اتهام زنی بی جا به دولت عدالتخواه و اصلی کردن مسائل فرعی باعث شکستن کمر دولت احمدی نژاد به عنوان نماد گفتمان عدالتخواهی در کشور شد که نتیجه آن را در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شاهد بودیم. در این گزارش مروری بر اتهام زنی های پی در پی سیاسیون به دولت دوم دکتر احمدی نژاد خواهیم داشت و به انذارهای مداوم رهبر معظم انقلاب در این رابطه خواهیم پرداخت.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ به مناسبت سوم تیر، سالگرد انتخاب قطعی گفتمان عدالت بر اشراف و قدرت طلبان از طرف مردم، میدان ۷۲ اقدام به انتشار گزارشی از مهمترین علت به محاق رفتن گفتمان عدالت می کند. اتهام زنی بی‌جا به دولت عدالتخواه و اصلی کردن مسائل فرعی باعث شکستن کمر دولت احمدی نژاد به عنوان نماد گفتمان عدالتخواهی در کشور شد که نتیجه آن را در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شاهد بودیم. در این گزارش مروری بر اتهام زنی های پی در پی سیاسیون به دولت دوم دکتر احمدی نژاد خواهیم داشت و به انذارهای مداوم رهبر معظم انقلاب در این رابطه خواهیم پرداخت.

هجمه به احمدی نژاد و دولت او حتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ وجود داشت، آنجا که در مناظرات نمایندگان کاندیداها، نماینده هاشمی، چنان تهمت­هایی را نثار احمدی نژاد کرد که از فرط بلاهت نیازی به پاسخ نداشت و اتفاقا به عقیده عمده کارشناسان سیاسی نتیجه عکس داد و باعث محبوبیت بیشتر احمدی نژاد و رای آوردن وی شد.

با پایان یافتن چهار سال ابتدایی دولت نهم و نزدیک شدن به انتخابات ۸۸، این هجمه ها سیر صعودی به خود گرفت و این موضوعی نبود که از دید رهبر انقلاب پنهان بماند؛ بنابراین ایشان در ماجراهای مربوط به استیضاح مرحوم کردان، که با بی تقوایی برخی از نمایندگان مجلس و رسانه ها همراه بود، این طور اظهار نظر کردند:

۱۳۸۷/۰۸/۱۵

بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران حج

وقتى رحمت الهى براى ما پیش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کى‌ به خاطر اغراض، اینها چیزهائى نیست که خداى متعال از اینها به‌آسانى بگذرد. …بعضى از ظلمها، بعضى از کارها هست که نتیجه و اثر آن دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را میگیرد؛ [۱]

اوج این بی تقوایی ها و توهین ها، در ایام انتخابات اتفاق افتاد که در مناظره تلویزیونی معروف نیز از طرف احمدی نژاد مورد اشاره قرار گرفت و البته در آن مناظره، رئیس جمهور به شیوه خود تخریب کنندگان با آنها برخورد کرد. پس از انتخابات این شیوه به شدت مورد انتقاد رهبر انقلاب قرار گرفت:

خطبه های نماز جمعه تهران ۸۸/۳/۲۹

از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونى کشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانى‌ها را براى من مى‌آوردند و من میدیدم یا گاهى مى‌شنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به کى؟ به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است، متکى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغ‌گوئى متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامه‌هاى جعلى براى دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، … فحاشى کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتى، رمال، از این نسبت‌هاى خجالت‌آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.[۲]

اینها گذشت و دولت دهم به روی کار آمد. در همان ابتدای کار، ماجرای معاون اولی مشایی و حکم رهبر انقلاب به رئیس جمهور برای برکناری مشایی با تاخیر چند روزه همراه شد. در این ماجرا رسانه ها و شخصیت ها باز هم شروع به اختلاف افکنی کردند. یکی روزشمار ولایت مداری برپا کرد و دیگری از فریب مردم توسط احمدی نژاد سخن گفت. ماجرا با استعفای مشایی و انتصابش به ریاست دفتر پایان گرفت، اما سیاسیون دست بردار نبودند و جامعه اسلامی مهندسین به دبیر کلی محمدرضا باهنر با ارسال نامه ی به رئیس جمهور پس از انتقاد از تاخیر در عزل مشایی، از انتصاب ایشان به رئیس دفتری هم انتقاد کرد. این موضوع با انتقاد رهبر انقلاب همراه شد:

۱۳۸۸/۰۵/۰۳

بیانات ‌در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‌ قرآن

خود ما هم باید وحدت را حفظ بکنیم. ببینید همین آیاتى که الان خواندند: «و اذکروا نعمت اللَّه علیکم اذ کنتم اعداء فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا – برادر شدید با هم – و کنتم على شفا حفرة من النّار فانقذکم منها»؛(۶) اسلام شما را از آتش تفرقه نجات داد. فراموش کردید؟ هى این به آن ایراد بگیرد، آن به این ایراد بگیرد؛ فروع را اصل بکنیم، اصول را فراموش کنیم، هى اختلاف بین ما بیفتد. … همدیگر را تحمل کنید. اصولى هست، محورهائى هست؛ اصل این است که در این اصول همدل باشیم. ممکن است در صد تا از فروع، افراد با همدیگر اختلاف داشته باشند، باشد؛ این منافات ندارد با اجتماع، با جمیع شدن، مجتمع شدن؛ اینها باید ملاک باشد. در گفتارمان مراقب باشیم. رد دیگران، طرد دیگران، به طور مطلق در سر مسائل درجه‌ى دو، مصلحت نیست. امروز ملت ایران، یک ملت یکپارچه است؛ یک ملت متحد است؛ این اتحاد را باید قدر دانست. ایجاد اختلاف نباید کرد.

من مى‌بینم تو همین قضایاى سه چهار روز اخیر باز بعضى‌ها هى میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ نه، نباید اختلاف به وجود بیاید؛ … به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همه‌ى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛ اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بى‌انصافى کنید، بى‌عدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. [۳]

اما سمت معاون اولی همچنان خبرساز بود چرا که پس از مشایی، دومین فرد حاشیه دار دولت آن را بر عهده گرفت. با انتصاب محمدرضا رحیمی به سمت معاون اولی باز هم مباحث مربوط به مدرک تحصیلی او مورد توجه قرار گرفت. این مباحث که از زمان استیضاح مرحوم کردان مطرح شده بود این بار با انتصاب او به سمت معاون اولی، دوباره به نطق های نمایندگان بازگشت. در حالیکه رهبر انقلاب بارها از عدم انتصاب جرم در صورت اثبات نشدن و پرهیز از اختلاف افکنی سخن گفته بود، الیاس نادران و احمد توکلی باز به اختلافات با دولت در رابطه با مدرک رحیمی دامن زدند. توکلی در تاریخ ۸۸/۶/۲۴ چنین بیان کرد: انتصاب کسی که سوابق دروغگویی، سوء استفاده از قدرت و سوء استفاده از مدرک جعلی را دارد به سمتی که بالقوه می تواند جانشین رئیس جمهور شود باعث تاسف است. [۴]

موج دوم اختلافات درباره رحیمی با سخنان نادران درباره ی ارتباط رحیمی با حلقه فاطمی کلید خورد. در حالیکه رهبر انقلاب صراحتا از اتهام زنی به افراد، قبل از اثبات انتقاد کرده بودند. الیاس نادران در تاریخ ۸۹/۱/۱۷ در مجلس گفت: رحیمی رئیس حلقه فاطمی است که در مورد منابع فاسد و توزیع آنها تصمیم گیری می کرد. تقریبا تمامی اعضای حلقه به جز وی دستگیر شدند.[۵]

با این سخن نادران موج اتهام زنی بی مدرک به رحیمی دوباره اوج گرفت و شخصیت های سیاسی و رسانه ها بارها به این مطلب پرداختند..

مثل اینکه قرار نبود کشور روی آرامش ببیند چرا که در اواخر فروردین ۹۰، با ماجرای عزل و ابقای وزیر اطلاعات و خانه نشینی رئیس جمهور، موج دوباره ای شروع شد تا دولت را مورد توهین و هجمه قرار دهد و این موج یک کلیدواژه نیز داشت : جریان انحرافی!

در رابطه با همین اتفاقات رهبر انقلاب فرمودند:

۱۳۹۰/۰۲/۰۳

بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس

شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیه‌اى که آنچنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود – سر مسئله‌ى اطلاعات و امثال اینها – چه جنجالى در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبرى را گوش نکرده است! دستگاه‌هاى تبلیغاتىِ خودشان را از این حرفهاى سست و بى‌پایه پر کردند. …میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیرى را ملاک و معیار قرار میدهیم. … مسئولین دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضاى دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور.. … بنده‌ى حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهاى دولت وارد شوم. …مگر آنجائى که احساس کنم یک مصلحتى دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیه‌ى اخیر اینجورى بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوى این تفویت مصلحت را بگیرد. این، مسئله‌ى مهمى نیست، نظائرش هم اتفاق مى‌افتد؛

عرض من به عناصر داخلى، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانى که در داخل با مسائل تبلیغاتى سر و کار دارند، این است که سعى کنند به این آشفتگى کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکى از آن طرف، یکى از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، براى هیچ و پوچ، چه لزومى دارد؟ [۶]

اما این سخنان رهبر انقلاب مورد بی اعتنایی شدید رسانه ها و جریان های سیاسی واقع شد و کلید واژه جریان انحرافی به وفور برای تهمت زدن به رئیس جمهور و اطرافیانش به کار رفت و انتصاب اتهامات اقتصادی بدون اثبات وحتی انتصاب اتهامات اخلاقی و عقیدتی دو سال آخر دولت یازدهم به دولت و اطرافیان رئیس جمهور چنان فضای سیاسی کشور را در بر گرفت که بارها مورد نهی رهبر انقلاب قرار گرفت. اما چه سود که موج های پی در پی این اتهامات پس از هر واقعه ای آغاز می شد و هشدارهای پی در پی رهبر انقلاب نیز کارساز نبود. در حال حاضر کار به جایی رسیده است که شمار اتهامات از دست همگان در رفته است و ذکر آنها مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.

بی تقوایی در عرصه سیاسی چنان شدت گرفت که رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس بر تقوای جمعی تاکید کردند و عامل سقوط جریان فتنه را همین موضوع دانستند:

۱۳۹۰/۰۳/۰۸

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى

یک تقواى جمعى هم داریم. تقواى جمعى این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بى‌مراقبتى جمعها نسبت به مجموعه‌ى خودشان، موجب میشود که حتّى آدمهائى هم که در بین آن جمعها تقواى فردى دارند، با حرکت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند که نمیخواهند. در طول این سى سال، ما از این ناحیه ضربه خورده‌ایم. یکى از جاهائى که ضعف نشان داده‌ایم، همین بوده.

در دهه‌هاى قبل، یک جریانى در کشور وجود داشت به نام جریان چپ. آنها شعارهاى خوبى هم میدادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقواى جمعى به خرج ندادند. در میانشان آدمهائى بودند که تقواى فردى هم داشتند، اما نداشتن تقواى جمعى، کار آنها را به جائى رساند که فتنه‌گرِ ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهنده‌ى ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند؛ این خیلى خطر بزرگى است. آنها غلتیدند. بنابراین تقواى جمعى لازم است.[۷]

از سوی دیگر انتصاب اتهامات به دولت و جریان انحرافی بدون اثبات آنها در دادگاه باعث شد که رهبر انقلاب بار دیگر این موضوع را به همگان تذکر دهند. ایشان در دیدار مسئولان قضایی فرمودند:

۱۳۹۰/۰۴/۰۶

بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

خب، قوه‌ى قضائیه با متهم مواجه است. یک نفرى متهم به یک معنائى میشود؛ قوه‌ى قضائیه وظیفه دارد از راه‌هائى که قانون معین کرده، برود تحقیق کند، تفحص کند و مشخص کند که این اتهام وارد است یا وارد نیست. صرف متهم شدن که جرم نیست. به هر کسى ممکن است یک اتهامى وارد شود. تا وقتى که از طریق قانونى جرم ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بیرون قوه، نه در تریبونها و منبرهاى رسمى، نه در وسائل ارتباط جمعى، کسى حق ندارد آبروى یک مسلمانى را ببرد؛ این بسیار مسئله‌ى مهمى است. بعضى اوقات انسان مى‌بیند روى قوه‌ى قضائیه فشار مى‌آورند که آقا افشاء کنید. نه آقا، هیچ لزومى ندارد افشاء کردن. …بخصوص وقتى که در فضاى جامعه روحیه‌ى تعمیم وجود دارد که یک چیزى را به غیر مورد خودش تعمیم میدهند، اینجا انسان خیلى باید احتیاط کند. تا وقتى جرمى ثابت نشده است، قطعاً نبایستى کسى را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نباید قرار داد؛ چون وقتى گفتید متهم است، افکار عمومى تفکیک نمیکند بین متهمى که هیچ گناهى نکرده است، با آن کسى که شواهدى بر گناه او وجود دارد. حتّى بعد از اثبات جرم هم چه لزومى دارد؟ عرض کردم، مگر یک موارد خاص.[۸]

همانطور که گفته شد هیچ کدام از سخنان رهبر انقلاب موثر واقع نشد و رسانه ها، همچنان به اختلافات دامن می زنند و اطرافیان رئیس جمهور را به رمالی و جنگیری متهم می کردند. این موضوع باعث شد که رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه به مجموعه سپاه پاسداران به عنوان یک نهاد انقلابی و حامی ولایت، تذکر بدهند:

۱۳۹۰/۰۴/۱۳

بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران

یکى از چیزهائى هم که حالا در عرصه و در میدان لازم است به آن توجه کنیم، این است که: مراقب باشیم دستگاه‌هاى انقلاب سرشان گرمِ کارهاى غیرمفید و احیاناً مضر در این حرکت پیشرونده نشود، که یکى از اینها، همین مسئله‌ى اختلافات است، که من اگر روى اینها تکیه میکنم، به خاطر این است. یک وقت هست که یک جریانى در مقابل انقلاب مى‌آید قد علم میکند به قصد کوبیدن انقلاب، خب، وظیفه‌ى هر کسى است که دفاع کند. انقلاب از خودش دفاع میکند، مثل هر موجود زنده‌ى دیگرى. انقلابى که نتواند در دوران فتنه، در دوران ایجاد کودتاهاى گوناگون ـ سیاسى و نظامى و امثال اینها ـ از خودش دفاع کند، زنده نیست. این انقلاب زنده است؛ لذا از خودش دفاع میکند، غالب هم میشود، پیروز هم میشود، برو برگرد هم ندارد؛ کمااینکه در سال ۸۸ دیدید این کار اتفاق افتاد. یک وقت این است قضیه، یک وقت نه، قضیه، قضیه‌ى ایستادگى در مقابل یک حرکت براندازانه و اینچنین نیست؛ اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف عقیده احیاناً است. اینها را بایستى هرچه ممکن است فرو کاست. اینجور چیزها را هرچه ممکن است باید کم کرد. مشتعل کردن این اختلاف نظرها مضر است.

یک مسئله این است که اگر یک کسى یک حرف غلطى زد، آیا کسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شیوه‌ى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است. یک وقت هست که حالا که کسى یک حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو کنیم، شعار کنیم که آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است که اشتباه است، خطاست. من با حرکت روشنگرانه از سوى هر کسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، … اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید. این را همه باید مراقب باشند؛ بخصوص سپاه. سپاه مراقب باشد. در جریانهاى سیاسى، در جریانهاى گوناگون فکرى و سلیقه‌اى مطلقاً مشتعل کردن فضا مناسب نیست. …اگر کسانى اختلاف‌نظرهائى دارند، با استدلال بیان کنند. عرض کردم، من معتقد به تبیین هستم.[۹]

وقوع تخلف اقتصادی بزرگ که به پرونده سه هزار میلیاردی معروف شد، زمینه ای شد تا موج دوباره ای از اتهامات به دولت و اطرافیان رئیس جمهور منتصب شود. اتهاماتی که طبق معمول در هیچ کجا اثبات نشده اند. برای مثال مدیر مسئول روزنامه کیهان در سرمقاله خود این طور می نویسد:

در این بازی، حلقه های پیدا و پنهان این گروه انحرافی در مرکزیت سیستم پولی و مالی کشور با اعطای مجوزهای طلایی برای افراد وابسته به خود که نگاهی به کارنامه فعالیت آنها نشان می دهد برخی از آنان در ردیف بزرگترین بدهکاران به نظام بانکی کشور هستند، در جهت منافع شخصی و گروهی خود حرکت می کنند.

پس از آنکه بانک های خصوصی چون «تات»، «آریا» و «گردشگری» با چنین ماهیتی تأسیس و به لطف حمایت های بی حساب و کتاب لیدرهای جریان انحرافی در کمترین زمان و با بیشترین رانت در عرصه اقتصادی کشور مشغول به فعالیت شدند، این روزها خبر تأسیس بانک دیگر وابسته به این گروه به گوش می رسد. این بار بانک «شرق»! بانکی که مجوز آن به دلیل آنکه یکی از عمده سهامدارانش، خود در ردیف بدهکاران بزرگ به نظام بانکی است متوقف شده بود، به یکباره صادر می شود و همانطور که گفته شد خبر تصویب تاسیس و حتی ارسال پرونده بانک به بورس جهت اعطای مجوز پذیره نویسی مخفی نگاه داشته می شود[۱۰]

نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم باز هم موضوعی شد که اتهامات علیه دولت و اطرافیان رئیس جمهور مطرح شود، علیرغم همه این بیانات، باز هم جریانات سیاسی دست از اتهام زنی بر نداشتند. برای نمونه علی رضا زاکانی، نماینده مردم تهران گفت:

برای هر نماینده بین یک تا سه میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته‌اند و در مجموع قصد دارند تا با صرف ۹۰۰ میلیارد تومان، حداقل ۱۵۰ کرسی مجلس را در دست بگیرند. وی که در همایش جبهه متحد در یزد سخن می گفت، با تقبیح خانه نشینی یازده روزه رئیس جمهور، گفت: یکی از عناصر جریان انحرافی پس از گذشت چند روز از ماجرا از یکی از وزرا پرسیده بود آیا مردم از خانه نشینی رئیس جمهور خبر دارند یا خیر؟ که وزیر جواب می دهد: بله! مردم خبر دارند؛ سپس آن عنصر جریان انحرافی می‌گوید: پس چرا به خیابان‌ها نمی‌ریزند؟![۱۱]

با برگزاری انتخابات مجلس، انتخابات تهران به دور دوم کشیده شد و همین موضوع باعث شد که اختلاف افکنی در فضای سیاسی تداوم یابد، بنابراین رهبر انقلاب برای آرام کردن فضای کشور در نوروز سال ۹۱ چنین بیان کردند:

۱۳۹۱/۰۱/۰۱

بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱

من یک توصیه هم در زمینه‌ى سیاسى بکنم. عزیزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر کشور، امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یکپارچگى. بهانه‌هاى اختلاف زیاد است. گاهى در یک قضیه‌اى سلیقه‌ى یک نفر، دو نفر با هم یکسان نیست؛ این نباید بهانه‌ى اختلاف بشود. گاهى در کسى یک گرایشى هست، در دیگرى نیست؛ این نباید مایه‌ى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعه‌ى در درون، موجب فشل میشود. قرآن به ما تعلیم میدهد: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم. اگر منازعه کنیم، سر مسائل گوناگون – مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصیتى – دست‌به‌یقه شویم، دشمن ما جرى میشود. یک مقدار از جرأتى که دشمن در سالهاى گذشته پیدا کرد، به خاطر اختلافات بود. … مخالفین دو جورند. یک مخالفى است که دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه کرده؛ با این نباید دشمنى کرد؛ این فرق دارد با کسى که در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانه‌ى علیه نظام اسلامى حرکت میکند. دلها را به هم نرم کنید، برخوردها را نسبت به یکدیگر مهربانانه‌تر کنید.

این رسانه‌هاى الکترونیکى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است که افراد بى‌محابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید کنیم به قانون.

…مسئولان کشور هم همین جور. هم دولت حریم مجلس را حفظ کند، هم مجلس حریم دولت و رئیس جمهور را حفظ کند؛ با هم باشند، در کنار هم باشند. این معنایش این نیست که همه یک جور فکر کنند؛ معنایش این است که اگر دو جور فکر میکنند، دست‌به‌گریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یکدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یکدیگر، دشمنان را امیدوار میکند، خوشحال میکند.[۱۲]

اما دیدیم که در سال ۹۱ ، علیرغم این توصیه و توصیه های بعدی رهبر انقلاب، منازعات سیاسی و اختلافات و به خصوص اتهام زنی به دولت سابق که بار سنگین اداره کشور زیر شدیدترین تحریمها را بر دوش می کشید، به سطح بالاتری ارتقا یافت و اگر در گذشته جدال علنی حداقل بین روسای قوا نبود، در سال ۹۱ چندین مورد جدال علنی بین روسای قوا اتفاق افتاد، که جلسه استیضاح وزیر کار نمونه اخیر آن بود. این روند اتهام زنی به دولت عدالتخواه نتیجه خود را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نشان داد و شکست گفتمان عدالت و مقاومت، و بر سرکار آمدن دولتی با گفتمان تنش زدایی و اعتدال برایند،همین روند سیاسی بود.

—————————————————-

[۱]۱۳۸۷/۰۸/۱۵بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران حج

[۲]خطبه های نماز جمعه تهران ۲۹/۳/۸۸

[۳]۱۳۸۸/۰۵/۰۳بیانات ‌در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‌ قرآن

[۴]روزشمار منازعه نادران و رحیمی سایت خبر آنلاین

[۵]همان

[۷]۱۳۹۰/۰۳/۰۸ بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى

[۸]۱۳۹۰/۰۴/۰۶بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

[۹]۱۳۹۰/۰۴/۱۳بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران

[۱۰]روزنامه کیهان ۱۳۹۰/۶/۲۰

[۱۱]سایت همشهری آنلاین- ۴ دی ۱۳۹۰

[۱۲]۱۳۹۱/۰۱/۰۱ بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱