شرط لازم برای رشد و تعالی انقلاب اسلامی بهوسیلهی نسلهای آینده و همچنین صدور انقلاب اسلامی به کشورهای جهان، نظامسازی آن است. این نظامسازی هنگامی محقق میشود که رابطهای دوسویه میان مردم و مسئولان شکل بگیرد و ارزشهای اسلامی در نظام گسترش یابد و همهگیر شود. به عبارتی در دل نظام سیاسی، نوعی نظامسازی اجتماعی شکل بگیرد.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ نظام انقلاب اسلامی که با وجود موانع سیاسی و نظامی بسیار، تا امروز بر ثبات و کارایی خود افزوده است، به بازآفرینی خویش در نسلهای آینده نیاز دارد و این مهم، در سخنان رهبر معظم نظام در آغاز سال 1394 در مشهد، مورد تأکید قرار گرفته است. تأکید از بالاترین رکن نظام، نشان میدهد تحولی درونی در جریان است. تحولی که مقصود آن، بازآفرینی و در صورت لزوم، واسازی نقشها و کارکردهای نظام اجتماعی بهمنظور تداوم و بهبود عملکرد نظام است.
اکنون پرسش این است که ضرورتهای این نظامسازی اجتماعی کداماند؟ بهمنظور پاسخ به این پرسش، نگاهی جامعهشناختی به مبحث نظام اجتماعی خواهیم داشت. پیش از آن، باید دید ویژگیهای نظام اجتماعی مورد نظر رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران چیست؟ و براساس آن، پرسشهای خُردتر زیر را باید پاسخ گفت:
چرا باید جمهوری اسلامی ایران، جامعهای نظاممند داشته باشد؟
در صورت عدم نظامسازی، چه خطراتی در کمین آیندهی انقلاب اسلامی خواهد بود؟
نظامسازی اجتماعی برای این است که نصرت وعدهدادهشده از سوی خداوند تحقق یابد. نظامسازی به افزایش انسجام اجتماعی معطوف است و این انسجام در حمایت مردم از دولت و خدمت دولت به مردم یا همان همدلی و همزبانی این دو دیده شده است که با یکپارچگی مردم و پشتیبانی آنان از دولت قانونی و نیز انتقاد برپایهی منطق و نه اهانت و تحقیر، ممکن میگردد. حقوق و وظایف متقابل دولت و مردم نیز در قالب امربهمعروف و نهیازمنکر گنجانده شده است که از یکسو عبارت است از حساسیت مردم به امور کشور و نظارت دائمی آنان بر اعمال دولت و از سوی دیگر، اجرای عدالت و پیشرفت در ادارهی امور کشور توسط دولت. رویهمرفته، انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم، نقطهی اتکای نظام اسلامی دانسته شده است. نظامسازی ضرورت دارد؛ چراکه افزایش انسجام در گرو آن است.
از سوی دیگر، ویژگیهای نظام اجتماعی نیز بنا به تأمل قرآنیِ رهبر معظم نظام در آیهی 41 سورهی حج، عبارت است از برپایی نماز، زکات، امربهمعروف و نهیازمنکر که اولی یکپارچگی معنوی بین مؤمنان پدید میآورد، دومی احساس دِین افراد را نسبت به جامعه نشان میدهد و موارد سوم و چهارم، حقوق متقابل مردم با یکدیگر و مردم و دولت را در نسبت با بقا و پیشرفت جامعه تضمین میکنند. این است که نظاممندی، به معنای ظهور آثار اجتماعی این چهار شرط، وعدهی نصرت الهی را محقق خواهد نمود.
در صورتی که این نظامسازی صورت نپذیرد یا در آن کوتاهی شود، به زبان قرآنی، نمیتوان به نصرت الهی امید داشت. به دیگر سخن، اگر انسجام اجتماعی کافی نباشد، اگر در میان مردم و یا در رابطهی میان مردم و دولت، فضای تنشآلود، اعم از استبداد، تهدید، توهین، تحقیر یا بیتفاوتی برقرار باشد، اگر بهجای یکپارچگی معنوی و بدهکار دانستن خود به جامعه، افراد (چه مردم و چه مسئولان) خود را طلبکار جامعه و تافتهی جدابافته بدانند، راهی به عدالت و پیشرفت نخواهیم یافت.
انسجام و تعادل اجتماعی به هنر آفرینش هنجارهای متناسب با تغییر محیط است. مسئولانی که وظیفهی حفظ ارزشها را برعهده دارند، میبایست هنر آفرینش هنجارهای متناسب با محیط را داشته باشند.
اینک باید ببینیم که نظام اجتماعی چیست و چگونه ممکن است نسلبهنسل تداوم و بهبود یابد، بدون آنکه درگیر خشونت و فروپاشی شود. سیستم یا نظام، گروهی از عناصر متغیر هستند که بهشکل خاصی کنار هم قرار گرفتهاند و دارای روابط خاص و متقابل و حالتی تعادلیاند. عناصر متغیر و مرتبط، ساخت جامعه را تشکیل میدهند و کارکرد آنها به پایداری حالت تعادل میانجامد. نظام اجتماعی بهطور معمول، دوامی بیش از طول عمر هریک از اعضا دارد، مجموعهای خودکفاست و حالت تعادل آن با عضویت افراد جدید حاصل از تولید مثل اعضا، ادامه مییابد. هریک از اعضا، در جایگاهی از این نظام قرار میگیرند و نقش ویژهای در تقسیم کار اجتماعی دارند. تکالیف و الگوی رفتار اعضای نظام اجتماعی که انتظار رفتار متقابل خاصی را موجب میشود، نقش اجتماعی افراد است. برخی نقشها نهادین هستند؛ یعنی محدودهی اجرای آنان را قانون تعیین میکند و نادیده گرفتن آنها محکومیت حقوقی یا جزایی دارد، مانند نقش نگهبان یا وزیر. برخی دیگر، عرفی هستند، مانند نقش مادری یا دوستی.
بنابراین نقشها برپایهی قواعدی ایجابی، چه قانونی و حقوقی و چه عرفی، انجام میشوند. هنجار همان قواعدِ ایجابیِ رفتارِ افراد در نقشهایشان هستند. هنجارها جزئی از ساخت ارزشی نظام اجتماعی هستند. ارزشها، گرایشهای مشترک و عنصری اخلاقی و سببساز همبستگی جامعهاند، اما هنجارها رویههای اجتماعی حفظ ارزشها هستند. برای مثال، عفت یک ارزش است. این ارزش ممکن است با حجاب یا پرهیز از سخن گفتن با نامحرم، حفظ گردد. حجاب یا پرهیز از سخن گفتن با نامحرم، خودبهخود کارهای ارزشمندی نیستند، بلکه به آن دلیل ارزشمند هستند که عفت را حفظ میکنند. از مهمترین آسیبها برای انسجام نظام اجتماعی این است که ارزشهای آن تضعیف شوند و هنجارها بدون اتکا به ارزشها، اساس تداوم فعالیتهای اجتماعی گردند. در این حالت، برای حفظ هنجارها، به اجبار نیروی نظامی و انتظامی نیاز خواهد بود.
خلاصه اینکه اولویت باید ارزشها باشند و نه هنجارها. انسجام و تعادل اجتماعی به هنر آفرینش هنجارهای متناسب با تغییر محیط است. مسئولانی که وظیفهی حفظ ارزشها را برعهده دارند، میبایست هنر آفرینش هنجارهای متناسب با محیط را داشته باشند.
هر جامعهای اهدافی برای حفظ یا ارتقای ارزشهای خود دارد. ارزشها روح قوانین اجتماعیاند. هرچه این اهداف بیشتر مورد پذیرش افراد جامعه باشند و وسایل رسیدن به این اهداف نیز بیشتر مورد توافق باشند، افراد جامعه همنواتر و انسجام نظام اجتماعی بیشتر و سطح تنش در جامعه کمتر است. وسایل رسیدن به اهداف، جنبهی هنجاری دارند؛ یعنی در واقع گاهی از جنس عرفها و گاهی از جنس قوانین حقوقیاند. در جوامع امروز، که فناوریها، اقتصاد جهانی، محیطزیست و سایر محیطهای نظام اجتماعی دائماً در تحولاند، بازنگری مستمر در وسایل رسیدن به اهداف و گاهی خود اهداف الزامی است تا بتوان ارزشهای جامعه را حفظ نمود.
وظیفهی مسئولان در نظامسازی اجتماعی
برای نظامسازی میبایستنوآوران و نوآوریهای اجتماعی شناسایی شوند و توسط دستگاههای دولتی حمایت گردند و روشهای آنها نهادینه و سازمانمند گردد. این عمیقترین معنای نظامسازی است و نظامسازی چیزی نیست جز توسعهی نوآوری اجتماعی. نوآوران اجتماعی را نباید با نخبگان اشتباه گرفت. نخبگان ممکن است همنوا یا ناهمنوا باشند و نخبگان ناهمنوا ممکن است در هرکدام از گروههای ناهمنوا جای گیرند، اما در نوآوری اجتماعی، سخن از تشخیص ناسازگاری اهداف و وسایل، ارزشها و هنجارها، قوانین و روح قوانین و از این دست شکافهاست. نوآوری اجتماعی آنجا رخ میدهد که این شکافها پر گردد، آنجا که به روشی نوین، اهداف نظام اجتماعی برآورده گردد و این روش چنان باشد که مردمان را جذب خود کند. نوآوری اجتماعی، همچون نوآوری اقتصادی، نمیتواند دستوری و بالا به پایین باشد. در عین حال، نوآوری اجتماعی با ساختاری حکومتی، که آن را پشتیبانی کند، بهشدت توسعه مییابد. چنانکه گفته شد، معنای عمیق نظامسازی هم همین است و این مقدمات جامعهشناختی که بیان کردیم، برای شفاف ساختن چنین ایدهای بود.
توسعهی نوآوری اجتماعی میتواند نظامسازی را مستمر کند، نظام اجتماعی را بیمه کند و همواره از خطر ناهمنواییهایی که انسجام اجتماعی را بر هم میزنند، بکاهد. با توسعهی نوآوریهای اجتماعی، مردم منتظر دولت نخواهند نشست و حرکت توفندهی آنان، دولت را به برنامهریزی بیشتر و سامان دادن امور جامعه ملزم خواهد نمود و پاسخگویی مسئولان بیشتر خواهد شد.
معنای همدلی و همزبانی نیز جز این نیست. همدلی حکایت از ارزشهای مشترک و خواست درونی دارد، اما این همدلی باید به همزبانی تبدیل گردد. لازم است هنجارهایی مورد توافق همه برای اشاعهی ارزشها پیدا شوند. مطابق نتیجهی پژوهشی که از سوی دکتر پناهی، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، در سال گذشته منتشر شده است، شکاف نسلی در ایران جنبهی ارزشی ندارد، بلکه تنها در وجه هنجاری، شکاف نسلی وجود دارد. چنین تحقیقاتی، ضرورت توسعهی نوآوری اجتماعی را نشان میدهند و معنای همدلی و همزبانی دولت و مردم نیز جز این نیست.
با توضیحاتی که در بخش پیشین آمد، آشکار است که یک جامعه با توسعهی نوآوری اجتماعی، سادهتر و سریعتر به هنجارهایی مورد قبول عامهی مردم میرسد. راهحلهای مؤثر پیداشده در یک گروه، جناح یا منطقهی جغرافیایی، بهسرعت در تمامی جامعه گسترش مییابد و احساس مسئولیت مردم و پویایی نظام اجتماعی افزایش مییابد. شکلی از خودآفرینی و بهبود مستمر در درون جامعه پدید میآید که مردم را به الگوهای خارجی و سبکهای زندگی وارداتی، کمتوجه میسازد و آنها را در جایگاه تولیدکنندگی اجتماعی و نوآوری سبکهای زندگی قرار میدهد.
چنین روندی، با ترغیب مردم به بازیگری فعال در عرصهی جامعه، نقشهای موجود را بازسازی و در صورت نیاز، واسازی میکند و در این روند، پلشتیها و شکافها و نابرابریها را آشکارتر میسازد تا پیش از آنکه به بحرانی تبدیل گردند، کشف شوند و برای آنان راهحلی پدید آید. در این شرایط، از آنجا که هنجارهای جامعه به عرفها و معروف مورد پسند همگان نزدیکتر میشوند یا مجموعهای از عرفها، روادارنه پذیرفته میشوند و در زمرهی معروف درمیآیند، عاملان منکر و نابهنجاران، کمتر میشوند و انسجام بیشتر میگردد؛ چراکه توافق بر ارزشهای اجتماعی بیشتر میشود و تقوای جمعی که مجموعهی منسجم همین ارزشهاست، استوارتر میگردد.
نظامسازی گوهری است که از دل دریای جامعه بیرون کشیده میشود و صیاد ماهری میخواهد که دولت و نهاد حاکم بر جامعه است. به همین دلیل است که پشتیبانی و انتقاد در سخنان مقام معظم رهبری، بهعنوان دو مورد جداگانه لحاظ نشدهاند، بلکه دو روی یک سکه دیده شدهاند.
در اینجا لازم است به رهنمودهای رهبری بازگردیم. در کنار همدلی و همزبانی که پیشتر شرح آن رفت، از اهمیت امربهمعروف و نهیازمنکر بهعنوان دو ستون از چهار ستون کاخ نصرت الهی سخن به میان آمده است، اما توضیح ایشان در مورد این دو ستون، گویی برای اصلاح یک انحراف عظیم نگرشی است. ایشان تأکید کردهاند که این دو رکن، منحصر نمیشود به تذکرهای خیابانی به افراد. اینها امربهمعروف و نهیازمنکر هستند، اما باید در معروفها و منکرها اولویتی در نظر گرفت.
ایشان به تقدم و تأخری در معروفها و منکرها اشاره نمودند. بزرگترین معروفها عبارت هستند از: نظامسازی، اعتلای فرهنگی، سلامت اخلاقی، سلامت محیط خانواده، فرزندآوری به شرط تربیت درست و فراهم آوردن امکانات برای نسل بعد، رونق دادن اقتصاد و تولید و ایجاد عدالت اقتصادی، گسترش علم و فناوری، ایجاد عدالت قضایی، وحدتآفرینی در ملت، اقتدارآفرینی برای کشور و از این قبیل امور. مهمترین منکرها هم که باید از آنها نهی نمود عبارتاند از: ابتذال اخلاقی، کمک به دشمنان اسلام، تضعیف نظام اسلامی، تضعیف فرهنگ اسلامی، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فناوری و دیگر منکرها.
بنابراین ضرورت نظامسازی، شیوهی آن و اهمیت امربهمعروف و نهیازمنکر، در این میان مشخص شد. نظامسازی گوهری است که از دل دریای جامعه بیرون کشیده میشود و صیاد ماهری میخواهد که دولت و نهاد حاکم بر جامعه است. به همین دلیل است که پشتیبانی و انتقاد در سخنان ایشان بهعنوان دو مورد جداگانه لحاظ نشدهاند، بلکه دو روی یک سکه دیده شدهاند. با این شرط که: برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولین و نه از سوی مسئولین نسبت به منتقدین، تخریبی، تحقیرکننده و اهانتآمیز نباشد. درست به همین دلیل است که همدلی و همزبانی دولت و مردم بهعنوان شعار سال جاری انتخاب شده است. این شعار تمام آنچه در مورد ضرورت نظامسازی اجتماعی گفته شد را درون خود دارد.+(
صادق پیوسته
منابع:
· [آیتالله] خامنهای، سید علی (1394)، بیانات در حرم مطهر رضوی، سخنرانی روز اول فروردین در مشهد، پایگاه اینترنتی پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سید علی خامنهای (مدظلهالعالی)، مؤسسهی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی در لینک ثابت: http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=29236
· Parsons, Talcott (1983), Talcott Parsons on institutions and social evolution. Selected Writings and with an introduction by Leon Myhew. Chicago, the University of Chicago Press.
· Panahi, Mohammad Hossein (2014), Intergenerational Conflicts in Iran: Myth or Reality? Cultural Encounters, Conflicts, and Resolutions: Vol. 1: Issue 1, Article 7.
· Schutz, Alfred & Parsons, Talcott (1978), The Theory of Social Action; The Correspondence of Alfred Schutz and Talcott Parsons Edited by Richard Grathoff, London, Indiana University Press.
"Our President, analytical news site"
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو