حقوق بشر در داخل آمریکا به همان اندازه نقض می‌شود که در خارج از این کشور نادیده انگاشته می‌گردد، اما سیاست رسانه‌های غربی اینگونه اقتضاء می‌کند که اوضاع داخلی و شرایط بغرنج اقلیت‌ها را به شدت سانسور کنند. به همین دلیل است که کوچک‌ترین خبر از نقض حقوق اقلیت‌ها با بایکوت خبری و سکوت رسانه‌ای مواجه می‌گردد.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ «جواد منصوری» در روزنامه «حمایت» نوشت:

در بررسی تحولات سیاسی ـ اجتماعی، چه در داخل مرزهای جغرافیایی شناخته شده و چه در سطح بین‌المللی کارکرد نظام سرمایه‌داری بدون توجه به تمامی موازین قانونی، انسانی و عدالت تعریف می‌شود. به عبارت دیگر برای یک نظام استکباری و طاغوتی، تنها سلطه و کسب حداکثری منافع موضوعیت دارد. نظریه‌پردازان این نظام که به لحاظ اعتقادی مشرک و به هیچ‌یک از ارزش‌های الهی و آسمانی اعتقاد ندارند، به صورت عملی در مقابل هنجارهای دینی می‌ایستند؛ اگرچه ممکن است مدعی تقیّد به یکی از ادیان مسیحیت و یهودیت باشند و به پایبندی آن، تظاهر نمایند. در نتیجه، این ذهنیت که تصور شود دولت‌های استکباری فقط برای سلطه بر خارج از مرزهای خود، ملاحظات جاری دپیلماتیک را لگدمال می‌کنند، اشتباه است.

چنانچه از واقعیات داخل آمریکا آنگونه که هست مطلع گردیم، درخواهیم یافت که دوران بسیار محنت‌باری نه تنها بر سیاهان، حتی بر بخشی از سفیدپوستان و رنگین‌پوستان گذشته است. تبعیض‌نژادی، طبقاتی و قانونی در ایالات متحده کاملاً حاکم و به بیان دیگر، در داخل این کشور آنچه که حکومت می‌کند، ثروت و موقعیت دولتی است و خارج از این ضابطه، عملاً انسان‌ها در حد ابزار هستند. لذا همچنان‌که نظام سرمایه‌داری ورای مرزهای تعریف شده جغرافیایی، بدون هر گونه ملاحظه با انسان‌های دیگر رفتار می‌کند، در داخل مرزها نیز همان سبک و سیاق، تنها با اندکی ملاحظات، ساری و جاری است و نمونه این واقعیت، کشتار سیاهپوستان توسط پلیس فدرال آمریکا است.

کشورهای هم‌پیمان آمریکا در اروپا از جمله انگلیس و فرانسه همین شیوه را دنبال کرده و اگر در یکی از این کشورها، اقلیت‌ دست به اعتراض بزند به شدت سرکوب شده و مطلقاً درخواست احقاق حق آنان مورد پذیرش واقع نمی‌گردد. به عنوان مثال سال گذشته میلادی، پس از تظاهرات اعتراض‌آمیز گسترده مردم انگلیس علیه شرایط سخت معیشتی، مسئولین این کشور اعلام کردند کلیه قوانین رایج تا زمان تسلط بر اوضاع، لغو می‌گردند! بنابراین، این ذهنیت که گمان شود این دولت‌ها ملاحظه مردم و قوانین را مد نظر دارند، اساساً نادرست و نارواست.

از سوی دیگر نظام سرمایه‌داری در عمل، خود را ملزم به رعایت منش و رفتار انسانی نسبت به اقلیت‌ها اعم از مذهبی و نژادی نمی‌داند و رفتار نظام سلطه با اسلام و مسلمانان دنیا در طول بیش از دو قرن گذشته، کارنامه‌‌ای بسیار سیاه و اسف‌بار را بر جای گذاشته است. حتی در داخل آمریکا و اروپا بیشترین محدودیت‌ها و سرکوب‌ها متوجه جامعه مسلمان این کشورهاست تا بدانجا که بعضاً اجازه نامگذاری اسامی اسلامی بر نوزادان، انجام فرائض و شعائر مذهبی و حفظ حجاب اسلامی در مراکز اداری و آموزشی داده نمی‌شود. این حقیقتی است که سران استکبار صریحاً به آن اذعان دارند و آن را تحت پوشش رعایت اصول دموکراسی توجیه‌ می‌کنند.

حقوق بشر در داخل آمریکا به همان اندازه نقض می‌شود که در خارج از این کشور نادیده انگاشته می‌گردد، اما سیاست رسانه‌های غربی اینگونه اقتضاء می‌کند که اوضاع داخلی و شرایط بغرنج اقلیت‌ها را به شدت سانسور کنند. به همین دلیل است که کوچک‌ترین خبر از نقض حقوق اقلیت‌ها با بایکوت خبری و سکوت رسانه‌ای مواجه می‌گردد. به عبارت دیگر، مردم دنیاً کمترین اطلاعی درباره ظلم روا رفته بر اقلیت‌ها از جمله مسلمانان ندارند و برعکس درباره کشورهای مقاوم و مسلمان، گونه‌ای از بزرگ‌نمایی افراطی درباره ضعف‌ها و مشکلات این قبیل کشورها معمول می‌گردد. در مقابل، نقاط قوت کشورهایی که در سیاست خارجی، کشورهای حامی نظام سلطه از آنها به عنوان دشمن و یا تهدید یاد می‌کنند، به شدّت نادیده گرفته شده و انکار می‌شوند.

با مرور و مطالعه‌ خروجی بوق‌های رسانه‌ای غرب در طول چند دهه گذشته، اثری قابل اعتنا از بازتاب پیشرفت‌ در ابعاد گوناگون در ایران یا سایر کشورهای اسلامی یافت نمی‌شود. این در حالی است که به طور دائم و مستمر، نقاط ضعف این کشورها به صورت اغراق‌آمیزی منتشر و گزارشات خبری و تحلیلی پرطمطراقی مخابره می‌شوند.

سیاستمداران آمریکایی به اقلیت سیاهپوست به عنوان یکی از منابع ثروت می‌نگرند و نیروی کار سیاهان از منابع بزرگ برای تداوم سرمایه‌گذاران ایالات متحده به شمار می‌آید. از این منظر، تضمین بهره‌جویی بلندمدت از این اقلیت، مستلزم سرکوب و کنترل دائمی آنان است تا هیچگاه درخواستی برای احقاق حقوقشان مطرح نگردد. به همین دلیل است که در طول دو قرن گذشته، شاهد قیام‌های متعدد سیاهپوستان در ایالات آمریکا بوده‌ایم به گونه‌ای که شرایطی فعلی این کشور تازگی نداشته و مسبوق به سابقه است. آمریکا که گوش جهانیان را با ادعاهای حقوق بشری پر کرده است، کشوری است که چندین نفر از رهبران مسلمان سیاهپوست‌ مانند «مالکوم ایکس» در آن کشته شده‌اند تا از تبدیل شدن آنان به کانون قدرت ممانعت شده و این داستان غم‌انگیز همچنان ادامه دارد.

اخیرا دادستان کل آمریکا به مرگ یک زن سیاه‌پوست در بازداشتگاه پلیس اشاره کرد و تصریح نمود که اعضای جامعه سیاه‌پوستان آمریکا از سوی پلیس احساس ناامنی می‌کنند. همچنین طی روزهای گذشته بار دیگر شاهد فعالیت‌ مجدد گروه نژادپرست «کوکلاکس کلان‌ها» بودیم که دشمنی دیرینه‌ای با سیاهپوستان دارند.یکی از دلایل تشدید این فشارها آن است که موج گرایش به اسلام در میان این اقلیت مظلوم بیشتر شده و به عبارت دیگر، گسترش گرایش به اسلام در میان سیاهپوستان، نگرانی مسئولین آمریکایی را برانگیخته و حساسیت آنان را موجب گردیده است. دولت آمریکا برای مقابله با این موج و تحقیر و توهین آنان به گروه‌های نژادپرست چراغ سبز نشان داده و انفعال دولتمردان این کشور در مقابل اقدامات نژادپرستانه پرده از منویات واقعی آنان برداشته است. علیرغم اینکه امروز ترکیب جمعیتی سیاهان ایالات متحده حدود 15 الی 17 درصد است اما سیاهپوستان آمریکایی، سهم 50 درصدی از آمار جمعیت زندانیان را دارند و برای کوچکترین تخلف، متحمل احکام سنگین از سوی دادگاه‌ها می‌شوند.

این در حالی است که سفیدپوستان به طور دائم از عفو و بخشش محاکم آمریکا بهره‌مندند. ایالات متحده که تا حدّ زیادی پیشرفت‌های خود را مدیون تلاش و مشقت اجداد سیاهان امروزی خود، یعنی بردگان سیاه آفریقایی است، به طور دائم در حال سرکوب و نادیده گرفتن حقوق برابر اجتماعی آنان است. جنبش سراسری سیاهان در آمریکا امری مستمر و لاینقطع بوده و به دلیل فقدان رهبری واحد و نیرومند برای هدایت پتانسیل موجود در جهت نیل به اهداف غایی، تحرکات آنان مقطعی و موضعی بوده است. این نمونه روشن از رفتارهای ظالمانه آمریکا در مقابل رنگین‌پوستان، نشان می‌دهد که حاکمان کاخ سفید تا چه میزان به ادّعاهای خود در رعایت حقوق بشر پایبندند ودر سوی مقابل چه کشوری حامی واقعی حقوق مستضعفین در سراسر جهان است.(+)
"Our President, analytical news site"