وقتی قرار است عزم ملی برای یک حرکت ملی شکل بگیرد باید از همه توانایی ها برای فراهم کردن این عزم و رساندن جامعه به باورمندی مناسب برای حرکت در مسیر آرمان مشخص شده بهره گیری نمود. موضوع هدفمندی یارانه ها به حق بزرگترین و مهمترین اقدام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود که با شجاعت مثال زدنی و بی نظیر دولت قبل در مرحله اول به انجام رسید و اجرای مرحله بعدی به دلیل فضا سازی های مختلف سیاسی داخلی و تحریم های سنگین خارجی به تأخیر افتاد وتصمیم درست دولت جدید مبنی بر اجرای ضروری مرحله دوم کاری قابل ستایش است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» علی‌اصغر عنابستانی در وبسایت شخصی خود نوشت :

قبل از اجرای هدفمندی، یارانه بر اساس مصرف توزیع می گردید و هرکس مصرف بیشتری داشت یارانه بیشتری دریافت می کرد و بعضاَ ثروتمندان چندین برابر مستضعین یارانه دریافت می کردند و با اجرای مرحله اول قانون هدفمندی، یارانه ها به صورت مساوی بین همه ی اقشار ملت توزیع می گردید و آنکه مصرف بیشتری می کرد باید هزینه آن را می پرداخت. اجرای این مرحله گام بسیار بزرگی در نزدیک شدن به عدالت در توزیع ثروت بود و نتیجه آن نیز این بود که ضریب جینی برای اولین بار پس از انقلاب کاهش محسوسی پیدا نمود و بدیهی است که در اجرای گامهای بعدی قانون هدفمندی باید میزان یارانه پرداختی به طبقات و دهکهای مختلف جامعه متفاوت می شد دهکهای بالا دریافت نمی کردند و دهکهای پایین تر بیشنر دریافت می کردند و تا گام دیگر در جهت اجرای عدالت برداشته شود.

جناب آقای رئیس جمهور امّا ظاهراَ و با توجیهات دیگر مثل توسعه بهداشت و سلامت، کمک به تولید و زیرساختها و... از مردم خواست که دست رد به یارانه نقدی بزنند و بر همین اساس در طول نزدیک به یک ماه تمام همت رسانه ملی و اصحاب دولت بر این قرار گرفت که از مردم بخواهند دست رد به سینه دریافت یارانه نقدی بزنند و اجازه بدهند دولت پول حاصله از آن را صرف اموری کند که اعلام کرده بود. صرف نظر از اینکه شجاعت آقای روحانی برای ورود مستقیم به این عرصه که به نوعی فدا کردن آبروی خودش بود قابل تقدیر است. امّا سؤال اینجاست که چه شد که مردم به این فراخوان رئیس جمهورشان لبیک نگفتند؟ در حالی که در ماه های آغازین کار این دولت هستیم و قاعدتاَ باید دولت و شخص رئیس جمهور محبوب ترین دوران کاری خود را طی کنند، امَا بر اساس آمار ها حدود 93% مردم(بیش از 73 میلیون نفر) علی رغم تأکیدات ویژه رئیس جمهورشان متقاضی در یافت یارانه شده اند و از 7% باقی مانده هم ایرانیان خارج از کشور هستند که اوصولاَ ثبت نام برایشان ممکن نبود ( سایت برایشان مسدود بود) و بخشی هم دولت مردان و.... هستند که در این روزها اطلاعیه داده اند از دریافت یارانه منصرف خواهند بود و بخش بسیار کوچکی از مردم می مانند که داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف داده اند و البته ناگفته نماند که نمی توان همه ی مردم را نیازمند نامید و واقعیت اقتصادی کشورمان نیزچنین چیزی را نشان نمی دهد. پس چه اتفاقی افتاد که مردم به دولت مردان خود که همین چند ماه قبل آنها را انتخاب کرده بودند اعتماد نکردند!

جناب رئیس جمهور در ایام رقابت های انتخاباتی وعده هائی دادند که مشخص بود قابل اجراء نیستند. اینکه مشکلات کشور رادر 100 روز اوَل حل می کنند و حداقل مردم در صد روز اوّل دولت ایشان تحول بزرگ در کشور و خاصه در اقتصاد خواهند دید! مردم این وعده را که فقط به هدف پیروزی در ماراتن انتخابات داده می شد شنیدند و عده ای که می دانستند عملی نیست به اعتمادشان خدشه وارد شد وعده ای هم که کورسوی امیدی داشتند به سرعت شاهد عبور 100 روز بودند و هیچ اتفاق خاصی را ندیدند. رئیس جمهور هم در گزارش 100 روزه به جای گزارش به تخریب گذشتگان پرداخت و وعده گزارش 100 روزه بعدی را داد. آن 100 روز هم روزهاست که سپری شده و نه تنها تحولی صورت نگرفت که حتی از گزارش 100 روز بعدی هم خبری نشد!
رئیس جمهور محترم در برنامه های تبلیغاتی وعده کردند که در دولت ایشان نه تنها پرداخت یارانه نقدی ادامه خواهد یافت بلکه کالا هم به آن اضافه خواهد شد. مردم تجربه اوّلین مرحله توزیع سبد کالا ی دولت تدبیر و امید را با همه وجود احساس کردند، بی برنامگی و تحقیر ملّت شاخص توزیع این سبد بود و حالا رئیس دولتشان پس از آن تجربه تلخ از آنها می خواهد که یارانه ی نقدی هم که خودش قبلاَ وعده ادامه اش را داده بود نگیرند!
یکی از اتفاقات ناخوشایند ی که در جریان دعواهای سیاسی رخ می دهد قربانی شدن دست آوردهای بزرگ انقلاب و ملت است. طرح هدفمندی یارانه ها هم از این موضوع بی نصیب نبود. در حالی که سالهاست کارشناسان داخلی و خارجی بر اجرای این طرح و ضرورت آن برای احیای اقتصاد بیمارما تأکید می کنند و به دلیل تبعات اجتماعی آن هیچ دولت حاضر به اجرای آن نشده بود دولت گذشته شخصاَ متقاضی وپیگیر اجرای آن بود. در ایام انتخابات به دلایل سیاسی، هجمه عظیمی به اجرای این طرح صورت گرفت، رئیس جمهور اجرای این طرح را مسبب این همه گرانی و تورم دانستند و ایشان روند تخریب طرح هدفمندی یارانه ها را حتی در اوایل دوران ریاست جمهوری هم ادامه دادند.

حال سؤال مردم این است که چرا این طرح نا کارآمد ادامه پیدا می کند؟ البته همه می دانیم که طرح هدفمندی یارانه ها در زمان خود به بهترین شکل ممکن اجرا شد و کمترین تبعات تورمی را داشت ( حد اکثر 7%) اخیراَ آقای نوبخت تورم ناشی از اجرای مرحله اول را 10% عنوان کرده اند وتورم ناشی از تحریم ها را 25% اعلام نموده اند! که اقرار بزرگی است به آنچه در دولت قبل گفته می شد!

دولت گذشته قاعدتاَ می تواند مثل همه ساختارها واجد معایبی باشد امّا انتظار از دولت تدبیر این بود که پس از شروع کار نقاط قوت گذشته را ادامه دهد و نقاط ضعف را برطرف نماید امّا رویه ای که در دولت به ویژه در شخص رئیس جمهور دیده شده غیر از این بود. متأسفانه به گونه ای عنوان و رفتار می شد ومی شود که گوئی همه آنچه در گذشته انجام گرفته تمام و کمال اشتباه و در جهت تخریب مردم و انقلاب بوده است. مردم در طول 8 سال گذشته تلاش صادقانه دولتمردان خود را دیده اند و در بسیاری موارد نتیجه آن را لمس کرده و به عینه در زندگی خویش مشاهد کرده اند و حال مشاهد می کنند که دولت جدید بدون استثنا به همه دستاوردهای گذشته پشت پا میزند . به راستی آیا این رویه بع اعتماد عمومی مردم به دولت مردان فعلی خدشه وارد نمی کند ؟! مردم عمران راه ها، مدارس، درمانگاه ها، بیمارستان ها، ورزشگاه ها، مسکن مهر و ... را دید ه اند و از آن بهره برده اند پس با انکار آنها فقط جایگاه منکر تنزل پیدا می کند.
در جریان تبلیغات وسیع برای منحرف کردن مردم از دریافت یارانه ها خواسته و نا خواسته وعده هایی داده می شود که عملی نبودن آنها حداقل در کوتاه مدت کاملاَ واضح بود. رایگان شدن کامل سیستم درمان، پرداخت یارانه نقدی به تولید، شتاب گرفتن عمران و آبادانی کشور با پول ناشی از یارانه ها و.... از جمله وعده هائی بود که بعضاَ شنیده می شد و مردم خوب می دانستند که عملیاتی نیست. یکی از ایرادات جدی که به مرحله اوّل هدفمندی گرفته شد عدم توجه به تولید بود وهرچه دولت مردان گذشته فریاد زدند که پرداخت پول نقد به تولید کننده نه ممکن است و نه توجیه منطقی و اقتصادی دارد گوش کسی بدهکار نبود. حال شاهدیم با وجود وعده های بسیار جناب آقای روحانی و وزیرانشان به صراحت اعلام می کنند که پول نقدی در چرخه تولید توزیع نخواهد شد و هر چند این تصمیم درست است امّا چرا همین تصمیم درست دولت گذشته مورد بیشترین هجمه قرارگرفت؟
مردم در شرایطی به دولت مردان اعتماد می کنند که آنها را مثل خود بدانند و در میان خود ببینند در شرایطی که مردم به دلیل تحریم های ظالمانه دشمن در فشار اقتصادی به سرمی برند شاهد مانورهای تجملی از سوی دولت مردان خود هستند. ارسال انبوه چند ده میلیون پیامک به عنوان تبریک نوروزی رئیس جمهور که هیچ توجیهی نداشت و برای دولتی که دیگران را متهم به رفتارهای پوپولیستی می کرد واقعاَ باعث تأسف بود. از این دست مانورهای تجمل گرایی بود که به اعتماد مردم خدشه ای جدی وارد نمود. انتشار اخباری مبنی بر تعویض دکوراسیون داخلی نهاد ریاست جمهوری و ساخت استخر وجکوزی و سونا در زیرزمین این ساختمان با اعلام رقمهائی حدود 7 میلیارد تومان و از سوی دیگر برگزاری جشن تجمل در کاخ سعد آباد و اخبار تأسف باری که از حاشیه آن واصل می شود و سفر های نوروزی آقای رئیس جمهور به شمال و کیش نیز می تواند عوامل دیگری بر ای عدم اعتماد مردم باشد. از سوئی در حالی که رئیس جمهور و وزرا موظفند در شروع کار اموال و دارایی های خود را اعلام کنند و در طول دوران انقلاب اعلام عمومی این اموال امری رایج بوده است شاهدیم که این امر حدود شش ماه به تأخیر افتاد و بعد هم کاملاَ محرمانه به قوه قضائیه اعلام شد . صرف نظر از اینکه محرمانه تلقی کردن این امر بیشتر موجب سؤظن و بد گمانی مردم به دولت مردان می شود اخباری که از میزان دارائی های آقای رئیس جمهور و برخی وزرای ایشان شنیده می شود شگفت انگیز است و قطعاَ تأثیری جدی بر اعتماد مردمی می گذارد که می خواهند به دعوت ایشان از دریافت اندک یارانه نقدی خویش انصراف دهند.
و آخرین نکته اینکه علی رغم ادعاهای دولت مردان مبنی بر کاهش روند رشد تورم در ماه های اخیر شاهد رشد محسوس قیمت کالا های اساسی مورد مصرف روزانه مردم هستیم. مردم سیب زمینی و بادمجان چهارهزارتومانی !! خریدند ومیوه تعزیراتی توزیع دولت را در شب عید به قیمت بی سابقه 3800 تومان پول دادند.و مرغ را تا 7000 تومان خریدند. در بسیاری از کالاهای دیگر هم اوضاع به روال همین مثالهائی است که زده شد و مردم با این قیمت های سرسام آور آن هم در شرایط رکود اقتصادی حاصل از سیاستهای دولت و افزایش بیکاری نمی توانند ادعاهای مطرح شده مبنی بر مناسب بودن شرایط اقتصادی را باور کنند. در سطح کلان رکود اقتصادی ودر نتیجه کاهش اشتغال بیداد می کند، بورس در حال سقوط است دلار تا 3300 تومان سعود کرده و نقدینگی 18% بیش از سال گذشته شده است و بدهی بانک ها نیز رشد قابل ملاحظه ای دارد. پس ظاهراَ هیچ علامتی مبنی بر حرکت اقتصاد به سمت بهبود دیده نمی شود قانون هدفمندی هم که اجرا شود تورم خاص خود را خواهد داشت و پول اضافه ای هم قرارنیست در این مرحله به مردم پرداخت شود پس مردم ترجیح داده اند همین پول اندک را که دولت قبل به آنها داده بود سفت بچسبند چرا که امید جدیدی ندارند؟!