آیا عزل وزیر خارجه وقت بی دلیل صورت پذیرفت؟/آیا رئیس جمهور نمی توانست فقط چند ساعت صبر کند و بعد وی را عزل نماید؟/ آیا جریان انحرافی در این موضوع نقش داشت؟/آیا لیدر جریان انحرافی! دستور عزل متکی را صادر کرده بود؟/ جریان انحرافی به دنبال نفوذ در وزارت خارجه/ آیا واقعاً در هنگام دیدار رسمی رئیس جمهـور سنـگال با وزیر امور خارجه ایران، به وی اطلاع میدهند که متکی از مسئولیت خویش عزل شده است و وی به متکی میگـوید که شما دیگر وزیر نیستید و جلسه را نیمه کاره رها میکند!!! / و....

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ دکتر منوچهر متکی وزیر معـزول دولت دهم، این بار در برنامه شناسنامه(که در ماه های اخیر با دعـوت از برخی چهره های برکـنارشده و زخم خورده از دولت های نهم و دهم به سیاه نمایی علیه دکتر احمدی نژاد و سالهای ریاست جمهوری ایشان می پردازد) در مورد عزل خویش سخنانی را فرمودند که در اینجا بنا داریم به بررسی دقیق تر این ماجرای مهـم و تاریخی بپردازیم :

متن کامل گوشه ای از برنامه شناسنامه – ۷ شهریور ۱۳۹۳ :

رسیدیم به مهم‌ترین موضوع. به سنگالیزاسیون. بالاخره به شما گفته بودند که در واقع وزیر امور خارجه نیستید و به آن سفر رفتید یا نگفته بودند؟

متکی: عرض شود که برخی از دوستان می‌گفتند که خود این به قول فرنگی‌ها دارد یک ترمینولوژی می‌شود و یک ترم جدید در ادبیات سیاسی کشورها می‌شود. ما معمولا کلیه تحولات یک ماه آینده را به اطلاع رئیس جمهور می‌رساندیم که در یک ماه آینده چه وزرایی به ایران می‌آیند وزیر و بالاتر از وزیر و چه کسانی از ایران سفرهایی خواهند داشت از جمله سفرهای وزیر خارجه.

ما ۲۲ روز قبل از سفر یعنی در واقع اول آذر این نامه را برای رئیس جمهور فرستادیم که در آن‌جا سفر من برای سنگال ذکر شده بود. به نظر من سفر، سفر مهمی بود و خود ریاست جمهوری و نظام بر انجام این سفر تأکید داشتند، مقدمات سفر بسیار طبیعی انجام شد و من عازم شدم و برخلاف برخی اظهاراتی که شده اتفاقا من در آن سفر با هواپیمای مسافری رفتم نه با هواپیمای اختصاصی.

معمولا در سفرها اگر فرصت ایجاد می‌شد و یا موضوع مهمی مطرح بود با آقای رئیس جمهور دیدار می‌کردیم و نقطه نظرات ایشان را می‌فهمیدیم آن روز ما در واقع ساعت ۱۰ صبح وقت گذاشتند که ما به دفتر رئیس جمهور برویم. تغییر کرد و گفتند مثلا این ۱۰ شده ساعت ۲، ساعت ۲ تغییر کرد رسید به ساعت ۵، و ساعت ۵ تغییر کرد و شد ساعت ۹ که من ۹ شب رفتم در حالی که دو صبح هم پرواز داشتم. و دفتر رئیس جمهور نشستم یک ساعت و تا ۱۰٫

بعد برای من مشخص شد که در یک جلسه سه نفره‌ای آقای احمدی‌نژاد با آقای رحیمی و آقای مشایی باهم هستند و برخی از خبرها این بود که احتمالا در رابطه با ما صحبت می‌کردند، اختلافی باهم داشتند و نداشتند جزئیاتش را من نمی‌دانم. ایشان ساعت ۱۰ آمدند و من توضیح مختصری را به ایشان دادم که قصه نیجریه این گونه شده و من آفریقا بودم نشد بروم و الان باید بروم، ایشان هم دو سه جمله‌ای معمولا می‌گفتند که اینجا هم گفتند که مثلا به آقای رئیس جمهور این‌ها را بگویید و تأکید روی روابطی که داریم.

البته از سیاست خارجی مانند جلسات دیگرکه باهم داشتیم انتقادهایی هم کردند.این اظهارات که به من گفته شده نروید و من اصرار داشته ام که بروم و بعد گفته‌ام حالا این سفر را بروم و برگردم، اساسا واقعیت ندارد. اگر ایشان نکته‌ای را بیان می‌کرد که به چارچوب‌های اصلی برنمی خورد مسلما طبیعی است که وزیر باید حرف رئیس جمهور را مد نظر قرار بدهد. آن شب وقتی ایشان دو سه جمله در لفافه در نقد وزارت خارجه گفتند گفتم ببینید آقای احمدی‌نژاد من قبل از تشکیل دولت دهم در ملاقاتتان گفتم هروقت شما بگویید نه، من در عرض دو ساعت کارهایم را در دفترم جمع می‌کنم بنابراین مجدد تأکید می‌کنم که وزیر خارجه باید مورد اطمینان جدی رئیس جمهور باشد. و ایشان در آن دیدار نه به من گفتند که به سنگال نرید و نه گفتند که شما مثلا دیگر وزیر خارجه نیستید البته قبلا این حرف را به من زده بودند.

مجری: قبلا یعنی چه؟ کی به شما گفته بودند؟

متکی: همان موقع که از شرم الشیخ به تهران آمده بودیم.

مجری: یعنی از آن موقع صحبتی نشده بود؟

متکی: صحبتی برای تغییر نکردند ولی گه گاهی نقد می‌کردند من هم به ایشان انتقاد می‌کردم که شما پیش دانشجویان می‌نشینید از وزارت خارجه‌تان نقد می‌کنید این کار درستی نیست البته کلا در بحث سیاست خارجی ما تقریبا به نحوی شروع کردیم ولی در یک سال پایانی دولت نهم لجاجات جدی ایجاد شد که من فکر می‌کنم این مجال کوتاه مصاحبه شما فرصت مناسبی نیست.

مجری: برخورد سنگالی‌ها چه بود وقتی که شما رفتید صحبت کردید از این طرف خبر آمدند و آن‌ها هم مطلع شدند.

متکی: من باز از نظر شکل کار هم بگویم. ما ساعت ۲ صبح بیست و دوم از تهران پرواز کردیم به استانبول. دو سه ساعتی در فرودگاه استانبول ماندیم که آقای داوود اوغلو هم آمده بود از سفر آسیای میانه‌اش به استانبول. از آن جا با پرواز مسافری دیگری به داکار پایتخت سنگال رفتیم که این مسیر حدود ۱۰ ساعت پرواز است.

غروب روز دوشنبه رسیدیم و ملاقات با وزیر خارجه را داشتیم و به افتخار ما شام داد و یک دور مقدماتی هم گفتگو با رئیس جمهور من داشتم. بعد من رفتم محل اقامت. از دفتر رئیس جمهور گفتند که ما دور بعدی گفتگو با فلانی را فردا ساعت ۱۰ یا ۱۱(تردید از من است) از ریاست جمهوری داشته باشیم. گفتم خوب است. ما از تهران بلیط برگشتمان معلوم بود ما ۴ بعد از ظهر از سنگال پرواز مسافری گرفته بودیم به کنیا، نایروبی به عنوان محل بعدی که ما از آن‌جابیاییم.

آن شبی که ما باهم ملاقات داشتیم ایشان گفتند که چه زمانی برمی‌گردید؟ گفتم ما فردا دوشنبه می‌رویم و بلیط برگشتمان از سنگال ساعت ۴ بعد از ظهر به کنیا است و از کنیا یک پرواز از ایران می‌آید که اونجا هم ۴ ساعت فاصله است اگر موافق باشید من فلان مأموریت را هم در رابطه با کشور بین راه هم انجام بدهم و بعد برگردم. ایشان گفتند بسیار خب. ما در واقع قرارمان این بود که سه شنبه اواخر شب به تهران برسیم که فکر می‌کنم که شب نهم محرم بود.

من در ملاقات با رئیس جمهور سنگال که بودم گفتگوی نسبتا سختی هم داشتم و باید ایشان را متقاعد می کردم که شما باید روی دوستی ایران تکیه کنید نه روی القائات دیگران. همزمان با من دو نفر از کشورهای اروپایی برای این که او را تنظیم کنند جهت برخورد با ایران در سنگال بودند تا به این طریق کل رابطه ایران با آفریقا را مورد و تحت تأثیر قرار دهند.

ملاقات ما یک ساعت طول کشید و بعد از یک ساعت و خورده‌ای به ایشان یک یادداشتی دادند بعد گفت ببخشید من چند دقیقه می‌روم و برمی‌گردم و رفتند و بعد از بیست دقیقه برگشتند و ما حدود یک ربع بعدش ملاقاتمان ادامه پیدا کرد، ایشان هیچ اظهاری به من نداشتند اما حس من این بود که این آدم متفاوت شده است نه در برخوردش با من که نمی‌داند چه کار کند. حس می‌کردم که یک چیزی شده به طور مثال یک اتفاقی در کشور افتاده است و خبرش را به او داده‌اند که البته این‌طور اتفاقات می‌افتد. یا هر اتفاقی که افتاده این آدم، آدم آرام یک ساعت پیش نیست و ما با همین به قول دوستان فیلمبردارمان شات از جلسه بیرون آمدیم. یک مصاحبه کوتاهی من کردم و آمدم بیرون.

مثلا ساعت یک بود و وزیر خارجه به اضافه یک وزیر دیگر که وزیر نفت و دو وزارتخانه دیگر که وزارتش با او بود یعنی این دو نفر ما را نزدیکی‌های ریاست جمهوری دعوت کرده بودند برای ناهار که من آمدم بیرون محافظین ما گفتند که تهران خیلی دنبال شما هستند که تلفنی با شما صحبت کنند گفتم تماس می‌گیریم.

در ماشین تلاش کردم تماس بگیرم نشد. به محل ملاقات آمدیم آنجا یکی از همکاران به من گفت که این خبر در تهران منتشر شده است. گفتیم ان‌شالله خیر است. وقتی هم که نشستیم این دو وزیر نمی‌دانستند با من چه طور صحبت کنند. ما مناسباتمان با افراد طوری بود که به خود این ارتباطاتی که با خود اشخاص برقرار کرده بودیم، احترام می‌گذاشتند و برایش ارزش قائل بودند، وزیر خارجه قبلی کنیا که مشاور رئیس جمهور بود و الان دیگر وزیر خارجه نبود متوجه شد که من یک توقف سه چهار ساعته در کنیا دارم و بعد می‌خواهم بروم ایران از قبل پیغام داد که من به فرودگاه می‌آیم.

من قبلا از این که از سنگال که ۱۰ ساعت پرواز بود راه بیفتم که ساعت دو سه صبح می‌رسیدم به کنیا، ایشان مطلع شده بود که من دیگر وزیر خارجه نیستم اما به فرودگاه آمد و گفت آقای متکی من برای خودتان آمده‌ام، در آن‌جا هم آن‌ها کلی عزت و احترام گذاشتند مهمانی ناهاری باهم بودیم. وقتی که وزیر خارجه ابراز کرد که خبر را شنیده‌است گفتم من و شما که باید عادت داشته باشیم. این مسئولیت‌ها موقت است، یک روز می‌دهند و یک روز هم می‌گیرند و نکته خاصی هم ندارد. ما به آن‌ها دلداری دادیم. و بعدش آمدیم به کنیا و بعد به ایران.

 

منوچهر متکی در مراسم ترحیم پدر زن سید محمـد خاتمی – فـروردین ۱۳۹۳

آغاز ماجرا از ۲۲ آذر  ۸۹ 

خبری مهم ، مردم و رسانه ها را بهت زده نمود : “رئیس جمهور ،  وزیر امور خارجه را در حین ماموریت کاری خویش از کنار برکنار کرده است” ؛ این خبر که به سرعت در همه رسانه های دنیا بازتاب وسیعی پیدا نمود ، موج جدید فضای تـخریب و تهمت همه جانبـه علـیه دکتر احمـدی نژاد ، یاران ایشان و دولـت دهم را  وارد مرحـله جدیـدی نمود. از منابـر نمازجمعه تا صفحات روزنامه ها و سـایت ها ، هر روز شـاهد اعتراض و نقــدهای منصافه و اکثر غیر مناصفانه ای  درمورد چنـد و چـون این ماجرا بـود ؛ شاید یکی از مهم ترین و عجیب ترین این واکنش ها را  میتوان سخنان مدیر مسئول همیشه مطلع کیهان اشاره نمود! شریعتمداری در روزنامه تحت مدیریت خود نوشت : در هیچ رساله ای به رئیس جمهور محترم توصیه نشده است که مثلا؛ «مستحب است وزیر امور خارجه در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) عزل شود و تاخیر در برکناری او تا پایان تاسوعا و عاشورا، کراهت داشته و خلاف احتیاط است»! …. عزل آقای منوچهر متکی در حالی که وی به عنوان وزیر امور خارجه در ماموریت رسمی خارج از کشور به سر می برد، این توهم را در اذهان عمومی و طرف های خارجی پدید می آورد که کدام ضرورت و مسئله فوری و فوتی در کار بوده است که آقای دکتر احمدی نژاد حتی درنگ یک روزه یا چند ساعته برای عزل وزیر خارجه کابینه خویش را هم جایز ندانسته و نه فقط حکم عزل او را صادر کرده است بلکه لازم دیده خبر مربوط به صدور این حکم را بلافاصله در اختیار رسانه ها نیز قرار دهد! چرا…؟

 اصل ماجرا چه بود؟

آیا واقعا احـمدی نژاد بر روی احساسـات خویش عمل نمـوده بود؟ آیا نمیدانسـت که وی در سفر کاری به سر میبـرد؟ آیا نمی توانست فقط چند ساعت صبر کنـد و بعد وی را عزل نماید؟ واقعا اصل ماجرا چه بود؟ آیا جریان انحرافی در این موضوع نقش داشت؟

فاصله زیاد گفتمانی و عملیاتی متکی با احمدی نژاد

منوچهر متکی را می توان از جمله وزیرانی برشمرد که جز گزینه های تحمیلی به احمدی نژاد بود ، چرا که وی در سال ۸۴ و در جریان انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری جز مدیران اصلی ستاد علی لاریجانی به شمار می امد ؛  دکتر احمدی نژاد در دیدار خود با حامیانش در دی ماه سال ۹۰ گوشه ای از این فشار ها را بیان میکند :

“بعد از انتخابات ۸۴ با سایر کاندیدهای اصول گرا  دیدار داشتم و گفتم هـرکس طرح و برنامه و نیرویی دارد به من معرفی کند ، یکی از آنها (قالیباف) که بعدا به مجموعه دیگری رفت گفت من نه طـرح دارم و نه نیرو. ولی با این وجود از بیست و یک نفر اعضای کابینه اول ، یازده نفر از کسانی بودند که در لیسـت آنها بودند که بخاطر همین موضوع از طرف حامیان و دوستان راجـع به خیلی ها مورد اعتراض قرار گرفتم اما بدانید اگر آنها را در کابینه نمی آوردم همان اول دولت نهم ریشه کن می کردند و کسی هم نمی فهمیـد حرفهای دولت چیست.”

آینده نگری احمـدی نژاد در برخورد با بیـداری اسلامی

هنوز ماجرای خود سوزی جوان بی کار تونسی که موجب ایجاد جرقه حرکت عظیم بیداری اسلامی و انسانی در کشورهای اسلامی و جهان نشده بود که احمدی نژاد با تغییر تاکتیک خود به استقبال زود هنگام از این رخداد عظیم تاریخی رفت که متاسفانه همچون اکثر اوقات بازهم رسانه ها و افراد از این اقدام تاریخی و به موقع احمـدی نژاد غافل ماندند.

متاسفانه باید قبول کنیم که اکثر موفقیت های دولت های نهم و دهم را باید فقط و فقط به حساب شخص رئیس جمهور و اقدامت شجاعانه و انقلابی وی نگاشت. از حضور وی در سازمان ملل و دانشگاه کلمبیا تا حضور در اجلاس دوربان ۲ در ژنو و سفر تاریخی به لبنان و کشورهای آمریکایی جنوبی و… که همگی با حضور مستقیم و حماسی احمدی نژاد صورت میگرفت و او را می توان یکی از عوامل بیداری مهم ملت ها و کشورها برای ایستادگی در  برابر ظلم و بی عدالتی  نامید. گرچه که بعد از مدتی عده ای با مشاهده محبوبیت و نفوذ خیره کننده دکتر احمدی نژاد که در سایه ولایت مداری ،ایمان عمیق به مهدویت و شجاعت ایشان حاصل شده بود ،  ایشان را به گرایش به مکتب امانیسم و انحراف فکری خواندند و عملا او را مخالف بیداری اسلامی قلمداد کردند.

سخنان صریح احمدی نژاد درباره عزل متکی

همانگونه که اشـاره شـد دکـتر احمـدی نـژاد در دیـدار با حامیـان دولت اسلامی که در دی ماه سال ۹۰ برگزار شد ،  گوشه ای از نظرت خود را درباره مسائل روز کشور بصورت صریح و شفاف با حامبان خویش در میان گذاشت. او در ابتداری این جلسه خطاب به جوانان گفت : اگر کسی در چنین موضع خدمتی قرار گیـرد که  من قرار گــرفته ام ، شاید حدود ۱۰ درصـد از حرفهایش را بتواند بزند ، حدود ۲۵ درصدش را شاید بتواند بعد از تمام شدن مسئولیت در آینده بگوید و حدود ۶۰ درصـدش را هـرگز نمی تواند بگوید ، چون مصالح بالاتری هست ، برای اینکه راه بماند ، برای اینکه انقلاب حفظ شود. ما کـه نیامده ایم فقط خودمان را حفظ کنیم ، آمده ایم که پرچم، عزت ایران اسلامی، این نظام بماند.

احمدی نژاد در پاسخ به پرسش یکی از حاضرین دباره عزل منوچه متکی اینگونه پاسخ داد :

آقای متـکی در دوره اول کاندیدای من نبـود ، در دولت دهم که اصـلا وزیـر من نبـود. من در دور دوم دولـت با ایشـان دیگر کاری نداشتـم وتمام کـارهای بین المللی به عهـده خودم بود. گذشت تا در  اولین سفر دولت دهـم به نیـویورک ، سه چهـارتا دیپلمـات را که بنـده مخـالف اعزام اینها به کشورهای غربی بودم، ایشان به غرب اعزام کرد و آنها هم رفتند و پناهنده شدند. بعد از سفر نیویورک، در جلسه ای قضیه بررسی شد و بنا شد ایشان عوض شوند. به هرحال از روزی که تصمیم گرفتیم که ایشان وزیر نباشد،  ایشان مداوماً در سفر بود حتی در دولت هم که حضور پیدا می کرد سریعاً ناپدیـد می شد تا اینکـه بعد از سه ماه بـالاخره در سـاعت ۵ بعـد ازظهـر و بعد ساعت ۱۰ شب با ایشان وقت تنظیـم شد و به ایشان گفتیم که شما دیگـر در دولت وزیر نیستید ولی من دوست دارم شما بعنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سـازمان انـرژی اتمی فعالیت کنیـد. گفت من امشب میخواهم به سنـگال بروم و اصرار کرد که من می روم. گفتم شما از نظر من وزیر نیستی. ولی با این حال با هواپیمـای اختصاصی رفت و گفـت که دوشنبه ظهر بر می گردم.  من هم همانجا حکـم عزل ایشـان را صادر کـردم و نوشتم که دوشنبه عصر اعلام شود. دوشنبه در سفر استانی بودم ، یک دفعه عصر گفتم شـاید از سفر برنگشته باشد ؛ با دفتر تماس گرفتم که فعلا حکم را اعلام نکنند. گفتنـد پنج دقیقـه قبل اعلام کردیم . گفتم برداریـد تا مطمئن شویم که برگشتـه است. گفتند دیگر دیر شـده چونکه در رسانه ها منتشر شده است. بعد که از سفر برگشتند ، از مدیرکل تشریفات وزارت خارجه پرسیدم چرا دیر آمدید؟ گفت: دوشنبه ظهر جلسات رسمی تمام شد و بنا بود برگردیم ولی ایشان به من گفت که یک قرار شام بگذار و سفر را تمـدید کن. گفـت حتی اگر می توانید یک سفر دیگـر هم برای من همـاهنگ کن تا من از اینجا مستقیم به ایـران نروم. ضمناً زمانی هم که ایشان حکـم عزلـش اعلام شد، در هیچ جلسه رسمی نبوده است. بعداً معاونان ایشان به ما گفتند که ما تعجب می کـردیم چـون ایشان از همان سه ماه قبل به ما گفته بود هرجا که می توانید برای من سفر هماهنگ کنید. فقط سفر باشد هـرجا بود مشکلی نیست! این معاونان می گفتند ما نمی دانستیم چه اتفـاقی افتاده ولی ایشان اصـرار به سفر خـارجی داشتند. مـأموریت ها را بـاید من به وزیر می دادم اما ایشان بدون هماهنگی با من همه جا میرفت و این سفرها نه نتیجه ای و نه گزارشی داشت.

دکتر احمدی نژاد همچنین در جلسه سوال از رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال علی مطهری درباره عزل منوچهر متکی در سفر سنگال گفت:

«چه کسی به ایشان ماموریت داد؟ من به ایشان ماموریت دادم؟ اگر شما ماموریت داده‌اید بگویید. من چنین ماموریتی ندادم و وقتی به ایشان می‌خواستم بگویم تشریف ببرید، ماموریت رفت.»

چه کسـانی تنور این بداخلاقی را داغ تر کـردند؟

همچون تاریخ ۳۵ ساله نظام مقدس اسلامی ، این بار هم رسانه های جریان سلطه و استکبار همچون بی بی سی ، صدای آمریکا ، رادیو فردا ، سایت های جرس ، بالاترین و… که از هیچ حرکتی برای ضربه زدن به نظام مقدس اسلامی غفلت نمی ورزند ، پیشگامان این حرکت تخریبی برعلیه دولت انقلابی دکتر احمدی نژاد بودند. البته نمیتوان از نقش پررنگ رسانه های اطلاح طلب و بعضا حامی فتنه ۸۸ در داخل که بغض و کینه شتری آنان که تا امروز نیز ادامه داشته است غفلت ورزید.

اما نکته بسیار مهم در این واقعه این است که همانگونه که دکتر احـمدی نژاد هم تصریح کـرده اند جناب اقای متکی در هنگام اعلام خبـر عزل ایشان از مسئولیتشـان در هیچ جلـسه ای نبوده اند. پس از تحقیقات فراوان اینجانب درباره منبع این موضوع ، دریافتم که اولین بار این سخن را علیرضا نوری زاد تحلیلگری بدنام و ضد انقلاب شبکه های سلطنت طلب بصورت مکرر در تمامی رسانه های ضد انقلاب لس آنجلسی و عربی منظقه بر زبان جاری نموده است و متاسفانه امروزه منبع خبری برخی از خواص مدعی انقلابی گری و بصیرت در جامعه ما شده است.

متکی به دنبال چه بود؟

اما با روشن شـدن حواشی پشت پرده این بازی رسانه ای جناب متکی  توسط دکتر احمدی نژاد  ، میتوان ریشه اقدامات متکی را در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بررسی نمود. شاید بتوان دلیل متکی را برای نقش بازی کردن و ایجاد فضایی برای مطرح کردن و مظلوم نمایی خویش در نزد افکار عمومی ، برای نامزدی در انتخابات امسال یاد کرد. اثبات این مدعی را میتوان به اقدام عجولانه وی در اعلام رسمی کاندیداتوری اش در انتخابات ریاست جمهوری  در تاریخ ۸ اسفند سال ۱۳۹۱ جستجو نمود ؛ وی از آن تاریخ به انجام  سفرهای تبلیغاتی و رایزنی با گروه ها و شخصیت ها و جناح های سیاسی پرداخت و حتی در ۲۱ اردیبهشت ۹۲ نیز با حضور در وزارت کشور نام خود را برای کاندیاتوری ریاست جمهوری ثبت نمود ولی او نیز همچون ۱۸ شخص سرشناس دیگر رد صلاحیت شد!

تهدید متکی به افشاگری با خرج کردن از رهبری

متکی در ۲۵ اسفند ماه ۱۳۹۱ در مسجد سالار تبریز گفته بود : مقام معظم رهبری فرموده اند فعلا آن ماجرا را بازگو نکنم تا روزی که با آقای احمدی نژاد در مقام یک شهروند عادی رو در رو شوم!

باید از ایشان پرسید که چرا اولا برای اثبات حقانیت خود متوسل به نام رهبری معظم انقلاب میشوید؟ و دوما حال که احمدی نژاد همچون شهروندان عادی به سر می برد چرا ایشان همچنان سکوت نموده و لب نمیگشاید؟ شاید ۲۲ آذر ۹۲ و پس از ۳ سال فرصت خوبی برای بررسی این ماجریا مهم در نزد افکار عمومی باشد. البته امیدواریم ایشان همچون رئیس جمهور محترم نباشند و دانستن و قضاوت کردن را حق مردن دانسته و با شجاعت و صراحت حاضر به اعلام مواضع خود در پیشگاه ملت ایران باشند.

منبع