چگونه می توان این تعارض را حل نمود که رهبری در رابطه با دولتهای نهم و دهم در آخرین جلسه هیئت دولت با ایشان در هفته دولت در سال 91 و همچنین در سخنرانی ابتدای سال خود در مشهد، تعابیری داشتند که حاکی از انقلابی بودن، خدوم و مردمی و ساده زیست و استکبار ستیز بودن دولت داشت، اما در بیان رییس دولت یازدهم، دولتهای نهم و دهم مظهر بی تدبیری و فساد و قانون شکنی و بی اخلاقی بودند؟

گزارش صد روزه رییس جمهور محترم حاوی نکاتی بود که برخی از آنها در قالب سوال در ادامه می آید:

1- اگر مشکل اصلی در کشور سوء تدبیر بوده است، پس چرا دولت یازدهم در این صد روز بیشترین تلاش خود را برای رفع تحریمها نموده است؟ یا باید گفته شود که معرفی سوء تدبیر به عنوان عامل اصلی دروغ است و تحریمها موثر بوده و یا اینکه بیان شود به دلیل فقدان تدبیر جدی دولت یازدهم، تلاش برای رفع تحریمها، تنها استراتژی دولت تدبیر و امید است.

2- چگونه تمامی مشکلات کشور و حتی مشکلات تاریخی مربوط به پیش از انقلاب به دولت نهم و دهم بر می گردد اما موفقیتهای عملی، هسته ای و به خصوص موفقیتهای دو سال اخیر در ورزش نتیجه تلاش صد روزه دولت است؟ به نظر می رسد در اینجا قاعده "درهم است لطفا جدا نفرمایید"، رعایت نشده است.

3- چرا بیان نشد که حجم نقدینگی در دوران ابتدا و انتهای تمامی دولتها بین 5 تا 7 برابر شده است؟

4- چرا بیان نشد که حجم نقدینگی مهم نیست بلکه نحوه مصرف نقدینگی مهم است؟

5- اگر طرح مسکن مهر عامل اصلی تورم بوده است و با پول فقرا و پولی که از جیب مردم خارج شده است خانه ساخته شده است؛ اولا مگر این خانه ها برای کسانی غیر از همان مردم نیازمند به مسکن ساخته شده است؟ ثانیا آیا امکان دارد که دولت یازدهم نیز چنین پولهایی از جیب مردم بردارد و در ازای آن، مسکنی که آرزوی دست نیافتنی امروز مردم شده است را مانند طرح مسکن مهر به آنها بدهد؟

6- چگونه رقم فروش نفت با قیمت 140 دلار برای تمام دوران هشت ساله دولت نهم و دهم محاسبه شد، درحالی که این رقم تنها مربوط به بازه زمانی محدودی است و رقم میانگین هشت سال کمتر از صد دلار به ازای هر بشکه است؟

7- چرا در مورد ترک ایجاد شده در تحریمها گفته شد اما به گسلی که زیر پایه های فناوری بومی هسته ای شکل گرفت اشاره نشد؟ ما تا خط قرمز خود عقب آمده ایم و چیزی برای بخشیدن در ادامه مذاکرات نداریم اما آنها هنوز کلی تحریم های رنگارنگ دارند که می توانند در ازای لغو آنها از ما عزت طلب کنند.

8- چگونه می توان این تعارض را حل نمود که رهبری در رابطه با دولتهای نهم و دهم در آخرین جلسه هئیت دولت با ایشان در هفته دولت در سال 91 و همچنین در سخنرانی ابتدای سال خود در مشهد، تعابیری داشتند که حاکی از انقلابی بودن، خدوم و مردمی و ساده زیست و استکبار ستیز بودن دولت داشت، اما در بیان رییس دولت یازدهم، دولتهای نهم و دهم مظهر بی تدبیری و فساد و قانون شکنی و بی اخلاقی بودند؟ آیا می توان به صورت هم زمان، شعار اعتدال و چنین لحن کینه توزنه و انتقام جویانه ای را باور نمود؟

اگر تصویر سیاهی که رئیس جمهور محترم از وضعیت کشور در اثر تلاشهای دولت های نهم و دهم ارائه نمودند واقعیت داشته باشد، نباید ایشان با بیان این مطالب گرد ناامیدی را در جامعه بپاشند و بهتر آن است که به فکر تدبیر برای کاهش لطمات وارده باشند.

اما اگر این تصویر مطابق با واقعیت نباشد که بیانات رهبر معظم انقلاب حاکی از این مطلب است، باز هم رویه در پیش گرفته توسط ایشان مخالف سیاستهای دولت تدبیر و امید و شعار اعتدال است و خدای ناکرده این تلقی را در اذهان عمومی ایجاد می نماید که دولت پس از استقرار، خود را ناتوان از حل مشکلات یافته و چون تنها بر رفع تحریم‌ها حساب کرده بود است، اگر آن راهکار به نتیجه نرسد، مسیری دیگر برای سه سال و اندی دیگر طراحی نکرده است و این نه تنها برای دولت ناپسند است، به علاوه سبب ناامیدی عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی ایجاد شده پس از انتخابات شده و گویی دولت با این نحوه گزارش دهی، نقض غرض نموده و بر سر شاخه نشسته و بن می برد. چون اگر مردم تلاش و بهبود وضعیت را نبینند، به دلیل حجم مشکلات دولتهای قبلی، از انتقادات خود نسبت به دولتی که با وعده های متعدد در انتخابات پیروز شده است کم نمی کنند.
محسن دنیوی