اولین لرزه‌ها از گناه نابخشودنی‌ای که 8 ماه کشور را به آن دچار ‌کردند، "ندا" (نسل دوم اصلاح‌طلبان) است؛ نسلی که آمده تا "به نقد تجربه اصلاحات بپردازد" و "چیستی و چرایی پایان اصلاحات و پدیده افراط را بررسی کند".

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ آن روزی که اصلاح‌طلبان اصول دموکراسی را زیر پا گذاشتند و از اردوکشی خیابانی‌شان برای ابطال انتخابات سرخوش بودند، گمان نمی‌کردند که در آینده‌ای نه چندان دور، مکافات عملشان را آنطور که باور نمی‌کردند و نمی‌کنند، ببینند. اولین لرزه‌ها از گناه نابخشودنی‌ای که 8 ماه کشور را به آن دچار ‌کردند، "ندا" (نسل دوم اصلاح‌طلبان) است؛ نسلی که آمده تا "به نقد تجربه اصلاحات بپردازد" و "چیستی و چرایی پایان اصلاحات و پدیده افراط را بررسی کند".

نسل دوم اصلاح‌طلبان، متشکل از جوانان اصلاح‌طلبی است که تا به امروز مجالی برای سخن گفتن نداشتند. صحبت‌ها برای شکل‌گیری این تشکل از هشت ماه قبل و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری شروع شده بود ولی این جریان اولین جلسه غیر رسمی خود را همزمان با ماه رمضان برگزار کرد و در آن برخی چهره‌های اصلاح طلب در یک جلسه که بیشتر به دورهمی شباهت داشت، گرد هم آمدند. صادق خرازی دیپلمات با سابقه کشورمان نیز در این مراسم شرکت کرد تا همگان او را لیدر این جریان تلقی کنند. موضوعی که خرازی را در سیبل اصلاح‌طلبان افراطی قرار داد. احمد پورنجاتی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم، صادق خرازی را خارج از جمعیت اصلاح‌طلبان و تازه‌وارد دانسته و با لحنی متفاوت نوشته است: «این «نوه»‌ی نسل سومی «عمه جان» بنده هم قصد دارد تشکیلاتی درست کند به نام‌ «نسا»؛ نسل سومی‌های اصلاحات!».

محمد علی ابطحی، رئیس دفتر سیدمحمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری نیز نوشته است: «آقای صادق خرازی برای نجات و نزدیک کردن اصلاحات با حاکمیت تشکیلاتی درست کرده است به نام ندا؛ مخفف نسل دوم اصلاحات‌! در طول سال‌های قبل هم چندین تشکل اصلاح طلبی برای جایگزینی اصلاحات درست شده بود. این هم یک تشکل جدید. فقط نمی‌دانم چرا آقا صادق خودش را با اینکه هم‌سن و سال ماهاست، نسل دوم نامیده؟ شاید به خاطر اینکه دیر به اصلاحات پیوسته، خودش را نسل دوم معرفی می‌کند‌»!

محسن صفایی فراهانی عضو جبهه منحله مشارکت نیز درباره حزب جدید ندا گفت: راه‌اندازی تشکل ندا به آن معناست که اصلاحات باید با یک نگاه جدید وارد عرصه سیاست شود و به نظر من این تعریف کاملا اشتباه است. او افزوده "‌اصلاحات نیاز به بازنگری ندارد و از مشی سیاسی خاصی برخوردار است".

البته خرازی نیز در برابر این انتقادات آرام ننشست و پاسخ‌های سنگینی را نثار منتقدین کرد. او در گفت‌و گو با روزنامه اعتماد نسبت به عدم میدان دادن به جوانان انتقاد کرده و همین مساله را یکی از علل تاسیس ندا دانسته است: "همه ما روزی جوان بودیم دیگران بازی رو به ما سپردند امروز جوانان به لحاظ سنی متفاوت هستند نمی‌شود گفت شما همیشه پیاده نظام ما باشید و ما تعیین کننده استراتژی؛ شما سرباز باشید ما همیشه ژنرال"

در این میان اخباری از اعضای شورای مرکزی این تشکل به گوش می رسید. اخبار حکایت از آن داشت که ظاهرا اعضای جوان این تشکیلات بیشتر همان افرادی هستند که در شاخه جوانان حزب مشارکت حضور داشتند. بالاخره نیز یکی از اعضای شورای مرکزی، «ندا» را متشکل از ۱۲ نفر به عنوان هسته مرکزی خواند و درباره ترکیب شورای مرکزی هم به گفتن اسم چند عضو بسنده کرد و گفت:‌ چهره‌هایی همچون صادق خرازی، سجاد سالک و رضا شریفی در هسته مرکزی تشکل مذکور هستند.

ندا و نسل اول اصلاح‌طلبان

اولین مساله پس از رسانه‌ای کردن ندا، مانیفست و اصول این مجموعه جوان بود. برای اصلاح‌طلبانی که خود را در حوادث پس از انتخابات 88 با نظام در انداختند و در بردن آبروی نظام با انواع تهمت‌ها و دروغ‌ها، از هیچ کوششی دریغ نورزیدند، خیلی پر هزینه است که جوانان این جریان مواضع تند رهبرانشان را برنتابند و برخلاف آنکه تصور می‌رفت مواضعی تندتر از بزرگانشان داشته باشند، از افراط‌گرایی و هیجان‌زدگی پرهیز کنند و تلاش کنند روی دیگر سکه اصلاح‌طلبی را به نمایش بگذارند.

ندائیون آنگونه که در مانیفستشان تبیین کرده‌اند، از پوست‌اندازی و تغییر نسل اصلاح‌طلبان سخن می‌گویند. معتقدند "این تغییر نسل، سنی نیست بلکه گفتمانی است"؛ مساله‌ای که نشان می دهد آنان می خواهند تفاوت بنیادینی با نسل اول خود داشته باشند؛ تفاوتی که شاید تعریف دیگری را از اصلاح‌طلبان ارائه دهد که بسیاری از سران اصلاحات همچون محمد خاتمی در درون آن نگنجند. آنان "دوران افراطی‌گری و رفتارهای هیجانی کنترل نشده" را پایان یافته می‌دانند و اصرار دارند که دیگر نباید اجازه داد "اشتباهات و تندروی‌های دوره اصلاحات دوباره تکرار شود".

نسل دوم اصلاح‌طلبان نگران تداوم رفتارهای افراطی است. به همین خاطر تاکید کرده که "نباید دسته‌جمعی، هزینه اشتباهات و نابخردی افراد هیجان‌زده را بدهیم. تجربه سال‌های گذشته نشان داد اصلاح‌طلبی با هیجان‌زدگی و احساس‌گرایی به نتیجه نمی‌رسد".

در بررسی کالبدشکافانه جریان اصلاح‌طلبی در کشر، به دو اشتباه استراتژیک 18 تیر 78 و حوادث پس از انتخابات سال 88 برخورد می‌کنیم که فتنه اول به نسبت فتنه دوم هزینه کمتری برای اصلاح‌طلبان در پی داشت. آنان در فتنه 88 به صورت یکپارچه، در برابر رای ملت ایستادند و در این میان حمایت‌های غرب و جریانهای تروریستی، آنان را به خود نیاورد، چرا که احتمال می دادند با اردوکشی خیابانی در اولین گام انتخابات ریاست‌جمهوری را ابطال می‌کنند و در گامهای بعدی که توقف‌ناپذیر بود، از مقام معظم رهبری امتیاز می گیرند و سودای سکولاریسم را به واقعیت تبدیل می کنند. اما ایستادگی نظام در برابر مطالبات به ناحق این جریان، کار را به جایی رساند که امروز در دل همین جریان جوانانی منتقد به پا خواسته‌اند تا دیگر اصلاح‌طلبان بیش از این ضربه این تندروی‌ها را نخورد. این جوانان برخلاف بسیاری از سرانشان حتی گفته‌اندکه "کاملاً به ولایت فقیه معتقدند" و "در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام با رهبر معظم انقلاب در عید فطر" نیز برخی از آنان حضور داشتند.

واکنش لیدر اصلاحات به ندا

هرچند که در تشکل تازه تاسیس ندا، صراحتا صدایی در مخالفت با سید محمد خاتمی برنخواسته است اما کیست که نداند لبخش بسیار عظیمی از تندروی های انتخابات سال 88، مستقیما بر عهده شخص خاتمی است. نسل دومن اصلاح‌طلبان این روزها هر چند نامی از وی نمی‌اورد ولی تجزیه و تحلیل عملکرد خاتمی، وی را نیز جزو تندروهای اصلاح‌طلب معرفی می‌کند. خاتمی که در چند روز گذشته تلاش کرد تا درباره این تشکل سخن نگوید، بالاخره درباره تشکیلات تازه تاسیس اظهارنظر کرد او در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره تشکیلات ندا و مورد تایید بودن با نبودن این تشکل، بهترین موضع را سخن دوپهلو دانست و بیان کرد: «اصلاح طلبی از تکثر دفاع می کند... بنابراین حضور تشکل های مختلف در ذات اصلاح طلبی است و گروه های مختلف می توانند فعال باشند البته اولویت من فعال شدن تشکل های موجودی بود که بعضی از آنها محدود شده اند.»

وی گفت: «یادآور شده بودم، این طور تلقی نشود که اصلاح طلبی بد بوده است و حالا قرار است اصلاح طلبی خوب ایجاد شود اما متاسفانه این شائبه ایجاد شده که باید اصلاح کنند و انشاءالله دارند اصلاح می کنند.»

اکنون اما یک انشقاق نسبتا خطرناک در دل جریان اصلاحات ایجاد شه است و مهمترین نسل برای آنان که جوانان می‌باشند، رفته رفته به سوی ندا می‌روند و تنها در گوشه ای کهنسالان بدون پویایی جریان اصلاحات قرار می‌گیرند. در کننار این باید به مساله محمدرضا عارف نیز توجه کرد. او دل صافی از اصلاح‌طلبان بابت کنار‌ه‌گیری‌اش از انتخابات سال 92 ندارد و اکنون که صادق خرازی به جای او هدایت جوانان اصلاح‌طلب را بر عهده گرفته، شاید سومین انشقاق را در جریان اصلاحات رقم بزند تا جوانان از انحصارگرایی پیران تندروی اصلاحات نجا یابند و عارف نیز به جوانان میدان دهد.

منبع