نماينده مردم تهران گفت: انقلاب اسلامي در حال پوست انداختن است و براي اين مساله بايد درد بكشيم و خون بدهيم و چارهاي جز اين نيست البته بايد همه تلاشها صورت پذيرد تا اين پوستاندازي با حداقل هزينه و كمترين فشار بر سينه دردآلود رهبري باشد و اميدواريم غائله اخير به همين جا ختم شود.
به گزارش فارس، حجتالاسلام حميد رسايي انتخابات دهم را نيازمند يك بازخواني دوباره دانست و اظهار داشت: هميشه از ابتداي انقلاب اسلامي شاهد مشاركتهاي بالاي سياسي در حد و اندازه خودش بودهايم كه اولين مشاركت سياسي بالا مربوط به رفراندوم جمهوري اسلامي بود كه در آن تب و تاب انقلاب و اعتقادات راسخ مردم، 98 درصد آنها به پاي صندوقهاي راي حاضر شدند، چون موضوع حيثيتي مينمود، كما اينكه در انتخابات 22 خرداد 88 هم موضوع حيثيتي بود.
وي ادامه داد: البته هر كس پاي صندوق راي آمد، نشان داد كه معتقد به نظام اسلامي است حالا عدهاي يك تفكر و يك شخصيت را ميپسنديدند و عدهاي ديگر شخصيتي ديگر با تفكر ديگري را.
رسايي در ادامه با تاكيد بر اينكه ما در دوران سازندگي شاهد كاهش مشاركت سياسي به ويژه در دوران 4 ساله دوم بوديم، گفت: اگر بخواهيم علت و عوامل اين كاهش مشاركت را دنبال كنيم دليلي جز دوري از آرمانهاي اصيل امام و انقلاب نميبينيم و متاسفانه در آن زمان كسي اين موضوع را درك نكرد و به ويژه آن جرياني كه خود را سينه چاك ولايت نشان ميداد، از اين دوري از آرمانها دفاع كردند و كار به جايي رسيد كه در دوم خرداد 76 شاهد رقابت بين دو فكر سياسي بوديم كه يكي خودش را ذوب در ولايت ميدانست و فكر ديگر كه شعار ولايت فقيه را از شعارهاي انتخاباتي خودش حذف كرده بود و حتي بعدها مكشوف شد كه اصلا اعتقادي به ولايت فقيه ندارد.
وي تصريح كرد: البته عدهاي در اين موضوع شك داشتند، ولي امروز كاملا روشن و شفاف شد كه اين جريان سياسي اصلا معتقد به ولايت فقيه نيست و سمبل و رئيس اين گروهك و اين جريان امروز در خيابانها آشوب و جنجال ميكند درحالي كه ولايت فقيه با يك اظهارنظر مشخص در خطبههاي نماز جمعه، حتي براي اين آدم طرد شده بعد از انتخابات آغوشش را باز كرد كه اينها را برگرداند به دامن انقلاب، اما ثابت كردند كه بازگشتني نيستند.
اين نماينده مجلس شوراي اسلامي در ادامه در خصوص انتخابات سال 76 خاطرنشان كرد: در خرداد 76 هرچند رقابت بين دو جريان سياسي بود ولي متاسفانه و دو جريان سياسي از مواضع اصيل انقلاب بيبهره بودند، آنان معتقد بودند ما يك راي سياه، يك راي سفيد و يك راي خاكستري داريم و اين ادبياتي است كه سالهاي مكرر از زبان اينها چنين واژههايي را شنيدهايم و شاهد بودهايم كه كانديداهاي اين جريانهاي سياسي براي به دست آوردن قدرت در هر كدام از اين رايها خيمهاي به پا كردند.
وي تصريح كرد: بدين ترتيب جريان چپ كم كم در راي سياه خيمه زد و با فرياد و صدا زدن سعي كرد كه از آراي خاكستري يارگيري كند، جريان راست هم در راي سفيد خيمه زد ولي معتقد بود كه بايد تا لب مرز بيايد و آنجا فرياد بزند و از آراي خاكستري تعدادي را جذب كند، اين درحالي بود كه واقعا هر دو جريان در اشتباه بودند و اصلا تقسيمبندي آراي مردم ايران به سياه، سفيد و خاكستري، اشتباه فاحشي بود كه سياسيوني كه باد در دماغ دارند، مرتكب شدند.
نماينده مردم تهران با بيان اينكه دوره چهارساله اخير در دولت نهم، چنين صفبنديهايي را به هم زد و نشان داد كه رقابتهاي كاذب بين چپ و راست و اصلاح و اصولگرا جواب نميدهد چرا كه به طور كلي اين نگاه به مردم ايران نگاه غلطي است، اظهار داشت: اينكه ما يك قشر خاكستري داريم كه اكثريت جامعه را تشكيل ميدهند و بايد به گونهاي دوپهلو صحبت كنيم تا اين قشر را جذب كنيم، اين نظريه را دولت نهم باطل كرد و آن هم با حضور شبانهروزي در ميدان كار و صداقت و اصرار بر ارزشها و آرمانها و در عين حال كار كردن براي مردم، يعني دولت نهم نرفت شكم خويش را گنده كند و از آن طرف از ارزشها حرف بزن، ويژهخواري و رانتخواري را حذف كرد و همچنين از امام و رهبري و اصولگرايي خرج نكرد.
رسايي افزود: هنري كه دولت نهم و شخص احمدينژاد داشت و در انتخابات دهم و در مناظرهها آن را به اوج رساند، رقابت را از اصلاحطلب و اصولگرا به سوي مرفهين بيدرد و دردمنداني كه ميسوزند، برد و به گونهاي رقابت را در مبارزه با فساد آورد و با اين كار خود مقداري جريان اصولگرايي را غربال كرد.،لذا جبهه گستردهاي از درون عليه احمدينژاد شكل گرفت، البته من نميخواهم بگويم همه كساني كه مخالف احمدينژاد بودند جزء مرفهين بي درد بودند، نه اين گونه نبود و بعضي هم برميگشت به انتقاداتي كه روي مواضع فرهنگي دولت نهم داشتند كه عمدتا بخش حوزههاي علميه از اين منظر اعتراض داشتند.
وي در ادامه خاطرنشان كرد: هرچند به اصطلاح شاخصهاي اين جريان هم نهايتا در جمعبندي و ارزايب گزينهها به احمدينژاد رسيدند، كما اينكه در بررسي صندوق آراي مراجع بيتشرين آرا مربوط به وي است اما بخشي كه جبههبندي كرد و واقعا هزينه كرد و اصول را خيلي ارزان فروخت، طاقت مبارزه با فساد را نداشت و نميتوانست در برابر اين صفبندي مقاومت كند و هزينه آن را پرداخت نمايد و از اين رو شروع به مخالفت و كارشكني كرد.
اين نماينده مجلس تصريح كرد: در ميدان رقابت صفبندي جديدي به شكل مبارزه با فساد، سكوت در برابر فساد و رضايت و حمايت از فساد مفسدين شكل گرفتند و به اصطلاح قشر خاكستري جامعه كه پيش از اين نااميد شده بود و دلخوشي نداشت و بيشتر شعارها و خرج كردن از ارزشها را ميشنيد، به سمت صف مبارزين با فساد گرايش پيدا كرد.
رسايي با بيان خوابنما شدن بعضي از اشخاص سياسي گفت: حسن روحاني در نطقي گفته است كه در انتخابات ده ميليون افزايش راي داشتيم، پس سهم ما كجاست! اين راي، راي خاموش بوده است كه به پاي صندوقها آمده است. ايشان فكر ميكند آراي خاموش ارثيه پدري است و بايد اين راي خاموش به نفع جريان آنها به صندوق ريخته ميشد، چون معتقدند اين آراي ضد انقلاب بوده است، بنابراين ما كه شعارهاي ضد انقلابي داديم، طبيعتا بايد به ما راي ميدادند، چرا به ما راي ندادند؟!
اين نماينده مجلس خطاب به آنها افزود: شما مردم را ضد انقلاب كرده بوديد، مردم ضد انقلاب نبودند و اين ناشي از عملكرد دو طرفه شماها بود كه دكان دو نبش باز كرده بوديد و يك سال به اسم اصولگرا سالي ديگر به نام اصلاحطلب خود را جا ميزديد و بالا ميآمديد! احمدينژاد صفبندي شما را به هم زد، احمدينژاد مردم را ضد انقلاب فرض نكرد و مردم هم به دنبال يك نفر بودند كه شبانهروز براي آنان كار كند و اين را متوجه هستند كه بين چشم خسته و بيدار و قرمزي كه براي آنان بيدار مانده و در شهرها و روستاهاي آنان چرخيده و چشمي كه پاي تلويزيون و تماشاي دو تيم فوتبال خارجي قرمز شده و به سركار آمده، بايد كدام را انتخاب كنند.
وي در ادامه در خصوص فرمايشات مقام معظم رهبري افزود: به رغم اينكه مقام معظم رهبري در خطبههاي نماز جمعه به آنها پناه داد و آبرويشان را خريد و سعي نمود آنها را حفظ نمايد، ميرحسين بيانيه ميدهد و مجددا در اين بيانيه بر آشوب و بلوا و به هم ريختن به خيابان كشاندن ترغيب ميكند، اين درحالي است كه ميبينيد همه دولتهاي استكباري و شبكههاي صهيونيستي و منافقين از او حمايت ميكنند، همه اينها ناشي از اين است كه ايشان از قبل هم اعتقادي نداشته است و مسئولين نظام و شوراي نگهبان و حتي مردم را فريب داده است.
رسايي افزود: من يقين دارم اگر بر فرض محال و غيرممكن انتخابات مجددي بخواهد برگزار شود و باز موسوي شرايط احراز صلاحيت را داشته باشد كه ندارد، هرگز آن آراي قبلي را ديگر نميآورد.
اين نماينده مجلس شوراي اسلامي در ادامه با اشاره به نامه هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري گفت: در اين نامه تهديدآميز و توهين آميز كه بدون سلام و والسلام بود، در ميان آن نويسنده مينويسد "معالاسف شما صلاح را در سكوت ديديد " ولي در پايان مينويسد "من اين موارد را محضر رهبر انقلاب گفتهام و هرگونهاي كه صلاح ميدانيد عمل كنيد. " ما هنوز اميدواريم كه خطبههاي پدرانه رهبر معظم انقلاب با سكوت بعضيها مواجه نشود، و يادمان نميرود كه امام(ره) فرمود "آقاي هاشمي، هاشمي زنده است تا نهضت زنده است و نگفت نهضت زنده است تا هاشمي زنده است. " نهضت تا زماني زنده است كه به فرموده امام پشتيبان ولايت فقيه باشيم، زنده بودن نهضت يعني زنده بودن ولايت فقيه و زنده بودن آقاي هاشمي يعني زنده ماندن نهضت، اين درحالي كه نامه هاشمي به معني بر شاخه نشستن و سپس بريدن آن درخت است! چرا ما بايد فكر كنيم كه كسي هستيم؟!
وي افزود: انقلاب اسلامي در حال پوست انداختن است و براي اين پوست انداختن بايد درد بكشيم و خون بدهيم و چارهاي جز اين نيست، البته بايد همه تلاشها صورت پذيرد تا اين پوستاندازي با حداقل هزينه و كمترين فشار بر سينه دردآلود رهبري باشد و اميدواريم غائله اخير به همين جا ختم شود ولي اگر هم نشد همه حواسها بايد به رهبري باشد.
رسايي گفت: در اين برهه حساس ملاك احمدينژاد نيست بلكه او يك سرباز كوچك رهبري بوده است و نبايد راه را گم كنيم چرا كه اگر احمدينژاد موفق است، ناشي از اطاعت از رهبري بوده است و اگر خودبيني و خودپسندي و مثل بعضيهاي ديگر باد دماغ داشت، اين موفقيتها را كسب نميكرد.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو