امام خامنه ای - ۱۳۹۵/۵/۳۱: ""در ایّام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کردهاید و دارید میکنید، دست بیگانهها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی -منبابمثال یک اعتراض به انتخابات- میکنید امّا این کاری که دارید میکنید مورد استفادهی دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانهی بنده است که میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگری فکر کنند. وارد شدند؛ بعد دیدید از درونش چه درآمد؛ گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». خب، حالا عذر بیاوریم که اینها که یک مشت جوان بودند، یک چرندی، یک حرف بیربطی گفتند؛ نه، اینجوری نیست. اگرچنانچه در زیر عبای بنده کسی حرفی بزند که من با آن مخالفم، خب بایستی او را از زیر عبایم بیرون کنم؛ بایستی اعلام کنم که مخالفم وَالّا بهحساب من گذاشته خواهد شد؛ همهی وزن و وزانتی که صاحب عبا دارد، پشتوانهی آن حرف خواهد شد. حرف، اینها است؛ ببینید! نگاه به مسائل جاری، اینجوری باید باشد""
یکی از دالهای گفتمان رهبر معظم انقلاب در حوزههای مختلف، تقسیم جریانها به جریان حق و باطل است. این دال گفتمانی همانند سایر دالهای گفتمان انقلاب اسلامی، عیناً در کلام امام خمینی نیز بارز بود. رهبر انقلاب برای داشتن بصیرت سیاسی در قبال حوادثی مشابه فتنهی 88، مخاطبان را به نگاه جریانی دعوت میکنند.
ماجرای فتنهی سال 1388، که به بهانهی ادعای تقلب در انتخابات ریاستجمهوری آن سال و با هدایت و طراحی خارجی به وقوع پیوست، با حضور همهجانبهی عمال داخلی آن فتنه در ستادهای انتخاباتی سال 92 و 94، به سندی از وطنفروشی تمامعیار به امضای خود وطنفروشان تبدیل شد. سندی که بههیچوجه با طرح مباحث فرعی، حقوق بشری کردن مسئله، تاریخسازی و... این ابهام بزرگ دربارهی خیانت فتنهگران را از ذهن کنجکاو مردم خارج نمیکند.
رهبر انقلاب بهعنوان سکاندار این نظام، چه سیاستی اتخاذ کردند؟
اکنون بعد از هفت سال، بررسی سیاست رهبر انقلاب در قبال فتنهی 88 و بازیگران پیرامونی آن، بیشازپیش بر درایت و صلاحیت ایشان صحه میگذارد. توجه به مواضع ایشان نشان میدهد که حضرت آیتالله خامنهای، برخلاف برخی خواص و حتی خود فتنهگران (که امروز برخلاف گذشته برای احیای حیات سیاسی خود و امتیازگیری از دولت، مردم را به مشارکت قانونی و از مجاری مسالمتآمیز دعوت میکنند)، کوچکترین تذبذبی در قبال این مسئله نداشتند. گویا ایشان همانند فتنههای قبلی، از قبل آمادگی لازم برای مقابله را در خود ایجاد کرده بودند. اگر بخواهیم مواضع ثابت و قاطع ایشان را در قبال ادعای فتنهگران بهصورت دستهبندیشده بررسی کنیم، به موارد زیر اشاره میشود:
1. ایشان همانند همهی دورههای انتخاباتی کشور، از همگان انتظار داشتند همانند قبل از انتخابات که خود را ملتزم به قانون نشان میدادند، در محدودهی قانون حرکت کنند. رهبر انقلاب علیرغم اینکه بطلان ادعای فتنهگران را با توجه به اشرافی که بر مسائل کشور دارند، اطلاع از نقشه بیگانگان در بهانه کردن انتخابات و نیز آشنایی به سازوکار انتخاباتی در کشور (و محال بودن تقلب در این حدواندازه)، قطعی میدانستند، اما حتی ادعای تقلب را نیز در مسیری قانونی مطالبه کردند. در این باره ایشان در نمازجمعهی تاریخی 29 خرداد فرمودند: «برخی از طرفداران نامزدها هم اطمینان داشته باشند که جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست.
سازوکارهای قانونی انتخابات در کشور ما اجازهی تقلب نمیدهد. این را هر کسی که دستاندرکار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصدیق میکند؛ آنهم در حد یازده میلیون تفاوت! یک وقت اختلاف بین دو رأی، صد هزار است، پانصد هزار است، یک میلیون است، حالا ممکن است آدم بگوید یکجوری تقلب کردند، جابهجا کردند، اما یازده میلیون را چهجور میشود تقلب کرد! درعینحال بنده این را گفتم، شورای محترم نگهبان هم همین را قبول دارند که اگر کسانی شبهه دارند و مستنداتی ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگی بشود؛ البته از مجاری قانونی، رسیدگی فقط از مجاری قانونی. بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت.»[1]
2. همچنین با بررسی بیانات ایشان در جلسه با نمایندههای نامزدهای انتخاباتی و نیز آن نمازجمعهی تاریخی، درمییابیم که ایشان بههیچوجه جانب دولت مستقر را در مسئلهی تقلب نگرفتند و گفتند باید توسط نهادهای قانونی، صحت کار وزارت کشور بررسی شود.
3. رهبر معظم انقلاب بعد از مشخص شدن هویت واقعی فتنهگران، از فتنهی 88 بهعنوان یک مسئلهی ماضی یاد میکردند که اصلاً جزء مسائل اصلی کشور نیست. یادآوریهای گهگاه ایشان نسبتبه این وقایع نیز صرفاً از باب عبرتآموزی از گذشته بوده است. این در حالی است که دشمنان انقلاب تلاش داشته و دارند که این مسئله را تبدیل به مسئلهی اصلی جامعه کنند. اما در عمل، تدبیر رهبر معظم انقلاب کارگر افتاد و الآن کسی جویای احوال فتنهگران هم نیست.
4. در کل، یک سال و اندی که از فتنهگری سران فتنه تا حصر خانگی ایشان گذشت، رهبر انقلاب بنا بر اتمامحجت براساس مدارا داشتند. بهطوریکه برای عدهای از دلسوزان انقلاب این سؤال پیش میآمد در کجای دنیا کسانی که رسماً همراستا با نقشههای دشمنان بیرونی، اردوکشی خیابانی کرده و جماعت شکمسیر حامی خود را به کودتا علیه اکثریت جامعه دعوت میکنند (و با اقدام آنها امنیت کشور در حوزهی سخت نیز دچار خدشههای جدی میشود)، تا این حد با مدارا روبهرو میشوند؟ اما اعتماد به درایت ولیفقیه امروز بر ما مشهود نموده است که مدارای ایشان چندین نتیجهی مفید داشت:
4-1. کاهش روزافزون حامیان خیابانی فتنهگران از جمعیتی مختلط از ضدانقلاب سازمانیافته و مردم معترض (که عملاً مقابله را پیچیده میکرد) به جمعیتی صرفاً متشکل از عوامل سازمانیافته و مزدور.
4-2. اتمامحجت تاریخی با فتنهگران برای نشان دادن باطن فتنه.
4-3. اثبات مدیریت فتنه توسط دشمنان اصلی انقلاب با عیان شدن اهداف و شعارهای اصلی.
5. در تمامی سالهای بعد از فتنهی 88، رهبر معظم انقلاب بازیگران داخلی فتنهی 88 را در حد افراد اجیرشده و فریبخورده و در نهایت افراد غافل یا همان خواص بیبصیرت معرفی میکردند. ایشان عامل اصلی فتنهی 88 را دشمنان اصلی نظام جمهوری اسلامی، یعنی نظام سلطه با محوریت آمریکای جنایتکار، میدانند. لذا در هر فرصتی افراد دخیل و یا مرتبط با فتنه را به تعیین مرزبندی با دشمنان انقلاب دعوت کردند. این مسئلهای است که ایشان بهصورت مشخص در چندین سخنرانی، از جمله دیدار رمضانی با دانشجویان در همان سال 88 و نیز دیدار اخیر با ائمهی جماعت مساجد استان تهران[2] مورد تأکید قرار دادند.
در تمامی سالهای بعد از فتنه 88، رهبر انقلاب بازیگران داخلی فتنه 88 را در حد افراد اجیرشده و فریبخورده و در نهایت افراد غافل یا همان خواص بیبصیرت معرفی میکردند. ایشان عامل اصلی فتنهی 88 را دشمنان اصلی نظام جمهوری اسلامی، یعنی نظام سلطه با محوریت آمریکای جنایتکار، میدانند.
فتنهی اجنبی با عمال داخلی
شاید بتوان گفت مهمترین و راهبردیترین سیاست اتخاذشده از سوی رهبر معظم انقلاب در قبال فتنهی 88، تأکید بر منشأ خارجی این وقایع است. ایشان در دیدار اخیر با ائمهی جماعت مساجد استان تهران، بعد از اشاره به نگاه جریانشناسانه و دقت در اینکه در کدام جهت و متناسب با چه اهدافی حرکت میکنیم، به حوادث سال 88 اشاره میکنند و چنین میفرمایند: «در ایام فتنه در سال 88 در اول کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کردهاید و دارید میکنید، دست بیگانهها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد... گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم... بعد دیدید از درونش چه درآمد. گفتند انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است. خب، حالا عذر بیاوریم که اینها که یک مشت جوان بودند، یک چرندی، یک حرف بیربطی گفتند. نه، اینجوری نیست. اگر چنانچه در زیر عبای بنده کسی حرفی بزند که من با آن مخالفم، خب بایستی او را از زیر عبایم بیرون کنم. بایستی اعلام کنم که مخالفم. وَالّا به حساب من گذاشته خواهد شد...»[3]
امام خامنهای خود بهعنوان کسی که در برخورد و اعلام موضع نسبت به اشتباهات افراد خودسر و یا بهظاهر خودی، همیشه صریح بودهاند، در این قسمت از سخنان خود، همانند سخنان مشابه سال 88 و نیز سخنان خصوصی روزهای اول بعد از انتخابات با سران فتنه، از ایشان میخواهد نسبتبه اشتباهی به بزرگی تلاش برای سرنگونی و متقلب نشان دادن نظام اسلامی، اعلام موضع کنند. نسبتبه بدنامیای به بزرگی حمایت رسمی سران رژیم صهیونیستی، رژیم سفاک عربستان سعودی و نیز آمریکای جنایتکار، اعلام برائت کنند. نسبتبه شعار علیه مبانی جمهوری اسلامی توسط افرادی معلومالحال اظهار برائت کنند و همچنین نسبتبه موارد عدیدهای که در طول ماههای این وقایع مشاهده شد و سبب ریزش و بدبینی شدید افکار عمومی و نخبگان نسبتبه جریان فتنه گشت. و اگر نبود تأکیدات مکرر ایشان روی این انحرافات سران فتنه و مشغول نشدن ایشان و حامیان گفتمان انقلاب به مسائل فرعی، شاید در هیاهوی بوقهای تبلیغاتی دشمنان انقلاب، انحرافات مذکور گم میشد و مورد توجه مردم و نخبگان قرار نمیگرفت و چهبسا اکنون و با فعال شدن مجدد حامیان فتنه در دولت جدید، ادعای انقلابیگری، دلسوزی، مظلومیت و مرزبندی با بیگانگان توسط سران فتنه، مورد توجه بخشهایی از جامعه قرار میگرفت.
ایشان در ادامه و پس از ذکر این مثال عبرتآموز، به اصل کلام خود بازمیگردند و به تبیین مجدد بصیرت سیاسی، که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه ایشان قرار گرفته است، میپردازند: «نگاه به مسائل جاری، اینجوری باید باشد؛ بصیرت سیاسی که ما میگوییم یعنی این. بفهمیم که چهکسی دارد ما را به کجا میبرد، به کجا دعوت میکند، به کجا میکشانَد. آیا بهسمت اهداف اسلامی داریم حرکت میکنیم؟ بهسمت تدین روزافزون جامعه داریم حرکت میکنیم؟ یا آنچنانکه دشمن مایل است، بهسمت بیمبالاتی بیشتر حرکت میکنیم، بهسمت دلباختگی بیشتر به اقطاب مخالف دین داریم حرکت میکنیم. آن بصیرت سیاسی، این است. اگر چنانچه این را فهمیدیم، آنوقت معلوم میشود که بایستی با زید باشیم یا با عمرو باشیم، یا از این حمایت کنیم یا از آن حمایت کنیم؛ در سایهی این نگاه کلان باید فهمید. اینهم یک مسئله است.»[4] رهبر انقلاب در این فراز از سخنان خود، خطاب به مخاطبانی که وظیفهی روشنگری در راستای اهداف انقلاب را در بین اقشار جامعه دارند و بهمثابهی سرانگشتان نظام آموزشی انقلاب اسلامی در جامعه هستند، بصیرت سیاسی را در راستای نگاه جریانی به مسائل و عدم مشغول شدن به جزئیات و فرعیات تفسیر میکنند. بهعنوان مثال، ایشان نگاه جزئینگر در قبال مسائل سال 88 را نگاهی سیاسی و حزبی معرفی میکنند که اگر ایشان به این نگاه گرفتار بودند، نمیتوانستند مسائل را بهصورت کلان تفسیر نمایند و از ابتدا موضعی قاطع و درعینحال درست اتخاذ کنند.
همچنین ایشان قبل از این بخش از سخنان، خطاب به ائمهی جماعت مساجد میفرمایند: «بنابراین مسجد، [هم] پایگاه مقاومت است، هم [پایگاه] رشد فعالیتهای فرهنگی و هدایت فرهنگی و بصیرت فرهنگی [است]. در دل فرهنگ، سیاست هم هست. این را هم عرض بکنیم که معنای سیاست فقط این نیست که انسان طرفدار زید و مخالف عمرو باشد یا بهعکس. سیاست یعنی نگاه به حرکت عمومی جامعه که کدام طرف داریم میرویم.»[5] ایشان بعد از اشاره به مصادیقی از جهت درست و غلط حرکت، میفرمایند: «این نگاه، نگاه سیاسی است که میبینید از فرهنگ سرچشمه میگیرد. بنابراین در دل فرهنگ، سیاست هم هست. با این نگاه به حوادث جامعه باید نگاه کرد. بعضی کوتهنظری میکنند، کوتهبینی میکنند و همهی چیزها را منحصر میکنند در دوستی یا دشمنی با یک شخص. یک شخص یا یک جریان چه اهمیتی دارد؟ باید نگاه کرد، جریان شناسی کرد. در اغلب کسانی که پایشان میلغزد، این[جور] است.»[6]
در ادامه به یکی از محورهای اصلی گفتمان امام خامنه ای که در جملات مذکور نیز مشهود است، یعنی نگاه جریانی به جبههی حق و باطل، اشاره میشود.
نگاه جریانی در گفتمان رهبر معظم انقلاب
یکی از دالهای گفتمان رهبر انقلاب در حوزههای مختلف، تقسیم جریانها به جریان حق و باطل است. این دال گفتمانی همانند سایر دالهای گفتمان انقلاب اسلامی، عیناً در کلام امام خمینی نیز بارز بود. رهبر انقلاب برای داشتن بصیرت سیاسی در قبال حوادثی مشابه فتنهی 88، مخاطبان را به نگاه جریانی دعوت میکنند. ایشان بهصورت مشخص در این بیانات، «ایجاد تمدن اسلامی» را حرکت در مسیر جبههی حق و در مقابل، حرکت «بهسمت وابستگی به غرب و وابستگی به آمریکا و تحتتأثیر قرار گرفتن نسبتبه بافتهها و یافتههای بیمغز غربیها» را قرار گرفتن در مسیر جبههی باطل میدانند. در مقابل این نگاه، نگاه جزئینگر بهصورت مصداقی در اولویتدهی به اغراض شخصی، کینهتوزی و انتقامگیری، عدم توجه به مسائل راهبردی و... بهعنوان آفتی عمل میکند. البته باید توجه کرد که نگاه کلان بههیچوجه منافاتی با توجه به مسائل جزئی ندارد. البته رهبر انقلاب، چه در دیدارها، چه در اظهارنظرها و چه در تجلیل و تقدیرها و... بعضاً به مسائل موردی نیز اهتمام میورزند، اما نگاه به مسائل جزئی نیز در گفتمان ایشان، در جهت خلاف نگاه راهبردی و نفی آن نیست. لذا چنین ترکیب هوشمندانهای میتواند به یک رهبر سیاسی دینی، مدیر انقلابی، فردی نخبه و تأثیرگذار و مبلغان فرهنگی-سیاسی، بصیرت سیاسی واقعی و کارساز اعطا نماید.
سید امیرعلی ناقدی
پی نوشت ها
[1]. خطبهی نمازجمعه، 29 خرداد 1388.
قابل بازیابی در: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7190
[2]. 31 مرداد 1395.
[3]. بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمهی جماعت مساجد استان تهران، 31 مرداد 1395.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. همان.
لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/fFh0W
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو