب است. در کشور دارد کار انجام میگیرد. خب، بایستی همکاری کرد، باید کمک کرد .

 در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)- 8/3/1390

یکی از چیزهائی هم که حالا در عرصه و در میدان لازم است به آن توجه کنیم، این است که: مراقب باشیم دستگاه‌های انقلاب سرشان گرمِ کارهای غیرمفید و احیاناً مضر در این حرکت پیشرونده نشود، که یکی از اینها، همین مسئله‌ی اختلافات است، که من اگر روی اینها تکیه میکنم، به خاطر این است. یک وقت هست که یک جریانی در مقابل انقلاب می‌آید قد علم میکند به قصد کوبیدن انقلاب، خب، وظیفه‌ی هر کسی است که دفاع کند. انقلاب از خودش دفاع میکند، مثل هر موجود زنده‌ی دیگری. انقلابی که نتواند در دوران فتنه، در دوران ایجاد کودتاهای گوناگون ـ سیاسی و نظامی و امثال اینها ـ از خودش دفاع کند، زنده نیست. این انقلاب زنده است؛ لذا از خودش دفاع میکند، غالب هم میشود، پیروز هم میشود، برو برگرد هم ندارد؛ کمااینکه در سال 88 دیدید این کار اتفاق افتاد. یک وقت این است قضیه، یک وقت نه، قضیه، قضیه‌ی ایستادگی در مقابل یک حرکت براندازانه و اینچنین نیست؛ اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف عقیده احیاناً است. اینها را بایستی هرچه ممکن است فرو کاست. اینجور چیزها را هرچه ممکن است باید کم کرد. مشتعل کردن این اختلاف نظرها مضر است.

تبیین لازم است؛ اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونی، هی دامن بزنیم. مراقب باشید. این را همه باید مراقب باشند؛ بخصوص سپاه. سپاه مراقب باشد. در جریانهای سیاسی، در جریانهای گوناگون فکری و سلیقه‌ای مطلقاً مشتعل کردن فضا مناسب نیست.

الان همین اوضاعی را که توی کشور هست، می‌بینید که متأسفانه این علیه آن، آن علیه این؛ و دستگاه‌های خارجی چه خوشحالی‌ای میکنند؛ تحلیل میگذارند رویش: بله، بینشان اختلاف افتاد، نابود شدند، از بین رفتند(!) آرزوهای خودشان را هی مرتباً تکرار میکنند. خب، پیداست که این مسئله نقطه‌ی ضعف ماست. نباید بگذاریم این نقطه ضعف ادامه پیدا کند یا افزایش پیدا کند. اینها را باید توجه داشت.

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)- 13/ 4/ 1390

===================

«شعارها مثل انگشت اشاره اى هستندكه به هدفها اشاره ميكنند، هدفها را ترسيم ميكنند. وقتى شعارها تثبيت شده در يك نظامى، در يك انقلابى باقى ماند، معنايش اين است كه هدفها در اين نظام به شكل اول است؛ هدفها تغيير پيدا نكرده است؛ دست اندركاران و مردم از صراط مستقيم و هدفهاى اصلى منحرف نشده اند. امروز شعارهاى ملت ايران، همان شعارهاى اول انقلاب است.»

 در خطبه  نماز جمعه تهران-  14/11/1390

===================

«اين انقلاب در جهت درست به سمت آرمانها راه خودش را حفظ كرده است؛ از ريل ارزشها و آرمانها بيرون نيفتاده است و حركت خود را به جلو ادامه داده است»

 در دیدار كارگزاران نظام- 3/5/1391

===================

«الان شما اگر رسانه هاى دنيا و حرف‌هاى محافل خبرى دنيا و محافل سياسى دنيا را نگاه كنيد، مى بينيد همه شان - واقعاً مثل جنگ احزاب - دست به دست هم داده اند و دارند فشار مى آورند كه اين دولت را بكوبند. هدف واقعيشان هم اين دولت - يعنى آقاى احمدى نژاد و شماها - نيست؛ البته آماج اين دعواها شمائيد؛ اما هدف واقعى، انقلاب است؛ هدف واقعى، نظام است. شماها هم چون حرف نظام را ميزنيد، طبعاً آماج اين تهاجم‌ها قرار ميگيريد؛ اين خطى است كه الان در بيرون وجود دارد. همه جورش را هم ما مى بينيم. حالا بعضى از انواع اين تهاجمات را عامه ى مردم مى بينند، بعضي‌ها را خيلى از خواص هم نمى بينند؛ اما ما مى بينيم. ما از خبرهايى كه به ما ميرسد و از نوع تحرك و تعاملى كه وجود دارد و از حرفهايى كه زده ميشود، ميفهميم كه چطور مجموعه ى دولت آماج حملات است. علتش هم همين است كه گفتمان اين دولت، گفتمان انقلاب است و در جهت انقلاب حركت ميكند. اين خط خارجى است.»

در دیدار با هیأت دولت دهم - 2/6/1391