تغییر صف‌بندی‌های سیاسی در کشور در مقایسه با دهه‌های گذشته، اکنون به سادگی برای همه نخبگان سیاسی و بلکه عموم مردم کوچه و بازار نیز به سادگی قابل تشخیص است. اما این گروه پرمدعا در پایان انتخابات و مشخص شدن نتیجه بارز آن، اصولگرایان و گفتمان اصولگرایی را برنده انتخابات معرفی می‌کنند. واقعاً چگونه می‌توان از چنین توهینی به شعور سیاسی جامعه و به ویژه هواداران محترم این جریان اغماض کرد؟

تا به حال روایات بسیاری از امت زمان حضرت رسول‌(ص) خوانده و یا شنیده بودم. برخی از این روایات آنچنان باعث تعجب می‌شود که البته آگاهی از این دست رفتارها نشان از سطح آگاهی، فهم، درک و شأن آن جامعه است. برخی از دشمنی‌ها و دوستی‌ها، تعصبات، کج‌فهمی‌ها، حرص‌ها، حسادت‌ها و تهمت‌ها نسبت به رسول عظیم‌الشأن اسلام و یاران و پیروانش در این گفتارها و روایات مشهود است.
آمده است روزی پیامبر اکرم‌(ص) با همسر خود از مسیری عبور می‌کرد که یکی از صحابه این صحنه را مشاهده نمود. پیامبر نیز به جهت درکی که از رفتار مردم داشت، سه بار به ایشان اعلام نمود ایشان همسر بنده هستند و سپس ادامه مسیر دادند. البته با تمام مجاهدت‌های طاقت‌فرسای پیامبر عظیم‌الشأن اسلام‌(ص) و یاران باوفای او در تربیت امت اسلامی، هنوز بودند کسانی که علی‌رغم تظاهر به اسلام، افکار پلید و جاهلانه خود را در عمل نسبت به جامعه و مسلمانان ظهور و بروز می‌دادند و باعث خدشه به اسلام و اعتماد مسلمانان می‌شدند.
امروز پس از گذشت بیش از 1400 سال از آن دوران و سپری شدن جمود جاهلیت با جماعتی مواجه هستیم که با همان نگاه و تعصبات، کج‌فهمی‌ها، حرص‌ها و حسادت‌های جاهلانه، با ظاهری حق به جانب و طلبکارانه در دوران خود جولان می‌دهند، گویا زمانه برای آنان به تاخیر افتاده و اینان هنوز در عصر جاهلیت به سر می‌برند. خودبینی مفرط اجازه دیدن دیگران را از آنان سلب کرده و با سوء‌استفاده از عناوین و جایگاه‌های گوناگون برای سقوط اخلاقی، فکری و روحی جامعه از هر اقدام زشت و ضد‌ارزشی و حتی گناه کبیره‌ای چون دروغ، تهمت و افترا و ظلم در حق افراد فروگذار نیستند.
جالب این‌که این جماعت تزویر و ریا، خود را قیم امت می‌دانند و کشنده‌تر این‌که با ابزار دین بر پلیدی‌های خود پافشاری می‌کنند. تهمت‌زنندگان به دین خدا تا کجا می‌توانند ادامه دهند و هر روز اعتماد مردم را به اسلام و مدیریت اسلامی کمرنگ کنند؟ تا چه زمانی می‌توانند از زبان بزرگان دین نقل قول کذب نمایند و خود را به آنان نسبت دهند و از آن عبایی برای خود بدوزند؟ البته تکلیف این جماعت محدود مشخص است، ولی هیزم این آتش که جماعت مدعی برپا می‌کنند، مظلومانی هستند که همیشه همراه نظام بوده و هزینه‌های این همراهی را پرداخته‌اند. به زعم این جماعت، اصولگرایی، برابر با تعطیلی عقل و جمود فکر است. البته هیچ حجت شرعی برای پیروی از گروهی که مکرر در فریب مردم تلاش نموده‌اند، وجود ندارد.
پایبندی به ایمان، داشتن هویت اسلامی و انقلابی، پرهیز از تعصب‌افروزی، نوآوری و نواندیشی، عدالت‌طلبی و قاطعیت در ایجاد عدالت از جمله معیارهایی است که رهبر معظم انقلاب برای اصولگرایی و اصولگرایان بارها و بارها متذکر شده‌اند، در مقابل آنچه دیده می‌شود این که ظلم بزرگ و تهمت و ناسزایی که به گفتمان مقام معظم رهبری در‌خصوص اصولگرایی (که به‌طور روشن و هوشمندانه از طرف معظم‌له تبیین گردیده) وارد شده از ناحیه این گروه بوده است که باید پاسخگوی چنین ظلم بزرگی باشند. البته در اینجا باید با شجاعت گفت که رویه ما از چنین جماعتی که اصولگرایی تحریف شده را ترویج می‌دهند، کاملاً متمایز و متفاوت است و اصرار بر این تفاوت مقدس داریم. گویا برخی یک رویه ثابتی برای توجیه خیانت‌های پی در پی خود در حق جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران در پیش گرفته‌اند و امروز هم پس از عدم اقبال در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با اتکا به همین رویه ناصواب، به دنبال آنند که مقصر اصلی این شکست را بیرون از خود بیابند و همچون جفاهای سریالی گذشته چه طیف و شخصی مناسب‌تر از احمدی‌نژاد مظلوم و خادم ملت و یاران نزدیکش در دولت. در این مرقومه به جهت مطول نشدن بحث بنا نداریم خیلی به گذشته برگردیم اما برای این که تنها گوشه‌ای از سناریوی طراحی شده توسط این طیف روشن گردد، به برخی اتفاقات چند هفته اخیر اشاره می‌کنم و قضاوت را به ملت بزرگ ایران واگذار می‌کنم. سی‌دی قرمز، افشای اسرار پشت پرده از مسئولان ارشد نظام، عزل وزیر کشور، عدم برگزاری انتخابات، تحریم انتخابات، به راه انداختن آشوب در کشور، استعفای احمدی‌نژاد در روز انتخابات، رأی ندادن احمدی‌نژاد در انتخابات، رأی سفید احمدی‌نژاد در انتخابات، اتحاد با هاشمی، حمایت از روحانی، قهر با انتخابات به دلیل رد صلاحیت مشایی، عدم شرکت در مراسم ارتحال امام و... از جمله عبارات و تهمت‌های ناروایی است که در روزهای گذشته بارها از طرف مدعیان اصولگرایی مطرح شده است. تفاوت این رفتار اصولگرایان با معیارهای تبیین شده از طرف رهبر فرزانه انقلاب برای اصولگرایی از زمین تا آسمان است. متاسفانه سال‌هاست که این جماعت با طراحی سناریویی دروغین و وارد کردن اتهاماتی واهی همچون وابستگی به دشمنان نظام یا نفوذی ضد ولایت و ضد دین به خادمان ملت، بیشترین تلاش را در القای شکاف بین ملت و دولت به کار بستند. این گروه اندک و حق به‌جانب با این گفتمان توانستند سپری پولادین برای خود مهیا کنند تا کسی را یارای نزدیکی و مقابله با آنها نباشد. مجموعه‌ای که با گمانه‌زنی‌‌ها، نظرسنجی‌‌ها (نظرسازی‌ها)، تهمت‌ها و رفتارهای خودساخته در انحراف افکار عمومی و مهم‌تر، برخی مراکز تصمیم‌گیر و راهبردی نقش بسزایی داشتند و هر بار پس از مفتضح شدن در پروژه‌ای پیروزمندانه، قیم‌مآبانه و طلبکارانه تغییر چهره داده و تمام تقصیر را به ناحیه‌ای دیگر متوجه می‌کنند. چنانچه بررسی شود، رویه این گروه در انتخابات اخیر که هنوز گمانه‌‌زنی و ادبیات آنها قابل دسترسی و تحلیل می‌باشد، گواه روشنی است بر خیانت آشکار این جماعت. باید از این گروه پرسید نظرسنجی 5 مرکز معتبر و نهادهای خاص درخصوص انتخابات یازدهم که هر روز در رسانه‌های خود منتشر می‌گردید، چگونه معجزه‌وار یکی می‌شود و البته پس از انتخابات که نتایج دیگری رقم خورد، کسی پاسخگوی چنین رفتاری نیست!!
این گروه علاوه بر عملکرد جاهلانه‌ای که در جریان انتخابات از خود بروز دادند و به تبع آن شکست مفتضحانه‌ای خوردند، از شجاعت لازم برای پذیرش خطا و اشتباه خود برخوردار نیستند و از این رو راه برای اصلاح امور خود را به روی خود می‌بندند. آنچه از همه اسفبارتر است، تلقی این جماعت از سطح بینش هواداران خود است. تغییر صف‌بندی‌های سیاسی در کشور در مقایسه با دهه‌های گذشته، اکنون به سادگی برای همه نخبگان سیاسی و بلکه عموم مردم کوچه و بازار نیز به سادگی قابل تشخیص است. اما این گروه پرمدعا در پایان انتخابات و مشخص شدن نتیجه بارز آن، اصولگرایان و گفتمان اصولگرایی را برنده انتخابات معرفی می‌کنند. واقعاً چگونه می‌توان از چنین توهینی به شعور سیاسی جامعه و به ویژه هواداران محترم این جریان اغماض کرد؟
آیا زمان بررسی ماهیت و وابستگی جماعت خائن به ملت نرسیده است؟ آیا کسانی که دیگران را هر روز عامل نفوذی می‌خوانند خود در جهت اهداف دشمنان نظام در حرکت نیستند؟ آیا کسی حق دارد بپرسد تئوری‌پردازان این جماعت سر در کجا دارند؟
امروز وظیفه فرزندان انقلاب پالایش نیروهای انقلاب است تا بتوان با همان گفتمان امام ادامه مسیر داد و چنانچه ترس از بررسی استراتژیک عملکرد این طیف و خسارت‌های مرتبط با آن در دستور کار دلسوزان انقلاب و ولایتمداران حقیقی قرار نگیرد بحرانی بس عظیم در پی خواهد داشت.

مجید امیدی شهرکی