نزدیک به چهار سال است که تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران شدید‌تر شده و آثار آن برای تمامی افراد جامعه ملموس شده است. برای انقلاب اسلامی، داشتن تنش با دشمنانش، امری طبیعی است و لذا طبیعی خواهد بود دشمنانش از ابزارهای مختلف برای ضربه زدن به آن استفاده کنند و محدودیتی برای خود در استفاده از ابزارها در نظر نگیرند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ برای همین است که دشمن شناسی و شناخت دشمنی دشمن، برای انقلاب اسلامی اهمیت دارد. اگر بتوان به‌خوبی و در زمان مناسب، نقشه‌ی دشمن را شناخت، شیوه‌های دشمنی او را شناخت، مراقب تغییر تاکتیک‌ها و ابزارهای او بود، می‌توان در مقابل آن تدبیر کرد و نقشه‌ی آن را خنثی کرد. ۱
تحریم‌ها یکی از گویاترین مثال‌هایی است که می‌توان در آن، سیر تطور و تکامل دشمنی دشمن را مشاهده کرد. انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی خود، با تحریم‌ها مواجه بوده و در سه دهه‌ی گذشته این تحریم‌ها نتوانسته است وقفه‌ای جدی در مسیر پیشرفت انقلاب ایجاد کند، اما چرا در چهار سال اخیر، تحریم‌ها اثرات بیشتری داشته و چرا اقداماتی که در گذشته برای مقابله با تحریم‌ها انجام می‌شده است، دیگر کارایی لازم را ندارد؟

رهبر معظم انقلاب تأکیدات فراوانی بر حمایت از تولید ملی به‌عنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی داشته‌اند، اما هنوز در اقتصاد ایران فعالیت‌های غیرمولد جذابیت فراوان دارد و همین وضعیت سبب می‌شود تا سرمایه‌ها به‌جای آنکه به سمت تولید برود، به سمت فعالیت‌های سوداگرانه همچون بازار ارز و سکه و بازار زمین و مسکن سوق پیدا کند.

تا قبل از تشدید تحریم‌ها در سال‌های اخیر، تحریم‌ها در حوزه‌ی واقعی اقتصاد اعمال می‌شد و نتیجه‌ی آن ایجاد محدودیت در دسترسی ایران به کالاها و خدمات خاصی بود. اما این تحریم‌ها به‌راحتی و با انجام کارهای واسطه‌ای و یا خرید از بازار سیاه دور زده می‌شد. به دلیل آنکه رصد فعالیت‌های ایران برای آمریکا و سایر کشورها سخت و هزینه‌بر بود، آن‌ها نمی‌توانستند ضمانت اجرای لازم برای اعمال تحریم‌ها را ایجاد کنند. در نتیجه، همیشه راهی برای دور زدن تحریم‌ها وجود داشت. دور زدن تحریم‌ها تنها افزایش هزینه‌ی نهایی دسترسی به آن کالا یا خدمت را موجب می‌شد که آن نیز برای ایران قابل قبول بود.
اما در دور جدید تحریم‌ها، که از دی‌ماه ۱۳۸۵ با تحریم بانک سپه شروع شد، نشانه‌هایی حاکی از تغییر تاکتیک آمریکا در پیش بردن تحریم‌ها مشاهده شد. شروع تحریم‌ بانکی به معنای کشیده شدن تحریم‌ها به بخش اعتباری اقتصاد بود؛ بخشی که در آن، آمریکا به دلیل زیرساخت‌های گسترده و پرنفوذی که در اختیار دارد، به‌خوبی می‌تواند تحرکات بازیگران مختلف را زیر نظر داشته باشند و بازیگرانی را که خارج از قواعد او بازی می‌کنند، تنبیه و جریمه کند.
به یمن جهان‌روا بودن دلار و استفاده‌ی حداکثری از آن در مبادلات اقتصادی جهانی، که ایران نیز یکی از کشورهایی است که به‌صورت حداکثری از دلار استفاده می‌کند، آمریکا این قدرت را دارد که بتواند تبادلات اقتصادی کشورهای هدفِ خود همچون ایران را شناسایی کند. علاوه بر شناسایی، این قدرت را دارد که آن کشور را محدود و برای همکاری با آن کشور، محدودیت‌های مختلفی ایجاد کند و به عبارتی، هزینه همکاری با آن را برای سایر بازیگران افزایش دهد.
 
دلایل موفقیت تحریم‌های ایران
دیوید کوهن که از او با عنوان معمار تحریم‌های ایران و روسیه یاد می‌شود، در سخنرانی خود در جمع دانشجویان مؤسسه‌ی آموزشی وکالت با عنوان «تکامل قدرت مالی آمریکا» [۲] تصریح می‌کند که موفقیت در اعمال تحریم‌های ایران، بر چند پایه استوار بوده است. اول، شفافیت نظام مالی که اجازه‌ی رصد کردن را به دولتمردان آمریکا می‌دهد و دیگری، نفوذ و گستره‌ی استفاده از دلار در اقتصاد جهانی که اجازه‌ی تنبیه بازیگران را می‌دهد. کوهن همچنین انسجام و هماهنگی موجود در میان تصمیم‌گیران آمریکایی برای تحریم ایران را یکی دیگر از عناصر موفقیت تحریم‌های ایران می‌داند.

دریافت جدول: PDF | عکس

علی‌رغم آنکه تغییر تاکتیک آمریکا در اعمال تحریم‌ها از سوی رهبر انقلاب درک شد و ایشان سال ۱۳۸۷ و در ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه‌ی پنجم توسعه، بر «کمک به استقرار نظام پولى، بانکى و بیمه‌اى مستقل با کمک کشورهاى منطقه‌اى و اسلامى و دوست با هدف کاهش وابستگى به سیستم پولى نظام سلطه» تأکید کردند، اما این سیاست به قانون و آیین‌نامه‌ی اجرایی تبدیل نشد و لذا اقدام مؤثری هم برای تحقق آن رخ نداد.
با بررسی عملکرد نهادهای درگیر در تحریم‌های بانکی، می‌توان مشاهده کرد که همان تاکتیک قدیمی «دور زدن تحریم‌ها» مورد استفاده‌ی آن‌ها قرار گرفت، هرچند این تاکتیک توانست تا حدود چهار سال بخشی از مسائل بانکی را به‌نحوی برطرف کند، اما از طرف دیگر، زمینه را برای تنگ‌تر شدن حلقه‌ی تحریم‌های بانکی مهیا کرد و تمامی بانک‌های دولتی و تعدادی از بانک‌های غیردولتی نیز تحریم شدند. در نهایت، بانک مرکزی ایران نیز در زمستان سال ۱۳۹۰، تحریم شد و از آنجا بود که مشکلات جدی در زمینه‌ی نقل‌وانتقالات مالی بین‌المللی برای ایران به وجود آمد و نتوانست به منابع مالی دلاری خود در خارج از کشور دسترسی داشته باشد.
 
بنای تحریم‌ها بر نقطه ضعف‌های داخلی
تصمیم‌گیران و متفکران اقتصادی کشور، تغییر تاکتیک دشمن را به‌خوبی درک نکردند و همین مسئله سبب شد که وضعیت روزبه‌روز سخت‌تر شود. درصورتی‌که اگر تاکتیک جدید به‌خوبی درک می‌شد و ابزارهای در اختیار دشمن نیز شناخته می‌شد، کم‌سودی دور زدن تحریم‌ها در عرصه‌ی بانکی به‌راحتی قابل تشخیص بود و منطقی بود که صرفاً به دور زدن تحریم‌ها تکیه نشود و به سمت راهکارهای اصولی‌ همچون استفاده از روش‌های تهاتری یا پیمان ‌دوجانبه‌ی پولی نیز حرکت شود.

از ضعف‌های ساختاری و تاریخی اقتصاد ایران، عدم رونق تولید ملی در کشور است که ریشه‌ی آن نیز در وابستگی به دلارهای نقتی است. همین امر آسیب‌پذیری اقتصاد را افزایش داده و مشکلاتی همچون بیکاری را نیز تشدید کرده است. دشمن نیز این وابستگی را شناسایی و برای کاهش درآمدهای نفتی ایران برنامه‌ریزی کرده است.

این مثال برای این تشریح شد که نشان داده شود دشمن برنامه‌ریزی خود را برپایه‌ی ضعف‌ها و وابستگی‌های اقتصادی ما انجام می‌دهد. ضعف‌های اقتصادی ما در دو دسته‌ی اصلی قابل اشاره‌‌اند. یک دسته از ضعف‌های اقتصادی به دلیل ساختار اقتصادی ایران است که ریشه‌ی تاریخی دارد و به قبل از انقلاب برمی‌گردد، مانند وابستگی اقتصاد به پول نفت، عدم شفافیت در اقتصاد، وابستگی به ارزهای نظام سلطه در تجارت خارجی و... دسته‌ی دیگر ضعف‌ها به عدم رصد مستمر تحرکات دشمن، ضعف در پیش‌بینی نقشه‌های او و در نهایت، ضعف در انجام تدابیر لازم برای مواجهه با اقدامات اوست. دشمن با افزایش تدریجی تحریم‌ها، علاوه بر آنکه به بازیگران بین‌المللی فرصت همراه شدن با تحریم‌ها را داد، قدرت تشخیص و ابتکار عمل و اخذ تصمیمات جدی و برنده را از ایران گرفت.

شاید بتوان وجود دسته‌ی اول ضعف‌ها را قبول کرد و هزینه‌هایی را که بابت آن پرداخته شد، معقول دانست، اما دسته‌ی دوم ضعف‌ها که به مدیریت اقتصادی کشور بازمی‌گردد، قابل پذیرش نیست؛ چراکه وجود این ضعف‌ها سبب تداوم ضعف‌های دسته‌‌ی اول شده و لذا مسیر اصلاح آن‌ها طی نخواهد شد.

در مثال تحریم‌های بانکی، که یکی از دو ستون اصلی ساختمان‌ تحریم‌هاست، ‌ وابستگی صد درصدی به دلار و زیرساخت‌های ارتباطی همچون سوئیفت، از ضعف‌های نوع اول بود، اما نداشتن پیش‌بینی از سناریوی دشمن، افتادن در دام طراحی‌شده‌ توسط دشمن، عدم استفاده از مدل‌های جدید تسویه‌ی مالی همچون پیمان‌های پولی دوجانبه و برخی موارد دیگر، از ضعف‌های نوع دوم بود.

تذکر رهبر معظم انقلاب درباره حربه‌ی دشمن
رهبر انقلاب در سال ۹۱، نسبت به این مسئله تذکر دادند. ایشان در دیدار هیئت دولت وقت فرمودند: «حالا بعضی از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمی را می‌گیرند، ما در مواجهه‌‌ی با آن تصمیم مشغول فعالیت می‌شویم و اقدامی را انجام می‌دهیم. خیلی خوب، این کار بسیار خوب است، منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمایید که مشکل جابه‌‌جایی منابع مالی و ناشی از فروش نفت را شما از قبل هم حدس می‌زدید و می‌گفتید. یا مشکلی را که در خریدوفروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس می‌زدیم. راه‌ها را از پیش آماده کنید. الآن هم همین‌جور است؛ یعنی تصور نشود که دشمن از ادامه‌‌ی دشمنی‌های خودش دست برداشته. نه، آن‌ها دنبال راهِ کارند. چون کارهایی که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتماً دنبال راهکارهای دیگری خواهند بود که البته آن‌ها هم به نتیجه نخواهد رسید. شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید.»۳

شروع تحریم‌ بانکی به معنای کشیده شدن تحریم‌ها به بخش اعتباری اقتصاد بود؛ بخشی که در آن، آمریکا به دلیل زیرساخت‌های گسترده و پرنفوذی که در اختیار دارد، به‌خوبی می‌تواند تحرکات بازیگران مختلف را زیر نظر داشته باشند و بازیگرانی را که خارج از قواعد او بازی می‌کنند، تنبیه و جریمه کند.

مثال‌های قابل تأملی از دو نوع ضعف بیان‌شده وجود دارد که برخی از آن‌ها هم‌اکنون مورد استفاده‌ی دشمن قرار گرفته است و برخی دیگر هنوز نه. برای مثال، بخش مهمی از غذای اساسی کشور از خارج تأمین می‌شود (در هفت‌ماهه‌ی اول امسال ۲۲ درصد از واردات مربوط به واردات غذای اساسی بوده است) ۴ و این به معنای وابسته بودن در تأمین امنیت غذایی و یک ضعف ساختاری اقتصاد کشور است. اما عدم تحرک جدی در رسیدن به خودکفایی در تأمین محصولات اساسی، تعیین قیمت نامناسب برای خرید تضمینی گندم، ایجاد محدودیت برای کشاورزی با طرح مباحثی چون کمبود آب، از جنس ضعف‌های دسته دوم است و قابل پذیرش نیست.
یکی از ضعف‌های ساختاری و تاریخی اقتصاد ایران، عدم رونق تولید ملی در کشور است که ریشه‌ی آن نیز در وابستگی به دلارهای نقتی است. همین امر آسیب‌پذیری اقتصاد را افزایش داده و مشکلاتی همچون بیکاری را نیز تشدید کرده است. دشمن نیز این وابستگی را شناسایی و برای کاهش درآمدهای نفتی ایران برنامه‌ریزی کرده است. دشمن در سه گام اصلی، این خواست خود را پیش برده است. کاهش تولید نفت ایران، کاهش فروش و مشتریان نفت ایران و محدود کردن دسترسی ایران به پول‌های نفتی خود.
در مواجهه با این مشکل، بیشتر تلاش تصمیم‌گیران اقتصادی در سال‌های اخیر، هموار کردن راه دسترسی به درآمدهای نفتی بوده است. این اقدامات بخشی از مشکلات را مرتفع کرده، اما صورت‌مسئله که وابستگی به درآمدهای نفتی است، تغییری نکرده است. راه اصولی حل این مسئله، رونق یافتن تولید ملی و جایگزین شدن درآمدهای مالیاتی به‌جای پول نفت است. هرچند رهبر انقلاب تأکیدات فراوانی بر حمایت از تولید ملی به‌عنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی داشته‌اند، اما هنوز در اقتصاد ایران فعالیت‌های غیرمولد جذابیت فراوان دارد و همین وضعیت سبب می‌شود تا سرمایه‌ها به‌جای آنکه به سمت تولید برود، به سمت فعالیت‌های سوداگرانه همچون بازار ارز و سکه و بازار زمین و مسکن سوق پیدا کند.

سه گام اصلی تحریم‌های نفتی

دو پدیده سبب تشدید این وضعیت می‌شود. یکی نبود اهرم‌های مالیاتی قوی و مؤثر مبتنی بر اطلاعات شفاف اقتصادی برای کاهش جذابیت فعالیت‌های غیرمولد و دیگری عملکرد نظام بانکی است. نظام بانکی گلوگاه اصلی هدایت نقدینگی در اقتصاد کشور است، اما ناکافی بودن قوانین نظارتی و نبود ضمانت‌های اجرایی مؤثر، میدان را برای تقویت فعالیت‌های غیرمولد از سوی آن‌ها باز کرده است. بانک‌ها به موجب مجوزی که از بانک مرکزی دارند، می‌توانند چند برابر پول خلق‌شده توسط بانک مرکزی، خلق اعتبار کنند، اما شواهد حاکی از آن است که تنها بخش کمی از این پول‌ها به سمت تولید می‌رود ۵ و متأسفانه بانک‌ها همانند بنگاه‌های اقتصادی، تنها به فکر سود و زیان خود هستند و مسائل مهم ملی را نادیده می‌گیرند.
انقلاب اسلامی در طول عمر مبارک خود، همیشه درگیری و تنش با دشمنان داشته و به خواست خدا، توانسته است در صحنه‌های مختلف، سربلند بیرون آید. این توفیقات با شناسایی و رفع ضعف‌ها صورت گرفته است. در جنگ اقتصادی که در حال حاضر جریان دارد هم باید ضعف‌ها شناسایی گردد و برای رفع آن‌ها تلاش شود.(+)

پی‌نوشت‌ها:
۱. رهبر انقلاب بارها بر اهمیت دشمن‌شناسی و شناخت نقشه‌های او تأکید کرده‌اند. برای نمونه: «متأسفانه عده‌ای امروز حساسیت پیدا کرده‌اند؛ تا گفته می‌شود دشمن، لجشان می‌گیرد که چرا می‌گویید دشمن! دشمن هست، نمی‌شود شما دشمن را ندیده بگیرید. هیچ‌کس یک ملت و یک جماعت را برای اینکه دشمن خود را ندیده است، خاکریزهای دشمن را ندیده است، اسلحه‌ی دشمن را ندیده است، توطئه‌ی دشمن را نفهمیده است، ستایش نخواهد کرد. خود دشمن به‌طور صریح می‌گوید که من دشمنی می‌کنم. خود دشمن می‌گوید که من برای ایجاد اختلال در ایران، بودجه می‌گذارم. برای تشنج افکار در ایران، رادیو درست می‌کنم. می‌خواهم مردم ایران دو دسته شوند. ولی ما بگوییم نیست!؟ این ساده‌لوحی نیست!؟ بنابراین دست دشمن هم در کار است. البته اگر ما بیدار باشیم و اشتباه نکنیم، دشمن نمی‌تواند کاری بکند. پس اشتباه و غفلت و کوتاهی ما یقیناً یک جزء مهم و عنصر اساسی در موفقیت دشمن است.» (بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ‌۲۶ فروردین ۱۳۷۹)
۲. http://www.treasury.gov/press-center/press-releases/Pages/jl9716.aspx
۳. بیانات در دیدار رئیس‌جمهوری و اعضای هیئت دولت، ۱۳۹۱.
۴. http://ayaronline.ir/1393/10/103635.html

 
"Our President, analytical news site"