هراندازه کاندیداها به غرب اصالت دهند، به همان اندازه با شعارهایی که بیشتر آرمانهای غربیشدن را در ما تحریک میکند، انقلاب اسلامی را در حجاب میبرند، و باز مردم گرفتار برهوت زندگی غربی میشوند و از برکاتی که در بستر انقلاب اسلامی میتوان از آنبرکات برخوردار شد، محروم میمانیم.
1- در راستای انتخاب رئیس جمهور باید این نکته را مدّ نظر داشت که انقلاب اسلامی نوری است الهی جهت عبور مردم جهان از غربزدگی به سوی حاکمیت الله، و در این راستا تنها فردی میتواند رئیس جمهور نظام اسلامی باشد که نسبت ما را با غرب بشناسد و نسبت به غربزدگیِ جوامع و آفات آن آگاهی کامل داشته باشد.
2- فرهنگ غربی نسبتی را که انسان با پروردگارش داشت مورد غفلت قرار داد و از توجه به انسان کامل و حجت خدا که متذکر چنین نسبتی است روی برگرداند، و انقلاب اسلامی تمام توجه خود را متوجه بازگرداندن این نسبت نموده و هرگاه در طول سیسال گذشته، دولتها از این نکته غفلت کردهاند و اصالت را به غرب و ارزشهای غربی دادهاند، انقلاب اسلامی را در حجاب برده و عهد مردم را نسبت به اهداف عالیهی انقلاب اسلامی ضعیف نمودهاند و به همان اندازه به منافع ملت ایران ضربه وارد شد.
3- انقلاب اسلامی موجودیت غرب را به چالش کشید و مشروعیت آن را زیر سؤال برد، و لذا تنها تفکری میتواند در جایگاه دولت، انقلاب اسلامی را به جلو ببرد که معتقد به مشروعیت غرب نباشد و متوجه باشد تمدنی که در مناسبات خود رابطهی جامعه را از عالَم قدس و معنویت قطع کرده محکوم به بحران و اضمحلال است و هرکجا پا میگذارد، آن ملت را گرفتار بحران میکند.
4- باید کاندیداهای ریاست جمهوری نسبت خود را با تحقق تمدن اسلامی روشن کنند تا مشخص شود در این راستا برای غرب چه جایگاهی قائلند. کاندیدایی که میخواهد با آمریکا مذاکره کند تا آن را متوجه انحرافش بنمایند و به محاکمهی آن مبادرت ورزد، غیر از کاندیدایی است که میخواهد با آمریکا مذاکره کند تا خود را با فرهنگ غربی هماهنگ نشان دهد، و ملکوت خود را زندگی غربی میداند، در عین غیبت احکام الهی در مناسبات اجتماعی سیاسی جامعهی غربی، و ضعیفشدن چشم حقبین انسان در آن جامعه. چنین فردی ناخودآگاه جامعه را به نیستانگاری سوق میدهد.
5- برای عبور از نیستانگاری و برگشت به هویت دینی خود، کافی نیست با روحیهی استعماریِ غرب مخالف باشیم، باید به نور توحید؛ ذات غرب را شناخت تا آن را به چیزی نگرفت و مرعوب آن نشد و بتوان در بستر انقلاب اسلامی آرامآرام مردممان را از ظلمات غربزدگی برهانیم و به نور حضرت بقیةالله (عج) منور گردانیم. در این حالت در عین گریز از هرگونه ماجراجویی، هرگز به اسم تنشزدایی از گفتن حق نمیهراسیم، زیرا همانطور که آغاز کلمهی توحید و عدلِ پیامبران، آغاز تنش با فرعونیان بود، تحقق نور حضرت بقیةالله(عج) بدون اقامهی کلمهی حق در مقابل مستکبران ممکن نیست.
الف: خدای انقلاب اسلامی، خدای بیرونآوردن انسانهاست از ظلمات مدرنیته به نور حاکمیت حضرت بقیةالله.
ب: خدای خالق، منهای خدای رب، خدای یونانزده و خدای غرب است و خدای رسول الله(ص) در عین اینکه خدای خالق است، رب العالمین است و لذا قرآن فرمود: «إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»[1] خدای رب؛ خدایی است که در همهی مناسبات بشر نقشآفرین است. این خدا؛ خدای مدرسه و مسجد نیست و لذا امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» بنیانگذار انقلاب فرمود:
درِ میخانه گشایید به رویم شب و روز .... منکه از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
تا تمام وجودم و زندگیم همواره مست حاکمیت پروردگارم باشد.
ج: خدای سکولارها؛ خدای خالق است ولی مناسبات جامعه را غرب اداره میکند.
د: خدای انقلاب اسلامی و خدای امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» خدای سکولارها نیست، و خدای دولت نهم در مقایسه با دولتهای قبل بسیار به خدای امام خمینی و انقلاب اسلامی نزدیکتر است و لذا نمیتوان گفت؛ چرا آن دولت از دولتمردان گذشته استفاده نکرد.
ه: نظر رئیس دولت نهم به افقی است که ما را از بنبست مدرنیتهی تاریخیمان در میآورد و در این راستا با رقبای خود تفاوت جوهری دارند زیرا آنها ما را به خدای سکولاریته دعوت میکنند، خدایی که هیچ حضور شورانگیز در جامعه و سیاست ندارد یعنی زندگی منهای خدا، همان خدایی که نیچه در رابطه با زندگی غربی گفت: خدا مرده است.
6- باید در این موضوع هوشیاری کامل داشت که هراندازه کاندیداها به غرب اصالت دهند، به همان اندازه با شعارهایی که بیشتر آرمانهای غربیشدن را در ما تحریک میکند، انقلاب اسلامی را در حجاب میبرند، و باز مردم گرفتار برهوت زندگی غربی میشوند و از برکاتی که در بستر انقلاب اسلامی میتوان از آنبرکات برخوردار شد، محروم میمانیم. چیزی که تا حدی در سالهای گذشته در شیوهی ادارهی کشور رخ داد و «توسعه به روش غربی» نهتنها عامل فراموشی ارزشهای انقلاب گشت، بلکه تضاد طبقاتی را دامن زد.
7- اگر ما در منظر خود انقلاب اسلامی را دوران گذار از ظلمات مدرنیته به نور حضرت بقیةالله(عج) ببینیم، در انتخاب ریاست جمهورِ انقلاب اسلامی به خطا نمیرویم، چون برای ارزیابی شخصیت او مطابق روح زمانه عمل کردهایم و از زمانه عقب نمیافتیم. ولی اگر هنوز با ملاکهای غربی میخواهیم افراد را ارزیابی کنیم، به غربی گره خوردهایم که در بحران و اضمحلال است، باید مواظب بود کاندیداها با تحریک جنبههای غربزدهی ما، ما را شیفتهی خود ننمایند و از حکمت به سوی وَهم سوق ندهند که در آن حالت همواره دنبالهرو غرب خواهیم ماند و عملاً به انقلاب اسلامی پشت کردهایم.
8- باز عرض میکنم از آنجایی که انقلاب اسلامی، فرهنگ عبور از غرب به سوی فرهنگ انبیاء است، کسی میتواند به معنی واقعی مسؤل دولت این نظام باشد که موقعیت خود را با غرب مشخص کرده باشد تا ما آنطور که آنها میخواهند فکر نکنیم، بلکه آنطور که منافع ما اقتضا میکند بیندیشیم. امروز غربزدگی شکلهای گوناگونی دارد و انقلاب اسلامی، آمریکا را که صورت نهایی غرب است، شیطان بزرگ مینامد و لذا هر اندازه نسبت مسئول دولت به انقلاب اسلامی نزدیکتر باشد، نسبت به آمریکا فاصلهی بیشتری دارد و راحتتر میتواند نسبت به آن واکنش نشان دهند و سرنوشت ملت را از گرهخوردن به ظلمات دوران، بهتر نجات دهد و ملت با هزینهی کمتری به منافع خود دست یابد...
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو