در این روش مخالفان با یک پله عقب نشینی ابتدا وانمود می کنند که آمار مراکز رسمی را قبول دارند و همان را مبنای تحلیل خود اعلام می کنند. اما تحلیلی از اعداد و ارقام ارائه می کنند که در نهایت همان آمارهای رسمی را زیر سوال می برد. در واقع باید گفت در دولت اصلاحات تعداد بیکاران تقریبا دو برابر شد اما در دولت احمدی نژاد تا پایان سال 90 تعداد بیکاران نه تنها افزایش نیافت بلکه با کاهش اندکی نیز مواجه شده است.
براساس گزارش مر کز آمار ایران از سال 1376 تا پایان 91 بیشترین میزان نرخ بیکاری در کشور در سالهای 79 و 80 با میزان 14.3 درصد به ثبت رسیده است. متوسط سالانه نرخ بیکاری در دولت اصلاحات (83-1376) برابر با 12.75 درصد و متوسط این نرخ در دولتهای نهم و دهم (91-1384) برابر با 11.66 درصد می باشد که بیانگر عملکرد بهتر دولت احمدی نژاد در کنترل بیکاری در کشور است.
به گزارش ایرنا، در سالهای اخیر به دلیل آنکه حجم زیاد کارها و خدمات دولتهای نهم و دهم برای بسیاری از مخالفان و منتقدان دولت قابل باور نبوده، تلاشهای زیادی برای تخریب آمارهای رسمی کشور از طرف این گروهها صورت گرفته است. تخریب آمارهای رسمی کشور تا جایی پیش رفت که رهبر انقلاب نیز نسبت به آن هشدار دادند البته مخالفان پس از هشدارهای رهبری ترفندهای دیگری را برای تخریب عملکرد دولت بکار گرفتند که یکی از آنها ارائه تحلیلهای نادرست از آمارهای درست و رسمی است.
در این روش مخالفان با یک پله عقب نشینی ابتدا وانمود می کنند که آمار مراکز رسمی را قبول دارند و همان را مبنای تحلیل خود اعلام می کنند. اما تحلیلی از اعداد و ارقام ارائه می کنند که در نهایت همان آمارهای رسمی را زیر سوال می برد. استناد به آمارهای رسمی توسط این گروه از مخالفان هم به این دلیل است که اگر کسی تحلیل آنها را زیر سوال برد برای فرار از پاسخگویی بگویند که این همان آمارهای رسمی است که مراکز وابسته به دولت ارائه کرده اند.
نمونه این تحلیل نادرست در زمینه اشتغال و بیکاری ارائه شد و ادعا شد که در فاصله سالهای 85 تا 90 در کشور فقط سالانه 14 هزار شغل ایجاد شده است! نکته قابل توجه آنکه گفته شد این تحلیل برمبنای آمار ارائه شده از طرف مرکز آمار بوده که البته درست است. اما نتیجه ای که از این تحلیل حاصل می شود کاملا متناقض با آمارهای رسمی مرکز آمار است. در این تحلیل عنوان شده که میزان جمعیت شاغل کشور در سال 85 برابر با 20 میلیون و 476 هزار و 395 نفر بوده است که این تعداد در سال 90 به 20 میلیون و 547 هزار نفر رسیده است. سپس با محاسبه تفاوت این دو رقم، میزان اشتغال ایجاد شده در 5 سال (90-85) بالغ بر 70 هزار نفر و برای هر سال 14 هزار نفر نتیجه گیری شده است.
این در حالی است که باید توجه داشت رقم مذکور تعداد افراد شاغل است نه تعداد شغل ایجاد شده ! و نمی توان از این محاسبه به میزان شغل ایجاد شده در سالهای اخیر دست یافت. اما هدف از چنین محاسبه ای چیست؟ طراحان این روش در واقع تلاش می کنند با ارائه این نحوه محاسبه بگویند در این سالها شغلی ایجاد نشده پس آمار ارائه شده از طرف دولت مبنی بر ایجاد 5 میلیون فرصت شغلی کذب است و در نتیجه تعداد بیکاران بیش از 5 یا 6 میلیون نفر است. این همان نتیجه تحلیلی است که با آن اصل آمار ارائه شده از طرف مرکز آمار زیر سوال می رود. چرا که مرکز آمار در گزارش خود جمعیت بیکاران کشور را در سال 90 برابر با 2 میلیون و 876 هزار و 678 نفر اعلام کرده است.
اگر آقایان به دنبال تعداد بیکاران هستند که خوب از همان ابتدا به آمار بیکاران ارائه شده از طرف مرکز آمار استناد کنند. اگر آمار بیکاری ارائه شده از طرف مرکز آمار را قبول ندارند پس چگونه است که این افراد آمار این مرکز را در زمینه جمعیت شاغل قبول دارند و بر مبنای آن تحلیل ارائه می کنند اما آمار همین مرکز را در زمینه بیکاری قبول ندارند؟ همانطور که ذکر شد هدف اصلی تخریب آمار است و اینکه بخشی یا قسمتی از آمار نیز از طرف این افراد پذیرفته می شود صرفا برای زیر سوال بردن آمار ارائه شده است.
البته شاخصهای اشتغال و بیکاری برای بررسی روند این پدیده ها نه تنها در کشور ما بلکه در سایر نقاط جهان نیز مشخص است. در همه جای دنیا برای بررسی بیکاری در یک کشور از نرخ بیکاری استفاده می شود. نرخ بیکاری عبارت است از نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال (مجموع جمعیت شاغل و بیکار). این نسبت نیز در گزارشهای مرکز آمار همواره محاسبه و به افکار عمومی ارائه شده است. البته چون عملکرد دولت های نهم و دهم بر مبنای این شاخص به مراتب بهتر از عملکرد دولتهای قبل است، مخالفان و منتقدان دولت ترجیح نمی دهند که تحلیل های خود را بر مبنای این آمار ارائه کنند.
** نرخ بیکاری
بر اساس گزارش مر کز آمار ایران از سال 1376 تا پایان 91 بیشترین میزان نرخ بیکاری در کشور در سالهای 79 و 80 با میزان 14.3 درصد به ثبت رسیده است. متوسط سالانه نرخ بیکاری در دولت اصلاحات (83-1376) برابر با 12.75 درصد و متوسط این نرخ در دولتهای نهم و دهم (91-1384) برابر با 11.66 درصد می باشد که بیانگر عملکرد بهتر دولت احمدی نژاد در کنترل بیکاری در کشور است.
کمترین نرخ بیکاری در دولت اصلاحات برابر با 10.3 درصد در سال 83 و کمترین نرخ بیکاری در دولت احمدی نژاد در سال 87 و برابر با 10.4 درصد بوده است. بیشترین میزان این نرخ نیز در دولت اصلاحات 14.3 درصد در سال 79 و در دولت احمدی نژاد برابر با 13.5 درصد در سال 89 ثبت شده است.
** جمعیت شاغل
البته همانطور که در گزارش مرکز آمار آمده است و مورد استناد منتقدان دولت برای تخریب عملکرد دولت نیز قرار گرفته است جمعیت شاغل کشور (نه تعداد شغل) در سال 90 نسبت به سال 85 بیش از 70 هزار نفر افزایش داشته است. تعدا بیکاران نیز در همین فاصله زمانی از 2 میلیون و 992 هزار و 298 نفر به 2 میلیون و 876 هزار و 678 رسیده که بیش از 115 هزار و 620 نفر کاهش نشان می دهد در مجموع می توان گفت که جمعیت فعال کشور از سال 85 تا 90 بیش از 80 هزار نفر کاهش یافته است.
این در حالی است که جمعیت بالای 10 سال کشور در همین مدت نزدیک به 4 ملیون نفر افزایش داشته است. افزایش جمعیت بالای 10 سال کشور از یک طرف و کاهش جمعیت فعال از طرف دیگر بیانکر کاهش نرخ مشارکت در کشور است که در گزارش مرکز آمار نیز به آن اشاره شده است. با توجه به افزایش اندک جمعیت شاغل و همچنین کاهش اندک جمعیت بیکار می توان گفت که حدودا 4 میلیون نفر به جمعیت غیر فعال کشور اضافه شده است. بنابراین در طول سالهای 85 تا 90 از یک طرف حدود 4 میلیون نفر از جمعیت شاغل کشور به جمعیت غیرفعال تبدیل شده و از طرف دیگر حدود 4 میلیون نفر نیروی کار به جمعیت شاغل کشور اضافه شده است. البته این ورود و خروج نیروی کار چون بصورت جمع و تفریق لحاظ می شود در مجموع جمعیت شاغل به چشم نمی خورد. اتفاقا برای پرهیز از چنین اشتباهاتی است که نرخ بیکاری بصورت درصد برای تحلیل بازار کار ارائه شده است و افزایش و کاهش جمعیت شاغل یا بیکار نمی تواند معیار مناسبی برای تحلیل اشتغال قرار گیرد.
نکته قابل توجه دیگر آنکه دولت در سالهای 85 تا 90 مجوز استخدام چندانی نداشته اما توانسته است با ایجاد فرصت های شغلی جدید 4 میلیون نفر اضافه شده به جمعیت بالای 10 سال کشور را در فضای اشتغال کشور بکار گیرد. نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد اینکه اگر دولت نتوانسته بود برای حدود 4 میلیون نفر اضافه شده به جمعیت بالای 10 سال کشور شغلی فراهم کند یا باید تعداد جمعیت شاغل به همین میزان کاهش می یافت یا اینکه تعداد بیکاران افزایش پیدا می کرد که هیچیک از این کاهش و افزایش ها در آمارهای مرکز آمار مشاهده نمی شود.
** استفاده از تعداد افراد شاغل به جای نرخ بیکاری
همانطور که ذکر شد دلیل استفاده از تعداد افراد شاغل به جای نرخ بیکاری توسط مخالفان و منتقدان دولت به این دلیل است که عملکرد دولت های نهم و دهم در این زمینه و با استفاده از این شاخص مطلوبتر از دولتهای قبل است. نکته دیگر در اضافه شدن جمعیت غیر فعال در کشور است که با توجه به روند کاهش مشارکت در سالهای اخیر و پیر شدن جمعیت کشور همخوانی دارد. تا قبل از سال 85 افزایش جمعیت فعال کشور با افزایش جمعیت غیر فعال توام بود اما در سالهای اخیر افزایش جمعیت غیر فعال کشور با کاهش و یا عدم افزایش جمعیت فعال کشور همراه شده است. روند معکوس جعمیت فعال و غیر فعال کشور در جهت کاهشی و افزایشی سبب شده تا روش مخالفان و منتقدان دولت در ظاهر درست از آب در بیاید و افکار عمومی را از واقعیت ماجرا منحرف کند. اما باید گفت با این تحلیل نه تنها عملکرد دولت احمدی نژاد در زمینه اشتغال زیر سوال نمی رود بلکه پیش بینی احمدی نژاد از تغییرات منفی جمعیت کشور بویژه در جمعیت فعال کشور را نمایان می سازد که اتفاقا همین صحبتهای احمدی نژاد در زمینه لزوم اصلاح سیاستهای جمعیتی کشور نیز با مخالفت همین طیف از مخالفان و منتقدان دولت مواجه شد. متاسفانه در سالهای آینده رشد جمعیت غیرفعال در کشور به مراتب افزونتر از جمعیت فعال خواهد شد و جمعیت فعال مجبور خواهد شد بار بیشتری را برای تامین نیازهای کشور به دوش بکشد. چرا که همانطور که کشور در سالهای اخیر با کاهش سن بازنشستگی مواجه شد در سالهای نه چندان دور باید منتظر افزایش سن بازنشستگی به دلیل کاهش نیروی کار و همچنین عدم رشد و افزایش قابل توجه در جمعیت فعال کشور باشیم.
** عملکرد دولتها در زمینه اشتغال و بیکاری
هرچند که نرخ بیکاری گویاترین شاخص در زمینه عملکرد دولتها در زیمنه اشتغال است اما به دلیلی اینکه مخالفان دولت اینروزها تلاش می کنند با استفاده از جمعیت شاغل اهداف خود را محقق کنند، ما نیز از این منظر به بررسی عملکرد دولتها می پردازیم. طبق آمارهای مرکز آمار ایران از سال 75 تا 85 بیش از 14 میلیون نفر به جمعیت بالای 10 سال کشور اضافه شده که تقریبا 7 میلیون نفر آن به جمعیت فعال و 7 میلیون نفر نیز به جمعیت غیر فعال در پایان سال تبدیل شده اند. از 7 میلیون جمعیت فعال اضافه شده در این 10 سال بیش از 1.5 میلیون نفر موفق به پیدا کردن شغل نشده اند و به این ترتیب تعداد بیکاران از 1 میلیون و 455 هزار و 651 نفر در سال 75 به 2 میلیون و 992 هزار و 298 نفر رسیده است که بیش از 100 درصد افزایش را نشان می دهد. اما از سال 85 تا 90 علیرغم افزایش 4 میلیون نفری جمعیت بالای 10 سال در کشور تعداد بیکاران نه تنها افزایش نیافته است بلکه با 115 هزار نفر کاهش به 2 میلیون و 876 هزار و 678 نفر رسیده است.
در واقع باید گفت در دولت اصلاحات تعداد بیکاران تقریبا دو برابر شد اما در دولت احمدی نژاد تا پایان سال 90 تعداد بیکاران نه تنها افزایش نیافت بلکه با کاهش اندکی نیز مواجه شده است. بدین ترتیب ملاحظه می شود که برای گریز از عملکرد نامطلوب دولت اصلاحات در زمینه اشتغال و همچنین زیر سوال بردن خدمات دولت احمدی نژاد شاخص جمعیت شاغل به غلط به جای تعداد شغل ایجاد شده جا زده می شود و شاخص کلیدی میزان بیکاری که رایج ترین شاخص ارزیابی سیاستهای اشتغال در جهان است با همین هدف به کنار گذاشته می شود تا تحلیلی نادرست از آمارهای درست به افکار عمومی ارائه شود.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو