تندروهای ایالاتمتحده از دست چه کسی باید ناراحت باشند جز خودشان؟! وقتی توافق سعدآباد را یک دهه قبل برهم زدند ما در ایران شاید در حدود 200 سو قدرت غنیسازی داشتیم شاید هم کمتر، حالا که دادوهوار راه انداختهاند تا توافق برجام را نیز برهم بزنند ما حدود 20000 سو توان غنیسازی داریم! یعنی دارایی هستهای ما در این یک دهه 100 برابر شده است!
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ لابهلای صفحات روزنامههای آمریکایی مملو شده است از واکنشهای انتقادی و بددلانه و حتی خصمانه!
تقصیر ما چیست که خیلی از سیاست مردان و سیاست زنانِ آمریکایی نسبت به توافق هستهای احساس خصومت دارند؟! یک دیوانه سنگی را در چاهی انداخته؛ پس از مدتی خودش داوطلب شده سنگ را خارج کند؛ و عدهای از همولایتیهایش حالا که او تا نیمههای چاه پایین رفته، شروع کردهاند به بررسیِ این گزینه که آیا طناب را پاره کنند و دیوانه را هم مانند سنگ در چاه بیندازند یا نه!! راستی ما چه گناهی داریم که اوباما یک رئیسجمهور نادان است؛ و همولایتیهای جمهوریخواهش یک عده سیاست مردِ نادانتر؟!
تندروهای ایالاتمتحده از دست چه کسی باید ناراحت باشند جز خودشان؟! وقتی توافق سعدآباد را یک دهه قبل برهم زدند ما در ایران شاید در حدود 200 سو قدرت غنیسازی داشتیم شاید هم کمتر، حالا که دادوهوار راه انداختهاند تا توافق برجام را نیز برهم بزنند ما حدود 20000 سو توان غنیسازی داریم! یعنی دارایی هستهای ما در این یک دهه 100 برابر شده است! ما مقصریم که آمریکاییها منفعت خودشان را متوجه نمیشوند؟! اگر موفق شوند برجام را نیز بر هم بزنند و ما دوباره کارمان را با سرعت و انگیزهای بیشتر شروع کنیم؛ آیا حواسِ آقایان هست که در دور بعدی مذاکرات باید با کشوری سر میز مذاکره بنشینند که شاید 2 میلیون سو توان غنیسازی در اختیار داشته باشد؟!
فراز آغازینِ یکی از مقالههای اساسیِ شمارهی این هفتهی واشنگتنتایمز
با عنوان «توافقِ رئیس جمهور با ایران!»[1]
ایرانیها در حال پایکوبی در خیابانها هستند؛ و چرا نباشند؟!
آنها بازی را بُردند! تمام شیرینیهای لوئیزیانا برای پوشاندن فاجعه
توافقی که پرزیدنت اوباما و جان کری با ایران کردند کافی نیست!!
بدبینی؛ همه رقم، همه مدل!
لابهلای صفحات روزنامههای آمریکایی مملو شده است از واکنشهای انتقادی و بددلانه و حتی خصمانه! واشنگتنپست هجدهم ژوئیه (25 تیر) از قول بلیز میزتال[2]، مدیر برنامه امنیت ملی در مرکز سیاست دوحزبی[3] که معلوم است هم خر را میخواهد هم خرما را و هم همهی ترکیبات دیگر از این جنس را! مینویسد: «این توافق از یک ایرانِ هستهای جلوگیری نمیکند؛ بلکه از یک ایرانِ هستهای به مدت 15 سال جلوگیری میکند!»
یکی هم نیست به این آقای مدیر برنامه امنیت ملی بگوید که ان.پی.تی گرچه به امضاء کنندگانِ خود «حقِ غنیسازی» نبخشیده، اما این حق را نیز از کسی «سلب» نکرده است! آمریکا و متحدانش بر اساس کنوانسیونهای بینالمللی برای کوتاهمدت هم «نمیتوانستند» خواهان حذفِ کاملِ غنیسازی در ایران بشوند؛ «برای همیشه» اش که دیگر جای خود دارد! طبعاً گمان نمیکنند که این حرفِ ما دلواپسان ایرانی است؟! خودشان خوب میدانند که این حرف همکاران آمریکایی خودشان است! ازجمله جرج پرکوویچ[4] محقق حوزه استراتژی هستهای و عدم اشاعه در اندیشکده کارنگی[5] که به نقل از همین واشنگتنپست میگوید: «قطعنامههای شورای امنیت به هدف جلوگیری از فعالیتهای مشکوک به نظامیگری صادر شدند اما این قطعنامهها چیزی "برای همیشه" در خود نداشتند!»
یعنی این توافق که هیچ، 150 تا برجامِ دیگر هم به امضای ایران و آمریکا برسد جلوی «غنیسازی» را بهطور قانونی نمیشود گرفت. البته طرق غیرقانونی را ما ایرانیها خبر نداریم! آن را آمریکاییها طبعاً بهتر بلدند! ضمن اینکه «امنیت ملی» ایالاتمتحده را واقعاً با محروم کردن ملتهای مستقل از حقوق قانونیشان میتوانند تأمین کنند؟!
برادرِ زیادهخواهِ دیگری بنام مارک دوبوویتز[6] که ازقضا مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسیها[7] است و از منتقدین تندوتیز و قدیمیِ توافق هستهای بوده؛ در همین جریده افاضه میفرماید که «تمام چیزی که به ایران تحمیلشده، صبر پیشه کردن در مسیر دستیابی به سلاح اتمی است!» تا معلوم شود که مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی تمامِ توافق هستهای ایران و 5+1 را یک آزمونِ صبر و شکیبایی برای ایران میفهمد!
همان ایرانی که ازنظر ایشان فعلاً قرار است چند سالی را دندان روی جگر بگذارد تا دوباره بتواند ساخت سلاح اتمی را آغاز کند! دلیل این بدبینیِ حاد البته شاید ابتلا به ایران هراسیِ وخیم باشد اما به نظر میرسد که اگر بحثِ ادعا در میان است، جمله ایشان را جور دیگری هم میشود بیان کرد: «تمام چیزی که به آمریکا تحمیل شد، صبر پیشه کردن در مسیر تحریم کردنِ مجدد ایران است!»
درباره فرصت 24 روزه ایران برای برقراری دسترسیهای مدیریتشده آژانس نیز بازار بدبینی گرم بوده و هست. بعضیها اصولاً تغییرِ عبارتِ «بازرسی از همهجا و در همهوقت» را به «دسترسیهای مدیریتشده» موردتهاجم قرار میدادند و هنوز هم این کار را ادامه میدهند؛ اما بعضیها بدبینی را حتی یکفاز هم جلوتر بردهاند و هرگونه فرصت دادن به ایران را فضاسازی برای تبدیلِ یقین به شک ارزیابی میکنند! ازجمله ویلیام توبی[8]، محقق مرکز بلفر[9] و از مذاکرهکنندگان هستهای در پرونده کره شمالی، در مخالفت با فرصتِ 24 روزه ایران و در پاسخ به کسانی که میگویند 24 روز، فرصتِ کافی برای پاکسازیِ شواهد را در اختیار ایران قرار نمیدهد؛ به واشنگتنپست میگوید «پاکسازی و از میان بردن شواهد و مدارک لازم نیست خیلی هم عالی انجام شود؛ کافی است طوری باشد که بتواند شک ایجاد کند!»
همه درها که 4 قفله است؛ باز چرا خوابشان نمیبرد؟!
دادوهوار تندروهای آمریکایی علیه برجام نشان میدهد که آقایان خودشان خیلی خوب میدانند که نگران بمب اتمی ایران نیستند! اگر کسی نگران بمب ایران بود، کافی بود به مکانیسمهای باشکوهِ نظارتیِ جدید نگاهی بیندازد تا خیالش بهکلی راحت شود! روزنامه یو.اس.ای.تودی هفدهم ژوئیه (26 تیر) به نقل از کِلسی داوِنپورت[10]، مدیر سیاست عدم اشاعه در موسسه کنترل تسلیحاتی[11] بهصراحت از «یک سیستم چندلایه نظارتی که هر بخش از چرخه تأمین صنعت هستهای ایران را تحت نظارت قرار میدهد» مینویسد و مهمترین قسمتهای این سیستم نظارتی را چنین معرفی میکند:
یک) مهرومومهای الکترونیکی روی ماشینهای سانتریفیوژ، ظروف نگهداری سوخت و همه اجزائی که بهواسطه توافق کنار گذاشته میشوند؛ سیگنالهای ماهوارهای خود را بهصورت آنلاین برای مرکز آژانس اتمی بینالملل ارسال میکنند.
دو) سنسورهای مربوط به اورانیوم، این ماده را از مرحله استخراج یا سنگ اورانیوم تا ورود به کارخانه، پرداخت، غنیسازی و درنهایت تبدیلشدن به میله یا قرص سوخت بهطور کامل مانیتور میکنند.
سه) برنامههای دقیق رایانهای اطلاعات ارسالی از همه سنسورها را بهطور مداوم بررسی کرده و هر وضعیت مشکوکی را فوراً اعلام میکنند.
چهار) تحلیلگران اطلاعات، واردات موادی با کاربرد دوگانه به داخل ایران را دقیقاً مانیتور میکنند.
پنج) تعداد بازرسان از 50 تا سقف 150 نفر افزایش میابد.
از طرفی این برنامههای نظارتی بعضاً بهقدری وسیعاند که حتی عدهای معتقدند آژانس بینالمللی انرژی اتمی اساساً قادر به اجرای آنها نیست! همین روزنامه به نقل از دیوید آلبرایت[12]، بازرس سابق تسلیحاتی و مؤسس انستیتو علوم و امنیت بینالملل[13] مینویسد «مانیتورینگِ موفق در این برنامه نیازمند تغییراتی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است! رصد این اطلاعات یعنی تحلیل صدها میلیون تراکنش و آژانس اکنون بهطور مشخص توان این کار را ندارد... ضمن اینکه اطلاعات جمعآوریشده باید با اخبار سرویسهای جاسوسی، تصاویر ماهوارهای و خروجیِ دیگر منابع نظارتی تقاطع داده شود.» و باز به نقل از رابرت کلی[14] مدیر سابق بخش عراق در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همکار کنونی انستیتو تحقیقات صلح بینالملل در استکهلم سوئد[15] مینویسد: «باوجود موشکافیهای آمریکا و دیگر آژانسهای جاسوسی، «تقلب» بازیِ خطرناکی برای ایران خواهد بود!»
پس حقیقت این است که تندروهای صهیونیستِ آمریکایی که اولاً از «قصد نداشتنِ ایران برای ساخت بمب» بهخوبی خبر دارند، ثانیاً از «برنامههای پیچیده نظارتی» بهوضوح مطلعاند؛ دیگر نمیتوانند مدعی باشند که دلنگرانِ «بمب اتمی ایران» هستند. مخالفانِ برجام در ایالاتمتحده نگرانِ به خطر افتادن حاشیه سود بازارهای اسلحه فروشی، طرح دوباره مسئله اسرائیل و فلسطین در مجامع جهانی، پایدار شدن قیمتِ پایینِ نفت و به خطر افتادن مجدد فرایندِ تولید نفتِ گرانِ شل در آمریکا، توسعه روابط ایران و همسایگانش، کاهش گرمای روابط آمریکا و دولتهای عربی، زوال بیشتر اندیشه جنگسالاری در هیئت حاکمه ایالاتمتحده؛ کاهش معنادار بودجههای سرسامآور نظامی، و درنهایت تقویت احتمال شکست در کارزار ریاست جمهوری آینده - آنهم پس از یک پیروزیِ امیدبخش در انتخابات کنگره - هستند.(+)
محمدحسین امینی
[1]- Editorials (2015, July 20). The president’s deal with Iran. The Washington Times Weekly, 34.
[2]- Blaise Misztal
[3]- Bipartisan Policy Center
[4]- George Perkovich
[5]- Carnegie Endowment for International Peace
[6]- Mark Dubowitz
[7]- Foundation for Defense of Democracies
[8]- William Tobey
[9]- Belfer Center
[10]- Kelsey Davenport
[11]- Arms Control Association
[12]- David Albright
[13]- Institute for Science and International Security
[14]- Robert Kelley
[15]- Stockholm International Peace Research Institute
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو