اکنون که محمد هاشمی پیش بینی می کند عاقبت کارگزاران مانند حزب منحله مشارکت می شود، در حقیقت ناگفته هایی را از فعالیت و مقاصد اعضای جدید وارد شده به این حزب فاش ساخته است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ خبر استعفای محمد هاشمی از اعضای اصلی و دبیر کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی شوک جدیدی را به فضای سیاسی کشور وارد نمود. این شوک البته بیشتر به هم حزبی های سابق وی و اصلاح طلبان وارد شد و اختلافات درونی این حزب را عیان ساخت؛ حزبی که به تازگی افراد جدید و ناهمگونی را در شورای مرکزی خود پذیرفته بود.

اما افراد تازه وارد به کارگزان چه طیف و با چه طرز فکری هستند که موجب استعفای یکی از قدیمی ترین اعضای شورای مرکزی کارگزاران که رئیس و عضو هیئت موسس این حزب نیز بوده است شده است؟

پاسخ به این سوال در گفتگوی محمد هاشمی با روزنامه شرق روشن است: «من با دوستان در حزب مشورت نکردم. براساس تحلیلی این کار را انجام دادم. افراد ممکن است به مسایل و رخدادها نگاه‌های متفاوتی داشته ‌باشد. آنچه اخیرا اتفاق افتاد و به استعفای من منجر شد، ترکیب «شورای مرکزی» جدید بود. بالاخره اشخاصی در این گروه الان حضور دارند که از بدو تاسیس با «کارگزاران» نبودند و دربرهه‌هایی، منتقد «کارگزاران» بوده‌اند.

سوال: این از نظر شما اشکال یا جرم است؟ شاید الان نگاهشان تغییر کرده ‌باشد.

نه؛ جرم نیست. شخصی نگاه انتقادی به تشکیلاتی داشته‌، حالا این نگاهش تغییر کرده ‌است و گفته می‌خواهد عضو حزب «کارگزاران» شود. این می‌شود «جبهه». این شروع نمی‌تواند پایان خوشی داشته‌ باشد.
‌سوال: ولی این مساله به نگاه خود آقای هاشمی‌رفسنجانی هم نزدیک است. گفته‌اند که امروز «جبهه» کاربرد بیشتری از «حزب» دارد.

نخیر این گفته ایشان تحریف شده ‌است. آقای هاشمی گفته‌اند الان «جبهه» مناسب است. نه اینکه یک «حزب» برود «جبهه» شود. بلکه احزاب بروند «جبهه» تشکیل دهند.
‌سوال: خب چه اشکالی دارد اگر افرادی که زمانی نگاهی دیگر داشتند، الان ایده‌های «کارگزاران» را پذیرفته و عضو آن شوند.
اشکالی ندارد. بپذیرند و اشتباه‌شان را اعلام کنند و بعد عضو شوند اما باز هم، این افراد را به مرکز تصمیم‌گیری نمی‌برند.
سوال: ‌مگر ساختار ورود اعضای جدید به شورای مرکزی براساس آیین‌نامه خود حزب و براساس یک رویه دموکراتیک نبوده است؟
من وارد این قسمت نمی‌شوم. یکدفعه که نمی‌شود همه مسیر تا بالا را طی کرد. باید افراد امتحان خود را پس بدهند. هر حزبی باید به آرمان‌هایش و به برخی اشخاص باسابقه مشخص پایبند باشد.

نکته مهم درباره «کارگزاران» این است که «کارگزاران»، بیش از اینکه بخواهد به منافع حزبی خودش فکر کند، انسجام و وحدت در جامعه را مهم می‌داند. ما ممکن است درون خانواده اختلاف داشته‌ باشیم اما باید در بیرون خود را یکی نشان دهیم. شرایط فعلی جمهوری اسلامی حساس است. «جبهه»، از احزاب و احزاب از افراد تشکیل شده ‌است ما نمی‌توانیم کار حزبی را به «جبهه » و کار «جبهه» را به «حزب» بسپاریم.

** نمی خواهم عضو حزبی باشم که سرنوشتش مانند مشارکت شود **

حرف من فراتر از «کارگزاران» است. می‌گویم باید در آرمان‌های حزب، این مساله وجود داشته‌ باشد. کاری نکنیم که در جامعه تشنج ایجاد شود. مثلا روزنامه «کارگزاران» را تعطیل کردند ما نیامدیم جنجال کنیم یا اطلاع‌رسانی کنیم که چرا آن را تعطیل کردند یا مثلا خواسته باشیم که همایش برگزار کنیم اما اجازه داده نشده، سروصدا نکردیم. من نمی‌خواهم در تشکیلاتی کار کنم که به‌عنوان مثال می‌گویم- چون در مثل مناقشه نیست- سرنوشت حزب «مشارکت» را پیدا کند. من سابقه انقلابی داشتم و از ۱۶سالگی وارد مبارزه شدم. از ۱۱۷روزی که امام در پاریس بود من ۱۱۴روز با ایشان بودم. با همان هواپیمایی که امام به ایران آمد همراه ایشان شدم. اینجا مسوولیت‌هایی داشتم. نظام جمهوری اسلامی برای من نظام مقدسی است. حالا من نمی‌خواهم شاهد این باشم که حزبی که من عضوش هستم سرنوشت حزبی مانند مشارکت را پیدا کند.

سوال: چرا فکر می‌کنید چنین سرنوشتی پیدا می‌کند؟
پیش‌بینی‌ می‌کنم. یک آدم سیاسی، حق دارد پیش‌بینی کند.»

با دقت در گفته های محمد هاشمی، عضو ارشد سابق کارگزاران مشخص است وی از ورود افرادی با تفکرات مختلف از اصلاح طلب و منتقد کارگزاران تا افرادی با تفکرات لیبرالیستی به حزب آن هم در بالاترین سطح یعنی در شورای مرکزی مخالف است. اما پیش بینی هاشمی از عاقبت کارگزارن حکایت دیگری دارد.

اکنون که محمد هاشمی پیش بینی می کند عاقبت کارگزاران مانند حزب منحله مشارکت می شود، در حقیقت ناگفته هایی را از فعالیت و مقاصد اعضای جدید وارد شده به این حزب فاش ساخته است، ناگفته هایی که مشخص می کند تفکر وارد شده به کارگزاران همان تفکر پوسیده مشارکتی هایی است که حتی از رئیس جمهور خود نیز عبور کردند.

بر این اساس حرکات آتی کارگزاران در صحنه سیاسی کشور قابل پیش‌بینی است و شواهدی نیز برای آن موجود است. در حقیقت تغییرات حزب کارگزاران در راستای تئوری استفاده اصلاح طلبان از این حزب و از نام حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس دهم است و این فاز اول پروژه اصلاح طلب نمودن حزب کارگزاران است؛ پروژه ای که از چندین ماه پیش در دستور کار اصلاحات قرار گرفته بود.

در حقیقت اصلاح طلبان می خواهند در فقدان یک حزب اصلاح طلب با کارکرد موثر، مقبولیت اجتماعی و گستردگی کافی، از امکانات و موقعیت کارگزاران برای پیروزی در انتخابات مجلس استفاده نمایند؛ همان گونه که بارها اعلام نموده اند برای پیروزی در مجلس دست به هرکاری خواهند زد.