شیطان بزرگ این بار خود را پشت نقاب اشغالگران حرمین شریفین پنهان کرده تا ما را از حضور خود غافل و جنگ عرب و فارس و سنی و شیعه را القا کند، به خصوص با تصویب تشکیل « ارتش عربی » در « اتحادیّه عرب » به فرماندهی عربستان هم زمان با تجاوز به یمن ، شکل گیری پیاده نظام عربی برای مقابله با انقلاب اسلامی و حتّی خاستگاه آن در ایران دنبال می شود.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ حجت‌الاسلام مسعود شفیعی کیا یادداشتی را تحت عنوان «شیطان بزرگ در پوستین عربستان» در وبلاگ شخصی خود منتشر نمود که متن کامل ذیلاً تقدیم می گردد:
 رهبری در ابتدای سال جدید در صحن رضوی درباره رویکرد آمریکا نکته مهمی را متذکر شدند :
« دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چه‌کار میکنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند . »
۹۴/۱/۱ حرم رضوی

این واقع نگری رهبری متأسفانه این روزها در تحلیلات شخصیت ها و رسانه ها دیده نمی شود و غالباً شیطان بزرگ غولی بی تدبیر انگارده می شود که در حال اضمحلال است و نتیجه این رویکرد غفلت از مکر پیچیده ی کاخ سفید بوده است !
«دکتر احمدی نژاد» حکیمانه یکی از مهمترین راهبردهای شیطان را مخفی کردن خود و غافل کردن دیگران از حضور جدیش می دانند و با توجه به ماهیّت شیطانی آمریکا این رویکرد را در سیاست های کاخ سفید به وضوح می بینیم !
دولت حاکم آمریکا پس از اتمام کار دولت دهم و پیش آمدن شرایطی که منجر به عدم تداوم آن رویکرد شد و با جایگزینی دولتی که به دنبال رفع مخاصمه با شیطان بزرگ بود در پوشش مذاکرات هسته ای توانست از لاک انفعال خارج شده و سیاست های منطقه ای خود را به سرعت پیش ببرد !
و رمز تأکید مکرر و مؤکد رهبر معزز انقلاب به این نکته که « مذاکرات با آمریکا باید صرفاً هسته ای باشد . » را می توان در همین امر جستجو کرد ، و آنرا در دو بعد ارزیابی کرد :
۱- پیامی به ملت های مظلوم جهان که به انقلاب اسلامی چشم امید دارند تا بدانند که از نظر رهبری هرگونه معامله ای با شیطان بزرگ در مذاکرات بر سر دفاع نظام از ایشان مردود می باشد !
۲- خط قرمزی ترسیم شود که مذاکره کنندگان بدانند که مذاکره در موضوعی غیر هسته ای مشروعیّت ندارد .
ولی نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که اوباما از فرصت بی نظیر پیش آمده برایش بیشترین بهره برداری را برای منافع حزبی و سامانه ی حاکم بر ایالات متحده برده و حساب شده به تحکیم مواضع خود و هم پیمانانش مثل عربستان در منطقه روی آورده .
برخی تحلیل های سطحی از اختلاف عربستان با آمریکا و امثال آن می گویند ولی اگر به سیاست آمریکا درباره ریاض درست نگریسته شود درک خواهیم کرد که در شرایط فعلی روابط ریاض و واشنگتن به چشمگیر ترین سطح خود رسیده است !
برنامه دقیق کاخ سفید برای حکمرانی بر منطقه با عربستان :
ماجرا باز می گردد به سفرهای مکرر و دخالت های آشکار کاخ سفید در جزییات هرم قدرت عربستان که از همان هنگامی که « ملک عبداللّه » با بیماری دست و پنجه نرم می کرد شروع شد ! چنانچه اگر به سفرهای خارجی اوباما و کری و دیگر مقامات آمریکایی در دو سال اخیر نگریسته شود ، پس از رژیم صهیونیستی ، عربستان بیشترین مقصد آنان بوده است .
نخستین محکم کاری تیم اوباما برکناری رئیس سازمان امنیّت عربستان « بندر بن سلطان » بود ، بندر بن سلطان هم پیمان جمهوری خواهان که تشکیل داعش و طراحی کودتا علیه دولت اخوانی مصر آخرین اقداماتش بود دیگر برای فصل جدید رویکرد آمریکا در منطقه تاریخ مصرفش گذشته بود ، زیرا رویکرد رادیکالی وی برای برخورد با هر نوع انقلابیگری در منطقه و کینه اش به ایران با تعامل تعریف شده آمریکا با بخشی از حاکمیّت ایران منافات داشت ، چون این بار اوباما بسیار به همگرایی مذاکره کنندگان ایرانی در جهت سیاست های منطقه ای خودش محتاج و امیدوار است .
برکناری بندر بن سلطان در صورتی انجام گرفت که کاخ سفید برای ولیعهدی « سلمان بن عبدالعزیز » در زمان حیات عبداللّه بی پرده عمل کرد و سلمانی که در تسلیح گروه های تکفیری افغانستان نقش داشت به دلیل تلاش هایش در زمان تصدیش در وزارت دفاع برای تسلیح بی سابقه ی عربستان به جنگ افزارهای نوین غربی به عنوان همپیمانی شایسته برای کاخ سفید گمارده شد .
اوج دخالت کاخ سفید پس از مرگ ملک عبداللّه و در سفر ۴ ساعته اوباما همراه ۳۰ تن از اعضای بلند پایه دولت آمریکا به ریاض صورت گرفت ، که خود ملک سلمان به استقبال اوباما تا پای هواپیما آمد و پس از این سفر بود که کاخ سفید در بیانیه ای موضوع اولین مذاکره با شاه جدید سعودی را « هسته ای ایران و بحران یمن » اعلام کرد .
اگرچه ملک سلمان از چند بیماری رنج می برد ولی کاخ سفید با مهره چینی هایش مثل جانشینی ولیعهدی « محمّد بن نایف » و سپردن کارهای اجرایی عربستان به دست فرزند جوان سلمان « محمّد بن سلمان » غرب گرا فکر تمام جوانب کار را کرده ، که پس از سفر اوباما به ریاض ، محمّد بن سلمان به بی سابقه ترین حذف ها در دولت عربستان پرداخت و که برخی از تحلیلگران اژ آن به « کودتای سلمان – اوباما » تعبیر می کنند که حتی دو فرزند ملک عبدالله ( فیصل و مشعل ) را نیز از امارت مکه و مدینه برکنار کرد و با انحلال تمام شوراهای قدیمی و تشکیل دو شورای عالی و ادغام دو وزارت مربوط به علوم و دانشگاه ها و سپردن آن به شاهزادگان و غیر شاهزادگان تکنوکرات درس خوانده در آمریکا و انگلیس حتّی در پرورش منابع انسانی نظام آل سعود به دغدغه های آمریکا بیش از گذشته توجه کرده است !
شیطان بزرگ در پوستین عربستان سعودی :
و با روی کار آمدن ساختاری که فاقد اندک انعطاف پذیری ملک عبدالله می باشد نگرانی کاخ سفید از همگرایی آن با ایران و همچنین نگرانیش از دولت نظامی مصر که مورد حمایت عربستان می باشد نیز بر طرف شد !
و اکنون با فرماندهی مستقیم محمد بن سلمان در تجاوز به یمن سکان کار را شیطان بزرگ به دست بی دردسر ترین شاهزاده آل سعود داده است تا با انبار تسلیحات خریداری شده با پول نفت و حج مسلمین ، جنگ نیابتی با منافع انقلاب اسلامی و مسلمانان جهان در پوستین عربستان انجام شود و تداوم رویکرد گماردن شاهزادگان و حتی غیر شاهزادگان عربی آمریکایی و عربی اروپایی ضامن حاکمیّت دراز مدّت شیطان بزرگ بر قبله گاه مسلمین دانسته شده است تا در پشت لبخند دیپلماتیک ، دست چدنی سعودی را به سوی آزادیخواهان منطقه دراز کنند .
و این تسلط کاخ سفید بر حجاز تاجایی پیش رفته که خبر اعلان مراحل مختلف حمله ظاهری عربستان به ملّت مظلوم یمن به جای اینکه از ریاض و توسط سخنگوی نظامی آن رژیم منعکس شود توسط « عادل الجبیر » سفیر کاملاً آمریکایی ریاض در واشنگتن در جمع خبرنگاران آمریکایی اعلام می شود که گویای پیام واضحی می باشد !
بنابر این شیطان بزرگ این بار خود را پشت نقاب اشغالگران حرمین شریفین پنهان کرده تا ما را از حضور خود غافل و جنگ عرب و فارس و سنی و شیعه را القا کند ، به خصوص با تصویب تشکیل « ارتش عربی » در « اتحادیّه عرب » به فرماندهی عربستان هم زمان با تجاوز به یمن ، شکل گیری پیاده نظام عربی برای مقابله با انقلاب اسلامی و حتّی خاستگاه آن در ایران دنبال می شود ، که این را می شد از خریدهای نامتعارف اسلحه توسط عربستان و دیگر هم پیمانانش در منطقه فهمید . بنابراین جنایت هدفمند تجاوز به دو نوجوان ایرانی توسط شرطه ی سعودی در فرودگاه جدّه و یا تجاوز به یمن و دخالت ها در منطقه را نباید صرفا تصمیمی در ریاض دانست !
اگر چه شرایط متفاوت یمن و مردم انقلابی و آماده به رزم آنجا پوستین سعودی شیطان بزرگ را از هم خواهد درید و جنگ سرنوشت ساز یمن آغاز تحولات شگرفی در منطقه به ضرر شیاطین خواهد شد ولی تا این مرحله کاخ سفید حساب شده پیش آمده است .
فن بدل رهبری بر علیه پیشروی هدفمند اوباما در منطقه:
با این شرایط اگر اوباما بتواند در مذاکرات نیز با توافق جامعی که در بیانیه تحمیلی لوزان گنجانده است مقدمات تسلط بر ایران را فراهم کند می تواند کارنامه ی درخشان تری از رئیس جمهوران قبل از خودش به سامانه شیطانی حاکم بر کشورش ارائه کند که نکته ای که رهبری در سخنان اخیرشان در جمع مادحان فرمودند را می توان فن بدلی بر علیه این سیاست دانست ، چراکه رهبری از احتمال امضای توافق با ۵+۱ در مدتی بیش از سه ماه پیش بینی شده گفتند ، چنانچه خود غربی ها نیز قبلاً تأخیر هفت ماهه داشته اند !
و اگر این وقار دیپلماتیک از طرف تیم مذاکره کنند دنبال شود فشار سنگینی بر اوباما به دنبال خواهد داشت ، چرا که رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در حال گرم شدن است و اگر اوباما در موعد مقرر بتواند توافقی را به ایران تحمیل کند بر اقبال عمومی « هیلاری کلینتون » نامزد دمکرات ها می افزاید و هر قدر این توافق به تأخیر بیافتد به ضررش می باشد و رقیب سرسخت جمهوری خواهشان « جب بوش » که از بخت بیشتری برای انتخاب شدن برخوردار است با تاکتیکی متفاوت شرایط جدیدی را پیش خواهد آورد ، پس باید این مطالبه از مذاکره کنندگان همه گیر شود تا برای توافق به هر قیمتی عجله نکنند !(+)

"Our President, analytical news site"