شدت یابی مواضع انتقادی کارگزاران نسبت به حامیان احمدی نژاد که ظاهرا از رابطه ای مستقیم با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم برخوردار است و نقطه عطف آن نیز در برنامه «مستند دهم» تبلور یافت، صحت این احتمال را تقویت می کند که در اردوگاه کارگزاران، مدلی جدید از «ائتلاف ضد احمدی نژاد» در حال شکل گیری است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ شدت یابی مواضع انتقادی کارگزاران نسبت به حامیان احمدی نژاد که ظاهرا از رابطه ای مستقیم با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم برخوردار است و نقطه عطف آن نیز در برنامه «مستند دهم» تبلوریافت، صحت این احتمال را تقویت می کند که در اردوگاه کارگزاران، مدلی جدید از «ائتلاف ضد احمدی نژاد» در حال شکل گیری است.

یکم- با اتمام سریال «پرده نشین» که به اعتقاد برخی از کارشناسان کوشید تاضمن اعلام برائت فرزندان هاشمی از اتهامات اقتصادی، فضایی مساعد را برای فعالیت «اکبرهاشمی رفسنجانی» در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری فراهم سازد، شبکه سوم سیما مورخ (۷/۱۰/۹۳) با پخش ویژه نامه ای به نام «مستند دهم»، تلویحا عوامل اصلی در حوادث ۸۸ را –که به دلیل پیوند ناگسستنی با شخصیت حقیقی و حقوقی اکبرهاشمی رفسنجانی، می توان عنوان «پاشنه آشیل» های احراز صلاحیت هاشمی در انتخابات فرارو را به آنان اطلاق کرد- از تحرکات «دکتر محمود احمدی نژاد» تاثیرپذیر دانست و در تحلیلی واجد فرار رو به جلو، چنین القا کرد که:«در انتخابات ۸۸ احمدی نژاد سبب فتنه و تحریک حامیان موسوی شد». راوی برنامه همچنین گفت:«احمدی نژاد با زیرکی در سال ۸۸، دوقطبی احمدی نژاد-هاشمی را در افکارعمومی شکل داد و به برخی اتهام زد تا پیروزی خود را در انتخابات تضمین نماید».صرفنظر از ارتباط معنادار میان «آغاز ریاست محمد سرافراز» با «پایان گفتمان انتقادی کارگزاران نسبت به رسانه ملی» و همچنین با طرح این پرسش که «آیا استراتژی و خط مشی رسانه ای محمد سرافراز از چه مولفه های جذابی برخوردار بوده است که باگذشت ۲۰ سال از اتمام دوران محمد هاشمی، برای اولین بار ریاست سازمان صدا و سیما واجد چنان صلاحیتی تشخیص داده شده که ازجانب «مشاور تکنوکرات روحانی»، مشمول دریافت یادداشت تقدیرآمیزگردد و به بیان دیگر، «حسام الدین آشنا» –که معمولا از گزافه گویی های رایج در میان سایر مشاوران و معاونان روحانی می پرهیزد- به پاس کدامین عملکرد رسانه ملی تا این اندازه به وجد آمده است که مورخ ۱۷/۹/۱۳۹۳ در یادداشتی کوتاه اعلام کند:«گویی اولین شکوفه های حضور آقای دکتر سرافراز در مدیریت صدا و سیما، انصاف بیشتر در بخش های خاص خبری و ترک یک سویه نگری در انعکاس حوادث سیاسی بوده است»؛ ذکر نکات زیر ضروری به نظر می رسد:

۱- شدت یابی مواضع انتقادی کارگزاران نسبت به جریان احمدی نژاد که ظاهرا از رابطه ای مستقیم با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم برخوردار است و نقطه عطف آن نیز در برنامه «مستند دهم» تبلوریافت، صحت این احتمال را تقویت می کند که در اردوگاه کارگزاران، مدلی جدید از «ائتلاف ضد احمدی نژاد» در حال شکل گیری است.

چنانچه از شواهد امر برمی آید، کارویژه ائتلاف مذکور نیز طراحی«فاز دوم عملیات روانی علیه احمدی نژاد» است تا در شرایط کنونی که فاز اولیه این عملیات مبنی بر«انحرافی نامیدن جریان احمدی نژاد»، متاثر از عواملی نظیر:«اعلام کناره گیری مشایی از عالم سیاست» و «عبور گفتمان عدالتخواه از شعار این همانی احمدی نژاد با مشایی» خنثی و ناکارآمد گردیده است، دست تکنوکرات ها از اتهام زنی های مشابه به جریان احمدی نژاد خالی نماند.

با این توصیف، رسانه ملی با انتساب تلویحی این عمل مجرمانه به رئیس جمهوری سابق که «احمدی نژاد سبب فتنه و تحریک حامیان موسوی شد» و به عبارتی٬ با روی آنتن بردن اتهامی اثبات نشده علیه احمدی نژاد که مصداق صریحی از «افترای رسانه ای» و واجد پی گیری قضایی به شمارمی آید، نه تنها کوشید تا «نام هاشمی» را از فهرست بازیگردانی سناریوی ۸۸ بزداید و حتی المقدور، «سیمایی ملی» به او ببخشد؛ بلکه با هدف قراردادن تشکل های متعدد و درحال بازسازی حامیان احمدی نژاد، تلویحا به آنان اعلام کرد که متعاقب عبور از گردنه مجعول «جریان انحرافی»، دام دیگری به نام «فتنه» درمقابل «گفتمان عدالتخواه» گسترانیده خواهدشد؛ به همین منظور در فاز دوم از عملیات روانی کارگزاران، تلاش می گردد که «شخصیت حقیقی احمدی نژاد» به طور مستقیم و با چنان عمق و وسعتی به چالش کشیده شود که دیگربار«دیپلماسی حذف احمدی نژاد» – حتی با کناره گیری حامیان حساسیت برانگیز او نیز- با شکست مواجه نگردد.

درچنین شرایطی می توان این گونه تحلیل کرد که گسترش «دام فتنه» در مقابل حامیان «گفتمان عدالتخواه» به مثابه موجودیت یافتن «نوزاد نارسی» است که در «اتاق فکر کارگزاران» تولد یافته است و برای ادامه حیات٬ به «صدا و سیمای سرافراز» سپرده شده تا در نقش «دستگاه انکوباتور»٬ شرایط محیطی آن را کنترل نماید.

 

2- بازخوانی اظهارنظر«مقامات وقت کشور» درباره نقش آفرینان اصلی حوادث بعد از انتخابات ۸۸، صحت این مطلب را احراز می نماید که هرگونه تلاش رسانه ای سازمان یافته برای وارونه نمایی وقایع سال ۸۸ (نظیر: اقدام به «شایعه پراکنی» یا «دستکاری» درنام عوامل پیدایش و گسترش حوادث)، مصداقی از «تلاش نافرجام» به شمار می آید که طبعا از قدرت «تحریف تاریخ» و امکان «تاثیرگذاری جهت دار بر افکارعمومی» نابرخوردار است.

در همین زمینه، سایت «رجا نیوز» مورخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ با ارائه تحلیلی درباره آغاز فرایند «بررسی صلاحیت کاندیداها» در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، چنین نوشت:«سخنگوی شورای نگهبان [عباس علی کدخدایی] اخیرا در یک برنامه تلویزیونی گفت کسانی که در فتنه سال ۸۸ نقش داشتند صلاحیت شان از سوی این شورا تایید نخواهد شد. موضوعی که به نظر می رسد با اظهارات اخیر ارشدترین مقامات امنیت کشور، «هاشمی رفسنجانی» را نیز در جرگه این افراد قرار دهد».

رجانیوز افزود:«بر اساس اسناد و مدارک و اظهارات مقامات امنیتی، «هاشمی رفسنجانی» به همراه «موسوی، کروبی و خاتمی» نقش جدی در ایجاد فتنه ۸۸ و گسترش آن را بر عهده داشته است. در آخرین این اظهارات، وزیر اطلاعات [حجت الاسلام و المسلمین حیدر مصلحی] هفته گذشته گفته بود: کسی که خود را پیشگوی حوادث ۸۸ عنوان می کند و می گوید «من گفتم، من بیانیه دادم» در حقیقت پیشگویی نکرده است، ما اطلاعات دقیقی داریم که این آقا در فتنه دست داشته است».

۳- اقدامات «سازمان صدا و سیما» که اخیرا با اختصاص «بودجه های دریافتی سازمان» ویا دریافت «بودجه های اختصاصی، توسط سازمان» به تولید برنامه هایی جهت دار نظیر«سریال پرده نشین» و «مستند دهم» می پردازد، یادآور اولین دوران از مراحل سه گانه «نظریه های تاثیر وسایل ارتباط جمعی» با عنوان «دوره نظریه تزریقی پیام» است که در فاصله « دو جنگ جهانی» به اوج شکوفایی رسید و در زمان قدرت «هیتلر»، در خدمت تبلیغات سیاسی «گوبلز» قرارگرفت.

این اقدام که مبین غفلت «سرافراز» از سپری شدن دورانی است که رسانه ها از «قدرت مطلق» نسبت به «ساخت و شکل دهی افکارعمومی» برخوردار بوده اند؛ واجد انتقاداتی به شرح زیر است:

اولا- با ظهور و گسترش فناوری های نوین ارتباطی که علاوه بر «وسعت گردش اطلاعات»، به «ارتقای میزان آگاهی» و «افزایش قدرت انتخاب منبع خبری» ازسوی مخاطبان انجامیده است، عمر نظریه سوزن تزریقی نیز همانند پیشگامان پیدایی آن (شامل: هیتلر، گوبلز، موسولینی و کافلین در آمریکا) به سررسیده است.

بر اساس نظریه «سوزن تزریقی» می توان پیام را مانند «ماده داخل سرنگ»، به نحوی به افکارعمومی تزریق کرد که در قلب و ذهن افراد نفوذ کند و رفتار مورد نظر رسانه را در مخاطبان ایجاد نماید. در تفسیری دیگر از این نظریه نیز که به «گلوله جادویی» معروف است، «پیام» همانند یک «گلوله» فرض می گردد که از دهانه یک تفنگ (رسانه)، به مغز یک فرد (مخاطب) شلیک می شود و مخاطب را به انجام عکس العملی که دلخواه رسانه است، وادار می سازد.

نکته قابل تامل آنکه از ۱۹۴۰ به بعد، اگرچه کلیه پژوهشگران ارتباط جمعی، متاثر از معایب نظریه مذکور -که مخاطب را «منفعل» و «غیرپویا» دانسته و منبع خبری را عامل شکل دهی افکار معرفی می کند- «نظریه تزریقی» را منسوخ اعلام کرده اند؛ اما طبق تحقیقات «رسانه شناسی» این نظریه در میان معدود افرادی که صرفا به تاثیرات «کوتاه مدت» و «آنی» رسانه ها توجه دارند، هنوز هم از طرفدارانی انگشت شمار برخوردار است.

تامل بر مثال زیر نشان می دهد که دیپلماسی مبتنی بر تولید و پخش برنامه های «سوگیرانه» وعمدتا «تبلیغاتی» توسط «رسانه ملی»، در کانتکست «معضلی فرا ملی» قابل ارزیابی است که تداوم آن در عصر ارتباطات و اطلاعات، نه تنها شأن سازمان صدا و سیما را تا سطح همسانی فکری با اندک پیروان بین المللی «نظریه تزریقی پیام» فرومی کاهد و به رویکرد ارتباطی سازمان «جنبه ارتجاعی» می دهد؛ بلکه در ابعاد ملی و درون سازمانی نیز، پروژه «مهندسی افکارعمومی» را به عنوان تجربه ای ناموفق و محتوم به شکست در«سیمای سرافراز» ثبت می کند:

پس از برگزاری انتخابات ۱۹۴۰ در آمریکا، «پل لازارسفلد»، «برنارد برلسون» و «هاتسل گودت» تحقیقاتی را پیرامون رقابت انتخابات ریاست جمهوری میان «فرانکلین روزولت» و «وندل ویلکی» انجام دادند. نتایج این پژوهش –که در قالب نظریه «جریان دو مرحله ای اطلاعات» مطرح شد و بعدها نیز در کتابی با عنوان «انتخاب مردم» انتشاریافت- مشخص کرد که تأثیر تبلیغات انتخاباتی توسط رسانه ها به اندازه ای که در نظریه «گلوله جادویی» بر آن تأکید شده است، قوی و مؤثر نیست و رسانه های گروهی بدون استفاده از کانال های ارتباطی تکمیلی [که در آن زمان «رهبران افکارعمومی»، مصداق آن بوده اند] قادر نیستند که شنونده (مخاطب) را اقناع و ترغیب نمایند؛ یا آنان را در یکسان سازی فکری و همانند سازی در عمل (نظیر انتخاب فردی خاص) سوق بدهند و یا درجهت اهداف از پیش تعیین شده پیام، به حرکت وادارند.

ثانیا- چنانچه «سازمان صدا و سیما» در تولید برنامه های واجد حساسیت عمومی، به جای رعایت بی طرفی، از «رفتارسلیقه ای» متاثر گردد و به عنوان مثال، رویکرد «سلبی» سازمان را در قالبی نظیر «سریال پرده نشین» و رویکرد «ایجابی» آن را در قالبی نظیر «مستند دهم» به جامعه عرضه نماید؛ بیم آن می رود که اعتبار منبع خبری وسیع، در دسترس و پرمخاطبی نظیر«تلویزیون ملی» در میان ناظران آگاه جامعه مخدوش گردد و به تدریج افکارعمومی برای تامین نیازهای خبری خود به سمت «کانال های ارتباطی جایگزین» متمایل شود.

دوم- با واکاوی برنامه «مستند دهم» به نظر می رسد که عبارت «احمدی نژاد با زیرکی سال ۸۸ کشور را دوقطبی کرد و به برخی اتهام زد» در کانتکست «مهمترین پیامی» قابل ارزیابی است که این برنامه تلویزیونی سعی در القای آن به مخاطب نموده است. به منظور تنویر افکارعمومی٬ در ادامه فرازهایی از دیدار تاریخی نمایندگان کاندیداهای انتخابات دهم با رهبر انقلاب که مورخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ برگزارشد٬ مورد بازخوانی قرار می گیرد تا مخاطب دریابد که عمده تحلیل های ارائه شده در «مستند دهم» -که علیه دکتراحمدی نژاد و له مخالفان وی روایت گردید- برخلاف نام این برنامه٬ از «استناد» چندانی برخوردار نبوده است.

در جلسه مذکور که یک هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم برگزارشد٬ بنابر پیشنهاد «آیت الله خامنه ای» که با اشاره به ترتیب سخنرانان فرمودند:«براساس سن کاندیداها شروع به صحبت کنید. با این اوصاف از آقای کروبی شیخ الکاندیداها شروع می کنیم»٬ ابتدا «مرتضی الویری» به اظهارنظر پرداخت.

«نماینده مهدی کروبی» سخنان خود را در ۴ محور شامل:«۱-عدم صلاحیت فردی احمدی نژاد٬ ۲- تشکیک در رجل سیاسی٬ امانت دار و باتقوا بودن احمدی نژاد٬ ۳-تخلفات پیش از برگزاری انتخابات و ۴-تخلفات روز انتخابات» دسته بندی کرد و با بیان این مطلب که «اشکالات ما به انتخابات طی نامه ای به امضای آقای کروبی به شورای نگهبان تقدیم شده است» افزود:«به هرحال از ناحیه جمع کثیری از مردم این انتخابات مخدوش است و باید ابطال شود. قبول است که شورای نگهبان مرجع رسیدگی به شکایات است٬ اما می دانید که اولا شورای نگهبان خود را مسئول و متولی برخی از شکایات نمی داند. ثانیا شورای نگهبان به دلیل جانبداری اعضایش از یک نامزد نمی تواند در جایگاه داور قرارگیرد…پیشنهاد بنده این است که جنابعالی یا یک حکمیت حقیقت یاب که مورد قبول طرفین باشد تعیین کنید و یا موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع دهید. این کار کاملا قانونی است زیرا رهبر می تواند طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی یک موضوع را که معضل نظام باشد به مجمع تشخیص ارجاع دهد».

در این هنگام رهبر انقلاب فرمودند:«مگر وقتی آقای خاتمی با ۲۰ میلیون رای پیروز شد بخشی از مردم عصبانی نبودند؟ همان زمان یکی از مسئولین آمد و گفت انتخابات را ابطال کنید. اما من به او تشر زدم. امکان تقلب نیم درصد هم وجود ندارد. مگر می شود ۱۰ میلیون رای را جابه جا کرد؟ اگر در این مملکت به «آقای مومن» و «آقای جنتی» اعتماد نکنید به هیچ کس نمی توانید اعتماد کنید. بنابراین به عهده آنهاست شکایات را بررسی کنند. شما بدانید من صد در صد ابطال انتخابات را رد می کنم. ابطال انتخابات یعنی زدن توی دهن مردم. مسئله مرجع هم٬ اینجا مرجع قانونی وجود دارد. چه معنی دارد یک کمیته یا مرجع دیگری تعیین کنیم؟ حتی اگر لازم شد صندوق هایی را بازشماری کنند. اما من مطمئن هستم که نتایج عوض نخواهدشد».

پس از «مرتضی الویری»٬ به ترتیب تریبون در اختیار «محمدرضا بهشتی» به نمایندگی از ستاد موسوی و«داوود دانش جعفری» به نمایندگی محسن رضایی قرارگرفت که هر دو با گفتن «اکثر مطالبی که مدنظر ما بود٬ آقای الویری گفتند»، نکاتی را با «محتوای مشابه» و «ادبیاتی متفاوت» بر اظهارات الویری افزودند.

«بهشتی» با تاکید براینکه «دین اسلام برای اخلاق آمده است»، مظهر بداخلاقی سیاسی در انتخابات ۸۸ را در «طرف مقابل» جلوه گر دانست و گفت:«در فضای مسمومی که دروغ و نیرنگ است٬ نمی توان انتظار انتخابات سالم را داشت. مردم را به اشتباه انداختند».

وی افزود:«احیای جمهوریت نظام ایجاب می کند که این انتخابات ابطال شود». محمدرضا بهشتی اگرچه صراحتا نامی از«اکبر هاشمی رفسنجانی» به میان نیاورد؛ اما مصداق تخلف انتخاباتی به زعم ستاد موسوی را تلویحا در این نکته خلاصه دانست که «چرا احمدی نژاد در مناظره گفت موسوی یعنی همان هاشمی و مردم به خاطراین بداخلاقی فریب خوردند و به آقای موسوی رای ندادند».

شایان ذکرآنکه، متاسفانه «نماینده موسوی» در عین حال که خواستار رفع شبهات مورد نظر این ستاد گردید، درباره شبهات مستتر در اظهارات خود توضیحی ارائه نداد که اولا- مگر اکبر هاشمی رفسنجانی از چه مولفه های نامتعارفی در «باورعمومی» برخورداربوده است که به مجرد «این همانی یک کاندیدا با هاشمی»٬ نامزد مورد نظر با ریزش رای مواجه شده است؟

ثانیا- چنانچه اظهارات احمدی نژاد در مناظره انتخاباتی -به زعم ستاد موسوی- بر مولفه «دروغ» و «فریب» استوار بوده است٬ چرا مولفه های مذکور به رویگردانی «خرد جمعی» از احمدی نژاد منجر نگردیده است؟

ثالثا- «ستاد موسوی» چگونه مشروعیت انتخابات را زیر سوال برده است در حالی که اذعان بهشتی بر گزاره «ریزش نمودن آرای موسوی» -صرفنظر از آنکه معلول «بداخلاقی سیاسی منسوب به احمدی نژاد» بوده یا نبوده باشد- واجد نابرابری آرا به زیان موسوی است؛ موضوعی که فی نفسه سلامت انتخابات را احراز و تاکید ستاد موسوی بر مولفه هایی نظیر «تقلب در شمارش آرا» و «ضرورت ابطال انتخابات» را منتفی می نماید.

پس از اظهارات بهشتی، «داوود دانش جعفری» به نمایندگی ازسوی محسن رضایی به صحبت پرداخت. وی با تایید شبهات سخنرانان قبل از خود افزود:«در این انتخابات تخلفات بزرگی رخ داد. یکی از این تخلفات استفاده از ارگان های نظامی و آرای آنان توسط یک کاندیدا بود».

در این هنگام آیت الله خامنه ای با مزاح و تبسم فرمودند:«آقای دانش آیا آن کاندیدا سابقا نظامی نبوده است؟!»

درادامه، «مجتبی ثمره هاشمی» در ۵ دقیقه زمان بندی مقرر برای سخنرانان به شبهات پاسخ داد و گفت:«آقایان فریاد اخلاق و قانون گرایی شان گوش فلک را کر کرده٬ ولی روز انتخابات درحالی که رای گیری درحال جریان است با رسانه های خارجی کنفرانس مطبوعاتی می گذارند و می گویند پیروز انتخاباتیم». ثمره هاشمی تنها سخنرانی بود که پس از خواندن دعای فرج٬ از آیت الله خامنه ای برای برگزاری جلسه با نمایندگان کاندیداها تشکرکرد و با بیان این مطلب که مشارکت ۸۴ درصدی مردم موجب احیای دوباره «جمهوریت» و «اسلامیت» نظام شد٬ حماسه ۲۲ خرداد را نیز به رهبرانقلاب تبریک گفت.

«عباس علی کدخدایی» سخنران بعدی مراسم بود که با تاکید بر نبود مستنداتی که تخلفات ادعایی را برای شورای نگهبان احرازنماید، خاطرنشان کرد:«آقایان راجع به انتخابات مدارک و مستندی تاکنون ارائه نکرده اند و برخی از مطالبی که می گویند٬ اصلا شورای نگهبان امکان دخالت ندارد». سخنگوی شورای نگهبان سپس به موضوعاتی اشاره کرد که نویسنده کتاب «تکیه گاه» آن را چنین نقل به مضمون می کند:«این ها مهمترین اعتراضشان این است که می گویند مردم در مناظرات به خاطر صحبت های آقای احمدی نژاد فکر کردند موسوی یعنی آقای فلانی و به موسوی رای نداده اند. این ها می گویند مردم فریب خورده هستند٬ ما این را چگونه بررسی کنیم؟ بالاخره انتخابات حق مردم است و نمی توان دستگاهی اختراعی کرد و دنبال نیات مردم گشت که هرکسی به چه دلیلی به یک کاندیدا رای داده. اصلا اگر باب این ادعاها بازشود که عده ای پیدا بشوند و از موضع قیمومت بگویند که اگر مردم به فلانی رای داده باشند٬ فریب خورده هستند٬ آیا فلسفه انتخابات زیر سوال نمی رود که می گوییم مردم با هر نیت و دلیلی آزادند که یک نفر را انتخاب کنند».

سپس «کامران دانشجو» با ارائه گزارشی از روند انتخابات و اشاره به تعداد ناظران تعیین شده توسط نامزدها در تهران و کل کشور تصریح کرد که :«تعداد ناظرین آقای موسوی نه تنها در انتخابات اخیرازهمه بیشتر بوده است بلکه آقای موسوی از بی سابقه ترین تعداد ناظرین کاندیدا در طول انتخابات های کشور از ابتدا تاکنون برخوردار بوده است». دانشجو همچنین تصریح کرد:«من در مورد مطالبی که نمایندگلان نامزدها گفتند و اتهاماتی که زدند اظهارنظر نمی کنم و جواب هجمه تبلیغاتی علیه این همه تلاش کارمندان خدوم وزارت کشور را به خدا واگذار می کنم».

 

سوم- براساس بیانات «آیت الله خامنه ای» که متعاقب استماع اظهارات نمایندگان کاندیداهای مخالف فرمودند:«مطالب و اشکالاتی که بقیه گفتند بیان همان مطالبی است که آقای الویری دسته بندی شده گفتند»٬ و باتوجه به آنکه پاسخ رهبرانقلاب به شبهاتی که «مرتضی الویری» مطرح ساخت٬ از قابلیت تعمیم به شبهات مشابهی برخوردار است که در برنامه «مستند دهم» نیز تلویحا علیه «دکتر احمدی نژاد» مطرح گردید٬ در ادامه٬ پاسخ «آیت الله خامنه ای» به پیشنهادی که «الویری» به عنوان راه برون رفت از مشکلات و شبهات مورد نظر ستاد کروبی ارائه نمود٬ به تفصیل مورد بازخوانی قرار می گیرد تا ضمن روشنگری افکارعمومی٬ سازمان صدا و سیما نیز قادرباشد که با نصب العین قرار دادن بیانات رهبرانقلاب به عنوان «معتبرترین مرجع»٬ از تحریف احتمالی حوادث ۸۸ در برنامه های تولیدی این سازمان مصونیت یابد.

با استناد به کتاب «تکیه گاه»٬ پس از اتمام زمان مقررشده برای سخنرانان٬ مرتضی الویری «بی تابی» نموده و به رهبر انقلاب می گوید:«آقا ۳۰ ثانیه وقت بدهید. بنده طرح دارم برای حل مسئله». ایشان فرمودند که دوربین ها را بیرون ببرید. وقتی دوربین ها کامل خارج شد٬آیت الله خامنه ای فرمودند که: آقای الویری شما ۳۰ ثانیه وقت خواستید٬ ما کریم هستیم به شما یک دقیقه وقت می دهیم!

در حالی که خنده بر لبان حضار نشسته بود٬ «مرتضی الویری» در تبیین پیشنهاد خود چنین گفت:«از دید ما این انتخابات بایستی ابطال شود. هرگونه تصمیم دیگری به غیر از ابطال مورد پذیرش مردم قرار نخواهدگرفت. بعد از ابطال انتخابات که کمترین خواسته مردم است٬ برای حل مسائل و قضاوت درمورد ادعاهای طرفین حضرتعالی شورای حکمیتی شکل دهید تا میان طرفین قضاوت کند٬ آن وقت هرآنچه آن شورا حکمیت نمود ما هم می پذیریم. این کار در زمان امام هم سابقه داشته است. مثلا در ماجرای ۱۴ اسفند در زد و خورد مابین طرفداران بنی صدر و شهید بهشتی٬ چون یک طرف دعوا «شهید بهشتی» رئیس دستگاه قضا بودند٬ امام برای حل مسئله شورایی ۳ نفره را شکل دادند…و با تشکیل این تیم ۳ نفره مشکل حل شد».

رهبرانقلاب بلافاصله فرمودند: و مشکل حل نشد…

الویری با تردید گفت:«آقا حل شد…»

آیت الله خامنه ای فرمودند:«نخیر مشکلی حل نشد و پس از تحقیقات فراوان نتایج مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگرفت آن پرونده حجیمی که آقای اردبیلی با خود به این طرف و آن طرف می برد، هیچ گاه به نتیجه خاصی منتج نشد».

رهبر انقلاب افزودند:«یک مطلبی را اینجا جا دارد بیان کنم. برخی از دوستانی که دراین جلسه حضور دارند٬ هرگاه به انتخابات ها نزدیک می شویم مدام با یک ژست خاصی در شعارهایشان تبلیغ می کنند که اختیارات رهبری در چارچوب قانون اساسی است و رهبری در چارچوب قانون اساسی بایست عمل کند واختیارات فراقانونی و یا حکم حکومتی نداریم. «جناب آقای خاتمی» نیز وقتی سال ۷۶ می خواستند کاندیدای ریاست جمهوری شوند آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیده ام این که رهبری بایست در چارچوب قانون اساسی عمل کند. بنده به ایشان گفتم بسیار مطلب خوبی است ولی استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت. درطول سال های ریاست جمهوری ایشان بارها نامه می زدند که فلان مطلب را تنها شما می توانید حل نمایید و بنده می نوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چارچوب قانون اساسی نیست٬ مکتوب بنویسید که موضوع ازطریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند.شما ببینید این اختیارات رهبری در انتخابات های مختلف مثل تایید انتخابات مجلس تهران و یا تایید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری و… تاکنون «به نفع چه جریانی» بیشتر به کارگرفته شده است. در همین جمع اکثر دوستان در زمان تصدی خود بر پست های مختلف در مواقع بحرانی کشور٬ همین درخواست ها را به صورت مکتوب برای استفاده از اختیارات رهبری داشته اند٬ ولی چرا هروقت انتخاباتی می شود٬ مدام تکرار می کنید که «حکم حکومتی» نداریم…الان هم شما از بنده می خواهید بدون درنظرگرفتن «شورای نگهبان» و «چارچوب های قانونی»، شورایی را فراتر از آنجه در قانون اساسی آمده جهت حکمیت شکل دهم. نخیر. بنده نظرم این است که براساس همان چیزی که خودتان مدام در ایام انتخابات های مختلف تبلیغ می کنید٬ عمل شود و بایست همه گروه ها در چارچوب قانون عمل نمایند. راه حل مسئله رجوع معترضین به شورای نگهبان است و بنده حرکت در چارچوب قانون را راه حل نهایی می دانم».

در این هنگام «بیژن زنگنه» دست خود را به نشانه کسب اجازه برای صحبت بالا برد. «زنگنه» ابتدا شورای نگهبان را به «عدم بی طرفی» متهم کرد و با تاکید بر وقوع تقلب٬ خواستار ابطال انتخابات شد. وی سپس محور سخن را به سمت «دکتر احمدی نژاد» هدایت کرد و گفت که:«آقای احمدی نژاد در سخنرانی شان در میدان ولی عصر (عج) به ما گفته اند همجنس باز و لیبرال».

«آیت الله خامنه ای» که در طول جلسه با مزاح و تبسم فضای جلسه را تعدیل می کردند٬ در پاسخ فرمودند که: آقای زنگنه حالا چرا شما به خودتان گرفته اید؟!

ایشان سپس تصریح کردند:«آقای زنگنه شما نوعا آدم احساساتی هستید و همواره در موضع گیری های و بیان مطالب تان احساسات تان بر منطق و عقل می چربد. این خوب نیست. الان هم من این صحبت های شما را می گذارم روی احساسی بودنتان. بارها شده که شما مطلبی را با حرارت گفته اید و سپس با اشک نزد بنده آن مطلب را پس گرفته اید…یک مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم که دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تکرار نکنید. اگر امروز تمام دنیا نیز رو به رویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات بایست ابطال شود٬ بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد…البته یک چیزی را هم بگویم که شما که کار اجرایی انتخابات انجام داده اید٬ می دانید که احتمال تقلب در انتخابات نیم درصد هم نیست. حالا یک زمانی صحبت بر سر ۱۰۰هزار رای بود احتمال می دادیم. اگر ۲۰۰هزار رای بود؛ ۳۰۰هزار رای بود؛ می پذیرفتیم. الان صحبت نه بر سر یک میلیون یا ۲ میلیون رای است؛ اختلاف ۱۱ میلیون رای است. مگر می شود پذیرفت؟ البته اشکال ندارد شورای نگهبان ترتیبی اتخاذ نماید تا با حضور نمایندگان کاندیداها آن صندوق هایی که اعتراض دارند بازشماری شود. هرچند که بنده مطمئن هستم تغییری در آرا به وجود نخواهدآمد».

چهارم- در پایان جلسه دیدار نمایندگان کاندیداهای ریاست جمهوری دهم با رهبرانقلاب٬ به غیر از چند نفر که بدون خداحافظی رفتند٬ سایر حاضران پیرامون رهبر انقلاب حلقه زدند و برای مدتی صحبت ها به طور غیررسمی ادامه یافت. هنگامی که «آیت الله خامنه ای» در حال ترک سالن بودند٬ «رضا طلایی نیک» نزدیک به در خروجی به ایشان نزدیک شد و اظهارداشت:«آقا در این مدت به بزرگان خیلی توهین شد و شخصیت بزرگان نظام در تلویزیون مستقیما تخریب شد…نظر شما چیست؟»

رهبرانقلاب در پاسخی معنادار و تامل برانگیز فرمودند:«بله! بنده هم مانند همه مردم از تلویزیون برنامه های انتخاباتی را می دیدم. واقعا وقتی می دیدم درست جلوی دید مردم به رئیس جمهور قانونی کشور مدام می گویند «دروغ گو؛ دروغ گو»٬ قلبم می شکست».

الهام سلمانی

***********

منبع
 

"Our President, analytical news site"