سفر دوم رئيس جمهور به يانكه، دو نتيجه عبرت آموز از ديداري كه انجام نشد و ديداري كه انجام شد، به دنبال داشت. روحاني علي رغم فضاسازي ها تن به ملاقات با شيطان نداد حتی اگر تن ندادن به حرکت نابجای مذاکره با شیطان بزرگ در این سفر، نتیجه مطالبه عمومی مسئولان عالی، میانی و مردم بوده باشد، باید به استقبال آن رفت و آن را مبارك دانست هر چند نمی توان ملاقات با روباه پیر را ندیده گرفت بویژه که نتیجه آن جز اهانت بیشتر انگلیس به ملت ایران، چیز دیگری نبود.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی نوشت:

نتيجه اول : ترک دیدار با شیطان با هر نیتی مبارک است

دومین سفر رئیس جمهور محترم به نیویورک در روزهای پایانی است و علی رغم فضاسازی برخی از رسانه هایی که دنباله داخلی بلندگوهای غربی به حساب می آیند، تا این ساعت حرکت نابجای دیدار با اوباما از آقای روحانی سر نزد. این خویشتنداری روحانی و بهره گیری وی از تجربه مکالمه تلفنی سال گذشته با شیطان و توجه به تذکر رهبر فرزانه انقلاب را باید به حساب "عقل" رئیس جمهور گذاشت و خدا را شاکر بود که آقای روحانی، تجربه مکالمه بی فایده و پر ضرر سال قبل با اوباما را بکار بست و آرزوی ملاقات رئیس جمهور ایران اسلامی با شیطان بزرگ را بر دل آنهایی که منتظر این حرکت ذلیلانه بودند گذاشت.

اینکه روحانی واقعا به این تجربه عینی رسیده که رابطه و مذاکره با آمریکا بی فایده و پرضرر است یا عواملی مانند مطالبه صریح مقام معظم رهبری به عنوان عالی ترین مقام سیاسی و دینی کشور و فشار نهادهای قانونی مانند مجلس و نگرانی از بازتاب های منفی این دیدار در افکار عمومی، روحانی را به این نتیجه رسانده، محل بحث و مداقّه این یادداشت نیست بلکه همانطور که امام خامنه ای چندین بار فرموده اند ما به رئیس جمهور محترم خوش بین هستیم.

بنابر این حتی اگر تن ندادن به حرکت نابجای مذاکره با شیطان بزرگ در این سفر، نتیجه مطالبه عمومی مسئولان عالی، میانی و مردم بوده باشد، باید به استقبال آن رفت چرا که این امر حکایت از این می کند که برای رئیس جمهور محترم، همگرایی داخلی و حفظ آرامش برای پیشبرد برنامه هایش مهم است.

واقعیت آن است که مشی 10 ساله رهبری امام خمینی (ره) و همچنین مشی 25 ساله امام خامنه ای نشان می دهد که از نگاه ایشان، هرگونه مذاکره و رابطه ای با شیطان بزرگ نه تنها بی فایده که برای ملت ایران پرضرر هم خواهد بود.

بر همین اساس در هیچ دولتی به مسئولان عالی کشور اجازه مذاکره و رابطه با آمریکا در هیچ موضوعی داده نشده اما بعد از حرکت نابجای سال گذشته و تن دادن روحانی به مکالمه تلفنی با اوباما و مذاکرات طولانی ظریف با جان کری در خصوص موضوعات مختلف که همگی به دلیل اصرار دولت بر مفید بودن تعامل و مذاکره با آمریکا بود، رهبر معظم انقلاب برای این که دولت مردان یازدهم را از رفتارهای غلط بزرگتر باز دارد و در برابر قضاوت افکار عمومی به این تجربه عینی برساند که مذاکره با آمریکا نه تنها بی فایده که پرضرر هم هست، اجازه دادند فقط در موضوع هسته ای آن هم تا سطح وزیر امورخارجه، مذاکراتی صورت گیرد تا امکان این بهانه جویی سلب شود که اگر دولت یازدهم مذاکره می کرد، تمام مشکلات کشور حل می شد.

البته در همین خصوص نیز وقتی رهبر انقلاب همچنان خوش باوری هایی را در میان مسئولان دولتی می بینند، برای حفظ دولت و جلوگیری از حرکت نابجایی دیگر در دومین سفر آقای روحانی، در دیدار با سفیران جمهوری اسلامی در کشورهای خارجی، ابتدا موضع چند روز قبل آقای روحانی را اصلاح می کنند. رئیس جمهور در دیدار با سفرا و کارداران از لزوم تعامل با همه دنیا سخن گفته بود و رهبر انقلاب چند روز بعد در جمع سفرا و کارداران با اشاره به سخن رئیس جمهور می فرماید: "در این میان دو استثنا وجود دارد، رژیم صهیونیستی و آمریکا" و تاکید می کنند که ارتباط و مذاکره با آمریکا در طول عمر یک ساله دولت یازدهم نیز بی فایده بوده و اقدام بی فایده را نیز بی عقلی می دانند.

رهبر معظم انقلاب در این دیدار فرمودند: «رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی‌منفعت برود!؟ عده‌ای این جور وانمود می‌کردند که اگر با آمریکایی‌ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می‌شود، البته ما می‌دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.

در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته‌ای و تجربه‌ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده‌ای عاید نشد بلکه لحن آمریکایی‌ها تندتر و اهانت‌آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه‌ بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبون‌های عمومی بیان کردند

البته مسئولان ما در نشست‌ها در جواب طلبکاری آنها، جواب‌های قوی‌تر و گاهی گزنده‌تر دادند، اما در مجموع معلوم شد، مذاکره برخلاف تصورات برخی‌ها، به هیچ چیز کمک نمی‌کند. آمریکایی‌ها نه تنها دشمنی‌ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند!

می‌گویند این تحریم‌ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه‌ تحریم هم، فایده‌ای نداشته است. البته در زمینه‌ ادامه‌ مذاکرات هسته‌ای، منع نمی‌کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال می‌شود اما این، یک تجربه‌ ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»

با دقت در بیانات رهبر معظم انقلاب این نکات در ذهن مخاطب برجسته می شود: "مذاکره با آمریکا نه تنها بی فایده که پرضرر است پس کار غیرعاقلانه ای است/ مذاکرات یک سال اخیر ثابت کرد مذاکره مشکلات را حل نمی کند/ به خاطر تجربه ای که مطرح کردند بنا شد تا سطح وزارت خارجه مذاکره باشد که آن هم جواب عکس داد/ مسئولان ما جواب توهین های آمریکا را دادند ولی معلوم شد مذاکره درباره تحریم ها سبب تحریم و توهین بیشتر آمریکایی ها شد/ بنده بازهم مذاکره را منع نمی کنم ولی بی فایده می دانم."

با این بیانات روشن امام خامنه ای و نتایجی که بر آن بار می شد، بدیهی و طبیعی بود که آقای روحانی عقل به خرج دهد و به فضاسازی رسانه ای جماعتی آمریکایی در داخل و گفتگوی تلویزیونی ظریف با شبکه پی بی اس که می گوید: "ایران قول باراک اوباما برای لغو تحریم ها را در مذاکرات هسته ای قبول می کند" توجه نکند بلکه نصایح دلسوزانه امام خامنه ای و هشدارهای منطقی مجلس و مطالبات صریح بدنه اجتماعی را جدی بگیرد و در سفر دوم به نیویورک از دست دادن با اوباما و ملاقات کردن با شیطان بزرگ و هرگونه مذاکره ای خودداری کند.

نتيجه دوم : پايان تلاش براي راه اندازي مجدد لانه جاسوسي روباه پير

آقای روحانی هر چند با مراقبت و تذکرات داده شده از تکرار یک حرکت نابجا خودداری کرد اما از سویی دیگر با قرار دادن دو ملاقات در برنامه های خود، تجربه ای تلخ و البته تکراری را مجددا به دست آورد. کاخ الیزه بعد از ملاقات اولاند با روحانی بر همان اتهامات قبلی خود نسبت به نظام جمهوری اسلامی اصرار ورزید و دیوید کامران به فاصله چند ساعت بعد از ملاقات با روحانی، وقتی پشت تریبون سازمان ملل قرار گرفت، با بدترین ادبیات پاسخ خوش بینی روحانی را داد. این البته آن چیزی است که ما از مذاکرات علنی دو طرف خبر داریم اما این که کامران و اولاند در گفتگوهای خصوصی خود با روحانی چه گفته اند و چه شنیده اند را باید منتظر بود و دید.

برنامه امسال غربی ها در مواجه با روحانی با تقسیم کار جدیدی همراه بود. اوباما وقتی پشت تریبون سازمان ملل قرار گرفت سعی کرد تا با ارائه نطقی ظاهرفریبانه در باره ایران، نقش پلیس خوب را بازی کند و نخست وزیر انگلیس با ارائه نطقی توهین آمیز در نقش پلیس بد ظاهر شد.

این که آنها چه نقشی را به عهده گرفته اند برای ما مهم نیست، مهم این است که رئیس دولت یازدهم وقتی پشت تریبون سازمان ملل قرار گرفت، چه پاسخي به آنها داد!؟ شاید روحانی اکنون بعد از اهانت های نخست وزیر انگلیس دریافته باشد که اگر تن به ملاقات با اوباما می داد، نتیجه ای به مراتب بدتر به دست می آورد. نکته ای که بارها و بارها توسط رهبر معظم انقلاب به دولت مردان گوشزد شده است و متأسفانه در عمل توجهی به آن نمی شود

از نگاه رهبر انقلاب، آقای روحانی تنها با ایستادگی بر مبانی انقلاب اسلامی می تواند در مذاکرات پیشرفت کند و الا با هر عقب نشینی حتی اگر در حد یک ملاقات باشد و یا با تکرار مواضع آنان حتی اگر این تکرار مواضع به مشارکت در مبارزه با تروریست های داعش برگردد، نه تنها چیزی نصیبش نخواهد شد که توهین و تحقیرهای طرف مقابل را بیشتر خواهد دید.

امام خامنه ای پیش از این در دیدار با سفرا و کارداران دولت دهم خطاب به آنها به همین اصول اشاره کردند و فرمودند: «یک دوره‌ای بعضی از مسئولین خیال می کردند که اگر چنانچه در ملاقات های بین‌المللىِ خودشان حرف های آنها را برایشان تکرار کنند، خوب است. و همین کار را هم می کردند؛ می نشستند همان حرف هائی را که آنها صد سال است می زنند، برای آنها دوباره تکرار می کردند.

این کار، شما را پیش آنها سبک می کند؛ این نشان می دهد که شما از خودتان هیچ چیزی ندارید؛ در حالی که وقتی شما خودتان حرف دارید، خودتان مبنا دارید، بر روی مبنای خودتان می ایستید، بر روی تحلیل خودتان از حوادث و ترسیم آینده می ایستید، و بعد با قدرت حوادث را مدیریت می کنید، این شما را در چشم طرف مقابلتان تقویت می کند؛ و تقویت در چشم طرف مقابل، یکی از ابزارها و راه‌های پیروزی است.

این را توجه دارید که پیروزی بر سر میز مذاکره و استدلال طرف مقابل را از او گرفتن و استدلال خود را بر ذهن او تحمیل کردن، مهمترین پایه‌ پیروزی ها در صحنه عمل است. یک مذاکره کننده قوی آن کسی است که می تواند مبانی فکری خودش را بر مبانی فکری طرف مقابلِ مذاکره کننده تغلیب کند، غلبه بدهد. البته این کار با های و هو نمی شود؛ این با هوشمندی، ظرافت، استحکام عقلانی و اعتماد به نفس امکان‌پذیر است؛ این هم با توکل به خدای متعال، با انس بیشتر با قرآن، با انس بیشتر با ادعیه به دست می آید.»

به نظرم آقاي روحاني در ملاقات با اولاند و كامرون به اين توصيه راهبردي رهبر انقلاب توجه نكرده و پاسخ درخوري به آنها نداده كه چنين عكس العملي را از آنها ديده است. اکنون بعد از توهین های بی شرمانه نخست وزیر انگلیس آن هم به فاصله چند ساعت بعد از ملاقات با روحانی، مواضع برخی از رسانه های کاسه لیس انگلیس و مسئولان دولتی از جمله معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور را باید به یاد آورد که برای شکستن قبح این ملاقات، آن را بزرگترین گام دیپلماتیک در 35 سال اخیر دانستند و مدعی شدند که این دیدار، مذاکرات هسته ای را تحت تاثیر قرار خواهد داد!

باید یادداشت آن مقام دولتی که بعد از ملاقات روحانی با نخست وزیر انگلیس در صفحه توئیترش نوشته بود: «وقتی عده ای نگران دیدار با اوباما باشند، دیدار با کامرون دیگر محل نزاع آنان نخواهد بود؛ زیرا زمانی که گروهی تصور می کنند قصد داری گامی بلند برداری و دل نگران آن می شوند، فرصت داری در این مسیر، گام های مدنظر را راحت تر تنظیم کني» را به یاد آورد و با لبخندی تلخ گفت که نه فقط ديدار با شيطان كه دیدار روحانی با كامرون نخست وزير روباه پير نیز محل نزاع ما با شماست اما گاهی باید اجازه داد تا اتفاقی رخ دهد و معلوم شود که جماعتی با این تحلیل ها و مشاوره هایشان نشان می دهند که اگر خائن نیستند، اما بی شک در عالم سیاست با همان استدلالي كه رهبر انقلاب فرمودند، بی عقل اند.

موضع گیری وقیحانه نخست وزیر انگلیس، تمام آن چه دولت برای راه اندازی مجدد سفارت انگلیس رشته بود را پنبه کرد تا شاید دولتمردان ما تجربه چندباره اعتماد به کشورهای غربی را از سر خود بیرون کنند و بدانند که هدف اصلی این سفارت، تشکیل لانه جاسوسی در خدمت روباه پیر است که زمینه را برای موضع گیری های توهین آمیز بعدی آقای نخست وزیر فراهم می کند.