ساعت 11 به وقت محلی فرانسه و 3:30 به وقت تهران، فرودگاه شارل دوگل مردی را سوار بر هواپیما کرد که مسیر تاریخ را تغییر داد. اما چه شد که ایرفرانس حاضر به رساندن امام خمینی (ره) با وجود خطرات و تهدیداتی که از سوی دولت بختیار و ارتشی ها به تهران شد. بازاریان ایرانی هواپیمای ایرفرانس را بیمه می کنند تا در صورت هر خسارتی، زیانی به این شرکت وارد نشود. وقتی بختیار تهدید کرد فرودگاه ها را بسته و هر هواپیمایی را با موشک خواهد زد، ایرفرانس حاضر نشد هواپیمایی برای حضور امام به تهران اختصاص دهد، علاء میرمحمد صادقی، بازاری معروف اصفهانی، وارد دفتر ایرفرانس در پاریس شد و با یک چک در جا که می گویند ۲میلیون دلار بوده ، هواپیما و مسافرانش را یکجا بیمه کرد تا پرواز انقلاب انجام شود.
پیش از طلوع خورشید، امام خمینی به نماز ایستادند و یاران نیز به او پیوستند و نماز صبح را با جماعت در هواپیما اقامه کردند. ساعت نزدیک هشت به وقت ایران بود که مهماندار پشت بلندگو رفت و اعلام کرد: هم اکنون در آسمان ایران وارد شدیم. امام خمینی با شنیدن این جمله، لبخندی بر لبانش نقش بست.
پرواز تاریخی در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست و تاریخ در ایران بار دیگر ورق خورد. میلیون ها مشتاق منتظر ورود امام بودند و بیش از 175 هزار نفر ستاد استقبال از ایشان را تشکیل داده بودند. این واقعه مهم را می توان از زوایای گوناگونی نگریست و موضوعات جذابی را از آن بیرون کشید اما در این میان سرنوشت کسانی که در پرواز ایرفرانس امام را همراهی می کردند، می تواند هم جذاب و هم آموزنده باشد. براساس گزارش ها، اخبار و خاطرات منتشر شده نزدیک به 30 نفر از اطرافیان و یاران امام خمینی (ره) در فرانسه ایشان را در این سفر همراهی می کردند. همچنین دهها خبرنگار خارجی و چند خبرنگار ایرانی نیز در این سفر تاریخی حضور داشتند.
در این گفتار به سرنوشت کسانی پرداخته می شود که در شکل گیری انقلاب اسلامی به روش های مختلف نقش داشتند و در فرانسه در کنار امام خمینی قرار گرفتند. برخی با صداقت و عزت نفس این مبارزه و ایستادگی بر روی آرمان های انقلاب و امام شان را تا پای جای ادامه می دهند و عده ای نیز مردود و در مقابل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، قرار می گیرند. در این میان برخی از خبرنگاران ایرانی نیز همراه امام در پرواز بودند مانند رسول صدرعاملی و شاهرخ حاتمی، که در این نوشتار تنها به زندگی سیاسیون پرداخته می شود.
1- مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی
نزدیکترین یار امام و همدم ایشان تا آخرین روزهای حیات بینانگذار انقلاب، سید احمد بود. وی در روزهای سخت تبعید در کنار امام بود و به عنوان مطمئن ترین فرد اطراف امام شناخته می شد. احمد فرزند دوم امام خمینی بود و توانست جای خالی شهید سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد را برای امام پر کند. سید احمد متولد اسفند 1324 و متوفی در اسفند 1373 است.
سید احمد در سال های تبعید پدر در عراق، چندین مرتبه به صورت مخفیانه نزد ایشان رفت و به عنوان یک مبارز انقلابی حرفه ای در داخل شناخته می شد. پس از رحلت سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر امام خمینی در نجف اشرف با بهرهمندی از سید احمد که تجربه طولانی مبارزه و ساماندهی ارتباطات و مدیریت منزل امام در قم در سالهای دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید.
سید احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیامهای پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکه گسترده ارتباطات بود. وی در سالهای اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته ای داشتند. پس از فشار دولت عراق، امام خمینی عازم فرانسه و دهکده کوچک نوفل لوشاتو شد. سید احمد خمینی، نیز به همراه امام به آنجا رفت و در پاریس علاوه بر برنامه ریزی دقیق برای تنظیم امور بیت و دفتر امام در نوفل لوشاتو، و برگزاری بموقع مصاحبههای مطبوعاتی و دقت و وسواس فراوان در ترجمه مصاحبهها و پیام های امام و جلوگیری از تحریف آنها، عهده دار برقراری ارتباطات گسترده و لازم بین گروههای مختلف با امام خمینی بود.
در پرواز انقلاب در 12 بهمن 57، سید احمد نیز حضور داشتند و پس از انقلاب نیز به عنوان یار و صندوقچه اسرار امام بودند. پس از رحلت امام خمینی، همچنان به عنوان مدافع راسخ ولایت فقیه شناخته می شد و توسط رهبر معظم انقلاب، به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت هایی داشت. سید احمد خمینی همچنین عضو دوره دوم مجلس خبرگان رهبری نیز بودند.
اما در 25 اسفند 1373، پس از یک عمر مبارزه و مجاهدت در راه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، سیداحمد خمینی بر اثر عارضه مغزی، نزد پدر بزگوارشان شتافت. در صبحگاه روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، خبر بستری شدن او منتشر شد. گزارش ها بعدی حاکی از آن بود که عارضه قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست کامل قلب و تنفس برای لحظاتی گردید و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده است. پیکر سیداحمد در کنار پدر بزرگوارشان در بهشت زهرا دفن شد.
2- شهید مهدی عراقی
محمد مهدی ابراهیمی عراقی فرزند غلامعلی در ۱۳۰۹ هجری شمسی در یکی از محلات جنوب تهران به دنیا آمد. به دلیل مشکلات اقتصادی درس و تحصیل را در سن 16 سالگی رها کرد و به دلیل رفت و آمدهای بسیار به هیات های مذهبی، جذب فدائیان اسلام و شیفته نواب صفوی شد. در حادثه حمله به فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ ساواک برنامه داشت تا به بیت امام حمله کند اما مهدی عراقی همراه با تعدادی از مبارزین که از این نقشه اطلاع یافته بودند، با برعهده گرفتن حراست از بیت امام، به تقسیمبندی افراد و ایجاد پستهای مراقبتی در طول مسیر و خانههای اطراف پرداختند و خود عراقی نیز به همراه یکی از دوستان به زیرزمین رفت و منتظر آمدن مهاجمان شد.

امام خمینی پس از تبعید از ایران، به ترکیه، پسر ارشد خود، آیتالله مصطفی خمینی را وکیل خود در کلیه امور مینماید و پس از دستگیری آقا مصطفی این وکالت به آیتالله اشراقی محول میگردد. با اوج گرفتن انقلاب و اقامت امام خمینی در فرانسه، آیتالله اشراقی به فرانسه سفر میکند و سپس برای انجام ماموریتی از سوی امام به قم بازگشته و بار دیگر در پاییز سال 57 به فرانسه باز میگردد و بنا به سفارش رهبر انقلاب به عنوان امین و سرپرست خانواده امام در نوفل لوشاتو میماند و دو روز پس از پرواز انقلاب، به همراه خانواده امام به ایران باز میگردد.











15- هادی غفاری
غفاری در سال 1329 در تبریز به دنیا آمد و پدرش نیز در زندان های رژیم شاه بر اثر شکنجه کشته شد. هادی غفاری در همان دوران مبارزات پیش از انقلاب نیز به تندروی و خارج از چارجوب حرکت کردن معروف بود که همین شخصیت نیز پس از انقلاب به صورت رفتارهای هیجانی ادامه پیدا کرد.
وی پیش از انقلاب با گروه های مختلف دانشجويی اعم از سياسی و غيرسياسی از جمله نهضت آزادی، سازمان مجاهدين خلق، فدائيان اسلام و حتی گروه های كمونيستی مراوده داشت و بعضاً در مناظره های درون گروهی شركت می كرد. هادی غفاری صریحاً و در اوج انقلابی که با مشی غیرمسلحانه و مردمی امامخمینی(ره) به سمت پیروزی میرفت هم کماکان تنها راه رهایی را «جنگ مسلحانه» میدانسته و آن را فریاد هم میکرده و مردم را هم به آن میخوانده است.از وی به عنوان اعدم کننده هویدا نیز یاد می کنند.
وی دیدار با امام در نوفل لوشاتو را این گونه شرح می دهد «نشاني دقيق محل سكونت امام را به دست آوردم. كارهايم را نيز انجام دادم و در همان صبح به آژانس هواپيمايی ايرفرانس مراجعه كرده و برای بعدازظهر همان روز بليت پرواز به پاريس را تهيه كردم. نام من در پاسپورت و بليت هواپيما عبدالله گلشنی و شغلم نيز كاسب بود. وقتی به پاريس رسيدم، شب از نيمه گذشته بود ـ دومين شب ورود امام به پاريس ـ از فرودگاه شارل دوگل به منزل حضرت امام تلفن زدم. يكی از بچه ها كه بعدها به ابوحنيف معروف شد، گوشی تلفن را برداشت و قرار شد كه به دنبالم بيايد.»
هادی غفاری نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی بود و در انتخابات مجلس چهارم، پنجم و هفتم رد صلاحیت شد. پس از آنکه در دو دهه اخیر شورای نگهبان چند بار صلاحیت هادی غفاری را برای شرکت در انتخابات تایید نکرد، تا مدتها خبر زیادی از وی منتشر نمی شد؛ تا اینکه ناگهان در سال 88 در جریان انتخابات ریاست جمهوری، آقای غفاری مجدداً به یک چهره خبرساز تبدیل شد. ابتدا سخنرانی های آکنده از سیاه نمایی ایشان در جمع هواداران مهدی کروبی در کانون توجهات قرار گرفت. وی در جریان تبلیغات انتخاباتی و در حمایت از کروبی در محافل گوناگون سخنرانی کرده و به سیاه نمایی علیه اوضاع کشور پرداخت.
بهمن ماه سال 88 سایت ها و روزنامه ها از کشف انبار سلاح و مهمات در مسجد هادی غفاری خبر دادند. در پی انتشار خبری مبنی بر احتكار برخی اقلام و مايحتاج غذايی مثل برنج در مسجد الهادی، تيم بازرسی وزارت بازرگانی به تحقيق و تفحص پرداخت كه مشخص شد برنج كشف شده مربوط به هادی غفاری امام جماعت مسجد مذكور است.
16- سید محمود دعایی
سیدمحمود دعایی فرزند سیدمحمد در سال ۱۳۲۰ از پدری یزدی و مادری کرمانی در یزد متولد شد و در ۴ سالگی به اتفاق مادرش که کرمانی بود در کرمان اقامت گزید. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد حوزهٔ علمیه کرمان به نام مدرسهٔ معصومیه شد و به تحصیل علوم اسلامی مشغول شد. بعد از اتمام سطوح اولیه تحصیلی در کرمان به حوزهٔ علمیهٔ قم رفت و بعد از تکمیل سطوح عالیه در سال ۱۳۴۶ رویدادهای سیاسی تحت تعقیب رژیم شاه قرار گرفت و مخفیانه به عراق رفت و در آنجا تحصیلات علوم اسلامی را ادامه داد. در این دوران تلاشهای وسیعی جهت استردادش صورت گرفت که مأموران رژیم گذشته در این زمینه موفق نشدند.
دعایی قبل از پیروزی انقلاب در خارج و داخل ایران از فعالین سیاسی بوده و در خلال این مدت به اروپا و کشورهای خاورمیانه (چون سوریه، لبنان، اردن، عربستان، پاکستان، و افغانستان) سفر کرده است. او در جریان مبارزات سیاسی خارج از کشور مدت ۷ سال سخنگوی نهضت روحانیت مبارز در ایران بود و نمایندگی آیتالله خمینی را به عنوان رابط بین مسئولین عالیرتبه عراقی با او به عهده داشت و همچنین رابط بین سازمانها و انجمنهای اسلامی و مبارز دانشجوئی و برخی شخصیتهای مبارز خارج از کشور با وی بود. همچنین وی در زمان اقامت در عراق تهیهکننده و مجری برنامهٔ رادیویی نهضت روحانیت در ایران بود که در مبارزه با رژیم پهلوی پخش میشد.
او بعد از انقلاب در اوایل سال ۱۳۵۸ به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق عازم بغداد شد و بهدنبال اعتراض به دخالتهای آشکار مأمورین عراقی در امور داخلی ایران به دستور وزارت خارجه در اسفند ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. مدتی در دفتر رهبر انقلاب اشتغال داشت و سپس به دستور ایشان در اردیبهشت ۱۳۵۹ به سرپرستی موسسهٔ اطلاعات منصوب شد که تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است. وی همچنین در 6 دروه مجلس حضور داشته و به اصلاح طلبان نزدیکی دارد. او در انتخابات مجلس هفتم و مجلس هشتم (که در آن انتخابات که در لیست ائتلاف اصلاحطلبان قرار داشت) شکست خورد.
17- سید محمد موسوی خوئینی ها




لينک کوتاه مطلب: https://goo.gl/hqCmtn
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو